خبرگزاری حوزه | قریب به دو ماه قبل پیش بود که در فضای مجازی خبر بیماری خطیب خوشبیان جناب حجتالاسلام والمسلمین شیخ ابوالقاسم عالمی دامغانی را دیدم؛ که متأسّفانه متعاقباً از خبر درگذشت ایشان هم در روز دوشنبه نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی مطلع شدیم؛ و این مسیر و مصیر همه ی ما فرزندان آدم ابوالبشر(علی نبینا و آله و علیهالسلام) و ساکنان دنیای فانی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، همگی محتوم این قانون خواهیم بود. سعدی شیرین سخن- که اتّفاقاً اول اردیبهشت روز بزرگداشت او نیز هست- چه زیبا گفته است:
دو بیتم جگر کرد روزی کباب که میگفت گویندهای با رَباب
بسی تیر و دی و ماه و اردیبهشت برآید که ما خاک باشیم و خشت
دیر یا زود رفتن و به تدریج یا ناگهانی رفتن شاید همگی تفاوت های صوری باشد، چون بنا بر رفتن است؛ اما آنچه مهمتر است، چگونه رفتن است، از آن جهت که بنای آخرت بر جاودانگی است و رجعتی در کار نیست.
گر چه معمولاً جدایی دوستان، اقوام، اساتید، شاگردان و هر کسی که به نوعی وابستگیای با دیگری دارد، ازکسان خویش سخت است؛ ولی در این میان، از دست رفتن برخی افراد که به نوعی از انواع منشأ تحولات مثبتی در جامعه اند یا دارای خصال پسندیده انسانی اند و خاطرات نیکی از خود به یادگار گذاشته اند، تلخی و سختی مضاعفی دارد؛ که پژواک رفتن آنان مضراب اندوهی است که گاهی ناله از نهاد دوستانشان بر میآورد.
گفت کسی خواجه سنایی بمرد مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
کاه نبود او که به بادی پرید آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست دانه نبود او که زمینش فشرد
گنج زری بود در این خاکدان کو دو جهان را به جوی می شمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند جان خرد سوی سماوات برد
از طرفی گفتنی است که فضای مجازی در عین آسیبهای آن-از جمله اتلاف وقت- دارای مزایایی نیز هست، که از جمله آنها، بهره مندی از جلسات علمی است.
در این راستان نگارنده نیز از مشتریان پر و پا قرص منابر و خطب علما به زبان ترکی و فارسی است در بلاد گوناگون ایران است و از جمله علمایی که مشتاقانه مستمع صوت منابر وی در فضای مجازی بودم، خطیب سخنور و خوشبیان مرحوم حجتالاسلام والمسلمین آقای شیخ ابوالقاسم عالمی دامغانی بود و در آخرین مکالمه تلفنیای که داشتیم، به ایشان عرض کردم «آسید مصطفی محقّق داماد به آقازاده مرحوم آیت الله سیدمحمد روحانی گفته بود «من شاگرد مجازی پدر شما هستم، چون نوار درسهای ایشان را گوش کردهام»؛ حالا ما هم شاگرد مجازی شما هستیم و منابر شما را در فضای مجازی گوش میکنیم!»؛ که ایشان هم فرمودند استغفرالله!
با ذکر این مقدّمات، به چند خاطره از آن روحانی شریف و حُرّ اشاره مینمایم، امید آن که ادای حقی باشد از زحمات او و درسی باشد برای اولیای منبر؛ که به قول بیهقی «این جهان گذرنده را خلود نیست و همه بر کاروان گاهیم و پس یکدیگر میرویم و هیچکس را اینجا مقام نخواهد بود. چنان باید زیست که پس از مرگ دعای نیک کنند».
۱- بیان احکام
از ویژگیهای مثبت و مفید منبر ایشان این بود که در ابتدای سخن به مسئلهای شرعی اشاره میفرمودند و آن را با بیان شیوا توضیح میدادند و میفرمودند امروزه منبر از مسئله خالی شده اند. البته شایان ذکر است که مسئله گویی و تبیین مسائل فقهی نیز به تسلّط و فهمی نسبتا دقیق از متون فقهی و فتاوای مراجع تقلید نیز دارد، که ایشان با توجه به حضور در دفتر استفتائات مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی(ره)، از این نعمت برخوردار بودند.
۲- پرداختن به مسائل ریز اجتماعی
روزی در منبر میفرمودند «تأسیس فروشگاههای زنجیره ای زیاد سبب کم رونقی بازار سوپرمارکتهای محلّه ای شده است»؛ که این مطلب بیانگر دقت ایشان در امور اجتماعی مردم و درک حال اقشار مختلف نظیر کسبه بود و این یکی از بایستهای ارباب منبر است.
۳- اتقان مطالب
هیچگاه به خاطر ندارم که ایشان در منبر برای تبیین مطلب، متوسّل به ذکر خواب شده باشند. علّامه ذی فنون آیت الله آقای سبحانی(حفظهالله تعالی) که خود جامعی متخصّص در فقه، اصول، کلام، تفسیر و فلسفه است، پس از اقامه نماز بر پیکر ایشان فرمودند: «جامعه اسلامی خطیبی را از دست داده که سرتا پا ولایتی بود. تمام منابرش از روی مدارک صحیح بود. خداوند منّان ان شاءالله روحش را شاد بفرماید».
۴- رسیدگی به بازنشستگان
حجّت الاسلام والمسلمین آقای جوانمردی(متولّد۱۳۱۸) که قدیمی ترین منبری قم است و تاکنون نیز از این عرصه بازنشسته نشده است، ضمن تعریف از منبر آقای عالمی، میفرمود ایشان از طرف آقای شهرستانی به وعّاظی که خانهنشین بودند، رسیدگی میکرد. آری آن واعظ متّعظ اگر بر فراز منبر میفرمود «وقّروا کبارَکم» ، در عرصه عمل نیز عامل بدان بود.
۵- معرّفی کتاب
از عادتهای قشنگ ایشان در منبر این بود که گاهی به معرّفی کتابهای مفیدی که دیده بود، میپرداخت. در این راستا به خاطر دارم که یک یا دو بار کتاب «فضیلتهای فراموش شده» را که نوشته مرحوم استاد شیخ حسینعلی راشد(ره) در شرح احوال پدرش مرحوم شیخ عباس تربتی(رض) است، میپرداخت.
۶- تواضع و تلاش برای یادگیری
نویسنده محقّق و البته دشوارپسند جناب حجّتالاسلاموالمسلمین آقای احمد صادقی اردستانی(دامت برکاته)- که خود علاوه بر تدریس و تألیف پیرامون فنون خطابه و تبلیغ، از فعالان این عرصه نیز بودهاند- میفرمودند: «یک بار به آقای عالمی گفتم شما منبری هستید، گاهی پای منبر دیگران هم بنشینید، چون گاهی گوینده وقتی شنونده باشد، علاوه بر یادگرفتن نکات جدید، ممکن است به ایرادات خودش هم واقف شود. ایشان ضمن این که تشکّر کردند، دیدم گاهی در دفتر آیت الله سیستانی پای منبر وعاظ هم حاضر میشد».
۷- حرّیت
از ویژگیهای اخلاقی ایشان- به اعتراف بسیاری از فضلاء و علماء- حرّیّت و آزادبودنشان از تقیّداتِ دور از جوانمردی بود. در این راستا هیچگاه برده و بنده حزب و باند خاصی نشدند و اگر دعوت دفتر آیت الله نوری همدانی را برای منبر اجابت میکردند، در دفتر آیت الله صانعی(ره) و مرحوم آیت الله منتظری(ره) نیز منبر میرفتند.
از دیگر مصادیق این خصلت زیبای ایشان این بود که علیرغم جایگاه یکی از بستگان سببیشان در نهادهای حوزوی و حکومتی، هیچگاه نشنیدیم سنگ وی را بر سینه زند و حتی تا بعد از رحلت وی، بسیاری از افراد از این نسبت خانوادگی خبر نداشتند.
البته بد نیست گفته شود که همچنان که میان حسد و غبطه فرق باریکی است، میان حرّیت و تکبّر نیز فرق باریکی است، که حضرت آقای عالمی با وجود آزادگی، ملازم احترام بزرگان نیز بودند. از باب نمونه با این که نشنیدیم در منبر هنگام ورود احدی از ارباب عنوان به جلسه، از وی یاد کند، اما نگارنده به خاطر دارد که روزی ایشان در دفتر آیت الله نوری همدانی وقتی از حضور روحانی محقّق و متدیّن آیت الله آقای حاج شیخ حسن طاهری از علمای شهر همدان در جلسه روضه اطلاع یافتند، در ابتدای سخنرانی ضمن احترام به حاج آقای طاهری فرمودند ای کاش از محضر حاج آقای طاهری بهره میبردیم، ولی ایشان قبول نکردند. نگارنده وقتی تلفنی با حاج آقای طاهری صحبت میکرد، فرمودند قبل از منبر هم آقای عالمی تعارف کرده بود و در منبر هم مجدّدا فرمود.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
۸- اهتمام به مطالعه
روحانی فرزانه و جامع جناب حجّه الاسلام والمسلمین آقای معزالدّینی سبط گرانسنگ شهید صدوقی، که خود از ستارگان آسمان بیان و بناناند، به نقل از استاد محقّق و متتبّع حوزه علمیه قم آیت الله سیداحمد اشکوری میفرمودند که «آقای عالمی روزهای جمعه ساعت ۱۰ صبح در منزل ما منبر میرفتند. تا قبل از این که کتابخانه ام را به عتبه عباسیه(ع) منتقل کنم، آقای عالمی روزهای جمعه ساعت ۸ صبح به منزل ما میآمدند و تا قبل از آغاز منبر دو ساعت به مطالعه و یادداشت برداری در کتابخانه ما مشغول بودند». آری گرچه نعمت فصاحت و بلاغت ممکن است تا حدودی وراثتی و طبعی باشد- که شاعر نیز گفته است«روزها باید تا کودکی از روی طبع/ عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن»- اما وقتی مواد اولیه سخنرانی یعنی مطالب علمی در دست خطیب باشد، بیمایه فطیر خواهد بود.
۹- فعالیت در عرصه بیان و بنان
واقعیت آن است که افاضه علمی و معرفتی در عرصه منبر، هر چند برخواسته از اخلاص و تحقیقات علمی باشد، استفاضه و بهرهمندی محدودی دارد و معمولاً مخاطبان آن منحصر به افراد حاضر در جلسهاند، گرچه امروزه فضای مجازی تاحدودی به گسترش دایره مخاطبان آن کمک نموده است؛ بر خلاف عرصه نویسندگی و کتاب که ممکن است سالها و بلکه قرنها یک نوشته علمی مورد مراجعه و استفاده افراد قرار گیرد. شاعر عرب هم چه زیبا گفته است:
یلوح الخطُّ فی القرطاس دهراً و کاتبُه رمیمٌ فی التراب
روزگاری خط بر کاغذ نوشته میماند، در حالی که نویسندهاش در خاک باشد.
در این راستا، مرحوم آقای عالمی(ره) که از موفّقین در عرصه بیان بودند، در عرصه بنان نیز دستی بر آتش داشتند و از جمله کتاب «چهل حدیث در چهل مجلس» و نیز با همکاری استاد محقّقشان آیت الله آقای نظری منفرد(حفظه الله) کتاب «نامهها و ملاقاتهای امام حسین(علیهالسلام)» را به رشته تحریر در آوردند و اخیراً نیز کتابی به نام «حنّانه» شامل ۷۲ مجلس از مجالس اهلبیت، از ایشان در دست چاپ است.
این نوشتم یادگاری تا بماند روزگاری گر نباشد روزگاری، این بماند یادگاری
چون قلم بدین جا رسید، در این جا این خاطره را که قبلا هم در بعضی مقالاتم نوشته ام و چاپ شده است، بی ارتباط نمیدانم که شبی در نوجوانی به خطبههای نمازجمعه خرم آباد که به وسیله فقیه مجاهد آیت الله آشیخ عباسعلی صادقی(رحمةالله تعالی علیه) ایراد میشد، گوش میکردم که ایشان فرمودند بعد از مرگ انسان اعمالش منقطع و پرونده عملش بسته میشود، مگر از سه چیز که یکی از آنها علمی است که برای مردم مفید باشد. بعد آقای صادقی میفرمود «اگر کسی از دنیا برود و شاگردان یا کتابهایش در دنیا باشند و مردم از آنها سود ببرند، در حقیقت او از دنیا نرفته است». إنشاءالله مرحوم عالمی هم از این قبیل باشد!
هرگز نمیرد آن که زنده شد دلش به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
إنشاءالله اگر مسوّدههایی از ایشان باقی است، و نیز منابر ایشان پس از پیادهسازی و مستندسازی، به همت آقازاده گرامیشان آقای جوادعالمی- که از طلّاب حوزه علمیه قم اند- به زیور طبع آراسته گردد و در دسترس ارباب معرفت و اولیای منبرقرار گیرد و امروز که دیگر جسم او در میان کسان و دوستانش نیست، در عالم برزخ مشمول این مروی نبوی باشد:«قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ اِرْحَمْ خُلَفَائِی ثَلاَثَ مَرَّاتٍ قِیلَ لَهُ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ اَلَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی وَ یَرْوُونَ أَحَادِیثِی» که رسول اکرم(ص) سه بار فرمود خدایا جانشینان مرا بیامرز؛ گفته شد جانشینان شما چه کسانیاند؟ فرمود کسانی که بعد از من میآیند و احادیث مرا روایت میکنند.
۱۰- اختصار در سخن
امروزه به علل گوناگون معمولاً افراد حوصله استماع سخنرانیهای طولانی را ندارند و یکی از هنرهای خطیب زبردست آناست که در سخنش در عین «دلیل» بودن، «قلیل» هم باشد. بنده خدایی نقل میکرد که پدرم مرا نصیحت کرد که اگر زمانی بلندگویی به دستت افتاد و سخنران شدی، کوتاه سخن بگو، اکه اگر نیکو سخن گفتی، گویند ای کاش ادامه داشت و اگر هم کلامت دلنشین نبود، خواهند گفت باز خدا پدرش را بیامرزد که کوتاه بود.
حضرت استاد عالمی در میدان منبر و راندن سخن در عین فصاحت و بلاغت و محتوای غنی و البته صدای نسبتاً دلنشین، این هنر را داشتند که مطلب را به دور از زواید و حواشی، نسبتاً به اختصار به پایان ببرند؛ که همین خصیصه را فقیه مجاهد آیت الله آشیخ محمدکریم مروّجی(حفظهالله) استاد متعبّد حوزه علمیه قم راجع به منبر آن خطیب فقید برای نگارنده نقل میفرمود.
نکته پایانی
نقل است که طلّاب به یکی از بزرگان گفتند قصد رفتن به تبلیغ در بلاد را داریم، ما را نصیحتی بفرمایید. فرمود «مردم که میخواهند سفر بروند، میگوییم شما را به خدا سپردیم؛ و لکن به شما میگوییم خدا را به شما سپردیم که مردم را نسبت به دین و خدا و پیغمبر بد بین نکنید.» باید بگوییم مرحوم عالمی از مصادیق این حکایت بودند، و با منابر خویش خدا و دین خدا را در نظر خلق بد جلوه ندادند. یکی از نویسندگان نسبتاً معروف حوزه که در مراسم تشییع ایشان شرکت کرده بود، در شب دفن ایشان در تلگرام برایم نوشته بودند«...ولی انصافاً تشییعش بینظیر بود از این جهت که از همه گروهها و گرایشها و بیوت حضور داشتند»؛ اینجاست که به یاد روایت این مروی از امیرسخن علی(ع) میفتیم«إِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَی الصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِی اللَّهُ لَهُمْ عَلَی أَلْسُنِ عِبَادِهِ» این است و جز این نیست که شایستگان را به ذکر خیری که خداوند بر زبان بندگانش جاری میکند، میتوان شناخت.
اینک در چهلمین روز از فراغ آن خطیب ارزشمند، در این شب جمعه دعا کنیم:
«اللهم أمطِر علیه بوابل الرحمه و اجعل قبره روضه من ریاض الجنه و کفنه حلةً من حللها و اجعل خیرایامنا یوم نلقاک»
خدایا با باران رحمت بر او ببار و قبر او را باغی از باغهای بهشت و کفن او را حُلّه ای از حلّه های بهشتی قرار ده و بهترین روز ما را روزی قرار ده که تو را ملاقات میکنیم.
امیر حیاتبینی- دبیرآموزش و پروش










نظر شما