به گزارش خبرگزاری حوزه، حضرت آیت الله نوری همدانی در نوشتاری به سالگرد رحلت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) پرداختند.
متن کامل این مرجع تقلید بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. والصلوة و السلام علی البشیر النذیر و السراج المنیر سیدنا و نبینا ابیالقاسم محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین المعصومین، سیما بقیة الله فی الارضین.
به اختصار باید گفت، پس از غیبت صغرای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، در دوران غیبت کبری، نابغهای و نادرهای چون امام خمینی (رضوان الله علیه) پای به عرصه وجود ننهاد. میتوان گفت پس از آنکه اسلام نابی که در صدر اسلام به دست پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ایران راه یافت، بهتدریج توسط استکبار و قدرتهای شیطانی از صحنه کنار زده شد، این امام راحل بود که آن اسلام اصیل را نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان احیا نمود.
از این رو، هر قدر درباره امام (رضوان الله علیه) بگوییم و بنویسیم، همچنان درمییابیم که از بیان عمق، وسعت و ابعاد گوناگون شخصیت ایشان که در تمامی جهات از مهارت و تبحر برخوردار بودند، آنگونه که شایسته است، عاجزیم. اینجانب، نهتنها آثار ایشان را مطالعه کردهام، بلکه در تمامی درسهایشان نیز حضور داشتهام.
اینجانب از ابتدا عادت داشتهام که مطالب هر درسی را که در آن شرکت کردهام، به رشته تحریر درآورم. درس آیتالله العظمی بروجردی (رحمة الله علیه) را از بدو ورودشان به قم – در حالی که بنده پیش از ایشان به قم آمده بودم – تا پایان، اعم از فقه و اصول، نگاشتهام.
سپس به مدت دوازده سال در درس آیتالله سید محمد محقق داماد (رحمت الله علیه) شرکت جستم و مباحث فقه و اصول ایشان را نیز به نگارش درآوردم. پس از آن نیز درس فقه و اصول امام راحل (رضوان الله علیه) را تحریر نمودم. افزون بر این، کتاب «صحیفه نور» (یا «صحیفه امام») را که در بیست و دو جلد منتشر شده، چندین بار از ابتدا تا انتها مطالعه کردهام و همچنین مجموعه پنجاه جلدی «دفتر تبیان» را که به دلیل دستهبندی موضوعی مطالب توسط گردآورندگان، به این حجم رسیده است؛ بهعنوان نمونه، یک جلد به حوزه علمیه و روحانیت، جلدی دیگر به بسیج، جلدی به سپاه، و جلدی به استکبار اختصاص یافته است.
از این رو، با کتب و مطالب ایشان آشنایی عمیقی دارم و همواره در محضرشان بودهام. همچنین، از جانب ایشان بهعنوان نماینده به نقاط مختلف جهان، از شرق تا غرب، سفر کردم؛ دو سال نماینده امام در اروپا بودم و پس از آن نیز به کشورهایی چون فیلیپین، هندوستان، پاکستان، بنگلادش و تایلند اعزام شدم. بدین ترتیب، بخشی از عمرم، به لطف خداوند متعال، در ترویج کلمات و اندیشههای امام سپری گشت؛ دورانی که آن را از درخشانترین و ارزشمندترین مقاطع زندگی خود میدانم، الحمدلله تعالی.
در سفری به سوریه، ضمن بازدید از کتابخانههای بزرگ آن دیار، به کتابی با عنوان «ثورة الفقیه و دولته» دست یافتم که اکنون نیز آن را در اختیار دارم. در این اثر، حدود پنجاه تن از اندیشمندان برجسته جهان از اقصی نقاط عالم، هر یک از منظری خاص به تحلیل قیام و نهضت امام پرداخته و مطالبی نگاشتهاند. این اثر، کتابی بسیار ارزشمند است: «ثورة الفقیه و دولته».
در دوران غیبت کبری، قیامی با چنین وسعت، دستاورد و تأثیرگذاری به وقوع نپیوسته است.
امام (رضوان الله علیه) بارها تأکید میفرمودند که این قیام و انقلابی که ما برپا کردهایم، خاموششدنی و پایانپذیر نیست و مقدمه ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. این تکرار مطلب، نشان از باور قلبی ایشان داشت و با عقیده، ایمان و معنویت والایی میفرمودند: «خمینی هر کجا باشید، همراه شماست؛ این پرچم به زمین نخواهد افتاد و این چراغ خاموش نخواهد شد.»
آثار متعددی در این زمینه وجود دارد؛ بهعنوان مثال، یکی از مجلدهای «دفتر تبیان» به عبادات امام اختصاص دارد. هر کس به عبادات امام بنگرد، به معنویت فوقالعاده ایشان پی خواهد برد.
اینجانب، چه در نوفللوشاتو و چه در ایران، شبهایی توفیق حضور در نزدیکی منزل و اتاق ایشان را داشتم. مشاهده میکردم که از ابتدای شب دستور میدادند سجادهای پهن کنند و حولهای نیز برای اشکهایشان کنار آن قرار دهند. نماز شبی میخواندند که با هر «استغفرالله» قطره اشکی از دیدگانشان جاری میشد.
پس از اقامه نماز شب به این کیفیت، هر بامداد، پیش از نماز صبح، به حیاط منزل میرفتند، به آسمان مینگریستند و این ذکر را بر زبان جاری میساختند: «أَصْبَحْتُ فی دارٍ سَقْفُهَا لا إلهَ إلّا اللهُ وَ سُورُهَا مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَ بابُهَا عَلِیٌّ وَلِیُّ اللهِ وَ ذِکْرُهَا لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللهِ.»
بهراستی، از معنویت ویژهای برخوردار بودند. تمامی اینها از آن معنویت، عقیده، ایمان و اندیشه خاص ایشان سرچشمه میگرفت و اساس کار نیز همین بود. بهراستی لازم است در حوزههای علمیه، درسی به روحیات، آثار و افکار امام اختصاص یابد. افزون بر این، در صدا و سیما نیز باید همواره، بهصورت روزانه، زمان مشخصی – مثلاً نیم ساعت یا یک ربع – به تبیین و نشر آثار امام اختصاص داده شود.
در مجموع، باید برای این مهم چارهاندیشی شود تا بخش قابل توجهی از برنامههای صدا و سیما به امام، افکار و آثار ایشان اختصاص یابد. این امر بسیار حائز اهمیت است. اینجانب نیز نوشتههای بسیاری درباره امام، اعم از مشاهدات و تأملات شخصی خود، در اختیار دارم که حجم قابل توجهی را شامل میشود.
بررسی نقش امام در انقلاب و سایر عرصهها، خود مبحثی بسیار مفصل است. آری، این موضوع بسیار مهم است و باید در حوزههای علمیه، درسی روزانه، همردیف سایر دروس، به اندیشههای امام در فقه، اصول و فلسفه اختصاص یابد و برای مردم تبیین گردد.
به هر روی، هرگاه به تحولات جهان مینگریم، درمییابیم که بسیاری از حرکات الهامبخش از امام (رضوان الله تعالی علیه) سرچشمه میگیرد. این حقایق را باید برای مردم بازگو کنیم تا همواره نصبالعین ما و جهانیان قرار گیرد، سرمشق و امیدبخش ملتها باشد و در اندیشههای جهانیان تحول ایجاد کند.










نظر شما