خبرگزاری حوزه پیرامون جایگاه امام خمینی (ره) در سینما و تلویزیون و نحوه تصویرسازی از شخصیت و سیره ایشان گفتوگویی مفصل با حمید بهمنی، کارگردان برجسته سینما و تلویزیون انجام داده است. در این مصاحبه، بهمنی به چالشها و فرصتهای پرداختن به امام خمینی (ره) در آثار نمایشی پرداخته و بر اهمیت حفظ اصالت و واقعنمایی در این نوع آثار تأکید کرده است.
نگاه سینمایی به شخصیت امام خمینی (ره) همواره با حساسیتهای خاصی همراه بوده است. بهمنی در این گفتوگو به تحلیل دقیق ویژگیهای بارز شخصیتی امام، نقش بیبدیل ایشان در تحولات اجتماعی و فرهنگی ایران و ضرورت انتقال درست این تصویر به مخاطب پرداخته است. وی همچنین درباره نحوه مواجهه هنرمندان با این شخصیت تاریخی و تأثیرگذاری آثار نمایشی در شکلگیری ذهنیت عمومی سخن گفته است.
این گفتوگو فرصتی است برای درک بهتر از چگونگی خلق آثار سینمایی و تلویزیونی درباره امام خمینی (ره) و نقش مهم آنها در بازنمایی تاریخ و فرهنگ ایران. در ادامه با توجه به دیدگاههای تخصصی حمید بهمنی، نکات ارزشمندی درباره روند تولید و ساخت این نوع آثار و اهمیت رعایت واقعیت تاریخی در آنها ارائه شده است.
با توجه به شخصیت جامعالاطراف حضرت امام خمینی(ره)، از منظر شما این شخصیت تا چه اندازه ظرفیت و قابلیت تبدیل شدن به آثار هنری بهویژه در قالب آثار نمایشی دارد؟
بدون تردید شخصیت حضرت امام خمینی(ره) بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ معاصر، ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به اثر هنری و نمایشی دارد. شخصیت ایشان واجد ویژگیهایی است که آن را از حالت یک شخصیت صرفاً تاریخی خارج میکند و به مرتبهای از اسطوره نزدیک میسازد؛ اسطورهای که نهتنها بر بستر واقعیات شکل گرفته، بلکه در سیر تاریخی خود اثرگذار نیز بوده است.
از زاویه دراماتیک نیز زندگی حضرت امام، چه در دوران مبارزه، تبعید، حصر و چه در ایام رهبری انقلاب، مملو از موقعیتهای دراماتیک غنی است که بهشدت قابلیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی، سریال و حتی نمایشنامه را دارد. برخی آثار مانند سریالهایی که به این موضوع پرداختهاند یا فیلمهایی که از شخصیت امام الهام گرفتهاند، صرفاً بخشی از این ظرفیت عظیم را آشکار کردهاند.
با توجه به این ظرفیت گسترده، چرا تاکنون شاهد تولید آثار درخور و ماندگار درباره شخصیت امام خمینی(ره) در سینما و تلویزیون نبودهایم؟
به نظرم یکی از مهمترین دلایل این کمکاری، نبود یک عزم و اراده جدی در نهادهای مسئول و متولی تولید آثار هنری در این حوزه بوده است. برای مثال، موزهای که در جماران تأسیس شده، در جای خود اقدام قابل تقدیری است، اما در حوزه تصویر، بهویژه رسانهای مانند تلویزیون و سینما که گستره تأثیرگذاری وسیعی دارد، تاکنون عملکرد چندان موفقی مشاهده نشده است.
اخیراً کتابی با عنوان «روحالله» منتشر شده که اجازه نشر آن با توصیه رهبر معظم انقلاب صادر شده و گویای اهمیت این شخصیت و ضرورت روایت صحیح آن است.
در آثار تصویری، موارد معدودی وجود داشتهاند که شخصیت امام را بازنمایی کردهاند؛ مانند بخشهایی از سریال «معمای شاه» با بازی محمدرضا فروتن. یا فیلمی که آقای افغانی درباره امام ساختهاند. اما اینها پاسخگوی حجم عظیم از ظرفیت دراماتیک موجود در زندگی ایشان نیست. زندگی امام سرشار از نقاط عطف تاریخی و انسانی است که میتوانست و میتواند به آثاری پرمخاطب، تأثیرگذار و ماندگار تبدیل شود.
از منظر شما، کدام مقاطع از زندگی امام خمینی (ره) بیشترین قابلیت را برای تبدیل شدن به اثر نمایشی دراماتیک دارند و در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند؟
به نظرم بخشهایی از زندگی امام مانند دوران نوجوانی، ایام تحصیل، تبعید در عراق، سالهای حضور در نجف، و نیز روزهای حصر در قم یا دوران زندگی ساده در جماران، ظرفیت بالایی برای بازنمایی هنری دارند. برای مثال، ماجرای دیدار امام با مرحوم آیتالله قاضی و پیشبینی آن بزرگوار درباره آینده ایشان که فرموده بودند: «تو دنیا را زیر و رو خواهی کرد»، هم مستند است و هم بسیار دراماتیک. یا ماجرای مواجهه ایشان با رژیم پهلوی در نجف، یا حتی واکنشها و بیانات ایشان در سالهای پس از انقلاب، هر یک میتواند در قالب چندین فیلم و سریال روایت شود. آنچه مهم است، نگاه عمیق و پژوهشمحور به این زندگی و انتخاب لحظههایی است که هم ارزش معنوی دارند و هم از منظر درام، قدرت تأثیرگذاری بر مخاطب امروزی را دارا هستند.
چه راهکار یا الگویی برای بالفعل کردن این ظرفیت بزرگ در حوزه تولید آثار هنری و نمایشی پیشنهاد میکنید؟
در گام نخست، باید یک اراده فرهنگی و هنری جدی شکل بگیرد که فراتر از نگاه مناسکی یا صرفاً تبلیغاتی باشد. من پیشنهاد میدهم جشنوارهای مستقل با عنوان «روحالله» راهاندازی شود؛ جشنوارهای بینالمللی با موضوع زندگی، شخصیت، اندیشه و مواضع حضرت امام در قالب فیلم کوتاه، بلند، مستند و حتی سریالهای تلویزیونی.
این رویداد میتواند به فضای تولید انگیزه ببخشد و گروههای مختلف هنرمند را برای مطالعه و خلق اثر در این حوزه تشویق کند. همچنین تأسیس یک بنیاد مستقل که مأموریت اصلی آن تولید آثار نمایشی درباره شخصیت امام باشد، میتواند این روند را نظاممند و هدفمند کند. در کنار آن، حمایت نهادهایی مانند صداوسیما، حوزه هنری و سازمان سینمایی نیز ضرورت دارد.
در حال حاضر، نهادهای متولی نشر و ترویج اندیشه امام (ره)، چه عملکردی در زمینه تولید آثار نمایشی داشتهاند و آیا این عملکرد را کافی میدانید؟
اگر بخواهیم صادقانه پاسخ دهیم، باید بگوییم که این نهادها در حوزه تولیدات نوشتاری مانند کتاب، مقاله یا آثار پژوهشی تلاشهایی داشتهاند، اما در زمینه تولید آثار تصویری و نمایشی، بسیار کمتر از حد انتظار عمل کردهاند. حتی با وجود بودجههای قابلتوجه، هنوز اثر شاخص و ماندگاری که بتواند شخصیت امام را به نسلهای جدید معرفی کند، تولید نشده است.
خاطرم هست سالها پیش داستانی نوشتم با الهام از شعری که امام درباره رؤیای دیدار پیامبر سروده بودند. چنین مضامینی ظرفیت بالایی برای تبدیل شدن به فیلم یا سریال دارند. اما نهتنها تولید نشد، بلکه حتی حمایتی هم از طرح آن صورت نگرفت. این در حالی است که کشورهای دیگر برای شخصیتهای سیاسی خود، سرمایهگذاریهای سنگینی انجام میدهند تا آثار سینمایی و تلویزیونی متعدد تولید شود.
آیا شخصاً تجربهای در زمینه تولید آثار هنری درباره امام (ره) داشتهاید و با چه بازخورد یا موانعی مواجه شدهاید؟
بله، در زمان صدسالگی ولادت حضرت امام خمینی(ره)، کلیپی با حضور هنرمندانی چون استاد سهیل محمودی، حمید غلامعلی و آقای میرزمانی تولید کردیم که روایتگر بخشی از سلوک و اخلاق ایشان بود. در بخشی از آن کار، داستانی واقعی از یکی از نگهبانان منزل امام روایت میشود که در سرمای شدید از حضرت امام اجازه میگیرد برای تعویض لباس به خانه برود، و امام شخصاً اسلحهاش را گرفته و نگهبانی میدهد تا آن فرد بازگردد.
این داستان نهفقط واقعی بلکه بسیار انسانی و مؤثر است. اما متأسفانه پس از یک بار پخش، هیچ حمایتی از آن کار نشد و به بایگانی سپرده شد. چنین برخوردهایی ناامیدکننده است و نشان میدهد که هنوز برای تولید اثر درباره امام، فضای فرهنگی لازم فراهم نشده است.
با توجه به گذشت بیش از چهار دهه از ارتحال امام (ره)، چرا هنوز اثری جامع، عمیق و هنرمندانه درباره زندگی ایشان ساخته نشده و چه باید کرد تا این کاستی جبران شود؟
بهنظر میرسد که علاوه بر مشکلات ساختاری، نبود نگاهی تخصصی و در عین حال عاشقانه به این موضوع نیز عامل مهمی در این کمکاری است. ساخت اثری جامع درباره امام نهفقط نیاز به تخصص هنری دارد، بلکه باید با معرفت و شناخت عمیق نسبت به این شخصیت همراه باشد.
متأسفانه فیلمهایی که تاکنون ساخته شدهاند، مانند «فرزند صبح»، به موفقیت لازم دست نیافتند و همین امر موجب تردید نهادها برای سرمایهگذاری دوباره در این حوزه شده است. اما واقعیت این است که باید نگاهها را از سیاستزدگی به سمت فرهنگ و هنر تغییر داد.
مجلس شورای اسلامی یا دولت میتوانند با اختصاص بودجهای مشخص، مثلاً صد میلیارد تومان، زمینه تولید آثار نمایشی فاخر در حوزه زندگی امام را فراهم کنند. این اقدام نهفقط یک ضرورت فرهنگی، بلکه یک مسئولیت تاریخی است.
انتهای پیام










نظر شما