دوشنبه ۱ دی ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۴
پاسخ مسئله‌محور به چالش‌های علوم انسانی معاصر

حوزه/ علوم انسانی مدرن انسان را خودبنیاد و کارکردی می‌بیند و توان تولید معنا و هدایت اخلاقی را از دست داده است. حکمت عملی اسلامی، به ویژه نزد ملاعبدالله یزدی، دانشی برای تدبیر زندگی و ارتقای مسائل به فضیلت و مسئولیت ارائه می‌دهد.

خبرگزاری حوزه | مسئله علوم انسانی در جهان معاصر، صرفاً ناکارآمدی برخی نظریه‌ها یا نابسندگی روش‌ها نیست، بلکه ریشه در مبانی معرفتی و انسان‌شناختی آن دارد. علوم انسانی مدرن در بستر فلسفه‌های جدید غربی شکل گرفته است؛ فلسفه‌هایی که با کنار نهادن متافیزیک، غایت‌مندی و مرجعیت وحی، انسان را به موجودی خودبنیاد، این‌جهانی و عمدتاً کارکردی فروکاهیده‌اند. پیامد این رویکرد، شکل‌گیری دانشی توصیفی و مدیریتی است که توان تولید معنا، جهت‌دهی اخلاقی و حل مسائل بنیادین حیات انسانی را به‌تدریج از دست داده است.

در برابر این وضعیت، حکمت عملی در سنت اسلامی ـ به‌ویژه آن‌گونه که در عصر صفوی و در فضای فکری معاصرِ علامه ملاعبدالله یزدی تبلور یافت ـ واجد کارکردی راهبردی است. حکمت عملی نه صرفاً دانشی برای «توصیف واقع»، بلکه دانشی برای «تدبیر زندگی» است؛ دانشی که از پیوند وثیق میان هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و اخلاق اجتماعی تغذیه می‌کند. در این دستگاه فکری، علم از ابتدا با مسئله «چیستی انسان» و «غایت زندگی جمعی» گره خورده است.

تفاوت بنیادین میان حکمت عملی و علوم انسانی مدرن، خود را در نوع مواجهه با مسئله‌های اجتماعی نشان می‌دهد. علوم انسانی رایج، مسائل را عمدتاً در سطح کارآمدی، نظم و کنترل اجتماعی تحلیل می‌کند، در حالی‌که حکمت عملی مسئله را از سطح رفتار به سطح فضیلت، مسئولیت و کمال انسانی ارتقا می‌دهد. به‌عنوان مثال، در حکمت سیاسی، مسئله صرفاً اداره قدرت یا تنظیم نهادها نیست، بلکه عدالت، مشروعیت و نسبت قدرت با اخلاق و دیانت در کانون تحلیل قرار دارد.

از این‌رو، بازخوانی علوم انسانی با رویکرد حکمی، به معنای جایگزینی ساده مفاهیم قدیمی به‌جای نظریه‌های جدید نیست؛ بلکه تلاشی برای بازسازی علوم انسانی بر مبنای پرسش‌های بنیادی‌تر است: انسان کیست؟ جامعه به‌سوی چه غایتی باید حرکت کند؟ و علم چه نسبت و مسئولیتی در قبال این حرکت دارد؟ تجربه فکری عصر ملاعبدالله یزدی نشان می‌دهد که در یک نظم علمی منسجم، تفکیک علم از معنا و اخلاق امری موجه نبود، بلکه علم خود بخشی از سامان‌بخشی تمدنی تلقی می‌شد.

در نهایت، کارکرد امروزین این بازخوانی، فراهم‌کردن امکان شکل‌گیری علوم انسانی‌ای است که علاوه بر تحلیل مسائل عینی جامعه، توان جهت‌دهی هنجاری و حل بحران معنا را نیز داشته باشد. توجه به سنت حکمی، نه بازگشت به گذشته، بلکه پاسخی مسئله‌محور به چالش‌های نظری و کارکردی علوم انسانی معاصر است؛ پاسخی که می‌تواند افق‌های تازه‌ای برای تولید دانش بومی، مسئولانه و تمدنی بگشاید.

حسن عبدی‌پور،دبیرعلمی کنگره جهانی علامه بهابادی یزدی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha