به گزارش خبرگزاری حوزه، در راستای تبیین ابعاد مختلف پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب اسلامی به یکصدمین سال باز تأسیس حوزه علمیه قم با حجتالاسلام مهدی عبداللهی مدیر اندیشکده مرکز مدیریت حوزههای علمیه به گفتگو نشستیم که آن را در ادامه می خوانید:
لطفا در خصوص مفاهیم و مضامین اصلی پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب به حوزههای علمیه توضیح بفرمایید. این مفاهیم چه هدفی را دنبال میکند؟
پیام اصلی و روح کلی پیام رهبری به مناسبت یکصدمین سال باز تأسیس حوزه علمیه قم، تعظیم و تکریم حوزه علمیه متناسب با رسالت و مأموریتهایش بود که هم سابقه پر افتخار حوزه و روحانیت را بیان کرده و هم موفقیتها و دستاوردها و نقاط قوت امروز را برشمرده و هم مسیر آینده را برای ارتقا و تعالی روشن نموده است، در واقع ایشان، حوزه علمیه را یک جریان تاریخی در امتداد رسالت و حرکت أنبیاء و اولیای الهی در پیشبرد اهداف اسلام شمردند که در جهت اقامه دین و تحقق تمدن اسلامی و زمینهسازی ظهور تلاش میکند.
البته در این مسیر علیرغم موفقیتها و دستاوردهای بسیار اما با نقطه مطلوب حوزه پیشرو و سرآمد فاصله زیادی دارد که این پیام، خطوط کلی سیر و ایصال به این نقطه مطلوب را تعیین کرده است.
وقتی ایشان حوزه علمیه را با اوصافی از قبیل «حوزه بزرگ و کارآمد» ، «حوزهای زنده و بالنده»، «مجموعهای زنده و پویا که امیدهایی را زنده میکند» توصیف میکنند و کارآمدی حوزه را با تعابیری همچون «قلّه علمی و تحقیقی و تبلیغی تشیّع در سراسر جهان» یاد نموده و سرمایههای عظیم آن را از قبیل هزاران مدرّس و و مؤلّف و محقّق و نویسنده و گوینده و متفکّر در معارف اسلامی، طلاب و فضلای صاحب فکر، کتب، مجلّات و مقالات تخصصی و علمی، حضور فعال در همه میدانها، اثرگذاری در سطح جهانی، پیشرفت علمی در عرصه علوم وحیانی و عقلانی و ... بر میشمرند، نشانه رضایت ایشان و بالتبع رضایت ولی عصر عجلالله تعالی فرجه الشریف از حوزه و حوزویان است که یک سده پویا و اثرگذاری را رقم زدهاند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در عینحال پس از شمردن این افتخارات آنجا که میفرمایند «با اینحال، این انتظار منطقی که حوزهی قم حوزهای پیشرو و سرآمد باشد، فاصلهی قابل توجّهی با وضعیت کنونی دارد.» نشاندهنده انتظارات فراوان و کاستیهایی است که بایستی به سرعت جبران شود.

رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که حوزه باید خود را بشناسد، ظرفیتهای خود را کشف کند و علوم اسلامی را باز تعریف نماید؛ البته با روش اجتهادی که تلفیقی از فقه سنتی و فقه پویا باشد. به نظر شما جهت تحقق این امر رهبری چه برنامهای باید اجرا کرد.
جریان علم در حوزههای علمیه برای ارتقای پویایی و کارآمدی، نیازمند راهبری و مهندسی است، برخی میگویند جریان علم قابل کنترل و هدایت نیست یا بهصورت دستوری یا سازمانی قابل اداره نیست اما توجه ندارند که اولاً خود جریان علم غربی کاملاً هدایتشده و تحت کنترل عوامل اثرگذار و پیشبرنده تمدن غربی مهندسی و مدیریت میشود.
ثانیاً موضوع جریان علم هم خارج از دو جریان اولیای الهی یا اولیای طاغوت نیست چه اینکه همه پدیدهها در این عالم، تحت اشراف و هدایت کلی این دو جریان قرار دارد و حتماً جریان علم هم توسط دستگاه علمی اولیای الهی قابل هدایت و مهندسی است.
ثالثاً تجربه نشان داده است هر جا چنین راهبری در مقیاسهای متفاوتی وجود داشته است، شاهد بهرهوری و افزایش کارآمدی و رشد و پویایی علم بودهایم. بله توجه داریم که جریان علم یک حرکت عمومی و مردمی و دارای یک فرایند طبیعی و زمانبر است و عامل اصلی و پیشبرنده در آن، مشارکت عمومی نخبگانی است، ظرفیتهای سازمانی و اداری و برنامهریزی بایستی این مختصات را درک نماید و نمیتواند بهصورت دستوری و آمرانه و با خودرأیی و بصورت استیلایی، این صحنه را مهندسی و راهبری نماید. به هرحال این فرمایش رهبری نیازمند ایجاد ظرفیتهای جدید «راهبری علم» و مهندسی شبکه تحقیقات در مرکز مدیریت حوزههای علمیه است، گرچه اقدامات و فعالیتهایی در این جهت بوده است لکن ارتقای ظرفیتهای موجود و ایجاد ظرفیتهای جدید لازم است. در همین جهت، چند طرح کلان در حال مطالعه و بررسی و تصمیمگیری است.
از لحاظ فرایندی و محتوایی نیز پیوست دانشی در سه عرصه «فقه» و «علوم اسلامی» و «مدلها و الگوهای اجرائی» مورد توجه قرار گرفته است و بایستی فقه پویا در مقیاس فقه نظامات، فقه اجتماعی و فقه حکومتی به کارآمدی و محصول برسد و علوم اسلامی در چارچوب فقه حکومتی بازآرایی و تولید شود و نهایتاً مدلها و الگوهای مدیریتی، اجرائی و کاربردی در عرصههای مختلف تولید و ارائه شود. مهندسی چنین فرایندی با مشارکت همه عناصر مؤثر در این فرایند نیازمند ایجاد ظرفیتهایی در مقیاس راهبری علم در مرکز مدیریت حوزههای علمیه است که مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین جهتدار کردن جریان علم در جهت رفع نیازهای اجتماعی، پاسخگویی به مسائل و نیازهای حاکمیتی، پیشبرد اهداف انقلاب و نظام اسلامی، ایجاد زیرساختهای تمدن اسلامی و.... ذیل مقوله «راهبری جریانهای علمی» مورد توجه قرار میگیرد.
مقام معظم رهبری در پیام خود به حوزههای علمیه فرمودند: امروز نمیتوان فقاهت را همچون ناآگاهان، غرق شدن در احکام فردی و عبادی دانست زیرا «فقهِ امّتساز»، محدود به احکام عبادی و وظایف فردی نیست. در خصوص این فرمایش رهبر انقلاب توضیح دهید.
اساساً دین اسلام یک دین جمعی و اجتماعی است، «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» (سوره آلعمران آیه۱۰۳) و قرائت فردی از دین اسلام و یا انحصار در مناسک عبادی و غفلت از ساحتهای اجتماعی زندگی بشری خصوصاً در مقیاس حکمرانی، یک قرائت ناقص از اسلام بوده و انقلاب اسلامی نقطه عطفی در مسیر تکاملی فهم و فقاهت دین اسلام است که متعالی ترین قرائت را در مقیاس «الاسلام هو الحکومه» ارائه داده است، بنابراین مقیاس فقاهت در زمان حاکمیت اسلام اولاً محدود به مناسک و امور فردی نیست، ثانیاً هیچ ساحتی از زندگی و هیچ موضوعی از امور اجتماعی بشر بینیاز از هدایتگری دین اسلام نیست.
چنین مقیاسی از فقه حکومتی یا اجتماعی، گرچه هنوز بهصورت کامل بالفعل و دارای محصول نیست، لکن در سطوحی دارای کارآمدی و اثرگذاری بوده است و در زمان حاضر در حال رشد و پویایی و شکوفایی است.
یکی از مهمترین شاخصههای فقاهت در مقیاس حاکمیت و اداره زندگی اجتماعی جامعه، پیشبرد مهمترین هدف دین اسلام یعنی قیام امت بر محور امام در جهت سعادت است، بنابراین فقاهت در حوزههای علمیه بایستی «فقه امّتساز» باشد که همه مناسبات حاکمیتی و اجتماعی را در عرصههای گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی را جهت رشد و تکامل و کارآمدی امت اسلامی در پیشبرد اهداف اسلام و انقلاب تنظیم نماید.
سیاستگذاری کلان و هدایتگری جریانهای علمی و فقاهتی در حوزههای علمیه در این جهت نیازمند کانون راهبری جریانهای علمی است که مورد توجه مدیران حوزه قرار گرفته است و امیدواریم به لطف خدای متعال و یاری امام زمان عجلاللهتعالی فرجهالشریف و اهتمام فقها، فضلا و اساتید و طلاب حوزههای علمیه تحت عنایات و رهبری امام خامنهای، این جهش بالنده و پیشبرنده علمی و فقاهتی، بتواند حوزه علمیه را پیشرو و سرآمد ساخته و نهضت انقلاب اسلامی را در یک گام بزرگ به سمت قلههای تمدنی و حیات طیبه عصر ظهور نزدیکتر گرداند.
انتهای پیام/










نظر شما