سیده ناهید موسوی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: شاید در نگاه نخست چنین به نظر برسد که بهترین موقعیت برای اعلام پیام مهمی مانند امامت و ولایت حضرت علی (ع)، در خود ایام حج و در مکه مکرمه بوده است؛ جایی که مسلمانانی از اقصی نقاط عالم اسلام در آن جمعاند. اما اگر با دقت بیشتری به تدبیر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نگاه کنیم، درمییابیم که انتخاب زمان و مکان غدیر، بهغایت حکیمانه و دقیق بوده است.
وی بیان کرد: نخست باید توجه کنیم که در ایام حج، مردم با انبوه مسائل مناسکی و عبادی درگیر بودند و فضای عرفات، مشعر و منا، فضایی خاص دارد که مستعد اعلان رسمیِ یک مأموریت سیاسی ـ دینی به آن عظمت نبود. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای اعلام ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام، نیاز به فضایی داشتند که ذهنها فارغتر، دلها آمادهتر، و جمعیت حاضر، یکدستتر باشند.
کارشناس مذهبی افزود: از سوی دیگر، در مسیر بازگشت، بسیاری از حاجیان در قالب کاروانهایی منظم در حال حرکت بودند. پیامبر در محلی بهنام «غدیر خم»، که مسیر بازگشت کاروانها از هم جدا میشد، دستور توقف دادند. در واقع غدیر خم نقطهی تلاقیِ مسیرها بود و اگر پیامبر (ص) تا بعد از عبور از آن محل اقدامی نمیکردند، دیگر امکان گرد آوردن همه حاجیان فراهم نمیشد.
ابلاغ پیام ولایت در منطقه غدیر بیشترین بُرد رسانهای و سیاسی داشت
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که کاروانهای حج که از مدینه، یمن، عراق، شام و دیگر بلاد آمده بودند، در مسیر بازگشت با خود حاملان پیام غدیر بودند. این یعنی پیام ولایت نه تنها در همانجا اعلان شد، بلکه به واسطه همین حاجیان، در سرتاسر عالم اسلام منتشر شد. همین نشان میدهد که پیامبر (ص) دقیقاً در لحظهای پیام ولایت را ابلاغ کردند که بُرد رسانهای و سیاسی آن بیشینه باشد.
پژوهشگر حوزوی اظهار کرد: سقیفه یکی از دردناکترین نقاط تاریخ اسلام است؛ جایی که فهم نادرست، تعصب قبیلهای و برنامهریزیهای از پیشتعیینشده، مسیر امت اسلامی را از وصیت پیامبر اسلام (ص) منحرف کرد. سقیفه، در واقع واکنش سیاسی و شتابزده گروهی خاص از انصار بود که نگران از دست رفتن جایگاه خود پس از رحلت پیامبر (ص) بودند. هنوز پیامبر دفن نشده بود که این جمع، در مکانی به نام سقیفه بنیساعده گرد آمدند و در حالی که هنوز مهاجرین و بزرگان صحابه مطلع نبودند، طرح خلافت را کلید زدند.
وی گفت: امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه شقشقیه نهجالبلاغه، آنجا که با صراحت از غصب خلافت و کودتای سیاسی پس از پیامبر (ص)، سخن میگوید، میفرماید: «فَصَبَرْتُ وَفِی الْعَیْنِ قَذًی، وَفِی الْحَلْقِ شَجًا، أَرَی تُرَاثِی نُهْبَةً؛ صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم؛ میدیدم که میراثم به غارت رفته...»
موسوی اضافه کرد: حادثه سقیفه، نه ناشی از ابهام در امر ولایت، بلکه حاصل جاهطلبیها، تعصبات قبیلهای و بیاعتنایی به فرمان صریح الهی بود. آنان که در سقیفه جمع شدند، پیام غدیر را شنیده بودند، ولی با منطق سیاسی و حفظ قدرت به استقبال آینده رفتند، نه با معیار وحی.
وی یادآور شد: پیامبر در خطبه غدیر بیش از صد بار نام امیرالمؤمنین علیهالسلام را با عباراتی چون «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ»، «اللّهُمَّ والِ مَنْ والاه، وَ عادِ مَنْ عاداه...» و... ذکر کرده بودند و حتی با گرفتن بیعت رسمی از مردم، کار را تمام کرده بودند. ولی وقتی حبّ دنیا بر قلوب برخی چیره شد، بیعت غدیر نیز فراموش شد.
پژوهشگر حوزوی تاکید کرد: غدیر حجت بود، اما در نبود تقوا و اطاعت، حجت هم زمین میماند. سقیفه، نه نتیجه غفلت، که نتیجه تعمّد در عبور از نص پیامبر (ص) بود.بنابراین، واقعیت این است که میان حقانیت و تحقق، همیشه فاصله است. غدیر حق بود؛ اما سقیفه، با بازی قدرت و بیتوجهی به نص پیامبر (ص)، محقق شد. تاریخ اسلام اگرچه از آن روز تلخ گذشته، اما همواره در دل خود، ندای من کنت مولاه فهذا علی مولاه را حفظ کرده است.
انتهای پیام
نظر شما