دوشنبه ۲ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۷
از دل بحران تا اتحاد ملی/ دومین نشست «آنِ ما شدن» برگزار شد

حوزه/ دومین نشست راهبردی «آنِ ما شدن؛ چگونگی پیوند سرزمین، ملت و دین در همبستگی ملی ایرانیان در کوران حوادث»، در پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، دومین نشست راهبردی «آنِ ما شدن؛ چگونگی پیوند سرزمین، ملت و دین در همبستگی ملی ایرانیان در کوران حوادث»، در پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) برگزار شد.

این نشست، بخشی از سلسله نشست‌های راهبردی «ایران آینده» کارگروه سیاست‌گذاری فرهنگی پژوهشکده محسوب می‌شود و با گردهم آوردن جمعی از برجسته‌ترین اندیشمندان و اساتید حوزوی و دانشگاهی، به تبیین و تحلیل ظرفیت‌های درونی و بیرونی ایران برای مواجهه با چالش‌های منطقه‌ای و جهانی می‌پردازد.

در نشست نخست نقش عرفان اجتماعی و سیاسی امام خمینی (ره) در تقویت وحدت در شرایط جنگ، مواجهه هستی‌شناسانه انسان ایرانی با مقوله جنگ و زمان، کارکرد فرهنگ و ادبیات حماسی ایران در تحکیم هویت ملی و تبیین فلسفی و تمدنی انسجام ایرانیان در بزنگاه‌های تاریخی، با ارجاع به سنت دینی و نقد رویکردهای سکولار مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

اما در نشست دوم «آنِ ما شدن» که یکشنبه یکم تیر به صورت مجازی برگزار شد، حجت‌الاسلام علی اصغر اسلامی تنها عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام)، علیرضا شفاه عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق، سجاد صفار هرندی مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی و محمد طلایی مدیر کارگروه سیره رهبران پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) مباحث خود را در موضوع چگونگی پیوند سرزمین، ملت و دین در همبستگی ملی ایرانیان در کوران حوادث مطرح کردند.

در آغاز، دکتر علیرضا مؤمن آرانی، دبیر علمی نشست، با طرح مقدمه‌ای به تبیین اهداف و ضرورت‌های برگزاری این سلسله‌نشست‌ها پرداخت.

وی با اشاره به تجربه‌های تاریخی جامعه ایرانی در بزنگاه‌های حساسی همچون شهادت شهید سلیمانی، اظهار داشت: این نشست‌ها تلاشی است برای درک عمیق‌تر از جامعه ایران، که در بزنگاه‌های خاص، از خود واکنش‌هایی نشان می‌دهد که ادبیات جامعه‌شناسی رایج قادر به تحلیل آن‌ها نیست. ما به دانشی نیاز داریم که بتواند واقعیت جامعه ایرانی را در شرایط خاص، همچون وضعیت فعلی جنگ، به‌درستی بشناسد و زبان تبیین آن را ارائه کند.

مدیر کارگروه تجربه‌نگاری فرهنگی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) تأکید کرد که باید با گسترش این‌گونه مباحث، بتوانیم وجوه پنهان و ظرفیت‌های اجتماعی جامعه ایرانی را شناسایی کرده و ادبیاتی متناسب با وضعیت حال و آینده کشور برای تحلیل آن تولید کنیم. به گفته دکتر مؤمن، این مهم نه‌تنها برای شناخت جامعه بلکه برای حفظ و تقویت همبستگی ملی در شرایط خاص مانند جنگ نیز ضروری است.

روایت نظری دکتر صفار هرندی از «امر ملی پسا انقلاب» و پیوند دین، ملت و مقاومت

دکتر سجاد صفار هرندی، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی در دومین نشست «آنِ ما شدن» با ارائه تحلیلی عمیق، به واکاوی مفهوم «مقاومت ملی» در ایران و پیوند آن با دین، ملیت و تاریخ معاصر پرداخت.

وی با ابراز آرزوی نصرت الهی برای مجاهدان و رزمندگان جبهه مقاومت، سخنان خود را با پرسشی بنیادی آغاز کرد: آیا می‌توان برای جامعه ایرانی، جوهری ذاتی در مواجهه با چالش‌ها و تهدیدها قائل شد؟ وی با تردید نسبت به ذات‌گرایی تاریخی، به ارجاعاتی از تاریخ ایران اشاره کرد که نشان می‌دهد رفتار ایرانیان در برابر تهاجمات، همواره یکسان و مبتنی بر مقاومت نبوده است.

صفار هرندی با اشاره به نظریه معروف مرحوم مهندس بازرگان درباره «سازگاری ایرانیان»، خاطرنشان کرد: در بسیاری از برهه‌های تاریخی، جامعه ایران در برابر تهدیدها و هجمه‌ها سر تسلیم فرود آورده است. با این حال، او تأکید کرد که این نگاه کلی، تصویری نادرست و اغراق‌آمیز از هویت ایرانی ارائه می‌دهد و مقاومت‌هایی نظیر جنبش سربداران، قیام عشایر جنوب در جنگ جهانی اول و حماسه‌های دفاع مقدس را نیز باید در منظومه تحلیل گنجاند.

وی در ادامه تحلیل خود، به بیان نقش تعیین‌کننده دو عنصر «خون» (طایفه، عشیره) و «عقیده» (باور دینی) در بسیج‌گری در دوران پیشامدرن پرداخت و افزود: در دوران مدرن، این دو منبع معنابخش به تدریج افول کردند. طایفه‌زدایی و تضعیف باورهای دینی، سبب شد تا هویت ملی مدرن به‌عنوان جایگزینی برای هویت‌های سنتی پدید آید، اما این امر ملی نیز نتوانست در لحظات بحرانی، مردم را به کنش جمعی و مقاومت برانگیزد.

به باور مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، نقطه چرخش انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بود؛ رخدادی که در آن، «ملیت» با «دیانت» گره خورد و امر ملی، معنایی تازه و برخاسته از روح شیعی و بومی ایرانی یافت. به گفته او، در پساانقلاب، برخلاف هویت ملی پیش از ۵۷ که اغلب تقابل خود را با همسایگان منطقه‌ای تعریف می‌کرد، هویت ملی پس از انقلاب، در تضاد با استعمار غربی بازتعریف شد. این تحول، بستری شد برای شکل‌گیری مقاومتی مردمی و همگانی در دفاع مقدس و در برابر تهدیدهای معاصر.

صفار هرندی در ادامه، با اشاره به وضعیت کنونی جامعه، ادعای گسست کامل نسل جدید از دیانت و ملیت را نادرست دانست و گفت: در روزهای اخیر، آنچه از مردم دیده‌ایم، نشان می‌دهد که این چهارچوب هویتی زنده است؛ ملیتی قدسی‌شده و دیانتی که با سرنوشت ملی گره خورده، هنوز می‌تواند جامعه را بسیج و جهت‌دهی کند.

وی بر اهمیت بهره‌برداری هوشمندانه از این سرمایه اجتماعی تأکید کرد و افزود: نقش سیاست‌گذاران فرهنگی، دولت و نهادهای مدنی در جهت‌دهی به این هیجانات عمومی، حیاتی است. نیرویی که از کهن‌الگوهای فرهنگی و دینی، به‌ویژه شمایل‌های شیعی مانند امام حسین (علیه‌السلام)، الهام می‌گیرد، ظرفیت عظیمی برای شکل‌دهی به کنش‌های ملی دارد.

در پایان، دکتر صفار هرندی چهره‌هایی همچون شهید سلیمانی، شهید همت و شهید باکری را تجسم عینی «امر ملی پسا انقلاب» معرفی کرد و خاطرنشان ساخت: این شخصیت‌ها بیشترین اجماع و احساس تعلق ملی را در بین طیف‌های مختلف جامعه ایجاد کرده‌اند. آن‌ها نمود زنده‌ای از پیوند دین و ملت‌اند و ظرفیت تبدیل شدن به الهام‌بخش مقاومت ملی در بزنگاه‌های تاریخی و معاصر را دارند.

همبستگی ایتمانی؛ تبیینی نو از وحدت اجتماعی ایرانیان در مواجهه با بحران‌ها

در ادامه نشست، حجت‌الاسلام علی‌اصغر اسلامی تنها، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام)، با نگاهی تلفیقی از دین‌پژوهی و جامعه‌شناسی انتقادی، به تحلیل الگوی جدیدی از همبستگی اجتماعی در ایران پرداخت که آن را «همبستگی ایتمانی» نام نهاد.

وی در ابتدای سخنانش، ضمن انتقاد از فضای رایج علوم اجتماعی در ایران، تصریح کرد: جامعه ایران در مواجهه با بحران اخیر، رفتاری از خود نشان داد که نشان‌دهنده خطاهای بنیادین در روش‌شناسی علوم اجتماعی وارداتی است؛ علومی که سال‌ها تصویر فروپاشی ایران را ترسیم می‌کردند، اکنون با وضعیتی مواجه‌اند که از درک آن عاجزند.

عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (علیه‌السلام) با اشاره به دوگانه‌ی مشهور همبستگی مکانیکی و ارگانیکی در جامعه‌شناسی، تاکید کرد: این دو نظریه که جامعه را یا چون ماشین یا چون اندامواره می‌بینند، بر مبنای منطق قرارداد اجتماعی غربی شکل گرفته‌اند؛ اما جامعه ما بیش از آنکه بر پایه قرارداد باشد، بر مبنای میثاق است؛ میثاقی الهی که امانتی معنوی و توحیدی را نسل به نسل منتقل می‌کند.

وی با استناد به نظریه «ایتمان» نزد عبدالرحمن طه، پیوند روحی و وجدانی ملت ایران با فلسطین را نه از جنس شعار سیاسی، بلکه از نوع یک عهد معنوی دانست و گفت: ایران امروز نه صرفاً درگیر یک مسئله سیاسی، بلکه در مواجهه با آینه‌ای است که حقیقت خودش را در آن می‌بیند. مسئله فلسطین برای ما یک بحران صرف نیست، بلکه فرصتی است برای خودیابی، برای شناخت ریشه‌های ایمانی، و برای بازسازی همبستگی ملی.

حجت‌الاسلام اسلامی تنها در بخش دیگری از سخنان خود، مفهوم «تعارف» را نه به معنای رسوم رایج، بلکه به‌عنوان یک کنش فطری و وجودی بازتعریف کرد. او گفت: کنش تعارفی زمانی معنا پیدا می‌کند که رابطه من با دیگری، ابتدا با خدا تنظیم شده باشد. قرض دادن، کمک کردن، دفاع کردن... همه این‌ها ابتدا رابطه‌ای با خداوند است و سپس با خلق. این نوع کنش‌ها لایه‌های عاطفی و قلبی جامعه را فعال می‌کنند و باعث بروز یک نوع همبستگی عمیق و معنوی می‌شوند.

این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با رد تصویر رسانه‌ای غرب از انسان ایرانی به‌عنوان موجودی مصرف‌زده و وابسته، تأکید کرد: ایرانی امروز، خود را بازشناسی کرده است. هم در عرصه اخلاق، هم در عقلانیت، و هم در شجاعت. حتی در شیوه جنگیدن ما، جلوه‌ای از اخلاق الهی دیده می‌شود. اینکه کودکی را هدف قرار نمی‌دهیم، نشان‌دهنده عمق اخلاق توحیدی ماست.

وی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به بازگشت انسان‌ها به لایه‌های عمیق فطری، بحران کنونی را فرصتی برای پر کردن شکاف‌های اجتماعی و بازسازی انسجام ملی دانست و افزود: این جنگ، فرصتی است برای تعارف اجتماعی؛ یعنی شناخت دوباره ایرانیان از یکدیگر. کنشی مبتنی بر محبت، عاطفه، و ایمان.

نقش دین در وحدت تاریخی ایران از صفویه تا انقلاب اسلامی

در بخش دیگری از دومین نشست «آنِ ما شدن»، محمد طلایی، مدیر کارگروه سیره رهبران پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام)، با نگاهی تاریخی به نسبت دین و سیاست در ایران، روند شکل‌گیری هویت دینی و اثر آن بر وحدت ملی را تبیین کرد.

وی با اشاره به پیشینه علاقه و ارادت تاریخی جامعه ایران به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) پیش از دوران صفویه، تصریح کرد: موج گرایش به تشیع در ایران، زمینه‌ساز آن شد که دولت صفوی برای ایجاد هویت یکپارچه در برابر دیگر قدرت‌های منطقه، از جمله عثمانی، مذهب را به عنوان نرم‌افزار اصلی حیات اجتماعی جامعه ایرانی انتخاب کند.

طلایی در ادامه با مروری بر نقش مذهب در دوره‌های مختلف، به‌ویژه دوران صفویه، قاجار و عصر مشروطه، روند تدریجی استقلال نهاد دین از سیاست رسمی را تحلیل کرد و اظهار داشت: در دوره قاجار، با افول ساختار سیاسی رسمی، دین خود را از سیاست رسمی جدا کرد و به تأسیس نهادهای مستقلی چون آموزش دینی، قضا، وقف و سایر ساختارهای اجتماعی روی آورد. این اقدام، دین را از آسیب‌های ناکارآمدی دولت رسمی مصون نگاه داشت.

مدیر کارگروه سیره رهبران پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم (علیه‌السلام) همچنین با اشاره به تقابل مذهب و تجدد در دوران پسامشروطه، بیان کرد: ورود گفتمان مدرنیته، چالشی جدی برای نقش اجتماعی دین بود. مذهب در این دوره تا حدی به حاشیه رفت، اما بنیان‌های خود را حفظ کرد.

وی در جمع‌بندی سخنان خود، به بیان نقشی که انقلاب اسلامی ایفا کرد پرداخت و گفت: انقلاب اسلامی، مذهب را دوباره در جایگاه محوری بازتعریف کرد و آن را به عنوان پیشران وحدت و بازسازی هویت ملی در جامعه ایرانی مطرح نمود. از این رهگذر، دین بار دیگر به‌عنوان ظرفیت وحدت‌بخش در ایران معاصر عمل کرد.

جنگ، جامعه و همبستگی؛ تحلیلی فلسفی و اجتماعی از دکتر علیرضا شفاه

در بخش پایانی این نشست، دکتر علیرضا شفاه، عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق، با تأملی عمیق بر مفهوم «بودن» و «آگاهی» و تأثیر آن بر رابطه انسان با جهان و جنگ، سخن گفت.

وی با اشاره به این نکته که آگاهی ما از جهان بخشی از تحقق وجود ماست، بیان کرد: انسان همیشه در حالت توجه و مواجهه با جهان است، اما همزمان احساس نقص و فقدان در بودن خویش را دارد. این فقدان، سرچشمه جنگ و زد و خوردها است؛ یعنی جنگ هنگامی رخ می‌دهد که من نتوانم جهان و وجه موجه آن را به درستی ببینم.

عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق افزود: جنگ، مسئله‌ای بنیادین در ذات انسان است و ریشه در فقدان موجود در لحظه وجود دارد. عواطف مذهبی هم همواره با همین فقدان گره خورده‌اند و وقتی انسان با ضعف و نقصان خویش روبرو می‌شود، به گونه‌ای به هم می‌پیوندد و عواطف و همبستگی شکل می‌گیرد.

شفاه به این نکته مهم اشاره کرد که برخلاف تصور رایج، «دین نیست که جنگ را احیا می‌کند، بلکه جنگ است که دین را احیا می‌کند.» وی در این زمینه توضیح داد: در لحظه ابتلا و آزمایش، دین به‌عنوان تسکین‌دهنده آرامش‌بخش خود را از دست می‌دهد و نیاز به بازتولید و بازتعریف دارد. دین در این لحظات دچار پالایش و تولد دوباره می‌شود.

این استاد فلسفه اجتماعی تأکید کرد: جنگ در عرصه مادی رخ می‌دهد و لحظه تولد اراده‌ها و تعهد انسان به زندگی است. زندگی مادی انسان از طریق جنگ‌ها آباد می‌شود؛ زیرا جنگ‌ها عرصه تحقق و تقویت اراده‌های جمعی و فردی هستند.

وی با نقد جریان‌های افراطی مذهبی، همچون داعش، خاطرنشان کرد: این گروه‌ها چون معنای زندگی مادی و تعهد به حیات زمینی را درک نمی‌کنند، جنگشان تبدیل به جنگی کور و بی‌ثمر می‌شود.

شفاه به وضعیت جمهوری اسلامی و ضرورت بازتولید اراده جمعی در جنگ اشاره کرد و گفت: اگر اراده مردم در جنگ حضور فعال داشته باشد، جامعه زنده، پرنشاط و متحد می‌شود. این وحدت فعال، برخلاف وحدت مردگان، می‌تواند نظام را اصلاح و رشد دهد و زمینه تفسیر و احیای دوباره دین را فراهم کند.

عضو شورای علمی مؤسسه علم و سیاست اشراق در پایان با تأکید بر ضرورت شکل‌گیری نهادهایی برای سازماندهی اراده‌ها و مشارکت مردم در جنگ و زندگی اجتماعی، این لحظه را فرصتی استثنایی برای بازسازی جامعه ایران و تجربه جدیدی در تاریخ آن دانست.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha