شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۲
روایت لحظه‌به‌لحظه از انفجار هفت تیر ۱۳۶۰

حوزه/ در سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، ملت ایران یاد و خاطره شهید آیت‌الله بهشتی و ۷۲ یار باوفای او را گرامی می‌دارد؛ فاجعه‌ای که دست نفاق را رو کرد و مظلومیتِ مقتدران انقلاب را به رخ جهانیان کشید.

به گزارش خبرگزاری حوزه، ۴۴ سال پیش در چنین روزی منافقین کوردل ایادی شیطان بزرگ فاجعه ای آفریدند که داغ آن هنوز سرد نشده است.

این حادثه شش روز پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری صورت گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیت الله خامنه ای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.

روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمت هایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت ده ها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.

چگونگی واقعه

در ساعت ۲۰:۳۰ هفتم تیر ۱۳۶۰ جلسه ای در سالن اجتماعات دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران واقع در سرچشمه تهران برگزار شد. موضوع جلسه تورم و انتخابات ریاست جمهوری آینده بود. پس از تلاوت قرآن و اعلام برنامه،آیت الله سید محمد حسینی بهشتی سخنانش را به این شکل آغاز کرد:

ما بار دیگر نباید اجازه دهیم استعمارگران برای ما مهره‌سازی کنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند. تلاش کنیم کسانی را که متعهد به مکتب هستند و سرنوشت مردم را به بازی نمی‌گیرند انتخاب شوند. بعد آیه اول سوره عنکبوت را تلاوت کرد:أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ ﴿عنکبوت ۲﴾...آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می ‏شوند و مورد آزمایش قرار نمی‏ گیرند. که در این لحظه انفجاری سالن اجتماعات را ویران کرد.

ین روزنامه سپس ماجرای انفجار را به نقل از خبرنگار کشیک خود که نیم ساعت پس از انفجار به محل حادثه رسیده بود، چنین روایت کرده است: «بیش از نیم ساعت از انفجار گذشته بود که دوان دوان خودم را به محل حادثه رساندم. صد ها نفر از مردم تهران خود در خیابان های اطراف دفتر مرکزی حزب اجتماع کرده بودند و آمبولانس ها بی امان در رفت و آمد بودند. وقتی به چند قدمی محل انفجار رسیدم امدادگران نخستین افرادی را که زیر آوار مانده بودند به آمبولانس ها انتقال داده بودند. سقف بتونی دفتر مرکزی حزب بر اثر انفجار فروریخته بود و ده ها نفر در زیر آوار مدفون شده بودند.

اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانس ها حمل می شدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمی شدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً می گریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیت الله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجت الاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیده اند.»

روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستان های مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آن ها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آورده اند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کرده اند که در فاصله ساعت های ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کرده اند.»

عامل انفجار

عامل انفجار هفتم تیر، فردی به نام محمدرضا کلاهی، دانشجوی رشته برق دانشگاه علم و صنعت بود که پس از پیروزی انقلاب به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با حفظ این عضویت، ابتدا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی خیابان پاستور شد و بعد با هدایت سازمان، به داخل حزب جمهوری اسلامی راه پیدا کرد. او در حزب ارتقاء یافت و مسئول دعوت‌ها برای کنفرانس‌ها، میزگردها و جلسات شد. ضمن آنکه مسئول حفاظت حزب نیز بود.

او بمب را با کیف دستی خود به داخل جلسه حزب جمهوری اسلامی واقع در نزدیکی چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقی قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نیز مدتی در منزل یکی از اعضای سازمان متبوع خود مخفی شد و نهایتا از طریق مرزهای غربی کشور به عراق منتقل گردید. او در عراق با یکی از اعضای سازمان ازدواج کرد، اما در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئله‌دار» سازمان قرار گرفت، در سال ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در سال ۱۳۷۳ از عراق راهی آلمان شد و چند سال قبل به طرز مشکوکی در هلند به قتل رسید.

پیام امام راحل

در پی شهادت آیت‌الله بهشتی و یارانش در جریان انفجار هفتم تیر، امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران فردای آن روز در دیدار با اقشار مختلف مردم در رابطه با این واقعه بیاناتی ایراد کردند.

امام خمینی (ره) فرمودند:

من این ضایعه بزرگ را به ملت ایران و شما آقایان که نزدیک بودید با آقای بهشتی و مطلع بودید از افراد دیگری که شهید شدند، به همه شما آقایان و ملت‌مان تسلیت عرض می‌کنم. بنای دشمن‌های شما بر این است که افرادی که لیاقت‌شان بیشتر است، بیشتر مورد حمله قرار بگیرند. آنها افرادی را هدف قرار می‌دهند که از آنها خوف دارند که مبادا یک وقتی به آنها صدمه بزنند و این را من مکررا گفته‌ام که مرحوم آقای بهشتی در این مملکت مظلوم زیست. تمام مخالفین اسلام و مخالفین این کشور حمله مستقیم‌شان را به ایشان و بعضی دوستان ایشان کردند. کسی را که من بیشتر از بیست سال می‌شناختم و روحیاتش را مطلع بودم و می‌دانستم چه جور مرد صالحی و مرد به درد بخوری برای این کشور است، مخالفین او را در کوچه و بازار و محله و صحبت‌هایی که همه می‌کردند، آن طور جلوه دادند. این جنایتکاران اشتباه‌شان این است که خیال می‌کنند ایران با این وضعی که از اول داشته تا حالا، در زمان انقلاب داشت، این مثل جاهای دیگری [است]که اگر چند تا بمب در چند جا منفجر کنند و چند نفر از عزیزان‌شان را از بین ببرند و به شهادت برسانند، ملت عقب می‌نشیند. در صورتی که اینها تجربه کردند از اول نهضت تا حالا؛ اشخاص سرشناس ما، دانشمندان ما، متفکران ما را ترور کردند و ملت به همان استقامتی که داشت بیشتر و مصمم‌تر جلو رفت و از این به بعد هم همین طور است. این طور نیست که اگر چند نفر را شهید کردند، دیگران کنار بنشینند. این سنتی بوده است که از صدر اسلام بوده است که در مقابل همه ناامنی‌ها و همه ناراحتی‌ها و همه گرفتاری‌ها، اولیای خدا ایستادند.

بهشتی، مظلوم زیست و مظلوم مُرد و خار در چشم دشمنان اسلام بود.مراتب فضل ایشان و مراتب تفکر ایشان و مراتب تعهد ایشان برمن معلوم بود.بهشتی، یک ملت بود.من بیشتر از بیست سال ایشان را می‌شناختم و برخلاف آنچه این بی‌انصاف‌ها در سراسر کشور تبلیغ کردند و مرگ بر بهشتی گفتند، من او را یک فرد متعهد، مجتهد، مدیر، علاقه‌مند به ملت، علاقه‌مند به اسلام و به درد بخور برای جامعه خودمان می‌دانستم.من بیشتر از بیست سال است که آقای بهشتی را می‌شناسم و در این مدت، حتی ندیدم یک کلمه از کسی غیبت کند.

بعدها در مصاحبه‌ای که با فرزند شهیدبهشتی، ایشان گفت: پس از شهادت پدرم، به دلیل شدت علاقه‌ای که مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر گران سنگ المیزان به شاگرد برجسته و خاص خود (پدرم) داشت، وقتی اطرافیان خواسته بودند به نحوی خبر شهادت را از ایشان مخفی کنند و یا به گونه‌ای دیگر جلوه دهند تا به ایشان صدمه روحی نخورد. مرحوم علامه به آنها گفته بود شما می خواهید چی را از من مخفی کنید؟ من الان دارم دکتر بهشتی را جلوی چشمانم می بینم که لحظه لحظه دارد در آسمان اوج می‌گیرد.

درود و رحمت بیکران الهی به روح ملکوتی شهید آیت الله بهشتی و یاران بحق پیوسته او که با نثار جان خود پایه های نظام جمهوری اسلامی را مستحکمتر ساختند و با مظلومیت خویش از چهره نفاق منافقین پرده برداشتند و سند رسوایی آنان را با خون خود نگاشتند.

بخش‌‏هایی از سخنان مقام معظم رهبری درباره شهید بهشتی

«آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناخته‌اند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. بهشتی را ماها می‌شناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مرد، این انقلاب را پیش برد. کاری هم نداریم، اثبات هم لازم ندارد، اثبات خواهد شد.»

یکی از خصلت های شهید بهشتی تقوا بود. تصور من از آقای بهشتی این است که گناه نمی کرد.نمی خواهم بگویم معصوم بود؛ اما می خواهم بگویم برخوردش با ما و ارتباطش با دوستان طوری بود که گمان گناه را برای او در ذهن معاشرینش خیلی ضعیف می کرد و من تصور می کنم ایشان اصلا گناه نمی کرد." ... من خودم یکی از کسانی هستم که تصورم این است که باید بیشتر ابعاد شخصیت ایشان را توصیف کنم و یقین دارم که نمی‌توانم. علتش هم این است که شهید بهشتی به معنای حقیقی کلمه یکی از شخصیت‌های نادر ما بود. من بعد از شهادت آقای بهشتی بارها این را به دوستان نزدیک‌مان گفته‌ام که ایشان از جمله شخصیت‌های از عادی بالاتر بود ... شهید بهشتی از جمله کسانی بودند که در ابعادی فراتر از شخصیت‌های عادی و معمولی هستند و این را ما در او به عینه مشاهده می‌کردیم. شخصیت‌های جهانی هم که ایشان را دیده بودند، چنین احساسی داشتند... ایشان در علوم فقهی و فلسفی متبحر بودند و در طول سال‌های مبارزه به شیوه‌های دیگر و با استفاده از مایه‌هایی که از حوزه به دست آورده بودند، تبحر خود را نشان دادند. مطمئناً اگر ایشان در حوزه می‌ماندند، یکی از مراجع تقلید مسلم زمان می‌شدند ...

در مورد جنبه‌های علمی شهید بهشتی، اولاً ایشان در فقه شخص برجسته‌ای بودند و تحصیلات عالیه و بسیار خوبی در قم داشتند. می‌دانید که درس مرحوم داماد در فقه درسی بود که اگر چه کسانی که در درس ایشان شرکت می‌کردند زیاد نبودند، اما غالباً فضلای ممتاز در درس آن مرحوم حضور داشتند. البته بعضی از آنها مختص درس ایشان بودند و بعضی دیگر درس ایشان را می‌رفتند و در درس‌های دیگر مثل درس امام هم شرکت می‌کردند. اما یک مجموعه سطح بالای علمی و خوب در درس مرحوم داماد جمع می‌شدند و یکی از برجسته‌ترین شاگردهای درس فقه ایشان، شهید بهشتی بودند ... این مرد، مردی شدیداً معتقد و متعبّد بود، یعنی دین و شریعت را به درستی از بن دندان قبول داشت. با کمال خلوص و صمیمیت عامل به شرع و معتقد به دین بود. از تظاهر و ریاکاری و از کارهایی که خلاف صمیمیت و خلوص است شدیداً روی گردان بود و از هر کسی که دارای این صفات بود بدش می آمد...

من وقتی در سال ۳۷ به قم رفتم، آقای بهشتی یکی از فضلای معروف قم بودند . یعنی ایشان در آن وقت مدرس سطح بودند و ظاهراً سطوح عالیه را درس می‌دادند و طلبه‌هایی را می‌شناختم که به درس شهید بهشتی می‌رفتند. از جمله، بعضی از فرزندان مرحوم داماد هم بودند که در درس مرحوم بهشتی حاضر می‌شدند و ایشان استادزاده‌های خودش را تربیت می‌کرد. این از لحاظ فقهی که حاکی از آن است که شهید بهشتی شخصیت بالایی بود. از جمله خصوصیات ایشان، فکرش و قدرت درکش بود که جزو ذاتیات او بود. او هوشیارانه شخصیت خودش را کامل کرده بود. شهید بهشتی بزرگترین تأثیر را داشت، یعنی از شخص امام که بگذریم، در میان مردم دیگری که در کار مبارزه ، رهبری این مبارزه و اداره این انقلاب نقش داشتند، از همه مهمتر و موثرتر مرحوم شهید بهشتی بود. طبیعی بود که او را بیشتر مورد تهاجم قرار بدهند. من بارها این را به دوستان نزدیکمان، بعد از شهادت آقای بهشتی می‏گفتم که ایشان از جمله آن شخصیت‏هائی بود که از عادی بالاتر بود، ما در بین شخصیت‏های جهانی و انقلابی افرادی رامی‏بینیم که آدمهای خیلی خوب وکارآمدی هستند اما آدمهای عادی هستند و جنبه فوق ‏العاده و برجسته‏ ای در آنها نیست.

شهید بهشتی مجموعه‏ای از خصلتهای پسندیده و نیک بود و من شخصاً خودم تابحال فردی مثل آقای بهشتی در گذشته و در حال ندیده‏ام، شهادت آقای بهشتی واقعاً مکمل شخصیت ایشان بود و مرگ طبیعی مسلماً برای ایشان ناچیز بود. وقتی آقای بهشتی زنده بودند از همه توان و ظرفیت خودشان برای اعتلای اسلام استفاده کردند و شهادتشان هم به همینگونه برای اعتلای اسلام مۆثر شد. البته ما از شهادت ایشان بسیار متأسف شدیم و ایشان را در زمانی که ما بیشترین احتیاج را به وجودشان داشتیم از ما گرفتند. ولی مرگ حماسی آقای بهشتی مسلماً خسرانی برای عالم اسلام نخواهد بود، چرا که گوهر گرانقدر وجود ایشان در راه اسلام خرج شد و هرگز گم و تلف نشد. اگر بالاتر بگوئیم شخصیت و حیثیت آقای بهشتی در پیشگاه الهی برای انقلاب ما ذخیره شد و ما می‏توانیم برای همیشه بگوییم که چنین فردی داشته‏ایم و انقلاب ما با وجود چنین انسانهایی شکل گرفته است.

آثار خواندنی

در طول ۴۴ سال گذشته پس از واقعه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ کتاب‌های پرشماری درباره شهید بهشتی و این واقعه منتشر شده است که معرفی همه آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد، در ادامه به معرفی فهرست‌وار برخی دیگر از این کتاب‌ها می پردازیم.

  • خدا از من دفاع خواهد کرد: بررسی جریان‌های منجر به شهادت شهید بهشتی، سیدمحمدهاشم پوریزدان‌پرست، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
  • روایتی از زندگی و زمانه‌ آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، جعفر شیرعلی‌نیا، سایان، ۱۳۹۷
  • سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکترسیدمحمد حسینی‌بهشتی (۱۳۵۹، ۱۳۴۰)، محمدرضا سرابندی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی۱۳۹۷.
  • سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکترسیدمحمد حسینی‌بهشتی (از خرداد تا اسفند ۱۳۵۹) محمدرضا سرابندی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی۱۳۹۷
  • من محمد حسینی بهشتی هستم، جواد اژه‌ای، روزنه، ۱۳۹۷
  • هفت مقاله در شناخت اندیشه سیاسی شهید بهشتی، سیدعلیرضا بهشتی،‌ نشر نهادگرا (وابسته به موسسه غیرانتفاعی مطالعات دین و اقتصاد)، ۱۳۹۷
  • تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیت‌الله شهید دکتر بهشتی، امامعلی شعبانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷
  • مبانی نظری قانون اساسی: آیت‌الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، نشر بقعه، ۱۳۷۷،
  • اندیشه‌های حقوقی شهید بهشتی، فرج‌الله هدایت‌نیا، موسسه ‌فرهنگی ‌دانش ‌و اندیشه ‌معاصر، ۱۳۸۲.
  • آزادی سیاسی در اندیشه آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی، شریف لک‌زایی، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۲.
  • روی خط اندیشه: جستاری دوباره در اندیشه‌های شهید بهشتی و فاجعه هفتم تیر ، علی دارابی، نشر هماهنگ، ۱۳۸۳.
  • شناخت اندیشه‌های اجتماعی شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، صدیقه قاسمی، نشر بقعه، ۱۳۸۴.
  • • آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، محمدحسین عباسی‌ولدی، نشر شاهد، ۱۳۸۵
  • • آزادی، هرج و مرج، زورمداری: آیت‌الله سیدمحمد حسینی‌ بهشتی، حبیب‌الله پیمان، مهدی فتاح‌پور، نشر بقعه، ۱۳۸۶.
  • گزیده‌ای از دیدگاه‌های شهید بهشتی، حسن اردشیری‌ لاجیمی، موسسه بوستان کتاب ۱۳۸۷.
  • الگوی حضور: نگاهی به سیره شهید بهشتی در عرصه تعلیم و تربیت، حسین رودسری، انتشارات ‌مدرسه، ۱۳۹۰.
  • تعاون و اندیشه‌های اقتصادی شهید بهشتی، مهدی صوفیان، علی بزم‌آمون، انتشارات پاور ۱۳۹۲.
  • در کوچه‌های بهشت: سیره تربیتی شهید دکتر بهشتی، ابراهیم خداشناس، بوی شهر بهشت، ۱۳۹۲.
  • یادنامه شهیدمظلوم آیه الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، سیدفرید قاسمی، ۱۳۶۱
  • شهید بهشتی (عقل ملکوتی)، علی علیزاده، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۵.
  • شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ۱۳۷۷.
  • خاطرات ماندگار از زندگی آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی، مرتضی نظری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸.
  • بازشناسی یک اندیشه: یادنامه بیستمین سالگرد شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی نشر بقعه، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان اصفهان، ۱۳۸۰.
  • شهید بهشتی، ناصر طاهرنیا، دفتر انتشارات ‌کمک ‌آموزشی، ۱۳۸۱.
  • شیفته‌ خدمت؛ نگاهی به زندگی شهید بهشتی (ره)، مهناز میزبانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ۱۳۸۱.
  • شهید بهشتی معمار نظام نوین قضایی اسلامی: یادمان همایش «فرهنگ ایثارگری و قوه قضاییه»، قوه ‌قضاییه‌، مرکز مطبوعات‌ و انتشارات، ۱۳۸۲.
  • زندگی سیدمحمد حسینی‌بهشتی، افسانه وفا، روایت فتح، ۱۳۸۵.
  • سیره شهید بهشتی، غلامعلی رجایی، نشر شاهد، ۱۳۸۶.
  • تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیت‌الله شهید دکتر بهشتی، امامعلی شعبانی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷.
  • بهشتی در قاب گفت‌وگوهایی درباره سیدمحمد حسینی بهشتی، بهاره رنجبران، پیام آزادی ۱۳۸۷.
  • تصویر ماندگار: نگاهی به زندگی سیدمحمد حسینی بهشتی، هدی ملکی، پیام آزادی، ۱۳۸۷.
  • نسیمی از بهشت: خاطراتی کوتاه از آیت‌الله شهید دکتر بهشتی، غلامعلی رجایی، هم‌پا، ۱۳۸۷.
  • وقتی که ما نبودیم: داستان‌هایی درباره سید محمد حسینی بهشتی، رقیه رودسرایی سنبله، ۱۶۰ صفحه، رقعی ۱۳۸۷.
  • راهبران اندیشه انقلاب: گزیده‌ای در زندگانی، اندیشه و مبارزات حضرت امام خمینی، استاد علامه مطهری و آیت‌الله دکتر بهشتی، حسین زحمتکش، حمید طاهریان، آبگین رایان، ۱۳۸۹.
  • هم حسینی بود هم بهشتی: گلگشتی در زندگانی و خاطرات شهید دکتر آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی، مهدی آقایی،معارف، ۱۳۹۰.
  • سید محمد حسینی‌ بهشتی: نگاهی به زندگی و مبارزات شهید دکتر بهشتی، امیر صادقی، میراث اهل قلم، ۱۳۹۱ .
  • داستان‌های شیرین (۴۲ داستان از آثار متفکر شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی)، مرتضی نظری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۲.
  • سرچشمه: داستانی درباره زندگی شهید بهشتی، یعقوب توکلی، نشر معارف ۱۳۹۳.

منابع:

پرتال جامع امام خمینی

مرکز اسناد انقلاب اسلامی

خبرگزاری تسنیم

پایگاه اینترنتی تبیان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha