به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اصفهان، عصر داغ تیرماه بود، اما گرمای میدان امام حسین(ع) نه از آفتاب، که از دلهای پرشور بانوانی بود که با چادرهای مشکی، پرچمهای لبیک یا زینب(س) و کودکان خردسالشان آمده بودند تا بگویند راه حسین هنوز زنده است.
ساعت هنوز به چهار عصر نرسیده بود که از کوچهپسکوچههای منتهی به میدان، سیل جمعیت آرامآرام روانه شد؛ جمعیتی که نه تنها بانوان، که خانوادههای زیادی با فرزندانشان را در دل داشت.
چفیهها، پرچمها، سربندهای یا زهرا و یا حسین، صحنههایی بود که آدم را بیاختیار یاد عکسهای قدیمی دوران دفاع مقدس میانداخت.
از همان ابتدا، صدای حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست، از بلندگوها پخش میشد و خیلیها همراهش تکرار میکردند.
نوای روضهها یکییکی شروع شد؛ حاج مهدی منصوری اولین مداح مراسم بود که با ذکر السلام علیک یا اباعبدالله، بغض جمعیت را شکست؛ زنان، کودکانشان را بغل گرفته بودند و با نوای ای اهل حرم میر و علمدار نیامد اشکها سرازیر شد.
بعد از او حاج محمد یزدخواستی آمد؛ فریاد هیهات منالذله، از زبان او، لرزهای در دلها انداخت و سینهزنی هماهنگ در میدان، یادآور شور حسینی نسلها پیش بود.
مهدی رعنایی با نوای خود، دلها را به عصر عاشورا برد؛ جمعیت با هر نغمه از عمق وجودش سینه میزد، و گاهی با اشک و گاهی با فریاد لبیک میگفت.
هنوز غروب کامل نشده بود که نوبت امیر برومند رسید؛ نگاهها به سمت بالا رفت که باد، پرچمهای مشکی را به حرکت درآورد.
وقتی نوای عطشان، عطشان در فضا پیچید، اشک از چشمها جاری شد و صدای گریه زنها، بچهها و مردان جوان در هم تنیده شد.
وقتی مداح، شعار لبیک یا خامنهای را خواند، میدان به لرزه درآمد و صدای هزاران نفر یکصدا شد، لبیک یا خامنهای...
خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست.










نظر شما