به گزارش خبرگزاری حوزه | غلامعلی یه شب توی حرمامامرضا علیهالسلام توسل کرد که چهارده قدم به سمت ضریح برداره و با هر قدم یک بیت شعر برای آقا امام رضا(ع) بگه!
حال و هوای عجیبی داشت، قدم بر میداشت، اشکها آرام آرام روی گونههایش جاری میشد و زیر لب با صدایی پر از عشق میخواند:
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا...
و نمیدونم با چه اخلاصی این شعر رو گفت؛ که تا دنیا دنیاست، وِرد زبون زائرای امامرضاست...
منبع: مجموعه یادگاران ۲۴ /خاطرهای از زندگی مداح شهید غلامعلی رجبی










نظر شما