جمعه ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۳
روحانیت و مسئولیت تمدنی در عصر ترکیبی

حوزه/ روحانیت باید در کنار مردم بماند، صدای دردهای آنان باشد، اما در عین حال به مهار خشم و انحراف افکار نیز کمک کند. وحدت ملی، تنها یک شعار سیاسی نیست بلکه محصول گفت‌وگو، همدلی، و ایمان است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از اهواز، حجت‌الاسلام عادل فریحی در یادداشتی به نقش روحانیت در واقع پس از جنگ دوازده روزه با رژیم صهیونسیتی پرداخته و آورده است :

در چهلمین روز شهادت جمعی از چهره‌های برجسته جهاد علمی و دفاعی کشور، پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی، افقی جدید از مسئولیت‌های امت اسلامی ـ به‌ویژه روحانیت ـ را ترسیم کرد. پیامی که با بیانی حماسی و دردمندانه، مفاهیم بنیادینی چون صبر تاریخی، عزت ملی، اتحاد اجتماعی، جهاد علمی، امنیت ملی، و رسالت تمدنی را به هم گره زد و همه اقشار جامعه را به حضور هوشمندانه در میدان مبارزه‌ی پیچیده‌ی دشمن فراخواند. در این میان، جایگاه روحانیت نه صرفاً به‌عنوان مبلّغ دین، بلکه به مثابه بازیگری تمدنی در عصر نبرد ترکیبی، برجسته‌تر از همیشه به چشم می‌آید.

۱. روحانیت در میدان جنگ ترکیبی: از تبیین فقهی تا جهاد ادراکی

اگر دهه‌های پیشین، حوزه علمیه را عمدتاً با کارکردهای فقهی، کلامی و تبلیغی می‌شناختند، امروز زمان آن فرا رسیده که نقش روحانیت در «جنگ ادراکی ـ تمدنی» بازتعریف شود. دشمنی که در گذشته صرفاً با توپ و تانک و تهاجم نظامی تهدید می‌کرد، اکنون با سلاح‌هایی به‌مراتب پیچیده‌تر، به میدان آمده است: جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی، بحران‌سازی در معیشت مردم، ترور نخبگان، تحریف مفاهیم، و تولید اغتشاش ادراکی. در چنین میدانی، حضور روحانیت تنها در تریبون‌های سنتی کافی نیست؛ بلکه نیازمند شبکه‌سازی هوشمندانه و جهاد فکری فعال در جغرافیای ذهنی مردم است.

روحانی امروز باید بتواند تحلیل‌گر سیاست رسانه‌ای دشمن باشد، افکار عمومی را رصد کند، و از ابزارهای نوین برای تبیین پیام‌های توحیدی، تمدنی و انقلابی بهره بگیرد. مخاطب امروز، با صدها گزاره‌ی متناقض در شبکه‌های اجتماعی مواجه است؛ اگر روحانیت به میدان نیاید، خلأ آن را «روشنفکران بی‌ریشه» و «مبلغین بی‌حیا» پر خواهند کرد.

۲. حفظ انسجام ملی؛ از سنت تا تمدن

یکی از کلیدواژه‌های پیام رهبر انقلاب، تأکید بر «وحدت ملی» در برابر فشارهای دشمن بود. دشمن می‌خواهد ملت را متفرق کند تا مقاومت را در هم بشکند. او می‌داند که تا «انسجام اجتماعی» در دل مردم ایران زنده است، حتی بزرگ‌ترین تحریم‌ها و ترورها نیز بی‌اثر خواهد بود. در این میان، روحانیت به دلیل جایگاه تاریخی خود در اعتماد عمومی، می‌تواند نقش چسب هویتی ملت را ایفا کند.

روحانیت باید در کنار مردم بماند، صدای دردهای آنان باشد، اما در عین حال به مهار خشم و انحراف افکار نیز کمک کند. وحدت ملی، تنها یک شعار سیاسی نیست؛ بلکه محصول گفت‌وگو، همدلی، و ایمان است. اگر حوزه‌های علمیه بتوانند فقه گفت‌وگو و اخلاق نقد را در جامعه ترویج دهند، بسیاری از شکاف‌های اجتماعی و سیاسی کاهش خواهد یافت.

۳. صبر تاریخی و سکینه اجتماعی: نیاز امروز، رسالت همیشه

در پیام رهبری، واژه‌هایی چون «صبر»، «استقامت»، «ثبات» و «روحیه» بارها تکرار شده است. این‌ها مفاهیمی روان‌شناختی نیستند؛ بلکه مفاهیمی قرآنی و تمدنی‌اند. روحانیت باید در این میدان، تولیدکننده‌ی گفتمان صبر باشد. نه صبر منفعلانه و ذلت‌پذیر، بلکه صبر مقاوم، پویا، و همراه با حرکت. تاریخ تشیع، تاریخ صبر پیامبرگونه و قیام حسینی است. روحانی‌ای که این تاریخ را می‌شناسد، باید بتواند آن را در قالب‌هایی ملموس، برای نسل امروز بازگو کند.

اگر در برابر موج‌های ناامیدی، بی‌انگیزگی، و روان‌پریشی اجتماعی، حوزه علمیه ساکت بماند، دیگران نسخه‌هایی انحرافی را تجویز خواهند کرد؛ از عرفان‌های کاذب تا فرقه‌های انحرافی و ناسیونالیسم‌های افراطی.

۴. حمایت از نخبگان؛ تکلیف حوزوی، نه صرفاً حکومتی

ترور دانشمندان ما، ترور خودِ «ایمان به پیشرفت» است. روحانیت باید بداند که دشمن، تنها یک فرد را هدف نمی‌گیرد؛ بلکه امید یک ملت را می‌خواهد بمباران کند. بنابراین، دفاع از نخبگان علمی و امنیت علمی کشور، وظیفه‌ای صرفاً حکومتی نیست، بلکه یک تکلیف حوزوی است.

علم در فرهنگ اسلامی، از عبادات است. مجاهدت علمی در راه امنیت و پیشرفت امت، چیزی کمتر از جهاد رزمی ندارد. حوزه باید در گفتار و رفتار خود، از این حقیقت دفاع کند و مانع از آن شود که فرهنگ ضدنخبه در جامعه جا بیفتد. دفاع از «دانشمند» دفاع از «معنای آینده» است.

۵. روحانیت؛ بازوی معنوی تمدن نوین اسلامی

تمدن اسلامی، تنها با سلاح یا فناوری شکل نمی‌گیرد. آنچه به تمدن اسلامی جان و روح می‌دهد، معنویت، اخلاق، و حکمت الهی است. در دنیای مدرن که انسان را به ماشین مصرف و تولید فروکاسته‌اند، این روحانیت است که می‌تواند پیام‌آور معنا، امید، عشق الهی، و هدفداری باشد.

اگر روحانی از تبیین احکام به تبیین جهان‌بینی ارتقا نیابد، رسالت تمدنی خود را ناتمام گذاشته است. روحانیت باید خود را به‌عنوان «حافظ معنا» در جهان بی‌معنا بازتعریف کند.

سخن پایانی

پیام رهبر انقلاب در اربعین شهیدان، فقط یک پیام تسلیت نبود؛ یک بیانیه تمدنی برای «عصر ترکیبی» بود. در این بیانیه، روحانیت نه در حاشیه، بلکه در مرکز مسئولیت ایستاده است. اگر حوزه‌های علمیه از این مسئولیت شانه خالی کنند، دیگرانی خواهند آمد که جامعه را به انحراف تمدنی بکشانند.

امروز، روحانیِ تراز انقلاب کسی است که هم اهل فقاهت باشد، هم اهل جهاد تبیین؛ هم در کنار مردم بایستد، هم در قلب میدان روایتگری حضور داشته باشد؛ هم از سنت دفاع کند، هم به‌سوی افق تمدنی اسلام گام بردارد.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha