به گزارش خبرگزاری حوزه، در جهانی که مدرنیته، انسان را در «فردیت محض» و «مصرفگرایی بیپایان» اسیر کرده است، راهپیمایی اربعین حسینی همچون نگینی درخشان، الگویی زنده از «تمدن نوین اسلامی» را به بشریت عرضه میکند، تمدنی که سنگبنیان آن نه بر ثروت و قدرت، بلکه بر عدالتخواهی توحیدی، اخوت انسانی و ایثار جمعی استوار است.
این اجتماع بینظیر میلیونی، با تبدیل هر زائر به «خادم الحسین» و هر گام به «بیعت با شهید»، نه تنها تجسم عینی جامعه آرمانی مهدوی را ترسیم میکند، بلکه در عمل ثابت میکند که میتوان در عصر سلطه ماشین و مادیگرایی، حکمرانی را به مردمِ برخاسته از ایمان سپرد و «سبک زندگی حسینی» را از دیرِ کربلا تا پهنه گیتی جاری ساخت. این رویداد، فراتر از یک زیارت، مانور توانمندی مسلمانان در مهندسی اجتماعی و پاسخ به بحران معنویت جهان معاصر است.
به مناسبت ایام اربعین حسینی با حجتالاسلام علی خلیلپور از محققان و پژوهشگران حوزوی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:

چرا زیارت اربعین حسینی و پیاده روی آن اینقدر در روایات ائمه(علیهالسلام) و سیره علما مورد تاکید واقع شده است؟
زیارت اربعین حسینی در کانون توجه معصومین(علیهمالسلام) و علمای امت قرار دارد، زیرا این حرکت، سه گوهر ناب را در خود جای داده است:
۱ـ تجلی اخلاص و محبت ناب: امام صادق(علیهالسلام) در روایتی به ابان بن تغلب هشدار میدهند: «سُبْحَانَ اللهِ الْعَظِیمِ! أَنْتَ مِنْ رُؤَسَاءِ الشِّیعَةِ تَتْرُکُ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ؟! ... مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُ سَیِّئَةً». این تأکید نشان میدهد که مشقّت پیادهروی، آزمونی برای سنجش صداقت ارادت به امامحسین(علیهالسلام) است. زائری که با پای پیاده، گرمای طاقتفرسا و خطرات راه را تحمل میکند، در حقیقت «جانفشانی بدون شمشیر» را تمرین میکند تا ثبات قدم خود را بسنجد.
۲ـ احیای عهد عاشورایی: زیارت اربعین حسینی بازتولید حماسه جابربنعبداللهانصاری است؛ نخستین زائری که در سال ۶۱ هجری با پای پیاده به کربلا آمد تا پیام «استمرار قیام حسینی» را به جهانیان برساند. این سیره، الگویی شد تا شیعیان در سختترین شرایط تاریخی (حتی در عصر بنیامیه و بنیعباس) این سنت را زنده نگه دارند. در بعد نظری و عملی به امامحسین علیهالسلام عرض کنند و عرضه نمایند که: یا لیتنا کنا معک تا در نتیجه به یاری و سربازی حضرت صاحبالزمان عجلاللهفرجهالشریف دست یابند.
۳. پاداشهای فرابشری: بر اساس روایت امام صادق(علیهالسلام): «هرگاه زائر پس از انجام مناسک قصد بازگشت کند، فرشتهای ندا میدهد: "ای ولی خدا! گناهانت آمرزیده شد، تو از حزب خدا و رسول او و اهل بیت او هستی». این وعدهها تنها پاداشهای فردی نیست؛ بلکه تحولی اجتماعی را نوید میدهد، جامعهای که اعضایش «حزب الله» باشند، سنگبنای تمدنی الهی است. زیر ساخت این تمدن از عاشورا و اربعین و امثال ذلک میگذرد.
زائران برای بهرهوری بیشتر از اربعین به چه نکاتی توجه بیشتر داشته باشند؟
برای تبدیل پیادهروی اربعین حسینی از یک «مناسک فردی» به «دانشگاه تمدنساز»، میتوان چند توصیه به طور خلاصه ارائه کرد:
۱ـ زیارت با معرفت: زائر باید پیش از حرکت، زیارتنامه اربعین را با تدبّر بخواند؛ به ویژه فراز: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ» امام حسین(علیهالسلام) جان داد تا بندگانت را از جهالت نجات دهد. این جمله، پیوند ناگسستنی بین زیارت و مسئولیت اجتماعی را آشکار میکند.
۲ـ تمرین سبک زندگی خدمتمحور: در طول مسیر، هر زائر باید به خدماترسانی به زوار دیگر توجه کند، هر کاری که از دستش برمی آید. این اقدامات، تمرین عملی «حکمرانی مردمی» در تمدن آینده اسلامی است.
۳ـ اتحاد عملی، نه شعار: پرهیز از هرگونه رفتار تفرقهانگیز (مثل تعصبهای قومی یا ملی) ضروری است. در منزلگاهها باید کنار همدیگر چادر زد و با آنان همغذا شد. این همان «اخوت عملی» است که قرآن میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» (سوره حجرات آیه۱۰). و اربعین را با نگاه مقدمهای برای حکومت جهانی و الگویی برای حکومت جهانی نگریست.
راهکارهای تبدیل اربعین حسینی به الگوی «سبک زندگی حسینی» در جامعه چیست؟
راهپیمایی اربعین حسینی تنها یک حرکت معنوی نیست؛ بلکه مانور عملی تمدن اسلامی است. برای نهادینهسازی آن در جامعه، چهار استراتژی کلان پیشنهاد وجود دارد:
الف) عدالتخواهی به مثابه گفتمان مسلط در زیارت اربعین است. امام حسین(علیهالسلام) در زیارت اربعین، نماد جهانی عدالت معرفی میشود: «أَشْهَدُ أَنَّکَ أَمِینُ اللهِ، مَضَیْتَ حَمِیدًا مَظْلُومًا شَهِیدًا». اجتماع اربعین ثابت میکند که «عدالت» میتواند تصفیه کننده وحدت امت باشد؛ همانگونه که شعار عراقیها میگوید: «حُبُّ الحُسَینِ یَجْمَعُنَا». در اقدام عملی هم میتوان با ایجاد «کمیتههای عدالتخواهی» در مسیر پیادهروی برای رسیدگی به ظلمهای جهانی و انتشار بیانیههای مشترک زندگی حسینی را تمرین و به مرحله اجرا درآورد.
ب) اربعین حسینی، الگوی حکمرانی مردم سالار دینی است چرا که شاهد مدیریت خودجوش ۳۰ میلیون زائر با کمترین دخالت دولتها، نمونهای بیبدیل از حکومت مردمی بر مبنای ایمان است. این مدل، پنج اصل دارد:
۱ـ خدمترسانی غیرانتفاعی(همه چیز رایگان: غذا، اسکان، درمان).
۲ـ امنیت (نقش «وجدان جمعی» در پیشگیری از جرم).
۳ـ حل اختلاف بدون دادگاه (اصلاحذاتالبین توسط بزرگان و مردم).
۴ـ توزیع منابع بر اساس نیاز (اولویتبندی مستضعفان).
۵ـ شفافیت مالی (اعتماد عمومی به نذورات). این ساختار، الگوی عملی جامعه مهدوی است که باید در قالب «منشور حکمرانی حسینی» تدوین شود.
ج) اربعین حسینی سنگر مقابله با جنگ تمدنی غرب است چون تمدن غرب بر سه پایه استوار است: فردگرایی، مصرفزدگی، و تفکیک دین از زندگی. اربعین حسینی در مقابل، سه اصل را عرضه میکند: جمع گرایی، ایثار اقتصادی و حاکمیت دین در تمام عرصهها.
د) اربعین حسینی زادگاه امت واحده اسلامی است. حضور میلیونها نفر با ملیت و زبانهای مختلف در کربلا اثبات میکند که امت اسلامی یک واقعیت امکانپذیر است. اینجا تنها جایی است که یک زائر پاکستانی با عرب حلهای و ترک آناتولی، زیر یک پرچم جمع می شوند. در حدیث کساء میفرماید: «مَا خَلَقْتُ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ إِلَّا لِأَجْلِ مَحَبَّةِ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَةِ». این محبت، تنها عاملی است که میتواند جهان اسلام را حول «دولت کریمه مهدوی» متحد کند.
ه) اربعین حسینی دانشگاه تربیت مدیران تمدنساز است. هر زائر در این سفر، دروس عملی میآموزد که در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود: مدیریت منابع محدود، رهبری جمعهای میلیونی، دیپلماسی مردمی و... البته بسیار نیاز است که این تجربیات مستند سازی شود و در سطح کلان جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
سخن پایانی؟
راهپیمایی اربعین نمونه زنده تمدن نوین اسلامی است که سه رسالت تاریخی دارد:
۱ـ تربیت انسان مهدوی: ساخت نسلی که «زینالمجاهدین» وار، آماده فداکاری در راه حق باشد.
۲ـ معرفی الگوی حکومت دینی در اداره جامعه.
۳ـ ایجاد گفتمان مقاومت و تبدیل امام حسین(ع) به نماد جهانی عدالتخواهی.
قرآنکریم وعده میدهد: «وَلَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا» (سوره جن آیه۱۶). اگر امت اسلامی بر این مسیر استقامت ورزند، راهپیمایی اربعین حسینی میتواند پیشدرآمد مدینه فاضله مهدوی باشد، جامعهای که در آن عدالت، اخوت و عبودیت جایگاه انسان را تا «خلیفة الله» ارتقا میدهد.
انتهای پیام/











نظر شما