به گزارش خبرگزاری حوزه، حسین لشگری متولد ۱۳۳۱ در قزوین، خلبان نیروی هوایی بود که در تیر ۱۳۵۶ فارغالتحصیل شد. او در پایگاههای مختلف خدمت کرد و با شروع جنگ ایران و عراق، در ماموریتهای هوایی شرکت داشت. در شهریور ۱۳۵۹، هنگام انجام عملیات بمباران مواضع دشمن در منطقه مندلی عراق، هواپیمای وی هدف پدافند هوایی عراق قرار گرفت و سقوط کرد. لشگری پس از فرود اضطراری و نجات از هواپیما توسط نیروهای عراقی دستگیر و اسیر شد.
او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشدهٔ جنگ ایران و عراق است.
اسارت وی بسیار سخت و طولانی بود؛ ابتدا ۳ ماه انفرادی، سپس ۸ سال در بند عمومی و در نهایت ۱۰ سال انفرادی در زندان مخابرات عراق که در مجموع ۱۸ سال اسارت را تشکیل میدهد. در این مدت تحت شکنجه و بازجوییهای متعدد قرار گرفت اما تسلیم نشد و اطلاعات نظامی را در اختیار دشمن نگذاشت. عراق قصد داشت از او برای اهداف تبلیغاتی استفاده کند، اما مقاومت او مانع این کار شد.
پس از پایان جنگ و طی مذاکرات، حسین لشگری در سال ۱۳۷۷ آزاد و به ایران بازگشت.
وی به عنوان «سید الاسرای ایران» شناخته شد و نمادی از صبر، مقاومت و ایثار خلبانان ایرانی در برابر تجاوز عراق به شمار میرود.
علت طولانی شدن اسارت شهید حسین لشگری
امیر چیت فروش نقل میکند: ۱ شهریور که ارتش بعث با ۱۹۲ فروند جنگنده به ایران حمله کرد، قرار بود تیر خلاص صدام باشد. او تصور میکرد نیم ساعت بعد کل رژیم ما سقوط میکند؛ اما جنگ ما با ارتش بعث از شش ماه قبل از ۳۱ شهریور ۵۹ شروع شده بود.
کل بهار و تابستان ۵۹ در مناطق مرزی با صدام درگیر بودیم. سه سپاه آنها که هرکدام چند لشکر بودند، مدام با ما در مناطق مرزی درگیر بودند. تهاجم به آن گستردگی یکباره شروع نمیشود. ارتش بعث آرام آرام نیروهایش را مستقر و به سمت مرز ایران جاده ساخته بود. خلبانان نیروی هوایی این اخبار را مرتب به مقامات گزارش میدادند.
همه این درگیریها در خاک ایران بود. ۱۷ خلبان نیروی هوایی قبل از شروع تهاجم ۳۱ شهریور در جریان همین درگیریها شهید شدند. شهید لشکری روز ۲۷ شهریور و ۴ روز قبل از حمله گسترده اسیر شد. هواپیمایش توسط پدافند عراق هدف قرار گرفت و مجبور به ایجکت کردن شد.
صدام به او میگفت: «بگو تو خلبان هستی و آمدی ما را بمباران کردی و اسیر شدی»، اما لشکری میگفت: «شما در خاک ایران بودهاید و مرا در کشورم زده و اسیر کردهاید». صدام میخواست به جهان بگوید ایران جنگ را آغاز کرده است!
علاوه بر شکنجههای زیاد، وعده ویزا و لذتهای دنیا را به لشکری دادند تا حرف دلخواه صدام را بزند، اما او هرگز قبول نکرد. به همین دلیل کل اسرای ما نهایتاً ۱۰ سال اسیر بودند، اما لشکری ۱۸ سال در اسارت ماند تا صدام ادعایش را ثابت کند. شهید لشکری دعا میکرد تا حافظ کل قرآن نشود آزاد نشود و سرانجام حافظ کل قرآن شد.
وقتی برگشت، هیچ سوءاستفادهای از جایگاهش نکرد و در نهایت بر اثر داروهایی که به خاطر بیماریهای دوران اسارت، مصرف میکرد به شهادت رسید. *خاطرات شهید حسین لشگری در کتاب «۶۴۱۰» گردآوری شده است.










نظر شما