به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه در اصفهان، صبحی متفاوت برای اصفهان بود، آفتاب هنوز آرامآرام بر گنبدهای فیروزهای شهر بالا میآمد که خیابانهای منتهی به آمادگاه که محل برگزاری مراسم وداع با استاد محمود فرشچیان بود، پر از جمعیت شد.
مردم، شاگردان، استادان هنر و موسیقی، شاعران، مسئولان و هنردوستانی که از شهرها و حتی کشورهای دیگر خود را رسانده بودند، آمده بودند تا آخرین بدرقه را با کسی انجام دهند که عمرش را وقف نگارگری ایران کرده بود؛ هنرمندی که هر خط و هر رنگش بوی عرفان میداد.

فضای مراسم آمیختهای بود از شکوه و اندوه؛ پرچمها نیمهافراشته بودند و در گوشهای صدای نوای نی و سهتار شاگردان موسیقی استادان بزرگ، فضا را به رنگی از حزن و معنویت آغشته میکرد.
جمعی از نوازندگان و خوانندگان برجسته، از جمله شاهزیدی، طباطبایی و حسامالدین سراج در کنار شاگردان جوانشان ایستاده بودند و ملودیهایی آرام و پر از حس وداع را به یاد استاد مینواختند.
شاعران نیز با کلماتشان سوگوارانهترین قابهای ادبی را آفریدند، برقهای و بری با اشعاری از غم و شکوه، اندوه جمع را تصویر کردند.

در میانه مراسم، پیامها و سخنان چهرههای برجسته خوانده شد؛ آیتالله سید یوسف طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان، در پیامی چنین گفت: استاد فرشچیان نه تنها هنرمندی نامدار، بلکه معلمی بزرگ بود که با خلق جهانهایی سرشار از معنویت و زیبایی، گنجینهای ماندگار به یادگار گذاشت، این ضایعه بزرگ را به خانواده ایشان، جامعه هنری و همه دوستداران فرهنگ تسلیت میگویم و از خداوند برای این هنرمند وارسته مغفرت میطلبم.

از آن سوی مرزها، رییس دانشکده هنر فلورانس پیامی فرستاد که تحسین همگان را برانگیخت: فرشچیان نقش گل نمیکشد؛ عطر گل را پراکنده میکند؛ جملهای کوتاه اما به اندازه یک مقاله بلند، تصویری از جایگاه جهانی هنر او ترسیم کرد.
اما شاید تأثیرگذارترین سخن، روایت محمد علی رجبی دوانی، شاگرد دیرین استاد بود که در میان جمعیت ایستاد و با صدایی لرزان از ۵۷ سال شاگردیاش گفت: تا آخرین روزها هم از حضور استاد بهره میبردم، او کاری کرد که هنر ایران در برابر تحقیر بیگانگان سرافراز بایستد، در زمانی که گروههایی تحت تأثیر هنر غرب میخواستند مسیر دانشگاههای ما را تغییر دهند، استاد ایستاد و پاسدار سنت شد؛ بهترین دوره دانشگاهها و اساتید در زمان مسئولیت او بود، آثارش نه فقط با زبان ایرانیها، که با زبان تمام عالم سخن میگوید؛ دیروز که پیکر ایشان از پلهها پایین آورده شد، گفتم: روزی او کودکی بود که از این پلهها بالا رفت و اکنون دوباره پایین میآید، سنت ریشه در قدیر دارد و استاد این را در عمل به ما میآموخت.

در ادامه، جمعی از مسئولان محلی و ملی، شاعران و موسیقیدانان از استاد یاد کردند و در کنار پیکر او، اشعار عرفانی خوانده شد و هر کس به شیوهای وداع کرد، یکی با اشک، یکی با شعر، یکی با نوای سهتار.

۰۹:۳۷ - ۱۴۰۴/۰۵/۲۹










نظر شما