سینما به عنوان هنری جهانی، توانایی عبور از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی را دارد و این ویژگی آن را به ابزاری قدرتمند برای انتقال پیامهای انسانی و اخلاقی تبدیل کرده است. شخصیت پیامبر اسلام به عنوان پیامبر رحمت و نماد اخلاق جهانی، ظرفیتهای بیپایانی برای ورود به عرصه سینما دارد و میتواند الهامبخش مخاطبان در سراسر جهان باشد. بهرهگیری از این ظرفیت نه تنها به روایت تاریخی محدود نمیشود بلکه میتواند در قالبهای مدرن و اجتماعی نیز پیامهای اخلاقی و انسانی پیامبر را منتقل کند.
با این حال، تفاوت چشمگیری میان سینمای غرب و جهان اسلام وجود دارد. در حالی که سینمای غرب بیش از سیصد اثر درباره حضرت مسیح تولید کرده است، در جهان اسلام آثار محدود هستند. این تفاوت ناشی از عوامل تاریخی، فرهنگی و سیاسی است؛ سینمای غرب از بستر هنرهای مذهبی و نمایشی دیرپا بهره برده، در حالی که سینمای اسلامی با محدودیتهای فقهی و فقدان تجربه کافی در زبان سینما مواجه بوده است. آثار محدودی مانند فیلم «محمد رسول الله» مجید مجیدی توانستهاند بخشی از این خلأ را پر کنند و پیام جهانی پیامبر را به مخاطب منتقل نمایند.
یکی از محورهای مهمی که میتواند در سینمای نبوی مورد توجه قرار گیرد، بازنمایی شاخصههای اخلاقی پیامبر است. صداقت، عدالت، مدارا، کرامت انسانی و مهربانی از جمله ویژگیهایی هستند که میتوانند در آثار سینمایی برجسته شوند و برای همه انسانها قابل درک باشند. با این حال ضعف در فیلمنامهنویسی و کمبود حمایتهای جدی از سوی نهادهای فرهنگی باعث شده تا آثار برجسته در این زمینه محدود باقی بمانند، هرچند منابع مکتوب فراوانی در دسترس است.
قالبهای متنوعی مانند انیمیشن و تولیدات کودک نیز ظرفیتهای ویژهای برای معرفی اخلاق نبوی دارند. انیمیشن امکان بازنمایی مفاهیم دینی و اخلاقی را با آزادی بیشتری فراهم میکند و میتواند پیامها را به صورت جذاب و تأثیرگذار به نسل کودک و نوجوان منتقل نماید. تلویزیون نیز به عنوان رسانهای در دسترس عموم، میتواند از این ظرفیت بهره گیرد و با تولید سریالها و برنامههای مناسب، آموزههای پیامبر را به شکل مستمر در زندگی خانوادهها حضور دهد.
در مجموع، ظرفیتهای سینما و تلویزیون برای بازنمایی سیمای پیامبر اسلام و آموزش اخلاق نبوی بسیار گسترده است، اما نیازمند برنامهریزی بلندمدت، حمایتهای مدیریتی، سرمایهگذاری و خلاقیت هنری است تا آثار ارزشمند و جریانساز تولید شود.
علی آشتیانیپور، تهیهکننده سینما و تلویزیون پیرامون این موضوع با خبرگزاری حوزه گفتگویی انجام داده که در ادامه با آن همراه میشویم.
* با توجه به اینکه سینما هنری جهانی و روایتگر است تا چه اندازه میتوان از ظرفیتهای این هنر برای بازنمایی سیمای واقعی پیامبر رحمت و معرفی آموزههای اخلاقی ایشان به مخاطب جهانی بهره گرفت؟
سینما زبانی است که از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی عبور میکند و همین ویژگی آن را به ابزاری قدرتمند برای انتقال پیامهای بزرگ انسانی تبدیل کرده است. شخصیت پیامبر اسلام به عنوان پیامبر رحمت و نماد اخلاق جهانی، ظرفیتهای بیپایانی برای ورود به عرصه سینما دارد. این شخصیت فراتر از تعلق به یک مذهب یا سرزمین خاص، پیامآور کرامت انسانی و رحمت عام است که میتواند برای همه بشریت الهامبخش باشد.
از سوی دیگر تجربههای سینمایی نشان دادهاند که حتی با بهرهگیری از بخشی از آموزههای دینی و روایی میتوان آثاری خلق کرد که اثرگذاری جهانی داشته باشند. چنان که در سینمای غرب تنها یک ایده برگرفته از کتاب مقدس توانسته اساس فیلمی ماندگار شود. بنابراین در مورد پیامبر اسلام نیز میتوان هم از جنبههای تاریخی و روایی و هم از ابعاد اخلاقی و انسانی الهام گرفت و آثاری تولید کرد که نه فقط در ژانرهای مذهبی بلکه در قالبهای مدرن و اجتماعی نیز امکان بازنمایی ارزشهای نبوی را داشته باشند.
* چرا در حالی که سینمای غرب بیش از سیصد اثر درباره حضرت مسیح (ع) تولید کرده، در جهان اسلام تنها آثار محدودی درباره پیامبر اسلام ساخته شده است و ریشه این تفاوت را در چه عوامل تاریخی فرهنگی و سیاسی میدانید؟
سینمای غرب از دل سنتهای نمایشی و فرهنگی دیرپای خود رشد کرد و با پشتوانه تئاتر و هنرهای مذهبی مسیحی وارد عرصه شد. در کلیساها تصویرگری مذهبی، نقاشیهای انجیلی و آثار هنری از زندگی مسیح حضور داشت و همین بستری بود برای ورود به بازنمایی سینمایی. به همین دلیل فیلمسازان غربی از همان آغاز توانستند ژانر تاریخ مقدس را پایهگذاری کنند و بعدها در قالبهای متنوع آن را ادامه دهند.
در مقابل، سینمای اسلامی از چنین ریشهای محروم بود. سنتهای تصویری ما اغلب تنزیهی بودند و کمتر اجازه بازنمایی مستقیم شخصیتهای مقدس را میدادند. افزون بر این، فقدان تجربه کافی در زبان سینما و فاصله تکنیکی با غرب مانعی مضاعف بود. بنابراین اگرچه در ایران و دیگر کشورهای اسلامی تلاشهایی صورت گرفت اما آثار محدود باقی ماند. البته همان تعداد اندک گاهی کیفیت بالایی داشتند، مانند فیلم «محمد رسول الله» ساخته مجید مجیدی که توانست فراتر از روایت تاریخی به جهانی بودن پیامبر اشاره کند و پیام توحیدی ادیان را بازنمایی نماید.
* اگر یک نویسنده یا فیلمساز بخواهد به اخلاق نبوی بپردازد چه شاخصهایی را باید برجسته کند و چرا با وجود این ظرفیتها تاکنون آثار برجستهای در این زمینه کم بوده است؟
شاخصههایی همچون صداقت، عدالت، مدارا، کرامت انسانی و مهربانی از ویژگیهای بنیادین شخصیت پیامبر اسلام هستند که میتوانند در سینما محور قرار گیرند. این شاخصهها نه تنها برای مسلمانان بلکه برای همه انسانها قابل درک و جذاب هستند زیرا بر پایه فطرت مشترک بشری قرار دارند. پیامبر نه صرفاً یک شخصیت تاریخی بلکه انسان کامل است که میزان انسانیت سایر انسانها با او سنجیده میشود.
با این حال ضعف در تجربههای هنری و کمبود آثار شاخص بیش از آنکه ناشی از فقر محتوایی باشد نتیجه محدودیت در زبان فیلمیک و فقدان حمایتهای کافی بوده است. منابع مکتوب فراوانی درباره پیامبر وجود دارد اما تبدیل این منابع به روایت سینمایی نیازمند نویسندگان خلاق، فیلمنامهنویسان توانمند و حمایت جدی از سوی نهادهای فرهنگی است.
* در عرصه انیمیشن و تولیدات کودک چه ظرفیتهایی برای معرفی اخلاق نبوی وجود دارد و چگونه میتوان از این قالب برای انتقال پیامهای پیامبر بهره گرفت؟
انیمیشن به دلیل ماهیت تصویری و تخیلی خود ظرفیتهای گستردهای برای بازنمایی آموزههای دینی دارد. در مواردی که بازنمایی رئال شخصیت پیامبر محدودیت ایجاد میکند، زبان انیمیشن میتواند با آزادی بیشتری مفاهیم را منتقل کند. افزون بر آن، کودکان در سنینی هستند که شخصیتشان در حال شکلگیری است و آموزش غیرمستقیم از طریق داستانهای تصویری تأثیر عمیقی بر آنان میگذارد.
از سوی دیگر انیمیشن توانایی ترکیب فضاهای عاطفی، ذهنی و حسی را دارد و همین ویژگی سبب میشود پیامهای اخلاقی با تأثیرگذاری بیشتری منتقل شوند. اگرچه تاکنون آثار محدودی در این زمینه تولید شده اما ظرفیتهای موجود نشان میدهد که میتوان مجموعههای جذاب و پرمخاطبی برای کودکان ساخت که در عین سرگرمکننده بودن اخلاق نبوی را در ذهن آنان نهادینه کند.
* شبکههای تلویزیونی چه نقشی میتوانند در بهرهگیری از انیمیشن و تولیدات کودک برای معرفی اخلاق نبوی ایفا کنند؟
تلویزیون رسانهای در دسترس برای عموم مردم است و در مقایسه با سینما محدود به زمان و قالب دو ساعته یک فیلم نیست. این ویژگی سبب میشود تلویزیون بتواند از انیمیشن در قالبهای متنوعی چون سریالهای بلند، برنامههای کوتاه و حتی بخشهای غیر داستانی بهره ببرد. از این طریق پیامهای اخلاقی و آموزههای نبوی میتوانند به صورت مستمر و در قالبی جذاب در زندگی روزمره خانوادهها حضور یابند.
اگر سیاستگذاری درستی صورت گیرد تلویزیون میتواند با تولید مجموعههای انیمیشنی دنبالهدار و جذاب، نقش مهمی در معرفی اخلاق پیامبر ایفا کند. این موضوع به ویژه برای نسل کودک و نوجوان اهمیت دارد زیرا آنان بیشترین مصرفکنندگان انیمیشن هستند و تأثیرپذیری بالایی از این قالب دارند.
* یکی از مشکلاتی که اشاره کردید کمبود متون مناسب است. به نظر شما این کمبود بیشتر ناشی از فقر محتوایی است یا فقدان فیلمنامهنویسی و سرمایهگذاری؟
اگرچه منابع مکتوب بسیاری درباره پیامبر وجود دارد اما مشکل اصلی در تبدیل این منابع به زبان سینماست. ما در حوزه فیلمنامهنویسی ضعفهای جدی داریم و کمتر توانستهایم روایتهای دینی را به صورت مدرن و هنری بازآفرینی کنیم. برخی تلاشها مانند رمانهای تاریخی درباره زندگی پیامبر ارزشمندند اما هنوز فاصله زیادی با ادبیات نمایشی و سینمایی دارند.
از سوی دیگر حمایت مالی و سرمایهگذاری نیز نقشی تعیینکننده دارد. تولید آثار بزرگ و ماندگار نیازمند هزینههای کلان است و بدون پشتیبانی نهادهای فرهنگی و سرمایهگذاران این امکان فراهم نمیشود. بنابراین برای پر کردن این خلأ باید هم در حوزه تألیف و نگارش تقویت شویم و هم در زمینه حمایت مالی جدیتر عمل کنیم.
* به نظر شما سینماگران چگونه میتوانند از ظرفیت ادبیات دینی و منابع تاریخی در بازنمایی اخلاق نبوی بهره ببرند؟
ادبیات دینی و منابع تاریخی سرشار از روایتها و حکایاتی هستند که هر کدام میتوانند اساس یک اثر نمایشی باشند. اگر این روایتها به زبان هنری بازآفرینی شوند میتوانند برای مخاطب امروز جذابیت داشته باشند. استفاده از تکنیکهای مدرن داستانگویی، شخصیتپردازی و ساختار دراماتیک کمک میکند تا این منابع صرفاً در حد متن تاریخی باقی نمانند بلکه تبدیل به روایتهای زنده و تأثیرگذار شوند.
افزون بر این، بهرهگیری از ادبیات تطبیقی میتواند راهی برای ارتباط با مخاطبان غیر مسلمان باشد. همانگونه که مجیدی در فیلم «محمد رسول الله» توانست پیام جهانی پیامبر را نشان دهد، سایر فیلمسازان نیز میتوانند با تأکید بر اشتراکات ادیان توحیدی، اخلاق نبوی را در قالبهایی فراگیر عرضه کنند.
* آیا در این زمینه تجربههای موفقی در سینمای جهان یا ایران سراغ دارید که بتوانند الگو قرار گیرند؟
در سینمای غرب آثار متعددی درباره حضرت مسیح (ع) ساخته شده که هر کدام با زبانی متفاوت پیام اخلاقی مسیح را بازتاب دادهاند. گرچه بسیاری از آنها صرفاً به جنبههای سرگرمکننده پرداختهاند اما نمونههایی نیز وجود دارد که به روح آموزهها نزدیکتر بودهاند.
در ایران نیز فیلم «محمد رسول الله» مجیدی تجربهای موفق است که توانست ضمن روایت دوره کودکی پیامبر نگاهی جهانی به پیام توحید داشته باشد.
این تجربهها نشان میدهند که اگر فیلمسازان با تعهد و نگاه عمیق وارد شوند میتوانند آثاری خلق کنند که هم ارزش هنری داشته باشند و هم پیام اخلاقی پیامبر را بازنمایی کنند. البته لازم است این مسیر ادامه پیدا کند و محدود به یک یا دو اثر باقی نماند.
* به نظر شما چرا تاکنون سینمای اسلامی نتوانسته ژانری مستقل و قدرتمند برای بازنمایی شخصیت پیامبر ایجاد کند؟
ایجاد ژانر نیازمند استمرار و تولید انبوه است. سینمای اسلامی در این زمینه بیشتر تکاثرهایی داشته که هر کدام ارزشمند بودهاند اما نتوانستهاند جریانساز شوند. یکی از دلایل این وضعیت ضعف در سیاستگذاری فرهنگی و نبود برنامهریزی بلندمدت است. از سوی دیگر برخی محدودیتهای فقهی و فرهنگی نیز سبب شدهاند فیلمسازان در بازنمایی مستقیم شخصیت پیامبر با احتیاط و تردید عمل کنند. اگرچه این حساسیتها قابل درک است اما میتوان با خلاقیت و بهرهگیری از زبان نمادین این محدودیتها را دور زد و همچنان پیام اخلاقی را منتقل کرد.
* نقش جشنوارههای بینالمللی و همکاری کشورهای اسلامی در معرفی سینمای نبوی را چگونه ارزیابی میکنید؟
جشنوارهها بستر مناسبی برای عرضه آثار فرهنگی هستند و میتوانند پیام سینمای نبوی را به مخاطبان جهانی منتقل کنند. اگر کشورهای اسلامی سیاستگذاری درستی داشته باشند میتوانند بخشی از جشنوارههای خود را به آثار مرتبط با پیامبر اختصاص دهند و زمینهای برای معرفی این آثار در سطح بینالملل فراهم آورند. همچنین همکاریهای مشترک میان کشورهای مسلمان میتواند امکان تولید آثار بزرگ و پرهزینه را فراهم کند. این همکاریها افزون بر جنبه مالی، سبب میشود روایتها متنوعتر شوند و دیدگاههای مختلف جهان اسلام در قالب یک اثر سینمایی بازتاب یابد.
* چه پیششرطهایی از نظر فکری هنری و مدیریتی لازم است تا سینما و تلویزیون بتوانند تصویری واقعی و کامل از پیامبر ارائه دهند؟
پیش از هر چیز نیاز است که هنرمندان خود ارتباطی عمیق و دلی با پیامبر برقرار کنند. اگر فیلمساز تنها از بیرون به موضوع نگاه کند نتیجه کار سطحی خواهد بود. اما زمانی که از سر عشق و باور وارد شود اثر خلقشده نیز روحانیت بیشتری خواهد داشت.
از نظر هنری باید زبان سینما را به خوبی شناخت و با تکنیکهای روز آشنا بود. هیچ پیام بزرگی بدون قالب هنری قوی به مقصد نمیرسد. از نظر مدیریتی نیز باید حمایت جدی صورت گیرد، چه در عرصه آموزش و چه در زمینه سرمایهگذاری. اگر دانشگاهها، جشنوارهها و نهادهای فرهنگی بخشی از فعالیت خود را به این موضوع اختصاص دهند، زمینه برای تولید آثار ارزشمند فراهم میشود.
* در نهایت چشمانداز شما برای آینده سینمای نبوی چیست و چه امیدی برای تحول در این عرصه دارید؟
با وجود همه محدودیتها و کمبودها، ظرفیتهای موجود در جهان اسلام بسیار گسترده است. مخاطب جهانی امروز تشنه پیامهای اخلاقی و انسانی است و سینما میتواند این عطش را پاسخ دهد. اگر سرمایهگذاری و برنامهریزی مناسبی صورت گیرد میتوان امیدوار بود در آینده نزدیک شاهد جریانسازی در عرصه سینمای نبوی باشیم.
این چشمانداز نیازمند همت جمعی است. هنرمندان، مدیران فرهنگی و متفکران باید دست به دست هم دهند تا تصویری واقعی و الهامبخش از پیامبر ارائه شود. در این صورت سینما میتواند همانگونه که برای دیگر ادیان ابزار معرفی بوده، برای اسلام نیز رسالتی تاریخی ایفا کند.
انتهای پیام










نظر شما