دهه ۶۰ ایران، مقطع پرچالشی در تاریخ کشور بود که با ترورهای سازمانیافته و شرایط سیاسی حساس همراه شد. سینما و تلویزیون بهعنوان ابزارهای مهم فرهنگی و هنری، ظرفیت بالایی برای روایت این واقعیتهای تلخ و مظلومیت ملت ایران دارند، اما بهرهگیری از این ظرفیت همیشه با چالشهایی روبهرو بوده است. آثار شاخص آن دوره توانستند بخشی از این واقعیت را به تصویر بکشند، اما با گذر زمان، تولید آثاری در این حوزه کاهش یافته و دلایل متعددی در این کاهش نقش داشتهاند.
سید محمد حسینی، مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، معتقد است که نبود اکوسیستم حمایتی، محدودیتهای اقتصادی و فرهنگی، و نگاه کوتاهمدت به تولید آثار، باعث شده است تا موضوعات حساس و مهم تاریخی کمتر مورد توجه قرار گیرند. به گفته او، اگر سینما و تلویزیون با برنامهریزی دقیق و نگاه بلندمدت به این حوزه ورود کنند، میتوانند نسلهای آینده را با واقعیتهای تاریخی آشنا کرده و همزمان آثار هنری جذاب و تأثیرگذار خلق نمایند.
از سوی دیگر، سینمای خصوصی نیز ظرفیت بالایی برای پرداختن به این موضوعات دارد، اما عدم بهرهبرداری کامل از این ظرفیت، ضعف هماهنگی میان نهادهای هنری و اطلاعاتی و نبود حمایتهای تخصصی باعث شده تا آثار موفق داخلی و بینالمللی در این حوزه محدود باشند. حسینی تأکید دارد که برای دستیابی به آثار معتبر و جهانی، همکاری میان نهادهای مختلف، تأمین منابع مالی و مشاوره تخصصی و توجه به استانداردهای بینالمللی ضروری است.
در نهایت، تولید آثار مرتبط با ترور و انقلاب نیازمند ایجاد یک اکوسیستم امن و حمایتی است که هنرمندان بتوانند بدون دغدغه آثار خود را خلق کنند. سید محمد حسینی پیرامون این موضوع با خبرگزاری حوزه گفتوگو کرده است و در ادامه با این گفتوگو همراه میشویم.
به نظر شما سینما و تلویزیون چه ظرفیتهایی برای روایت مظلومیت ملت ایران در حوزه ترور دارند؟ آیا آثار تولیدشده در دهه شصت، توانستهاند این مظلومیت را به خوبی منتقل کنند و چه عواملی باعث شده است که میزان چنین تولیداتی در سالهای بعد کاهش یابد؟
دهه ۶۰ دوران بسیار پرقربانی بود و فیلمهایی که آن زمان ساخته شد، توانستند تا حد زیادی واقعیت تلخ ترور را به تصویر بکشند. اما هرچه به جلو آمدیم، تولید چنین آثاری کمتر شد و این کاهش به دلایل مختلفی بازمیگردد. یکی از مهمترین دلایل، فقدان اکوسیستم کامل برای تولید آثار مرتبط با ترور و تاریخ انقلاب است. سینما و تلویزیون ظرفیت بالایی دارند، اما بدون حمایت ساختاری، این ظرفیت بهخوبی بهرهبرداری نمیشود.
همچنین، نگاه به فروش آثار و محدودیتهای اقتصادی و فرهنگی باعث شده تا تولیدکنندگان به سمت آثار کمریسکتر و تجاری حرکت کنند. این مسئله نباید باعث شود که موضوعات حساس و مهمی مانند ترور و مظلومیت ملت نادیده گرفته شوند. بلکه باید با برنامهریزی دقیق، این موضوعات به اولویت تولیدات هنری تبدیل شوند.
در نهایت، اگر سینما و تلویزیون با یک نگاه بلندمدت و برنامهمحور به این مقوله توجه کنند، میتوانند نسلهای آینده را با واقعیتهای تاریخی آشنا کنند و همزمان هنری تاثیرگذار و جذاب خلق کنند که هم فرهنگ را ترویج دهد و هم مخاطب را جذب کند.
با توجه به تجربه شما، آیا سینمای خصوصی با آزادی و شرایط خاص خود، میتواند محل مناسبی برای تولید آثاری درباره تاریخ ترور و انقلاب باشد؟ و آیا این آثار میتوانند در سطح بینالمللی حرفی برای گفتن داشته باشند؟ به نظر شما چرا تاکنون در این زمینه عملکرد مطلوبی نداشتهایم؟
بله، سینمای خصوصی ظرفیت بالایی برای تولید این دست آثار دارد، زیرا محدودیتهای دولتی در آن کمتر است و امکان تجربههای خلاقانه وجود دارد. اما به دلایلی، هنوز نتوانستهایم از این ظرفیت بهخوبی استفاده کنیم و تعداد آثار با کیفیت و بینالمللی محدود بوده است. این موضوع به عوامل متعددی مربوط میشود؛ از کمبود اکوسیستم حمایتی تا نبود هماهنگی میان نهادهای هنری و نظامی.
در حقیقت، هر تولید موفق در این حوزه نیازمند برنامهریزی دقیق و بهرهگیری از کارشناسان تاریخ، امنیت و هنر است تا واقعیتها بهصورت هنری و جذاب روایت شود. بدون این هماهنگی، آثار ممکن است یا از نظر هنری ضعیف باشند یا نتوانند پیام تاریخی خود را منتقل کنند.
با توجه به موفقیتهایی که در خارج از کشور مانند سریالها و فیلمهای مرتبط با ترور دیدهایم، کاملاً مشخص است که این حوزه ظرفیت جهانی شدن و ارائه روایتهای معتبر ایران را دارد. بنابراین، اگر اراده و ساختار مناسب فراهم شود، میتوانیم آثار هنری و تاریخی ارزشمندی بسازیم که هم داخلی و هم بینالمللی مخاطب داشته باشد.
به نظر شما چه دلایلی باعث سستی و کاهش تولید آثار درباره ترور و انقلاب شده است؟ آیا موضوع به ضعف در اکوسیستم هنری و سینمایی کشور برمیگردد یا عوامل دیگری نیز در این مسئله نقش دارند؟
واقعیت این است که عوامل متعدد و پیچیدهای باعث کاهش تولید آثار درباره ترور شدهاند و نمیتوان یک عامل را بهتنهایی مسئول دانست. بخشی از این مسئله به ساختارها و اکوسیستم هنری کشور مربوط میشود؛ نبود هماهنگی میان بدنه هنری، اطلاعات نظامی و نهادهای فرهنگی باعث شده که تولید آثار باکیفیت دشوار شود.
علاوه بر این، نگاه جشنوارهای و معیارهای بینالمللی نیز در این سستی موثر بوده است. بسیاری از آثار داخلی به دلیل ضعف داستانی یا دیدگاه منفی به مسائل اجتماعی، در جشنوارههای بینالمللی کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند و این امر به تولیدکنندگان انگیزه لازم برای سرمایهگذاری بر موضوع ترور را نمیدهد.
نباید از اهمیت دلایل فرهنگی و روانی غافل شد؛ برخی از تولیدکنندگان به دلیل حساسیت موضوع و ترس از مواجهه با مسائل امنیتی، کمتر وارد این حوزه شدهاند. بنابراین، راهکار رفع این سستی، ایجاد اکوسیستم کامل و حمایتی است که هم امنیت روانی و هنری تولیدکننده را تامین کند و هم امکان تولید آثار با کیفیت را فراهم نماید.
با توجه به اینکه در جریان انقلاب و دهه ۶۰ ایران، اتفاقات و عملیات ترور متعددی رخ داده است، به نظر شما چرا هنوز نتوانستهایم این رویدادها را به شکل آثار سینمایی و تلویزیونی بینالمللی به تصویر بکشیم؟ آیا عوامل داخلی مثل فقدان اعتماد متقابل میان بدنه هنری و ساختارهای اطلاعاتی یا عوامل خارجی نقش مهمی داشتهاند؟
عوامل داخلی و خارجی هر دو نقش مهمی دارند. از یک طرف، فقدان اعتماد و هماهنگی میان بدنه هنری و ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی باعث شده که تولیدکنندگان برای ورود به این حوزه محتاط باشند. آنها میدانند که روایت واقعی ترور نیازمند دسترسی به اطلاعات حساس است و بدون هماهنگی، امکان خلق اثر معتبر وجود ندارد.
از طرف دیگر، عوامل خارجی و بینالمللی نیز مؤثرند. بسیاری از آثار بینالمللی که درباره ترور و انقلاب ساخته میشوند، از منابع گسترده و حمایتهای دولتی برخوردارند و قادرند داستان خود را به شکل حرفهای و جهانی روایت کنند. ما اگر بخواهیم در این عرصه حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید نه تنها منابع مالی و هنری، بلکه هماهنگی بین دستگاههای مختلف کشور را ایجاد کنیم.
برخی محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی و ترس از واکنشهای سیاسی یا رسانهای باعث میشود که تولید آثار در این حوزه به کندی پیش برود. بنابراین، اگر بخواهیم موفقیت بینالمللی داشته باشیم، باید یک اکوسیستم کامل، امن و حمایتگر ایجاد کنیم که هنرمندان بتوانند بدون دغدغه آثار خود را تولید کنند.
با توجه به تجربه شما در این حوزه، چه موانعی باعث شده است که آثار مرتبط با ترور و انقلاب در جشنوارهها و بازار داخلی و بینالمللی موفقیت کافی نداشته باشند؟ آیا ضعف داستانپردازی و تمرکز بیش از حد بر موضوعات تلخ و اجتماعی، باعث کاهش انگیزه تولیدکنندگان شده است؟
ضعف داستانپردازی یکی از موانع اصلی است. بسیاری از آثار داخلی به دلیل ناتوانی در ارائه یک روایت جذاب و منسجم، نتوانستهاند توجه مخاطب را جلب کنند. علاوه بر این، تمرکز صرف بر فلاکت و نکبت یا پرداخت بیش از حد به جزئیات تلخ باعث شده که آثار ما برای جشنوارههای بینالمللی چندان جذاب نباشد و مورد استقبال قرار نگیرند.
موضوع دیگر، فقدان نگاه راهبردی و بلندمدت است. بسیاری از تولیدکنندگان به جای تمرکز بر اثرگذاری فرهنگی و تاریخی، به دنبال فروش فوری یا موفقیت در بازار کوتاهمدت هستند. این مسئله باعث شده که آثار کمتر به کیفیت و عمق تاریخی توجه کنند و فرصت بهرهبرداری از موضوع ترور و انقلاب از دست برود.
محدودیتهای ساختاری و کمبود حمایتهای مالی و هنری، همراه با نبود یک برنامه بلندمدت برای توسعه این ژانر، باعث شده که تولید آثار با کیفیت در این حوزه کاهش یابد. اگر همه این عوامل بهطور هماهنگ برطرف شوند، میتوانیم آثار درخشان و قابل رقابت جهانی داشته باشیم.
با توجه به تجربه بینالمللی دیگر کشورها در ساخت آثار مرتبط با ترور و انقلاب، ما چه درسهایی میتوانیم بگیریم؟ چگونه میتوانیم این تجربهها را در تولیدات سینمایی و تلویزیونی داخلی به کار ببریم تا هم مخاطب ایرانی جذب شود و هم قابلیت نمایش جهانی داشته باشد؟
یکی از درسهای مهم، توجه به داستانسرایی و روایت چندلایه است. آثار موفق بینالمللی، نه تنها به رویدادها پرداختهاند، بلکه شخصیتها و انگیزههایشان را به شکل عمیق تحلیل کردهاند و مخاطب را درگیر کردهاند. ما باید یاد بگیریم که برای جذابیت جهانی، صرفاً روایت تاریخی کافی نیست؛ باید از ظرفیتهای هنری و روایی بهره ببریم تا اثر همزمان آموزنده و سرگرمکننده باشد.
درس دیگر، اهمیت همکاری میان دستگاههای مختلف و تامین منابع است. تولیدات موفق بینالمللی معمولاً از پشتیبانی دولت، نهادهای امنیتی و بخش خصوصی برخوردارند و این امکان را دارند که با دادهها و اطلاعات دقیق کار کنند. ما نیز برای رسیدن به این سطح، نیازمند ایجاد اعتماد و همکاری متقابل هستیم تا هنرمندان بتوانند به منابع لازم دسترسی داشته باشند.
باید به بازار بینالمللی و سلایق مخاطب جهانی توجه کنیم. برخی موضوعات تاریخی و فرهنگی ایران میتواند جذابیت زیادی داشته باشد، اما نیازمند ارائه به شکل هنری، خلاقانه و استانداردهای بینالمللی است. اگر این مسیر با برنامهریزی دقیق و حمایت ساختاری طی شود، آثار داخلی قابلیت رقابت در سطح جهانی را خواهند داشت.
با توجه به تهدیدهای تروریستی بینالمللی و نقش رسمی برخی کشورها در این زمینه، به نظر شما چرا هنوز دچار سستی و کمکاری در پرداختن به موضوع ترور شدهایم؟ آیا به ضعف در ساختارهای مرزی، اطلاعاتی و هنری کشور برمیگردد یا عوامل دیگری نیز وجود دارد که مانع تولید آثار مناسب شدهاند؟
واقعیت این است که عوامل متعددی در کاهش تولید آثار مرتبط با ترور موثر بودهاند و نمیتوان یک عامل را بهتنهایی مقصر دانست. بخشی از این سستی به ضعف هماهنگی و همکاری میان نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و بدنه هنری بازمیگردد. بدون این هماهنگی، امکان دسترسی به اطلاعات دقیق و خلق اثر معتبر فراهم نمیشود و هنرمندان با محدودیت و ریسک مواجهاند.
ساختارهای مرزی و امنیتی کشور نقش مهمی دارند. ترورهای سازمانیافته و فعالیتهای شاخههای تروریستی که از خارج مدیریت میشوند، پیچیدگی موضوع را افزایش داده و برای تولید آثار تاریخی نیازمند دقت و امنیت بیشتری هستیم. بدون حمایت و پشتوانه سازمانی، تولید آثار با کیفیت ممکن نیست.
در کنار این مسائل، محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، ترس از واکنشها و فشارهای رسانهای و ضعف اکوسیستم تولیدی، باعث شده تولیدکنندگان کمتر به این حوزه ورود کنند. بنابراین، رفع سستی نیازمند ایجاد امنیت هنری، همکاری بین نهادها و ایجاد ساختار حمایتی برای تولید آثار معتبر و جذاب است.
شما اشاره کردید که جشنوارهها و معیارهای بینالمللی در این حوزه اثرگذار هستند و گاهی باعث میشوند آثار داخلی کمتر دیده شوند. به نظر شما چگونه میتوانیم ضمن رعایت استانداردهای جهانی، آثارمان را به گونهای تولید کنیم که هم پیام تاریخی و فرهنگی ما منتقل شود و هم موفقیت در جشنوارهها و بازارهای بینالمللی داشته باشیم؟
یکی از مهمترین راهکارها، تقویت داستانپردازی و پرداخت هنری است. آثار ما باید علاوه بر مستند بودن، از نظر روایی و هنری جذابیت داشته باشند تا بتوانند استانداردهای بینالمللی را پاس کنند و همزمان پیام تاریخی ما را منتقل کنند. این یعنی توجه به شخصیتپردازی، تعلیق و روایت چندلایه، بدون اینکه واقعیت تاریخی فدا شود.
علاوه بر این، نیازمند شناخت دقیق از معیارهای جشنوارهها و بازار جهانی هستیم. بسیاری از جشنوارهها به کیفیت هنری و خلاقیت اهمیت میدهند، نه صرفاً مضامین تلخ یا سیاسی. بنابراین، لازم است تولیدکنندگان با کارشناسان بینالمللی و مشاوران حرفهای همکاری کنند تا اثر تولیدی هم پیام ما را منتقل کند و هم معیارهای فنی و هنری جهانی را داشته باشد.
وقتی هنرمندان بدانند که منابع، حمایت و هماهنگی لازم فراهم است، میتوانند با جسارت و خلاقیت آثار ماندگار و قابل رقابت جهانی تولید کنند. این مسیر نه تنها کیفیت آثار را بالا میبرد، بلکه موجب افزایش انگیزه تولیدکنندگان و توجه مخاطب داخلی و خارجی میشود.
با توجه به تجربه شما، راهکار عملی برای ایجاد یک اکوسیستم کامل و حمایتگر در حوزه تولید آثار مرتبط با ترور و انقلاب چیست؟ چگونه میتوان هم امنیت تولیدکننده را تامین کرد و هم مخاطب داخلی و بینالمللی را جذب کرد؟
اولین گام، ایجاد همکاری و اعتماد میان نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و بدنه هنری است. این همکاری باعث میشود که هنرمندان به اطلاعات دقیق و دسترسیهای لازم برای خلق آثار معتبر دسترسی داشته باشند و با اطمینان و آرامش کار کنند.
دومین گام، فراهم کردن منابع مالی و مشاوره تخصصی برای تولید آثار است. حمایت مالی و مشاوره از کارشناسان تاریخ، امنیت و هنر، امکان خلق آثار با کیفیت و استاندارد جهانی را فراهم میکند و مخاطب داخلی و خارجی را جذب میکند.
توجه به بازار و جشنوارهها اهمیت دارد. آثاری که علاوه بر محتوا، کیفیت هنری و استانداردهای جهانی را رعایت کنند، میتوانند موفقیت داخلی و بینالمللی کسب کنند. وقتی همه این عوامل با هم جمع شوند، یک اکوسیستم کامل و حمایتی شکل میگیرد که تولید آثار ماندگار و تاثیرگذار را تضمین میکند و تاریخ و فرهنگ ما را به نسلهای آینده منتقل میکند.
انتهای پیام










نظر شما