یکشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۳:۰۴
آیا هر فیلمی که شخصیتش نماز بخواند، یک اثر دینی است؟

حوزه/ یک فیلمنامه‌نویس در گفت‌وگو با خبرگزاری حوزه گفت: سینمای دینی تنها محدود به نمایش مناسک و نمادهای مذهبی نیست و هر اثری که بتواند حس تعالی و معنویت را در مخاطب ایجاد کند، در این شاخه قرار می‌گیرد.

سینمای دینی به عنوان یکی از حوزه‌های مهم در هنر هفتم، همواره مورد توجه صاحب‌نظران، منتقدان و اهالی فرهنگ و هنر قرار گرفته است. این شاخه از سینما تلاش می‌کند تا مفاهیم اخلاقی، معنوی و دینی را در قالب داستان، شخصیت و تصویر به مخاطب منتقل کند و تجربه‌ای فراتر از سرگرمی صرف ایجاد نماید. با وجود اهمیت آن، هنوز تعاریف و مرزبندی‌های دقیقی درباره چیستی و معیارهای سینمای دینی وجود ندارد و این موضوع بحث‌های متعددی را در محافل تخصصی سینما برانگیخته است.

یکی از پرسش‌های اساسی در این زمینه، جایگاه «سینمای دینی» در میان ژانرهای مختلف سینماست. آیا این شاخه به عنوان یک ژانر مستقل قابل تعریف است یا صرفاً می‌توان آن را بر اساس پیام و تأثیر معنوی اثر سنجید؟ بسیاری معتقدند که صرف نمایش نمادها یا مناسک دینی نمی‌تواند یک اثر را به فیلم دینی تبدیل کند و تأثیرگذاری واقعی زمانی حاصل می‌شود که مخاطب تجربه‌ای معنوی و فراتر از جهان مادی را در جریان تماشای فیلم حس کند.

به همین منظور، خبرگزاری حوزه گفت‌وگویی مفصل با مهدی سجاده‌چی، فیلمنامه‌نویس سینما، انجام داده است. وی در این گفت‌وگو دیدگاه‌های خود را درباره تعریف سینمای دینی، ویژگی‌های شخصیتی و روایی در این آثار، و چالش‌های نگارش و تولید فیلمنامه‌های دینی مطرح کرده است. نکته مهم از نگاه سجاده‌چی آن است که سینمای دینی تنها به موضوعات مذهبی محدود نمی‌شود، بلکه هر اثر هنری که بتواند حس تعالی، اخلاق و معنویت را در مخاطب ایجاد کند، در این دسته قرار می‌گیرد.

در ادامه این گزارش، با مهدی سجاده‌چی همراه می‌شویم تا از دید او به شاخصه‌های یک اثر دینی موفق، تکنیک‌های روایی مؤثر، و نقش شخصیت‌ها و روایت‌ها در انتقال پیام معنوی بپردازیم. همچنین تجربه‌های وی در مواجهه با چالش‌های مدیریتی و محدودیت‌های سینمای دینی مورد بررسی قرار گرفته است، تا خوانندگان تصویر روشن و جامعی از این حوزه مهم در هنر هفتم پیدا کنند.

یکی از پرسش‌های اصلی در حوزه هنر هفتم، جایگاه سینمای دینی و تعریف دقیق آن است. برخی صاحب‌نظران معتقدند که این سینما باید معیارها و شاخصه‌های ویژه‌ای داشته باشد تا از ژانرهای دیگر متمایز شود. از نگاه شما، آیا چنین ژانری مستقل وجود دارد و اگر بله، چه ویژگی‌هایی باعث می‌شود که یک فیلم واقعاً دینی قلمداد شود و صرفاً برچسب مذهبی نداشته باشد؟

من شخصاً اعتقاد چندانی به وجود ژانر مستقل با عنوان «سینمای دینی» ندارم. ممکن است پژوهشگران یا منتقدان، چنین طبقه‌بندی‌ای را مطرح کنند، اما دین آن‌قدر گسترده و فراگیر است که نمی‌توان آن را به راحتی محدود کرد.

به نظر من، فیلم دینی زمانی معنا پیدا می‌کند که پس از تماشای آن، مخاطب حس تعالی و ارتباطی فراتر از جهان مادی در خود تجربه کند. این احساس باید واقعی و درونی باشد، نه ناشی از شعار یا دستور مستقیم سازنده. بنابراین، صرف داشتن موضوع یا نیت مذهبی کافی نیست؛ مهم تأثیری است که فیلم بر روح و جان بیننده می‌گذارد.

با توجه به اینکه شما چندان به دسته‌بندی مستقل قائل نیستید، پرسش این است که در تعریف فیلم دینی، نقش محتوا و پیام تا چه اندازه اهمیت دارد و جلوه‌های هنری و تکنیکی چطور؟ آیا این دو با هم قابل جمع هستند و چه چیزی باعث می‌شود فیلمی فراتر از سرگرمی صرف، تجربه‌ای معنوی برای مخاطب شود؟

در نظر من تفاوت چندانی ندارد که فیلم بر محتوا تأکید کند یا جلوه‌های بصری و تکنیکی. آنچه اهمیت دارد، توانایی اثر در ایجاد حس تعالی در مخاطب است. هر فیلمی که بتواند این ارتباط با حقیقتی فراتر از جهان محسوس را ایجاد کند، می‌تواند دینی تلقی شود. حتی آثار عاشقانه یا داستان‌های روزمره اگر بتوانند مخاطب را متوجه حقیقتی برتر کنند، در حوزه دینی جای می‌گیرند. مهم آن است که اثر به انسان یادآوری کند قدرت، ثروت و موفقیت‌های ظاهری زودگذرند و تنها ارزش حقیقی در پیوند با حقیقت و معنویت است.

بخش مهمی از سینمای دینی، روایت‌های اخلاقی و معنوی است. از دید شما، چگونه می‌توان داستان‌ها و حکمت‌های دینی را به گونه‌ای روایت کرد که نه تنها مؤمنان بلکه طیف وسیع‌تری از مخاطبان نیز آن را درک کرده و تحت تأثیر قرار گیرند؟ آیا محدود به اصول کلاسیک است یا امکان خلاقیت وجود دارد؟

هر حکمت یا روایت معنوی زمانی موفق است که به زبان امروز و در چارچوب فیلم ترجمه شود. اگر داستان صرفاً بر دانسته‌های پیشین مخاطب متکی باشد، اثرگذاری محدود خواهد بود. فیلم موفق، جهانی مستقل می‌سازد که تمام عناصر لازم برای فهم پیام را درون خود دارد. در این حالت حتی کسانی که هیچ باور دینی ندارند نیز می‌توانند معنای اثر را درک کنند. کلید موفقیت، ایجاد حس تعالی و ارتباط با حقیقتی فراتر از جهان مادی است که برای هر انسان جویای معنا قابل تجربه باشد.

درباره شخصیت‌های محوری، چه ویژگی‌هایی لازم است تا هم باورپذیر و واقعی جلوه کنند و هم الگوی اخلاقی و معنوی باشند، به گونه‌ای که مخاطب تغییر و تحول آن‌ها را به شکل واقعی درک کند؟ آیا الگوی ثابتی وجود دارد؟

نسخه واحدی برای همه شخصیت‌ها وجود ندارد؛ هر داستان اقتضائات خود را دارد. اما مهم است که شخصیت‌ها به تدریج از نقطه‌ای دور از ایمان به سوی نور و معنویت هدایت شوند. این تحول واقعی و ملموس برای مخاطب، کارکرد دینی ایجاد می‌کند. شخصیت‌هایی که از ابتدا مذهبی و کامل هستند، چندان الهام‌بخش نیستند، زیرا انتظار رفتار نیکو از آن‌ها وجود دارد. بهترین اثر زمانی شکل می‌گیرد که شخصیت مسیر تغییر، کشمکش و رشد را طی کند و مخاطب ببیند حتی دورترین انسان نیز توان تغییر و هدایت به سوی نور را دارد.

در زمینه تکنیک‌های روایت، استفاده از ابزارهایی مانند فلش‌بک، روایت موازی یا چندصدایی چه تأثیری بر انتقال پیام دینی و معنوی دارد؟ آیا این ابزارها خود کارکرد ویژه‌ای دارند یا همه چیز به خلاقیت نویسنده بستگی دارد؟

هیچ تکنیک خاصی مخصوص آثار دینی نیست. همه ابزارها، از فلش‌بک تا روایت موازی، زمانی کارآمد هستند که به درستی و با هدف مناسب به کار روند. مهارت نویسنده در انتخاب تکنیک مناسب برای موقعیت داستانی، اثرگذاری را تعیین می‌کند. مهم آن است که روایت بتواند مخاطب را از محسوسات جدا کرده و او را با پرسش‌های عمیق درباره زندگی، مرگ و حقیقت روبرو سازد. بنابراین تکنیک صرف کافی نیست و استفاده هوشمندانه از آن است که معنای اثر را منتقل می‌کند.

یکی از مشکلات ساخت آثار سینمایی دینی، محدودیت‌ها و سوءتفاهم‌ها در نگاه مدیران و تصمیم‌گیرندگان است. از دید شما، اصلی‌ترین چالش‌های نگارش و تولید چنین فیلمنامه‌هایی کدام‌اند و این موانع از کجا ناشی می‌شوند؟

مهم‌ترین مشکل، برداشت محدود و سطحی مدیران است. اغلب آن‌ها فکر می‌کنند فیلم دینی فقط آثاری است که شخصیت‌ها نماز می‌خوانند یا کار خیر می‌کنند. این نگاه، خلاقیت نویسنده را محدود می‌کند. در حالی که یک اثر درباره انسان گناهکار و مسیر تحول او می‌تواند دینی‌تر از اثر کلیشه‌ای باشد. شکاف بین نگاه نویسنده و مدیران، مهم‌ترین مانع سینمای دینی است.

هنگام طراحی شخصیت و خط داستان، چه فاکتورهایی باید رعایت شود تا اثر هم از نظر هنری جذاب باشد و هم ارزش‌های دینی را منتقل کند؟ آیا الگوی خاصی وجود دارد؟

دو الگو وجود دارد: یکی «سفر قهرمان» که شخصیت از تاریکی به نور می‌رسد و دیگری «قهرمان کامل» که راهنما و الگوست. در هر دو حالت، مهم است مخاطب حرکت به سوی حقیقت و معنویت را ببیند. همچنین دینداری نباید مستقیم و شعارگونه باشد؛ باید با تجربه داستان تدریجاً آشکار شود. شخصیت‌هایی که از ابتدا کامل و مذهبی هستند، الهام‌بخش نیستند، اما تحول تدریجی آن‌ها می‌تواند اثرگذار و واقعی باشد.

درباره استفاده از مشاوران و کارشناسان، چه نوع افرادی می‌توانند در غنای آثار دینی کمک کنند و از چه نوع مشاوره‌هایی باید پرهیز کرد؟

مشاوران واقعی باید از دل زندگی و تجربه اجتماعی باشند، نه صرفاً مدیران یا افراد با سابقه اداری. خیابان، مردم، حوادث روزمره و آثار جهانی بهترین منابع الهام‌اند. مشاوری که تجربه زیسته و نگاه انسانی خود را منتقل کند، ارزشمند است. مشاوران محدود به جایگاه و سابقه مدیریتی، تأثیر چندانی ندارند و گاه کیفیت اثر را کاهش می‌دهند.

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • حسین IR ۰۹:۴۵ - ۱۴۰۴/۰۶/۲۴
    عالی تشکر