رضا اورنگ، کارشناس و منتقد سینما در گفتوگو با خبرگزاری حوزه پیرامون سینمای دینی چنین اظهار نظر کرد: سینمای دینی آثاری هستند که همزمان به هنر و اخلاق توجه دارند و بدون تحمیل مستقیم یا نصیحت، فضایی برای انتخاب و داوری آزاد مخاطب فراهم میکنند. این نوع سینما نباید تلاش کند مخاطب را وادار به پذیرش یک نظر مشخص کند، بلکه باید ارزشها و مفاهیم انسانی و اخلاقی را در قالبی جذاب و هنری به نمایش بگذارد. تمرکز صرف بر محتوا و غفلت از فرم و روایت، تجربهای ناقص و کماثر میآفریند و مانع شکلگیری ارتباط عمیق میان اثر و مخاطب میشود.
رضا اورنگ بیان کرد: در آثار موفق، ترکیب محتوا و فرم باعث انتقال طبیعی و مؤثر پیامهای اخلاقی و دینی میشود و همین امر سبب میگردد مخاطب با علاقه و تأمل به موضوع بپردازد. فیلمهایی که تنها بر محتوا تمرکز دارند، حتی اگر حامل پیامهای دینی و اخلاقی باشند، به دلیل ضعف در فرم، روایت و جذابیت بصری نمیتوانند تأثیرگذاری مطلوب داشته باشند. نمونههایی مانند فیلمهای تاریخی یا مذهبی اگر فاقد جذابیتهای بصری و روایی باشند، پیام اخلاقی آنها نیز کمرنگ میشود و ارتباط معناداری میان مخاطب و اثر برقرار نمیشود.
رضا اورنگ ادامه داد: سینمای دینی و سینمای اخلاقی هرچند همپوشانیهایی دارند، اما از نظر رویکرد نسبت به مخاطب متمایز هستند. در سینمای دینی فیلمساز تعیین تکلیف نمیکند که چه چیزی درست یا غلط است، بلکه شرایط و پیامدها را نشان میدهد و فضایی برای اندیشیدن و انتخاب آزاد مخاطب فراهم میکند. در مقابل، سینمای اخلاقی اومانیستی ارزشها را به شکل مستقیم و دستورگونه ارائه میدهد و تجربهای منفعلانه ایجاد میکند. سینمای دینی موفق مخاطب را با چالشهای اخلاقی روبهرو میکند و او را به تفکر و تصمیمگیری مستقل وامیدارد، در حالی که سینمای اخلاقی غالباً تنها به انتقال پیامهای سطحی بسنده میکند.
اورنگ دهه ۶۰ را دوران رشد و بالندگی سینمای دینی دانست و توضیح داد: در این دوره تمام ژانرها، از جنگی و اجتماعی تا کمدی، تلاش میکردند مفاهیم اخلاقی و دینی را منتقل کنند. در آن زمان توجه به هنر، روایت قوی، شخصیتپردازی دقیق و جلوههای بصری در اولویت بود و هدف صرفاً تبلیغ یا کسب منفعت اقتصادی محسوب نمیشد. همین رویکرد سبب شد آثار آن دوران تأثیرگذاری اجتماعی و تربیتی محسوسی داشته باشند و نسل جوان با اشتیاق پیامهای اخلاقی را دریافت کند. با گذشت زمان این جریان به افول گرایید، زیرا سرمایهگذاری و تخصص لازم فراهم نشد و بسیاری از آثار به دام کلیشهسازی، شعارزدگی و ضعف در اجرا افتادند.
وی یکی از مهمترین آسیبهای موجود در سینمای دینی را فقدان آشنایی کافی سازندگان با اصول سینما دانست و گفت: بسیاری از فیلمسازان صرفاً محتوا و ارزشهای اخلاقی را میشناسند اما توانایی تبدیل آنها به زبان هنری را ندارند. نتیجه چنین روندی تولید آثاری ضعیف از نظر بصری، بازیگری و روایت است که حتی پیام دینی و اخلاقی آنها نیز به مخاطب منتقل نمیشود. راهکار او برای برونرفت از این آسیبها، تقویت آموزش و حضور نیروهای متخصص در حوزه کارگردانی، نویسندگی و بازیگری است، زیرا تنها در چنین شرایطی میتوان از تکرار آثار شعاری و بیاثر جلوگیری کرد.
اورنگ کلیشهسازی و شعارزدگی را ناشی از ضعف در شناخت اصول حرفهای سینما دانست و بیان کرد: زمانی که سازندگان تنها به محتوا توجه میکنند و از روایت، شخصیتپردازی و فرم بصری غافل میمانند، نتیجه آن تولید آثاری تکراری و بیجاذبه است. بسیاری از آثار داخلی به دلیل محدودیت بودجه و حمایتهای ناکافی از نظر هنری و تکنیکی ضعیف هستند. بهرهگیری از الگوهای موفق خارجی با حفظ فرهنگ و شرایط بومی میتواند به ارتقای کیفیت آثار دینی کمک کند و آنها را از شعارزدگی و کلیشه دور سازد.
رضا اورنگ در ادامه سخنان خود به نقش نهادهای فرهنگی و حمایتهای دولتی اشاره کرد و افزود: این حمایتها تاکنون بیشتر به صورت آماری و کمّی بوده و توجهی جدی به کیفیت نداشته است. بسیاری از تولیدات به دلیل نبود سرمایهگذاری درست و ضعف تیمهای تخصصی، تأثیرگذاری لازم را نداشتهاند و حتی گاهی نتیجه معکوس به همراه آوردهاند. به باور او اگر نهادهای متولی به جای تمرکز بر تعداد آثار، بر کیفیت، تخصص و جذابیت تمرکز کنند و امکان حضور واقعی فیلمسازان حرفهای را فراهم آورند، سینمای دینی میتواند بار دیگر تأثیرگذاری اجتماعی خود را بازیابد، در غیر این صورت همچنان گرفتار ضعف هنری، شعارزدگی و تکرار خواهد بود.
انتهای پیام










نظر شما