به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از یزد، در دومین روز از تیرماه امسال، هنگامی که آسمان تهران زیر سایه سنگین جنگ با رژیم صهیونیستی تیره و تار شده بود، زندان اوین در اقدامی جنایتکارانه و غیرانسانی مورد حمله هوایی قرار گرفت.
گویی دشمن قصد داشت با این تجاوز آشکار به خاک ایران، روح مقاومت را در هم بشکند، اما آنچه باقی ماند، داستان ایثار و فداکاری بزرگمردانی چون شهید غلامرضا کمالی بود؛ مردی که نامش نه تنها در قلب خانوادهاش، بلکه در دل هزاران انسان دیگر که از چوبه دار رهایی یافتند، جاودانه شد.
این حمله، که بخشهای اداری، نگهبانی، دادسرا، بهداری، کتابخانه و سالن ملاقات را ویران کرد، دستکم ۷۱ شهید برجای گذاشت و سازمانهای بینالمللی مانند عفو بینالملل آن را جنایت جنگی خواندند.
منا ظهیرالدینی همسر شهید غلامرضا کمالی استاد دانشگاه جامع علمی کاربردی عنوان کرد که ده روز قبل از شهادتش، حتی فرصتی برای دیدنش نداشتم و او همیشه درگیر کار بود، اما حواسش به همه چیز بود – به ما، به زندانیان، به دانشجویانش.
وی می گوید: غلامرضا کمالی، کارمند سازمان زندانها و استاد برجسته دانشگاه جامع علمی کاربردی، مردی بود که زندگیاش را وقف خدمت به دیگران کرد و در رشتههای مددکاری و روانشناسی، دانشی عمیق داشت که دانشجویانش را الهام میبخشید. حالا دو پسرش، محمدامین ۱۳ ساله و محمدعرفان ۷ ساله، بدون آغوش گرم پدر بزرگ میشوند، اما محمدامین با ارادهای پولادین، تنها دو هفته پس از شهادت پدر در آزمون تیزهوشان قبول شد.
همسر این شهید والامقام، میگوید که ما هنوز نتوانستهایم این فقدان را هضم کنیم، نه من و نه پسرهایم، اما یاد وی مثل نوری در تاریکی، راهمان را روشن میکند.
ظهیرالدینی با چشمانی پر از اشک و قلبی سرشار از غرور، از روزهای تلخ سخن میگوید و تأکید میکند که شهید کمالی مردی فروتن و مهربان بود که در ۲۷ سال خدمت بیوقفهاش در سازمان زندانها، معجزههایی خلق کرد. نزدیک به هزار نفر را از پای چوبه دار نجات داد – با گفتوگوهای پدرانه با خانوادههای شاکی، کمکهای مالی یا هر راهی که در توانش بود، بدون اینکه هرگز از مقام و جایگاهش سخن بگوید یا اهل خودنمایی باشد.
همسر شهید کمالی بیان کرد که بعد از شهادتش بود که دریافتیم چه گوهری را از دست دادهایم و نمیدانستم این همه انسان به او علاقمندند یا در دانشگاه جامع علمی کاربردی چقدر بین دانشجویانش محبوب بوده و از نظر علمی سطح بالایی داشت.
وی می گوید که دانشجویانش از او بهعنوان استادی یاد میکنند که نه تنها دانش، بلکه درس زندگی به آنها میداد و تحقیقات عمیقی در مددکاری و روانشناسی انجام میداد. حتی در ماههای آخر عمر، مشغول نگارش کتابی بود که قرار بود به چاپ برسد و هر چه از خوبیهایش بگوییم، کم گفتهایم، مردی پربار با قلبی بزرگتر از دریاها.
ظهیرالدینی تأکید کرد که این روایت، نه فقط داستان یک مرد است، بلکه نمادی از فداکاری و ایثار کارکنان نظام قضایی ایران در برابر تجاوزات دشمن به شمار میرود. شهید کمالی، استاد دانشگاه جامع علمی کاربردی و مددکاری بیادعا، با خونش ثابت کرد که دفاع از عدالت، حتی در دل زندانها، ادامه دارد و امروز ما با افتخار به یاد او زندگی میکنیم.
انتهای پیام/
خبرنگار:فاطمه جلال زاده










نظر شما