به گزارش خبرگزاری حوزه، مرحوم علّامه حسنزاده آملی مکرّر نقل میکرد: ابتدای ورودم به قم، منزلی در همسایگی حاج آقای سید احمد زنجانی پدر بزرگوار آیتالله شبیری زنجانی مدظلهالعالی گرفتم.
به نسخهای خطی نیاز پیدا کردم که وی داشت.
به منزل ایشان رفتم و از وی خواستم نسخه را چند روزی به من امانت بدهد.
ایشان بدون اینکه مرا بشناسد یا التزامی بگیرد، نسخه را به من داد. من هم زود استفاده کردم و برگرداندم.
علامه حسنزاده میگفت: من با تعجّب به ایشان عرض کردم: شما نشناخته، کتاب خطی به من دادید؟!
ایشان فرمود: اگر ما که هم لباس هستیم به همدیگر اعتماد نداشته باشیم، از دیگران چه توقعی داریم؟ آقای حسنزاده میگفت: این حرف در من خیلی تاثیر گذاشت...
منبع: کتاب جرعهای از دریا؛ ج ۳ ص ۵۶۱، خاطرات و نکتههای آیتالله شبیری زنجانی مدظلهالعالی










نظر شما