حجت الاسلام و المسلمین روح الله فروغی از اساتید حوزه علمیه قم در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با اشاره به اهمیت شناخت مشاهیر اسلام، اظهار داشت: از جمله مشاهیر بزرگ، شیخ مفید (ره) است که از ابعاد مختلف شخصیت این بزرگمرد، درس های بسیار می توان آموخت.
استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: طلبه ها باید بدانند وارث چه بزرگانی هستند و سابقه و عقبه ای که برای حوزه های شیعه است، چگونه می باشد.
وی گفت: شیخ مفید شخصیتی است که به تعبیر شیخ طوسی، هم در کلام و دفاع از عقاید امامیه و هم در فقه به تبحر رسیده اند؛ شیخ طوسی درباره او می گوید: «انتهت رئاسة الإمامیة فی وقته إلیه فی العلم و کان مقدما فی صناعة الکلام و کان فقیها متقدما فیه، حسن الخاطر، دقیق الفطنة، حاضر الجواب و له قریب من مائتی مصنف کبار و صغار و فهرست کتبه معروف»
حجت الاسلام و المسلمین فروغی افزود: ابو حیان توحیدی درباره شیخ مفید می گوید: «کان حسن اللسان و الجدل صبورا علی الخصم کثیر الحلم ...» زبانش، زبان خوشی بود؛ حتی زمانی که در مقام مجادله بود. باید توجه داشت شیخ مفید در زمانه ای بود که معتزله قدرت بسیار داشتند و بین علمای شیعه و دیگران مناظرات جدی انجام می شد؛ اما شیخ مفید «کان حسن اللسان و الجدل»؛ اگر دشمنی با او مناظره می کرد، اهل صبر بود و حلم بالایی داشت.
وی ابراز کرد: ابن ابی طیّ حلبی که یکی از بهترین ترجمه ها و شرح حال ها را برای شیخ مفید نگاشته، می گوید: «و نقل العماد الحنبلی فی شذرات الذهب ج ۳ ص ۱۹۹ عن ابن أبی طی الحلبیّ فی تاریخه أنّه قال: هو شیخ من مشایخ الإمامیّه رئیس الکلام و الفقه و الجدل و کان یناظر أهل کل عقیده مع الجلاله العظیمه فی الدوله البویهیه قال: و کان کثیر الصدقات عظیم الخشوع کثیر الصلاه و الصوم حسن اللباس کذا عضد الدوله ربما زار الشیخ المفید و کان شیخا ربعه نحیفا اسمر عاش ستا و سبعین سنه و له أکثر من مائتی مصنف جنازته مشهوره شیعه ثمانون ألفا من الرافضه و الشیعه و کان موته فی رمضان- رحمه اللّه.»
استاد حوزه علمیه قم اضافه کرد: ذهبی می نویسد: «الشیخ المفید: عَالِمُ الرَّافِضَة، صَاحِبُ التَّصَانِیْفِ، الشَّیْخُ المُفِیْد، وَاسْمُهُ: مُحَمَّدُ بنُ مُحَمَّدِ بنِ النُّعْمَانِ البَغْدَادِیُّ، الشِّیْعِیُّ، وَیُعْرَفُ: بِابْنِ المُعَلِّمِ. کَانَ صَاحِبَ فُنُوْنٍ وَ بُحُوثٍ وَ کَلاَمٍ، وَ اعْتِزَالٍ وَ أَدَبٍ.
ذَکَرَهُ ابْنُ أَبِی طَیٍّ فِی "تَاریخ الإِمَامِیَّة"، فَأَطْنَبَ وَأَسْهَبَ، وَقَالَ: کَانَ أَوْحَدَ فِی جَمِیْع فُنُوْن العِلْمِ: الأَصْلَین، وَالفِقْهِ، وَالأَخْبَارِ، وَمَعْرِفَةِ الرِّجَال، وَالتَّفْسِیْرِ، وَالنَّحْوِ، وَالشِّعرِ.
وَ کَانَ یُنَاظِرُ أَهْلَ کُلِّ عَقِیْدَةٍ مَعَ العَظَمَة فِی الدَّوْلَة البُوَیْهِیَّة، وَ الرُّتبَةِ الجَسِیْمَةِ عِنْدَ الخُلَفَاء، وَ کَانَ قَویَّ النَّفْسِ، کَثِیْرَ البِرِّ، عَظِیْمَ الخُشُوعِ، کَثِیْرَ الصلاة والصوم، یَلْبَسُ الخَشِنَ، مِنَ الثِّیَابِ، وَکَانَ مُدِیْماً للمُطَالعَة وَالتَّعلِیم، وَمِنْ أَحْفَظِ النَّاسِ. قِیْلَ: إِنَّهُ مَا ترک للمخالفین کتابًا إلی وَحَفِظَه، وَبهَذَا قَدَر عَلَی حَلِّ شُبَه القَوْم، وَکَانَ مِنْ أَحرصِ النَّاسِ عَلَی التَّعْلِیمِ، یَدُورُ عَلَی المکَاتبِ وَحوَانیتِ الحَاکَةِ، فَیَتَلَمَّحُ الصَّبیَّ الفَطِنَ، فَیستَأْجِرُهُ مِنْ أَبَویه -یَعْنِی فَیُضِلُّهُ- قَالَ: وَبِذَلِکَ کَثُرَ تَلاَمِذَتُهُ. وَقِیْلَ: رُبَّمَا زَارَهُ عَضُدُ الدَّوْلَة، ویقول له: اشفع تشعع. وکان ربعة نحیفًا أمر، عَاشَ سِتاً وَسَبْعِیْنَ سَنَةً، وَلَهُ أَکْثَرُ مِنْ مائَتَی مُصَنَّف -إِلَی أَنْ قَالَ: مَاتَ سَنَةَ ثَلاَثَ عَشْرَةَ وَأَرْبَع مائَة، وَشَیَّعَهُ ثَمَانُوْنَ أَلْفاً. وَ قِیْلَ: بَلَغَتْ تَوَالِیفُهُ مائَتَیْنِ، لَمْ أَقِفْ عَلَی شَیْءٍ مِنْهَا - وَلله الحَمْدُ- یُکْنَی أَبَا عَبْدِ الله» (سیر اعلام النبلاء، ج ۱۷، ص ۳۴۴؛ ترجمته فی تاریخ بغداد "۳/ ۲۳۱"، والمنتظم لابن الجوزی "۸/ ۱۱"، ومیزان الاعتدال "۴/ ۳۰"، و لسان المیزان "۵/ ۳۶۸".)
وی تأکید کرد: آرزوی قلبی و درونی مرحوم شیخ آن بود که افراد را با علم آشنا بکند؛ از این رو می گشت و اگر بچه ای را می دید که استعداد نخبگی در او وجود دارد، به نزد پدر و مادرش می رفت و به هر وسیله ای، ولو پرداخت هزینه، او را به کلاس درس می آورد تا تعلیم دهد.
حجت الاسلام و المسلمین فروغی تصریح کرد: شیخ در زهد بسیار زیادی زندگی می کرد؛ شب ها کم می خوابید؛ داماد او ابویعلی جعفری این نکته را اشاره می کند و می افزاید بعد از بیدار شدن، یا به نماز مشغول بود، یا مطالعه می کرد، یا درس می داد یا به تلاوت قرآن مشغول بود، زندگی او زندگی با برکت بود؛ یک زندگی که محور اساسی آن بعد از عبودیت حق تعالی، تعلیم و تعلم است.
وی با تأکید بر جانبی نبودن علم در نگاه شیخ مفید، خاطرنشان کرد: گاه مشاهده می کنیم که تعلیم و تعلم در حوزه بحث جانبی می شود و این کار اصلی و اساسی کنار گذاشته شده است و کارهای دیگر که درجه بعد ما هستند، جای کار اصلی ما را می گیرد.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: زندگی ها سخت است، اما علما آنگونه زندگی می کردند که اگر از لحاظ مادی سخت می گذرد، اما کار اصلی خود را کنار نمی گذاشتند. این زندگی یک زندگی علمی می شود؛ یک زندگی همراه با عمل به وظیفه اصلی.
استاد فلسفه با اشاره به جریانات مختلف کلامی در دوران شیخ مفید، ایشان را مؤسس مکتب کلامی بغداد معرفی و خاطرنشان کرد: وجه تمایز این مکتب کلامی با سایر مکاتب در آن است که در همراهی توأمان عقل گرایی و نقل گرایی است، این ویژگی مکتب بغداد، از آن رو است که شیخ مفید هم در جنبه های عقلی و هم نقلی به تکامل رسیده و از اساتید برجسته ای در هر دو حوزه بهره مند شده است.
وی یادآور شد: شیخ مفید، کلام امامیه را نزد ابوالجیش بلخی (شاگرد نوبختی) خوانده بود، جریان نوبختی از خاندان های اصیل شیعه بودند، در همان قرون نخستینی که بعد از غیبت حضرت ولی عصر علیه السلام می گذشت، آل بنی نوبخت در کلام جایگاهی داشته است، در همان زمان با آثار معتزله بغداد آشنا بود از طریق علی بن عیسی رمانی به آن دست یافت و از طرفی با معتزله بهشمی هم آشنایی داشته است، از طریق ابوعبدالله بصری و در بحث های نقلی هم از طریق ابن قولویه قمی به آن رسید، پس شیخ جریان های مختلف امامی و اعتزالی و اشعری را درک کرده بود و با آنها آشنا بود. و به خاطر همین آشنایی به شخصیتی جامع مبدل گردید. به این ترتیب، شیخ، هم متکلم، هم محدث، هم جانب عقل را دارد و هم جانب نقل.
استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: شیخ مفید در عقل گرایی افراطی یا در نقل گرایی افراطی دچار نمی شود؛ بلکه یک نوع از اعتدال را در او شاهد هستیم؛ و به نظر می رسد این عالم بزرگ، الگوی مهمی در حوزه های علمیه شیعی باشد. از این عالم ربانی باید بیاموزیم که صرف نفی دیگران و همین طور، افراط و تفریط، شایسته حوزه و حوزوی نیست؛ و باید از شیخ بیاموزیم که با همه جریان های خود آشنایی داشته باشیم.
وی تأکید کرد: در نگاه شیخ مفید، مسأله تأثیرپذیری یا تأثیرگزاری نسبت به جریانات مختلف، از اهمیت برخوردار است؛ در عصر شیخ، جریان در بغداد، معتزلی است؛ حتی جریان بصری و بهشمی هم قدرتمند است؛ در حقیقت، قدرت اصلی برای جریان اعتزالی است؛ با این حال شیخ مفید راضی نیست که گفته بشود «شیعه به عنوان یک جریان کلامی، چیزی از خود ندارد و وامدار معتزله است؛» از این رو «اوائل المقالات» را تألیف می کند تا نشان بدهد نگاه شیعه در بسیاری از مسائل با نگاه معتزله تفاوت دارد.
وی ادامه داد: پس در عین حال که از معتزله استفاده می کند، از معرفی عقایده شیعه غفلت نمی ورزد؛ اگرچه ممکن است در برخی موارد با دیگران همخوانی هم داشته باشد؛ چرا که شیعه و معتزله عقل گرا هستند و همانند اشعری ها عقل را کنار نمی گذارند؛ به همین جهت، شیخ بیان می کند: «و اتفت الامامیه علی انّ العقل محتاج فی علمه و نتائجه الی السمع و انه غیر منفک عن سمع» این بیان به خلاف معتزله است که خود را بی نیاز از نقل می دانستند؛ اما شیخ عقل را از نقل جدا نمی داند؛ چرا که آنچه در نقل آمده اثبات و تأیید می شود با براهین عقلی. گرچه تا حد زیادی فضای فکری در بغداد متأثر از معتزله است، اما شیخ مفید تسلیم نمی شود و استقلال فکری خود را از دست نمی دهد. شیخ جامعیت داردو خود را به عنوان عالم شیعه امامیه حفظ می کند تا نشان بدهد خط اهل بیت چه دارد.
حجت الاسلام و المسلمین فروغی اظهار کرد: سیره شیخ مفید (ره) به ما می آموزاند که علی رغم آشنایی ما با آراء و دیدگاه های دیگر، باید مدافع مکتب اهل بیت (ع) باشیم و تأثیر نپذیریم به آن نحوی که در جایی مبلغ یا ترویج کننده ای برای افکار دیگران باشیم؛ بدون آنکه توجه داشته باشیم در مکتب ما بسیار بهتر وجود دارد. شیخ مفید برای امروز ما الگوی جامع و تمام عیار برای سیره علمی است.
انتهای پیام. /










نظر شما