شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۶
محقق هندی: حوزه‌های علمیه شبه‌قاره هند، از درخشش علمی تا ضرورت احیای میراث شیعی

حوزه، حجت‌الاسلام سید رضی حیدر، در نوشتاری اظهار داشت: سرزمین شبه‌قاره هند روزگاری مرکز تابناک علوم اهل بیت(ع) و مهد تربیت علما و فقهای برجسته در حوزه‌های اجتهاد، فقه، تفسیر، حدیث و فلسفه به شمار می‌رفت، اما با گذر زمان و تحولات اجتماعی، سیاسی و آموزشی، بسیاری از مدارس دینی و حوزه‌های علمیه دچار افول شدند.

به گزارش گروه ترجمۀ خبرگزاری حوزه، حجت‌الاسلام سید رضی حیدر، محقق و مبلّغ هند، در نوشتاری اظهار داشت که سرزمین شبه‌قاره هند روزگاری مرکز تابناک علوم اهل بیت(ع) و مهد تربیت علما و فقهای برجسته در حوزه‌های اجتهاد، فقه، تفسیر، حدیث و فلسفه به شمار می‌رفت، اما با گذر زمان و تحولات اجتماعی، سیاسی و آموزشی، بسیاری از مدارس دینی و حوزه‌های علمیه دچار افول شدند. امروزه ضروری است با بازنگری در نظام آموزشی، ارتقای کیفیت تحصیل و بهره‌گیری شایسته از ظرفیت حسینیه‌ها، این میراث علمی و دینی مجدداً احیا گردد.

یکی از شواهد برجسته این عظمت علمی، اعطای اجازۀ اجتهاد و نقل روایت به آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی(ره) توسط علمای برجسته هند بود. بزرگان دین همچون حجج اسلام راحت حسین(ره)، نجم‌الحسن لکھنوی(ره) و علی نقی نقوی نمونه‌هایی از این درخشش علمی هستند. این واقعیت نشان می‌دهد که حوزه‌های علمی هند هم‌ردیف حوزه نجف به شمار می‌آمدند.

نظام آموزشی منظم و فعال

این عظمت علمی نتیجه تلاش یک فرد یا یک دوره خاص نبود، بلکه یک نظام آموزشی منسجم و فعال پشت آن قرار داشت که نسل به نسل عالمان برجسته را پرورش می‌داد. مدارس شیعی در نقاط مختلف هند، از جمله شهر لکهنو، فیض‌آباد، بنارس، امروه، حیدرآباد، کرگل و کشمیر...، ستون‌های این نظام آموزشی بودند و عالمان را با علوم اسلامی آشنا می‌کردند.

مدارس برجسته و مراکز علمی

از جمله مدارس شاخص این مناطق می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مدرسة الواعظین، مدرسه سلطان المدارس، مدرسه ناظمیه، وثیقه عربی کالج، جامع العلوم جوادیه، مدرسه ایمانیه، باب العلم کشمیر، مدرسه سلیمانیه، مدرسه ناصریه، منصبیه عربی کالج، مدرسه عالیه جعفریه، سید المدارس، نورالمدارس، مدرسه عالیه ، حوزہ علمیه اثنا عشریه کارگل.
این مدارس فقها، مفسران و محدثان برجسته را تربیت کرده و نور علم و اجتهاد را در جامعه زنده نگه داشتند.

متأسفانه با گذشت زمان، این سنت تابناک علمی کم‌رنگ شد. امروز ضرورت دارد که مدارس قدیمی با نیازهای فکری و آموزشی نوین همسو شوند تا بار دیگر نور اجتهاد و دانش اسلامی در شبه‌قاره درخشان شود و میراث علمی پیشینیان احیا گردد.
مدارس شبه قاره و خدمات علمی علما

علما و فاضلان تربیت‌شده در این مدارس، در زمینه‌های فقه و اصول، تفسیر و حدیث، کلام و عقاید، منطق و فلسفه خدمات ارزشمندی ارائه کردند. آنها نه تنها آثار ماندگار علمی شامل کتاب‌ها، رسائل و تفاسیر تألیف نمودند، بلکه امت اسلامی را در مسیر فکری و دینی هدایت کردند. در آن دوران، آراء علمی علمای شیعه قاره در مراکز علمی مهمی همچون نجف، قم، تهران و قاهره شنیده و ارج نهاده می‌شد.

حوزۀ علمیه لکهنو؛ مرکز ممتاز علمی شبه‌قاره

در میان این مدارس، حوزه علمیه لکهنو جایگاه ویژه‌ای داشت. این حوزه نه تنها مرکز علم برای طلاب سراسر هند بود، بلکه دانشجویان و عاشقان علم از کشورهای دیگر نیز به آن جذب می‌شدند. به ویژه مدرسه الواعظین که دانشجویان از شهرهای مختلف هند و همچنین از مصر، آفریقا، عراق (نجف اشرف) و ایران (تهران) در آن تحصیل می‌کردند.

از جمله بزرگان این حوزه می‌توان به آیت‌الله جواد نجفی، آیت‌الله سید قمی و آیت‌الله شیخ محمد عباس اسلامی تهرانی اشاره کرد که با رسیدن به مقام اجتهاد، نام حوزه هند را در جهان علم درخشان کردند. مدرسه الواعظین همچنین در تربیت واعظان و مبلغین برجسته نقش داشت؛ افرادی که در گوشه‌وکنار جهان دین را تبلیغ کردند و نام این مرکز علمی را سربلند نگه داشتند.

افول مدارس و عوامل آن

متأسفانه با گذشت زمان، این سنت تابناک علمی دچار افول شد. تغییرات سیاسی، تحولات اجتماعی، خلأ آموزشی پس از تقسیم هند، کمبود منابع مالی و فاصله گرفتن نسل جدید از علوم دینی، باعث شد این مراکز علمی که روزگاری چراغ‌های روشن علم و اجتهاد بودند، تدریجاً ضعیف شوند.

ضرورت احیای میراث علمی

امروز حفاظت و احیای این میراث علمی یکی از مهم‌ترین نیازهای زمان است. اگر بتوانیم مدارس قدیمی را با اندیشه نوین، تحقیق و برنامه‌ریزی مدرن زنده کنیم، آموزش دینی را با نیازهای معاصر همسو سازیم و نسل جدید را با این سنت عظیم پیوند دهیم، حوزه هند بار دیگر می‌تواند رهبری علمی و اجتهادی شبه‌قاره را بر عهده گیرد.

این میراث نه تنها هویت تاریخی ما است، بلکه ضمانت آینده فکری و دینی ما نیز محسوب می‌شود و ادامه مسیر آن، وظیفه همۀ عالمان، معلمان و دوستداران علم است.

علما و فقها و عظمت علمی شبه قاره

در سرزمین شبه‌قاره، تعداد زیادی از علما و فقها تربیت شدند که در مسند اجتهاد خدمات ارزشمندی به امت اسلامی ارائه کردند. برخی از این بزرگان، صاحب آثار ماندگار علمی و رسائل بودند و نامشان گویای عظمت علمی این سرزمین است. از جمله می‌توان به:

حجت‌الاسلام والمسلمین سید دلدار علی نقوی (غفران مآب)

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد قلی موسوی

آیت‌الله سید محمد عباس لکھنوی

آیت‌الله سید علی نقی نقوی

حجت‌الاسلام والمسلمین نجم الحسن لکھنوی

حجت‌الاسلام والمسلمین سید راحت حسین

آیت‌الله سید محمد نقوی

حجت‌الاسلام والمسلمین ناصر حسین موسوی

حجت‌الاسلام والمسلمین امجد علی اله آبادی

حجت‌الاسلام والمسلمین یوسف حسین امروهوی
این اساتید نه تنها فقه و اجتهاد بلکه در تفسیر، حدیث، کلام، عقاید، منطق و فلسفه نیز خدمات شایسته‌ای ارائه کردند.

مدارس و تغییر ارزش‌ها

روزی روزگاری، مدارس پر از طلاب مشتاق و اساتیدی متعهد بودند که با اخلاص، هم به تربیت علمی و هم اخلاقی دانش‌آموزان می‌پرداختند. سرزمین هند از لحاظ علمی غنی و نظام آموزشی آن نیز پویا و قابل توجه بود. در آن زمان، آموزش فارسی و اردو نشانه شرافت و ذوق سلیم به شمار می‌رفت و حتی بسیاری از فارغ‌التحصیلان مدارس، به عنوان حکیم و طبیب فعالیت می‌کردند، چرا که طب و درمان بخشی از برنامه درسی آنان بود و دانش‌آموختگان می‌توانستند با آن به خدمت خلق بپردازند.

در آن دوران، زبان رسمی دولت و سایر نهادها نیز فارسی و عربی بود، همان‌طور که در اسناد و مدارک تاریخی مشهود است. مدارس اگرچه دارای ساختمان‌های باشکوه بودند، اما مشکل کمبود منابع مالی همواره گریبان‌گیر آن‌ها بود.

افول مدارس و پیامدهای آن

با گذر زمان، شرایط تغییر کرد: دفاتر و نهادها به تدریج انگلیسی‌زبان شدند و اهمیت فارسی و عربی کاهش یافت. در کالج‌های پزشکی و علوم جدید، آموزش انگلیسی غالب شد و متخصصان زبان‌های سنتی بیکار ماندند. متأسفانه، مسئولان و مدیران مدارس تغییرات محیط آموزشی و فرهنگی را درک نکردند و به آن توجهی نکردند. این غفلت موجب زیان‌های علمی، فکری و اقتصادی برای جامعه شد.

فارغ‌التحصیلان مدارس، به دلیل نیازهای اقتصادی، تبلیغ دین را به عنوان وسیله معاش انتخاب کردند، که نتیجه آن کاهش ارزش دین و دینی‌گری و سستی در فرهنگ و علم اسلامی بود. بسیاری از علما نیز به جای تحلیل و تدبیر، به سکوت روی آوردند و فرصت‌ها از دست رفت.

وضعیت کنونی و ضرورت احیاء

امروزه ارزش‌ها و سبک زندگی به طور کامل تغییر کرده است؛ بسیاری نه تنها از دین روی گردان شده‌اند، بلکه زبان‌های سنتی مانند اردو، فارسی و عربی نیز غیرضروری و کم‌ارزش تلقی می‌شوند. در ذهن اکثر افراد، تحصیل در مدارس دینی با فقر و تنگدستی پیوند خورده است. نصاب مدارس در بسیاری نقاط ویران و ناقص شده و آنچه باقی مانده نیز به تدریج از بین رفته است. اکنون حتی یافتن طلاب مشتاق و علاقه‌مند نیز دشوار است.

احیای این مدارس و بازگرداندن ارزش‌های علمی و فکری گذشته یکی از مهم‌ترین نیازهای امروز است تا بتوان سنت درخشان آموزش دینی و علمی در شبه‌قاره را دوباره زنده کرد و مسیر رشد و پیشرفت فکری و دینی نسل جدید را تضمین نمود.
دلیل بحران مدارس دینی و عدم تطابق با تحولات

یکی از دلایل اصلی وضعیت کنونی مدارس دینی، عدم تطابق با نیازهای عصر و تحولات علمی است. بسیاری از طلاب مدارس، تغییرات زمان را درک کرده و به دنبال تحصیل در دانشگاه‌ها و کالج‌ها بودند تا علوم نوین را بیاموزند. اما مشکلات متعددی بر سر راه آنان قرار داشت:

عدم امکان بیان اندیشه به زبان خود در محیط‌های دانشگاهی،عدم درک و همراهی مدیران مدارس با این تغییرات، در بسیاری موارد، اگر یک دانش‌آموز وارد دانشگاه می‌شد و این موضوع توسط مدیران مدرسه فهمیده می‌شد، یا از مدرسه اخراج می‌شد و یا مجازات‌هایی بر او اعمال می‌گردید که سایر طلاب نیز حتی فکر پیگیری مسیر مشابه را به خود راه نمی‌دادند.

وضعیت کنونی مدارس

امروز اما شرایط کاملاً برعکس شده است: بسیاری از مدارس طالب علم کافی ندارند و اگر دانش‌آموزی هم در مدرسه حاضر باشد، مدیران آن را نعمت می‌دانند و از تمرکز بر کیفیت درس و آموزش می‌ترسند، زیرا ممکن است دانش‌آموز به دنبال مسیر علمی و حرفه‌ای برود و مدرسه را ترک کند. بنابراین، تنها راه تضمین حضور و رشد طلاب در مدارس، بازنگری در برنامه آموزشی و نظام تحصیلی است. لازم است: نصاب مدارس به روز شود، آموزش زبان‌هایی که مهارت‌آموزی و اشتغال را فراهم می‌کنند، گنجانده شود، تحصیلات متوسطه، پیش‌دانشگاهی و دوره‌های دانشگاهی مرتبط ادامه یابد

درس گرفتن از تجربه دیگران

تا زمانی که به تجربه دیگر ملل و مذاهب نگاه نکنیم، نمی‌توانیم علت بحران را درک کنیم. مدارس اهل سنت و سایر جوامع مانند سیک‌ها و جین‌ها مثال‌های روشنی ارائه داده‌اند: مدارس اهل سنت تغییرات اساسی در نظام آموزشی خود ایجاد کرده‌اند، دانش‌آموزان این مدارس همراه با آموزش دینی، تحصیلات دانشگاهی و مهارت‌های حرفه‌ای را نیز دنبال می‌کنند، بسیاری از فارغ‌التحصیلان اهل سنت در دانشگاه‌ها استاد، مهندس و پزشک شده‌اند و در همه حوزه‌های زندگی فعال هستند.

عقب‌ماندگی مدارس شیعی

در مقابل، مدارس شیعی هنوز در بسیاری موارد به فعالیت‌های مذهبی محدود شده‌اند و فرصت‌های تحصیلی، علمی و حرفه‌ای برای طلاب فراهم نشده است. بسیاری از تلاش‌ها به امور مذهبی مانند عزاداری و اختلافات داخلی محدود شده و مدارس در سایر زمینه‌ها نقشی در زندگی علمی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ندارند.

ضرورت بازنگری و احیای نظام آموزشی

برای احیای مدارس و بازگرداندن جایگاه علمی و اجتماعی آنان، باید:

۱. نصاب‌های آموزشی مطابق با نیازهای عصر اصلاح شود.
۲. زبان و مهارت‌هایی که زمینه اشتغال فراهم می‌کنند، تدریس شود.
۳. ارتباط مدارس با تحصیلات متوسطه و دانشگاهی حفظ شود.
۴. مدیران و مسئولان مدارس با تغییرات فرهنگی و علمی همگام شوند.

بدون این تغییرات، مدارس شیعی نمی‌توانند نقش خود در تربیت عالمان جامع‌الشرایط و پیشرو در جامعه را ایفا کنند و نسل‌های جدید از این میراث علمی و دینی بهره‌مند نخواهند شد.
حسینیه‌ها و ظرفیت‌های بالقوه

حسینیه‌ها در سراسر شهرها، محله‌ها و حتی روستاهای شبه‌قاره وجود دارند و از گذشته تا امروز جزو اماکن مقدس جامعه شیعی به شمار می‌روند. در دوران گذشته، پادشاهان و ثروتمندان با شکوه و عظمت خاصی این حسینیه‌ها را بنا کردند، از جمله حسینیه آصفی در لکهنو و حسینیه مرشدآباد در مرز بنگال. این اماکن تاریخی عمدتاً در ایام عزاداری و مناسبت‌های عاشورا و فاطمیه مورد استفاده قرار می‌گرفتند و خارج از این ایام، نقشی مؤثر در زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه شیعی نداشتند.

در مقایسه، برخی جوامع دیگر مانند سیک‌ها از اماکن مذهبی خود برای ایجاد مدارس و بیمارستان‌ها بهره می‌برند و از این طریق به خدمت جامعه و انسانیت می‌پردازند. در جامعه شیعی، چنین رویکردی کمتر مشاهده می‌شود که ریشه آن را می‌توان در عدم توجه برخی علما به آموزش و سلامت به عنوان بخشی از دین دانست؛ موضوعی که به نوبه خود موجب شده جامعه نیز نسبت به بهره‌گیری از ظرفیت حسینیه‌ها در امور آموزشی و اجتماعی بی‌توجه باقی بماند.

فرصت‌های آموزشی و اقتصادی حسینیه‌ها

نیاز اساسی امروز، جلب توجه جامعه شیعی هند به ظرفیت‌های بالقوه حسینیه‌ها است. تجربه نشان داده است که با اراده قوی علما و بهره‌گیری از حمایت‌های مردمی، می‌توان اقدامات گسترده و مؤثری در زمینه‌های آموزشی و اقتصادی انجام داد. به عنوان نمونه، ایام فاطمیه در گذشته تنها یک روز عزاداری بود، اما با ابتکار آیات کرام و تلاش جامعه، اکنون برنامه‌های آموزشی، فرهنگی و ترویجی در طول یک ماه برگزار می‌شود و هزینه‌های آن توسط مؤمنان تأمین می‌گردد.

این تجربه روشن می‌کند که استفاده از حسینیه‌ها برای پیشبرد آموزش و خدمات اجتماعی بدون وابستگی به بودجه دولتی امکان‌پذیر است. اگر چنین نگرشی در جامعه گسترش یابد، می‌توان از این اماکن مقدس نه تنها برای تربیت معنوی و دینی، بلکه برای توسعه علمی، آموزشی و اقتصادی جامعه بهره‌برداری کرد.

امید است که پروردگار عالمیان، همه ما را در مسیر کسب و نشر علم و دانش توفیق دهد و توان بهره‌گیری از ظرفیت‌های بالقوه جامعه و اماکن مقدس را نصیب‌مان فرماید. آمین، و الحمدلله رب العالمین.

محقق هندی: حوزه‌های علمیه شبه‌قاره هند، از درخشش علمی تا ضرورت احیای میراث شیعی

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • سلمان رضوی IN ۰۵:۱۱ - ۱۴۰۴/۰۷/۲۰
    خدا قوت ماشاءاللہ