خبرگزاری حوزه در گفتوگویی با حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم انجم شعاع استاد حوزه علمیه قم به بررسی مفهوم «اتحاد مقدس» از منظر قرآن و سنت پرداخت.
وی با استناد به آیه ۱۰۳ سوره آل عمران («وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»)، اتحاد مقدس را نهتنها یک توصیه، بلکه دستوری قرآنی خواند و تأکید کرد که پس از آشکار شدن حقیقت، اختلاف و تفرقه در امت اسلامی هیچ توجیهی ندارد.
این استاد حوزه با اشاره به روایاتی از پیامبر اکرم (ص)، از جمله تشبیه جامعه مؤمنان به یک بدن واحد یا بنا، بر ضرورت همبستگی و همافزایی میان گروهها و جریانهای اسلامی تأکید کرد و با ارجاع به حوادث تاریخی مانند فتنههای پس از رحلت پیامبر (ص) و حادثه عاشورا، نشان داد که تفرقه همواره زمینهساز تضعیف مسلمانان و پیروزی دشمنان بوده است.
وی سه سطح راهکار قرآنی برای تقویت اتحاد مقدس برشمردند: ۱) محوریت توحید در سطح اعتقادی، ۲) پرهیز از نزاع و اختلاف در سطح اخلاقی، ۳) شناخت متقابل و همافزایی تمدنی در سطح اجتماعی. برای آشنایی هرچه بیشتر با مباحث مطروحه، شما را به خواندن مشروح این گفت و گو دعوت می کنیم:
سؤال: مقصود از این گفتگو، تداوم مباحث مرتبط با موضوع «اتحاد مقدس» است که حضرت آقا در سال جاری دو بار مطرح فرمودند و دارای الزامات و بایستههایی است. تمایل داریم این مسئله را از منظر آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهمالسلام) بررسی نماییم تا اهمیت آن را بیشتر روشن سازیم. این پرسش مطرح است که چگونه میتوانیم با بهرهگیری از ابزارهای هنرمندانه و رسانهای، این مفهوم را از دیدگاه دینی بهگونهای مؤثر در میان مردم جا بیندازیم، بهطوری که اتحاد مقدس بهعنوان یک ضرورت پایدار و مستمر برای جامعه اسلامی در برابر دشمنان درک شود؟
در خصوص «اتحاد مقدس» میتوان گفت که این واژهای است که مقام معظم رهبری در سخن پایانی ماه صفر مبارک مورد تأکید قرار دادند و در واقع یکی از آموزههای بنیادین قرآن کریم محسوب میشود. هنگامی که به آیات قرآن مراجعه میکنیم، مشاهده میشود که قرآن کریم هشداری جدی به امت اسلامی درباره وحدت صادر فرموده است. در سوره مبارک آل عمران، آیه صد و سه میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ یعنی همگی به حبلالله تمسک نمایید و پراکنده نشوید.
هنگامی که به تفسیر این آیه میپردازیم، دو نوع «اعتصام» را مشاهده میکنیم: اعتصام فردی و اعتصام اجتماعی. عبارت «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا» بهوضوح اعتصام اجتماعی را مدنظر قرار داده است. گاهی اوقات ما به حبلالله تمسک میکنیم، اما بهصورت فردی؛ مثلاً نماز را بهطور انفرادی ادا مینماییم. اما هنگامی که اعتصام از منظر اجتماعی مد نظر باشد، نماز را بهصورت جماعت برپا میداریم. از اینرو، در این آیه میفرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا». در روایات نیز آمده است: «ید الله مع الجماعة». سپس افزوده میشود: «وَلَا تَفَرَّقُوا»؛ یعنی در ارزشهای دینی به فرقهبندی و پراکندگی روی نیاورید.
* اختلاف بعد از روشن شدن حقیقت معنا ندارد
نکته قابل تأمل این است که گاهی میگوییم: «اکنون مشاهده میشود که در مسائل دینی اختلاف و تفرقه رخ داده است.» در پاسخ باید گفت: اختلاف در مراحل پیش از دستیابی به علم و یقین، اشکالی ندارد؛ اما پس از آنکه حقیقت آشکار گردید، دیگر اختلاف معنا نخواهد داشت. در این راستا، آیه صد و پنج سوره مبارک آل عمران میفرماید: «وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَیِّنَاتُ»؛ یعنی همانند کسانی نباشید که پس از آنکه برهانها و آیات روشن برایشان آمد، پراکنده و مخالف یکدیگر شدند. در ادامه نیز میفرماید: «وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ یعنی برای کسانی که پس از آشکار شدن حقیقت، به اختلاف و تفرقه روی آورند، عذابی عظیم در انتظار است.
بنابراین، قرآن کریم «اتحاد مقدس» را بهعنوان یک آموزه الهی برای امت اسلامی تجویز مینماید. از اینرو، در طول سالهای پس از انقلاب اسلامی، هرچند دشمنان بهدنبال ایجاد تفرقه بودند، مقام معظم رهبری با تدبیر خود، پروژه «فرقهبندی» را شکست دادند. در واقع، میتوان گفت که «اتحاد مقدس» نهتنها یک توصیه، بلکه یک دستور قرآنی است.
اگر به سنت نبوی مراجعه کنیم، در روایتی از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آمده است که جامعه مؤمنان را همانند یک بدن واحد تشبیه فرمودهاند؛ همانگونه که در بدن، اگر یکی از اعضا دچار درد یا مشکلی شود، سایر اعضا نیز درگیر خواهند شد. جامعه اسلامی نیز چنین است؛ برای بقا و تداوم، همه افراد و گروهها باید در نیازهای یکدیگر شریک باشند و در برابر مشکلات، یکپارچه عمل نمایند.
در روایتی دیگر، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مؤمنان را بهمانند یک بنا تشبیه فرمودهاند که استحکام آن منوط به هماهنگی و همبستگی اجزای آن است. همانگونه که در یک بنا، آجرها باید یکی پس از دیگری و بهصورت منسجم کنار هم قرار گیرند، مؤمنان نیز باید در کنار یکدیگر بایستند تا از فروپاشی و تفرقه جلوگیری شود. بنابراین، جریانها و گروههای مختلف اسلامی باید در کنار هم قرار گیرند تا وحدت حفظ شود.
* تاریخ، گواهی بر میزان مخرب بودن تفرقه است
در اینجا، اهمیت موضوع را از دیدگاه آموزههای دینی، قرآن، سنت و تاریخ بیان نمودیم. هرگاه به تاریخ نگاه کنیم، خواهیم دید که تفرقه چقدر مخرب بوده است. پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، با کنار گذاشتن امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، اختلافات عمیقی پدید آمد که باعث تضعیف مسلمانان و تقویت دشمنان گردید. یا در حادثه عاشورا، اگر کسانی که نامههایی به امام حسین (علیهالسلام) نوشته بودند، در عمل متحد میشدند، هرگز چنین فاجعهای رقم نمیخورد.
در دنیای امروز نیز، هنگامی که به مسئله غزه و فلسطین میپردازیم، اگر تمام کشورهای اسلامی در دفاع از مردم مظلوم غزه متحد میشدند، شاید دیگر رژیم اشغالگر اسرائیل هیچ شانسی برای بقا نداشت.
از اینرو، از دیدگاه قرآنی، تاریخی و سنتی، اهمیت «اتحاد مقدس» روشن است. اکنون پرسش این است که آیا این آموزههای دینی راهکارهایی برای تقویت و تثبیت این اتحاد ارائه میدهند؟ پاسخ مثبت است. هنگامی که به آیات قرآن مراجعه میکنیم، در آیهای میفرماید: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»؛ یعنی امت شما یک امت واحد است و من پروردگار شما هستم، پس مرا عبادت کنید. این آیه نشان میدهد که برای حفظ و تثبیت اتحاد مقدس، محور باید «توحید» باشد. در غیر اینصورت، عبادت و اطاعت ضعیف خواهد شد و با ضعف اطاعت، هویت جمعی و اتحاد نیز از بین خواهد رفت. این، راهکاری است که قرآن در سطح اعتقادی ارائه میدهد.
* راهکارهای اخلاقی قرآنی در عرصه وحدت
در سطح اخلاقی نیز قرآن راهکارهایی دارد. در آیه چهل و شش سوره انفال میفرماید: «وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ»؛ یعنی با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید که سست و بد دل می شوید و قدرت و شوکتتان از میان می رود. نزاع، عزت انسانها را از بین میبرد و روابط همافزایی و وحدت را تضعیف مینماید. این، یک توصیه اخلاقی برای حفظ اتحاد مقدس است.
در سطح اجتماعی نیز قرآن راهنمایی میکند. در آیهای میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَی وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا»؛ یعنی ما شما را به قومها و قبیلههای گوناگون تقسیم کردیم تا یکدیگر را بشناسید. هدف از این شناخت، ایجاد همافزایی و وحدت تمدنی است. بنابراین، در سطح اجتماعی نیز قرآن راهکاری برای تقویت اتحاد مقدس ارائه میدهد.
سؤال: مقام معظم رهبری در سالهای گذشته بر مقوله «جهاد کبیر» تأکید فرمودهاند، بهویژه در زمینه دشمنشناسی و خنثیسازی توطئهها و اهداف دشمن. در این راستا با استناد به آیات قرآن، سیره و کلام اهل بیت (علیهمالسلام)، چه وظیفهای بر عهده نخبگان حوزوی و اساتیدی است که مانند حضرتعالی در مباحث قرآنی و روایی ورود پیدا کردهاند؟ همچنین، در ارتباط با نسل جدید، چه شیوهها و راهکارهایی باید بهکار گرفت تا گفتار ما اقناعکننده و مؤثر باشد؟
همیشه نخبگان و اساتید حوزه در مقولههای فرهنگی و در مسیر انقلاب، پیشگام بودهاند. این پیشگامی باید حفظ شود و وضعیتی منفعلانه پذیرفته نگردد. در بحث اتحاد مقدس، نخستین وظیفه نخبگان و اساتید، تبیین مؤلفههای این اتحاد است. یکی از این مؤلفهها، پذیرش «دین کامل» توسط مردم است؛ یعنی دین باید بهطور کامل پذیرفته شود، نه اینکه گفته شود: «ما مسلمان هستیم، نماز میخوانیم و امام حسین (علیهالسلام) را میپذیریم، اما حجاب را نمیپذیریم.» این وظیفه از حیث «جهاد تبیین» بر عهده نخبگان و اساتید است که دارای علم هدایتگری هستند. بنابراین، باید مؤلفههای اتحاد -چه اعتقادی و چه اخلاقی- را برای جامعه بیان نمایند.
* خواص همواره نقش راهبری جامعه را دارند
نکته دیگر این است که نخبگان و اساتید در جایگاه «خواص» قرار دارند. تاریخ نشان میدهد که خواص همواره راهبری جامعه را بر عهده داشتهاند. مردم در بحرانها، به سوی خواص، نخبگان و اساتید نگاه میکنند تا راهنمایی شوند. از اینرو، نقش هدایتگری این عده بسیار مهم است. در تاریخ، نخبگان و خواص تأثیر بسزایی در جهتگیری جامعه اسلامی داشتهاند. برای مثال، شریح قاضی که از خواص بود، در نهایت به امضای حکم قتل اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) دست یافت. یا در زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، کسانی که جنگ جمل و صفین را راهاندازی کردند، افراد عادی نبودند، بلکه از خواص بودند.
در جنگ صفین، هنگامی که از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرسیدند: «چگونه به این نقطه رسیدید که حکمیت را پذیرفتید؟»، فرمودند که سه دسته بودند که همافزایی و اتحاد لشکر من را بههم زدند: یکی، منافقانی چون معاویه و عمرو عاص؛ دو، خواصی مقدسمآب مانند ابو موسی اشعری؛ و سه، خواصی کجاندیش مانند اشعث بن قیس. حضرت در نهجالبلاغه فرمودند که اگر بخواهید از این سه دسته دوری کنید، باید چند ویژگی را در خود تقویت نمایید، از جمله جهاد، ایثارگری و تلاوت قرآن.
* هنوز بسیاری از اساتید حوزه ارتباطی با رسانه ندارند
در بحث دشمنشناسی نیز، نخبگان و اساتید حوزه باید مباحث مربوط به دشمن، بهویژه یهود و رژیم صهیونیستی، را بهطور کامل تبیین کنند. قرآن میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ». این تبیین بر عهده نخبگان و اساتید است. با اینحال، متاسفانه هنوز بسیاری از اساتید در حوزه رسانه ورود پیدا نکردهاند؛ علم وجود دارد، اما تعامل با رسانه برقرار نشده است. هنگامی که این تعامل شکل گیرد، میتوانند بیان کنند که یهود چه کسانی بودهاند: از زمان حضرت موسی (علیهالسلام)، با وجود معجزات فراوان، ضربات سختی وارد کردند؛ در یک روز، هفتاد پیامبر را کشتند؛ در زمان حضرت عیسی (علیهالسلام) و پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نیز اقدامات خصمانهای انجام دادند؛ جنگ خیبر و بنی قریظه را راهاندازی کردند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) آنان را از حجاز اخراج فرمود. حتی در حادثه عاشورا نیز نقش داشتند. هدف آنان از بین بردن روح اسلام است. آنان میخواهند فردی آگاه و نخبه باشد، اما وارد عرصه سیاست نشود؛ یعنی سکوت را بپذیرد. این همان «سکولاریسم پنهان» است.
سؤال: با توجه به شرایط کنونی و طرح صلح معروف به «طرح ترامپ» که در واقع صلحی القایی از سوی نتانیاهوست و همچنین وضعیت غزه، به نظر حضرتعالی چقدر ضروری است که فرهنگ جهاد و مقاومت همچنان در میان امت اسلامی — بهویژه در جامعه ما که تحت شدیدترین و پیچیدهترین انواع تهاجمات فکری، عقیدتی و فرهنگی قرار دارد — از طریق آیات و روایات گسترش یابد؟ دوباره تأکید میکنم بر اهمیت بعد نخبگانی و رسانهای.
اگر بخواهیم صلح غزه را امری مثبت بدانیم، باید توجه داشت که این صلح، پایان مقاومت نیست، بلکه میدان نبرد تغییر کرده است. گاهی رژیم صهیونیستی با موشک میجنگد، گاهی با رسانه و گاهی با نفوذ فرهنگی. هدف آن، سلطهگری است.
از دیدگاه قرآن، هرگونه سلطهپذیری غیرالهی، انحراف از مسیر عبودیت است. پذیرش سلطه نظامهای طاغوتی، در واقع ورود به دام ولایت طاغوت محسوب میشود. بنابراین، توصیه میشود که صلح را پایان مقاومت ندانیم، بلکه تغییر میدان را در نظر بگیریم.
سؤال: جامعه اسلامی نیازمند آموزههایی است که همواره حتی از طریق تکرار و تأکید مطرح شوند، اما بهگونهای جذاب برای نسل جدید. همانگونه که اشاره شد، یکی از چالشهای ما در ارتباط با نسل جوان، مسئله اقناع است. اگرچه پیش از جنگ دوازدهروزه، بسیاری از سخنان ما پذیرفته نمیشد، اما امروز مردم خودشان دیدهاند که اسرائیل نه با جمهوری اسلامی، بلکه با مردم ایران مشکل دارد و فجایع را در میدان مشاهده کردهاند. نظر شما درباره راهکارهایی که بتواند در شرایط کنونی با توجه به صلح غزه و نیاز به جهاد و تقویت فرهنگ مقاومت از طریق رسانه و با استناد به آیات قرآن، این فرهنگ را زنده نگه دارد، چیست؟
برای نسل جدید، نیازمند نخبگان و اساتیدی هستیم که دارای روحیه انقلابی باشند؛ روحیهای که شامل سه بعد باشد: زمانشناسی، اسلامشناسی و مخاطبشناسی. هر استاد یا نخبهای که این سه بعد را داشته باشد، بهراحتی میتواند با نسل جدید ارتباط مؤثر برقرار کند. متاسفانه برخی هنوز در چارچوب اصطلاحات سنتی حوزوی با مخاطب سخن میگویند و ارتباط واقعی برقرار نمیشود. تا حدی، حوزه علمیه نتوانسته است با نیازهای روز نسل جوان همگام شود. البته اخیراً حرکتهایی در فضای مجازی و رسانهای آغاز شده، اما هنوز ناکافی است.
سؤال: درباره «اعتصام اجتماعی» که اشاره فرمودید، میخواستم بپرسم که در آینده، با توجه به اینکه دشمن همواره در تلاش برای تضعیف ما است و راهبردهایش را تغییر میدهد، چگونه میتوانیم این اعتصام اجتماعی را تقویت کنیم؟
یکی از راهکارهای اصلی این است که خود کسانی که در «جهاد تبیین» فعالیت میکنند، الگوی رفتاری این اصول باشند. کسی که میگوید «وحدت داشته باشید»، خود باید نمونه زنده این وحدت و اتحاد باشد. قرآن میفرماید: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ»؛ یعنی چرا چیزی را میگویید که انجام نمیدهید؟ بنابراین، باید چنان عمل کنیم که نسل جدید احساس کند اینها شعار نیست، بلکه واقعیتی زنده است. امروز بسیاری از مفاهیم بهصورت شعارگونه درآمدهاند. اگر کسی که درباره مؤلفههای اتحاد مقدس، مقاومت و وحدت سخن میگوید، خود ملتزم به آن باشد، تأثیرگذاری گفتارش چندین برابر خواهد شد.
انتهای پیام










نظر شما