یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۷:۰۰
گزارش تحلیلی خبرگزاری حوزه با محوریت مستند "کدهای سیاه"؛

مستند"کدهای سیاه" اشاره‌ای نمادین به شبکه‌ی پیچیده‌ی رمزها، اسناد و روایت‌هایی دارد که طی دهه‌ها در پسِ چهره‌ دیپلماسی آمریکا پنهان مانده بود و مخاطب عام شاید کمتر به این مقوله توجه می‌کرد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، سال گذشته در همین ایام بود که برای نخستین بار مستند "کدهای سیاه" به تهیه کنندگی امید نعیمی، مسعود ملکی مشهور و نیز کارگردانی مجید رستگار از شبکه اول سیما پخش شد؛ مستندی که به ارایه روایتی جذاب از فعالیت‌های رسانه‌ای و فرهنگی آمریکا از نخستین روز تسخیر لانه جاسوسی در تاریخ سیزهم آبان ماه سال ۵۸ می پردازد.

در این مستند به پرسش‌هایی از قبیل این‌که رسانه‌ها چگونه به کمک کارتر آمدند؟ آیا مردم آمریکا فهمیدند دانشجویان پیرو خط امام از چه چیزی عصبانی بودند و چرا اقدام به تسخیر لانه جاسوسی کردند؟ آمریکا چگونه از جاسوسان خود قهرمانان ملی ساخت؟ و ...

زاویه دید جدید در تبیین تسخیر لانه جاسوسی

سازندگان این مستند با پژوهشی چندین ساله در منابع آمریکایی، زاویه دید نوینی فراروی مخاطب نسبت به بحث تسخیر لانه جاسوسی می‌گشاید و از این حیث در جنگ روایت‌ها حائز اهمیت است.

نکته مهم دیگر در خصوص این اثر آن که باید توجه داشت در دنیای کنونی، حافظه جمعی دیگر صرفاً در ذهن‌ها محصور نیست، بلکه هنری است که از دل این حافظه تصویری، حقیقت تاریخی را دوباره زنده می سازد و لذا متوجه می‌شویم که در مستند آرشیوی، مخاطب نه لزوماً شنونده تحلیل فیلم‌ساز، بلکه شاهدی است بر مدارک واقعی که او به خصوص از منظر اسناد تاریخی ارایه می دهد و همین نیز اثری همچون"کدهای سیاه" را جذاب و حائز اهمیتی خاص می‌کند.

تأکید بر روایت با استفاده از آرشیوهای جذاب

از سوی دیگر و به زعم مستندسازان، آرشیو همیشه خنثی نیست؛ بلکه محل جدال روایت‌ها به شمار می‌رود، کما این که مستندساز آرشیوی می‌تواند با کنار هم گذاشتن تصاویر و اسنادی که زمانی شاید در اختیار افراد عادی نبوده، معانی تازه‌ای تولید نموده و روایت‌های پنهان‌شده را آشکار سازد.

بر این اساس باید گفت مستند ۶۷ دقیقه ای "کدهای سیاه" ضمن بازیابی اسناد و تصاویر تا حدودی فراموش‌شده، به نوعی به بازسازی حافظه‌ ملی اهتمام می ورزد.

کارگردان در این مستند با بهره‌گیری از تصاویر آرشیوی، اسناد واقعی و روایت‌های رسانه‌ای غرب، به بازخوانی یکی از مهم‌ترین وقایع پس از انقلاب اسلامی، یعنی تسخیر سفارت آمریکا در۱۳ آبان ۱۳۵۸ می‌پردازد.

"کدهای سیاه" به چه معناست!؟

از این نکته نیز نباید غافل شد که عنوان "کدهای سیاه" اشاره‌ای نمادین به همان شبکه‌ی پیچیده‌ی رمزها، اسناد و روایت‌هایی دارد که طی دهه‌ها در پسِ چهره‌ دیپلماسی آمریکا پنهان مانده بودند و مخاطب عام شاید کمتر به این مقوله توجه می‌کرد.

مستند یادشده همچنین ضمن بررسی ابعاد سیاسی و رسانه‌ای ماجرا، نشان می دهد که چگونه نظام سلطه به واسطه مهندسی روایت و کنترل رسانه، درک افکار عمومی از واقعیت را شکل می‌دهد. به همین خاطر می‌توان این مستند را اثری توصیف کرد که میان تاریخ و رسانه و میان سند و تفسیر، پلی تازه می‌زند.

استفاده درست و بجا از ظرفیت آرشیوهای بین‌المللی

از دیگر نقاط قوت این مستند می توان به بهره گیری درست و بجا از ظرفیت آرشیوهای بین‌المللی اشاره کرد؛ آرشیوهایی که کمتر در دسترس مخاطب ایرانی بوده است، ضمن آن که به هر حال "کدهای سیاه" از زاویه جدیدی به موضوع تسخیر لانه جاسوسی می پردازد که خود این مساله نیز برای بیننده می تواند عامل مهمی برای ایجاد جذابیت باشد.

ناظر به گفته برخی کارشناسان که معتقدند کنترل روایت یعنی کنترل معنا بایدگفت که اساساً در هر واقعه‌ی تاریخی، به ‌خصوص آن‌هایی که بار سیاسی و بین‌المللی دارند همچون تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، همزمان دو میدان شکل می‌گیرد؛ نخست میدانِ رخداد واقعی یعنی آنچه در جهان عینی اتفاق می‌افتد و و دوم هم میدانِ روایت یعنی آنچه در رسانه‌ها و ذهن مردم بازنمایی می‌شود.

بر این اساس باید گفت آن کسی که روایت را در اختیار دارد، واقعیت را شکل می‌دهد و به همین خاطر مستند"کدهای سیاه" به اهمیت روایت و کنترل روایت در فضای تاریخی و رسانه‌ای تأکید دارد؛ این موضوع در فضای امروز رسانه‌ها بسیار مهم و کلیدی است و به همین خاطر این مستند نیز با ورود به این بحث، واجد کارکردی اجتماعی و فرهنگی می کوشد

کدهایی که حقیقت را در تاریکی پنهان می‌کنند

کارگردان در این مستند همچنین نشان می‌دهد که پس از تسخیر لانه جاسوسی، دولت آمریکا و رسانه‌هایش چگونه با مدیریت خبر، گزینش تصاویر، و تنظیم لحن واژگان، روایت خاصی از واقعه ارایه کردند. در این روایت، دانشجویان ایرانی "تروریست" معرفی شدند. سفارت آمریکا هم نه "مرکز جاسوسی" بلکه به عنوان" قلمرو دیپلماتیک نقض‌شده" توصیف شد و بر همین اساس همه ماجرا در قالب یک درام عاطفی ناظر به گروگانگیری در ظرف زمانی ۴۴۴ روز برای افکار عمومی جهان غرب روایت می‌شود.

با توجه به توضیحات گفته شده مشخص می شود در حالی‌که اسناد واقعی همچون اسناد منتشرشده از سفارت حاکی از آن است که فعالیت‌های جاسوسی درون سفارت بسیار گسترده بوده، غربی ها و آمریکایی عملاً به دروغ گویی اهتمام داشته اند. در واقع این تضاد میان رخداد واقعی و روایت رسانه‌ای، همان چیزی است که فیلم با عنوان نمادین "کدهای سیاه" به آن اشاره دارد؛ یعنی کدهایی که حقیقت را در تاریکی پنهان می‌کنند.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha