به گزارش خبرگزاری حوزه، در یورش سوم و هجمه اصلی که منجر به شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شد عمر بن خطاب به همراه بسیاری از مهاجمین بر درب خانۀ حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) تجمع کردند.علامه مجلسی مینویسد: «عمر با جمع کثیری از افراد خود، به منزل امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آمد و از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) درخواست کرد که از خانه خارج شود، که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از خروج ابا کرد و عمر در این هنگام آتش و هیزم طلب کرد.»( بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴)
در این هجوم نه از دفاع متحصنین خبری بود و نه از اعتراض مردم مدینه!
شهرستانی مینویسد: «در آن روز غیر از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و فاطمه (سلاماللهعلیها) و حسنین (علیهماالسلام) کسی در خانه نبود.[الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص۷۱] در این هنگام عمر فریاد زد: "به خدا قسم آتش را بر شما مسلط میکنم." پس در این هنگام حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بر آنها خارج شد و پشت در ایستاد و خطاب به عمر فرمود: "در تمام عمر خود هیچ قومی را نمیشناسم که بیوفاتر و بیعاطفهتر از شماها باشند، جنازۀ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را نزد ما گذاشته و سرگرم کار خود و به دست آوردن خلافت شدید، نه مشورتی با ما نمودید و نه کمترین حقّی برای ما قائل شدید، گویا شما هیچ اطّلاعی از فرمایش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر خم نداشتید؟ به خدا سوگند در همان روز آنچنان امر ولایت را محکم ساخت که جای هر طمع و امیدی برای شما باقی نگذاشت، ولی شما آن را رعایت نکرده و هر رابطهای را با پیامبرتان قطع نمودید. البته خداوند متعال میان ما و شما حکم خواهد فرمود.(بحار الانوار مجلسی، ج۲۸، ص۲۰۴)
عمر بن خطاب تهدید خود را عملی کرد و درِ خانۀ فاطمه (سلاماللهعلیها) را آتش زد و وارد خانه شد و وقتی با مقاومت فاطمه (سلاماللهعلیها) روبهرو گردید با غلاف شمشیر به پهلوی او زد. همچنین در کتاب اثبات الوصیه ص ۱۴۶ منسوب به علی بن حسین مسعودی مورخ قرن چهارم هجری قمری آمده است: «به خانه هجوم بردند و درِ آن را آتش زدند و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را به زور بیرون بردند و سرور زنان را پشت در فشار دادند، بهطوری که محسن سِقط شد.»
در کتاب الاختصاص، براساس روایتی از امام صادق(ع)، سقط محسن، در ماجرای اعتراض فاطمه به غصب فدک ذکر شده است؛ اما برخی منابع تاریخی، سقطشدن محسن را مربوط به ماجرای حمله به خانه فاطمه زهرا دانستهاند. محمد بن عبدالکریم شهرستانی (درگذشته ۵۴۸ق) در کتاب الملل و النحل به نقل از ابراهیم بن سیار معروف به نَظّام معتزلی (درگذشته ۲۲۱ق) از بزرگان معتزله، نقل میکند که ضربه عمر بن خطاب به پهلوی فاطمه(س) موجب سقط محسن شد.ابنابیالحدید معتزلی (درگذشته ۶۵۶ق) شارح نهجالبلاغه، نیز در مناظره با استادش ابوجعفر نقیب به سقط محسن در جریان بیعت گرفتن از علی(ع) اشاره میکند.
محسن بن علی در روایات
امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند:
هنگامی که روز قیامت شود، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خوانده می شود، پس حضرت در حالی که ردای قرمز پوشیده است، طرف راست عرش می ایستد. آنگاه ابراهیم (علیه السلام) خوانده می شود و در حالی که ردای سفید پوشیده، در طرف چپ عرش می ایستد. آنگاه فاطمه (صلوات الله علیها) همراه با زنان و مردان ذریه اش و شیعیان خوانده می شود، پس بدون حساب داخل بهشت می شوند؛ آن گاه منادی از بطون عرش از جانب پروردگار با عظمت و آن جایگاه رفیع ندا می دهد: ای محمد! بهترین پدر، پدر تو باشد، و او ابراهیم است. و بهترین برادر، برادر توست، و اوست علی بن ابی طالب(علیه السلام)؛ و بهترین فرزندان، دو فرزند تو هستند، و آن دو حسن و حسین (صلوات الله علیهما) اند؛ و بهترین جنین، جنین توست و او محسن (علیه السلام) است.بحارالانوار ج۷ ص۳۲۸
مرحوم فیض کاشانی نقل می کند:
عمر بن خطاب (خلیفه دوم) به قنفذ بن عمران دستور داد تا با تازیانه ای که در دستش بود، فاطمه(سلام الله علیها) را بزند، قنفذ هم آنقدر با تازیانه به پشت و پهلوی مبارک حضرت زد تا این که توانست فاطمه را از علی (صلوات الله علیهما) جدا کند. جای ضربات تازیانه بر بدن مبارک و شریف فاطمه باقی ماند، و آن ضربه ها در سقط شدن جنینی که فاطمه (سلام الله علیها)حامله بود، بیشترین تاثیر را داشت و پیغمبر نام او را محسن گذاشته بود.نوادر الاخبار ص۱۸۳
امیر المومنین (صلوات الله علیه) بعد از شهادت محسن(صلوات الله علیه) به فضه فرمود:او را در انتهای خانه دفن کن، او به جدش محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) پیوست.الهدایه الکبری ص ۴۱۷
نقل است که امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمود:
وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند ... محسن(صلوات الله علیه) را در حالی که آغشته به خونش است، خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمومنین(صلوات الله علیهما) که دو جده او هستند، می آورند ... و یک طرف مادرش فاطمه زهرا(صلوات الله علیها) می گرید و فریاد می زند:« این همان روزی است که شما وعده داده شدید» و جبرئیل فریاد بر می آورد و می گوید:«مظلوم است، پس یاری اش فرما» - یعنی محسن را- و محسن(صلوات الله علیه) می گوید: من مظلوم هستم، یاری ام فرما...
مفضل به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: مولای من! آیا سوالی بپرسم؟
فرمود: بپرس.عرض کرد: مولای من! چه می گویید درباره ی فرمایش حق تعالی: (و اذا المووده سئلت بای ذنب قتلت)؟فرمود: ای مفضل! عامه می گویند که آن درباره هر جنینی از اولاد مردم است که مظلومانه کشته می شود. مفضل گفت: آری مولای من اکثرشان چنین می گویند.فرمود: وای بر آنها! از کجا می گویند که آیه برای آنهاست؟ این آیه در قرآن فقط مخصوص ماست و آن محسن(علیه السلام) است؛ چرا که او از ماست و خداوند می فرماید: (بگو من از شما برای رسالتم چیزی نمی خواهم،جز دوستی با خویشان نزدیکم) و همانا که آن «مووده» از اسامی مودّت است، پس از کجا می گویند که برای هر جنینی از اولاد مردم است؟ و آیا مودت و نزدیک بودن به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای غیر ما هم هست؟ ای مفضل! به خداوند (عزوجل) قسم که منظور از جنین، محسن(علیه السلام) است؛ چرا که او از ماست و نه غیر، پس هرکه غیر این را بگوید، تکذیبش کنید. (بحارالانوار ج۵۳ ص۲۳)










نظر شما