به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام رفیعی در میزگرد علمی «روششناسی روانشناسی اسلامی» که با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران در سالن جلسات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم برگزار شد، به بررسی ریشهها و مبانی شکلگیری روانشناسی اسلامی پرداخت.
ریشههای اصطلاح «روانشناسی» و تحلیل لوگوس
وی درباره اصطلاح «روانشناسی» گفت: «کلمه Psyche یا پسیک در فلسفه ارسطویی به معنای نفس است و لوگوس به معنای گفتمان استدلالی. اصطلاح روانشناسی در قرن پانزدهم میلادی شکل گرفت و هدف اولیه آن ایجاد یک گفتمان استدلالی درباره نفس انسان بود.
کارشناس حوزوی توضیح داد: با گذر زمان، روانشناسی از سطح گفتمان استدلالی صرف به مطالعات ملموستر و مشاهدهپذیر مانند رفتار انسان، عملکرد ذهنی و فرآیندهای روانی منتقل شد. این تحول موجب شد که روانشناسی مدرن در برخی کشورها، تمرکز اصلی خود را روی رفتار انسان قرار دهد.
ضرورت رویکرد همسو با روانشناسی اسلامی
وی در ادامه اظهار داشت: با توجه به روند تحولات روانشناسی در جهان، اگر جریان دانش به این نتیجه برسد که روانشناسی رشتهای متفاوت است، ما نیز باید بهطور همسو پیش برویم؛ اما محور مطالعه ما در روانشناسی اسلامی همواره همان است که خداوند در کتاب تشریع و طبیعت کتاب تکوین به ما ارائه کرده است.
رویکرد به روانشناسی باید از منظر اسلامی متفاوت باشد
حجتالاسلام رفیعی با تأکید بر اهمیت نگاه اسلامی به روانشناسی، گفت: مطالعات روانشناسی نباید صرفاً از دیدگاه جریانهای غربی دنبال شود و لازم است با تحلیل تاریخی و متون اسلامی، جهتگیری جدیدی در این حوزه شکل گیرد.
نگاه متفاوت به روانشناسی
وی بیان کرد: اگر منتظر باشیم که جریانهای روانشناسی غربی چه نتایجی ارائه میدهند و بر اساس آنها قضاوت کنیم، ممکن است مسیر مطالعه ما دچار اشتباه شود. ما باید روانشناسی را از منظر اسلامی بررسی کنیم و تلاش کنیم مفاهیم را در چارچوب آموزههای دینی تحلیل کنیم. این نگاه به روانشناسی اسلامی، میتواند مسیر جدیدی برای پژوهش و فهم بهتر انسان فراهم کند و مانع از تقلید صرف و بدون تحلیل شود.
نگاه اسلامی به نفس و روانشناسی
حجتالاسلام رفیعی سپس به موضوع اصلی روانشناسی اسلامی پرداخت و گفت: در نگاه اسلامی، موضوع روانشناسی در واقع همان بررسی نفس است، اما از نوع متعالی و الهیاتی. وقتی به مفهوم «پسیک» در متون اسلامی نگاه میکنیم، درمییابیم که این مفهوم هم قرائت طبیعی دارد و هم الهیاتی و در طول تاریخ همواره مورد بحث بوده است.
مثلاً در آثار ابنسینا بحث درباره نفس به هر دو منظر طبیعی و الهیاتی مطرح شده و همین باعث شده تحلیلگران اختلاف نظر داشته باشند. برخی او را به دیدگاه طبیعی و برخی به دیدگاه الهیاتی تفسیر میکنند، اما مهم این است که نگاه اسلامی به روانشناسی، میتواند این دو جنبه را با هم تلفیق کند و دیدگاهی یکپارچه ارائه دهد.
این پژوهشگر حوزوی تأکید کرد: مطالعه روانشناسی نباید صرفاً تقلید از جریان غربی باشد، بلکه با توجه به آموزههای اسلامی و تحلیل تاریخی دقیق، میتوانیم به درک بهتری از نفس انسان و روانشناسی متعالی دست یابیم.
تمایز ماهیت و کارکرد نفس در روانشناسی و الهیات
حجتالاسلام رفیعی در ادامه توضیح داد: بررسی نفس انسان باید بر اساس ماهیت آن صورت گیرد و نه صرفاً کارکردهای فیزیکی یا روانشناختی. امروزه روانشناسان تصور میکنند چون نفس دارای کارکرد فیزیکی است، ماهیت آن نیز صرفاً فیزیکی است. این اشتباه تاریخی موجب شده که بسیاری از جوانب نفس انسانی نادیده گرفته شود.
وی افزود: اگر بخواهیم صرفاً بر اساس کارکرد فیزیکی نفس مطالعه کنیم، نیازی به ورود الهیات یا فلسفه نیست و روانشناسی معاصر میتواند این موضوع را پوشش دهد. اما وقتی ماهیت نفس به عنوان موجودی ظرفیتدار برای تعالی و رشد الهی بررسی میشود، نگاه الهیاتی و فلسفی اهمیت پیدا میکند.
روانشناسی اسلامی؛ مطالعه نفس متاله
حجتالاسلام رفیعی تصریح کرد: روانشناسی اسلامی هدفی فراتر از روانشناسی متعارف دارد و انسان را به عنوان موجودی متاله بررسی میکند. ما ابتدا نفس نباتی و حیوانی را مطالعه میکنیم و سپس به نفس انسانی میپردازیم، اما تمام این مطالعات به منظور فهم نفس متاله و ظرفیت الهی انسان انجام میشود.
وی تاکید کرد: این رویکرد تفاوت بنیادینی با روانشناسی رایج دارد که عمدتاً انسان فیزیولوژیک یا فرهنگی را مطالعه میکند. روانشناسی امروز روی انسان فیزیکی تمرکز دارد و روانشناسی فرهنگی گامی بالاتر میرود، اما هدف روانشناسی اسلامی رسیدن به انسان متاله است؛ انسانی که از فیزیک و فرهنگ عبور کرده و به مقام الهی خود نزدیک میشود.
ضرورت ایجاد تمایز در روانشناسی اسلامی
حجتالاسلام رفیعی با اشاره به ضرورت تعریف مرزها میان علوم، گفت: اگر روانشناسی اسلامی صرفاً همان انسان فیزیولوژیک را مطالعه کند، ضرورتی برای ایجاد این رشته نیست و روانشناسی متعارف کفایت میکند. روانشناسی اسلامی باید با یک تمایز روشن شکل بگیرد تا بتواند انگیزه و هدف خود را محقق سازد.
وی در پایان تاکید کرد: پایههای هستیشناسی، روششناسی و انسانشناسی باید به درستی تعریف شوند تا یافتهها و روشهای علمی این رشته نیز بر اساس همان اصول شکل گیرد.
انتهای پیام/










نظر شما