شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۵
مباحث مهدوی (۵۶) | راه‌های شناخت امام علیه‌السلام

حوزه/ بی‌گمان یکی از وظایف مهم بندگان در مقابل پروردگار، شناخت آن وجود مقدس است. این معرفت، زمانی به کمال ‌می‌رسد که پیامبران خدا _ به ویژه  پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم _ را به خوبی شناخته باشند. این مهم نیز حاصل ‌نگردد، مگر با شناخت اوصیای او به خصوص آخرین حجّت الهی.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مجموعه مباحث مهدویت با عنوان «به سوی جامعه آرمانی»، با هدف نشر آموزه‌ها و معارف مرتبط با امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، تقدیم شما فرهیختگان گرامی می‌شود.

هدف از آفرینش، بندگی خداوند متعال است ۱ و اساس و پایه بندگی، شناخت او است. ۲ عالی‌ترین تبلور این معرفت، شناخت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و اوصیای او است. بی‌گمان یکی از وظایف مهم بندگان در مقابل پروردگار، شناخت آن وجود مقدس است. این معرفت، زمانی به کمال ‌رسد که پیامبران خدا _ به ویژه پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم _ را به خوبی شناخته باشند. این مهم نیز حاصل ‌نگردد، مگر با شناخت اوصیای او به خصوص آخرین حجّت الهی.

شخصی از امام حسین علیه‌السلام پرسید:

«یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِی یَجِبُ عَلَیْهِمْ طَاعَتُهُ.» (علل‌الشرایع، ج ۱، ص ۹)

ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، معنای شناخت خدا چیست؟ (امام حسین علیه‌السلام در پاسخ) فرمود: «معرفت خدا عبارت است از اینکه اهل هر زمان، امامی را که اطاعتش بر آنان واجب است، بشناسند.»

بنابراین شناخت امام، از معرفت خداوند جدا نیست؛ بلکه یکی از ابعاد آن است. در دعایی صادر شده از ناحیه مقدسه آمده است:

«اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حجّتکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حجّتکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی.» (کافی، ج 1، ص 342)

خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمی‌شناسم. خدایا! رسول خود را به من بشناسان که اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّتِ تو را نمی‌شناسم. خدایا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خود گمراه می شوم.

عمده راه‌هایی که در شناخت امام می‌توان از آن استفاده کرد، سه راه است:

۱. نص

نص؛ یعنی، تعیین و تصریح پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم که مفادش خبردادن از نصب الهی و یا نصب امام به امر الهی است. در نوع اول، نصب بدون واسطه انجام شده و فعل الهی است و نص پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم مثل خبردادن از آن است. در نوع دوم، فعل الهی با واسطه پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که به امر خدا انجام می‌شود و استناد آن به او، مانند استناد افعال ملائکه به خداوند است.

۲. کرامت

ظهور کرامت به دست کسی که مدعی امامت باشد، دلیل بر صدق ادعای او است و به بیان برخی از بزرگان، دلیل بر نصّ و نصب او از جانب خداوند است. در این مسأله دو دیدگاه هست: یکی اینکه کرامت مستقلاً دلیل بر امامت است و دیگری اینکه دلیل اصلی، نصب و نص پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم یا امام سابق است و کرامت، دلیل بر نصب است. اگر نص مفقود باشد و کرامت باشد، کرامت، دلالت می‌کند که نص بر صاحب کرامت بوده و به دست ما نرسیده است.

۳. سیره عملی

اخلاق و رفتار، وضع زندگی، علم و دانش، یکی از راه‌های شناخت امام برای کسانی است که اهلیّت تشخیص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق، سلوک، گفتار و برخوردهای گوناگون، صاحب این مقام را بشناسند. (لطف‌الله صافی گلپایگانی، پیرامون معرفت امام علیه‌السلام، صص۷۷-۷۸)

امروزه با توجه به انبوه روایات معتبر، راه برای شناخت امام زمان علیه‌السلام باز است. هشتمین پیشوای شیعیان، امام علی بن موسی الرضا علیه‌السلام می‌فرمایند:

«... الاِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلادِهِ وَ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ الاِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُیُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّینِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِینَ وَ غَیْظُ الْمُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ الْکَافِرِینَ الاِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لایُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لایُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لا یُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لا لَهُ مِثْلٌ وَ لا نَظِیرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ کُلِّهِ مِنْ غَیْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لا اکْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ ...» (کافی، ج ۱، ص ۲۰۱)

امام، امانت‌دار الهی در میان خلقش، حجّت او بر بندگانش، خلیفه او در ‌سرزمین‌هایش، دعوت‌کننده به سوی خدا و دفاع‌کننده از حقوق واجب او بر بندگان است. امام، پاک از گناه و به دور از عیب‌ها است. دانش‌ها به او اختصاص دارد و او به بردباری شناخته می‌شود. امام، ‌نظام‌دهنده دین و باعث سربلندی مسلمانان و خشم منافقان و از بین رفتنِ کافران است. امام یگانه‌ی روزگار خویش است. هیچ کس در مقام، به منزلت او نزدیک نمی‌شود و هیچ دانشمندی با او برابری نمی‌کند و جایگزینی برای او پیدا نمی‌شود و شبیه و مانند ندارد. همه فضیلت‌ها مخصوص او است، بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد. این امتیازی از طرفِ فضل‌کننده بسیار بخشنده، برای امام است.

به راستی با شناخت همین چند ویژگی، قدمِ بلندی در راه شناخت امام برداشته می‌شود و آن‌گاه نوبت به اطاعت و ‌فرمان‌برداری می‌رسد.

این بحث ادامه دارد...

برگرفته از کتاب «درسنامه مهدویت؛ نوشته خدامراد سلیمیان» با اندکی تغییر

------------------------------------------------------------------------

پی‌نوشت‌ها:

۱. «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ.» (ذاریات(۱۵)، آیه ۵۶)

۲. «أَوَّلُ عِبَادَةِ اَللَّهِ مَعْرِفَتُهُ.» (شیخ صدوق، توحید، ص ۳۴؛ شیخ طوسی، امالی، ص ۲۲)

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha