سه‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۵
مباحث مهدوی (۵۷) | توقیعات حضرت مهدی علیه‌السلام

حوزه/ یکی از راه‌های تعیین مسائل و حلّ شبهات، استفاده از راهنمایی‌ها و بهره‌گیری از توقیعات و دست‌نوشته‌هایی است که حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به افراد مورد اعتماد می‌نوشتند.

به گزارش خبرگزاری حوزه، مجموعه مباحث مهدویت با عنوان «به سوی جامعه آرمانی»، با هدف نشر آموزه‌ها و معارف مرتبط با امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف، تقدیم شما فرهیختگان گرامی می‌شود.

توقیعات حضرت مهدی علیه‌السلام

بدون شک، هیچ‌گاه زمین از حجّت الهی خالی نمی‌ماند و همیشه یک معصوم در میان مردم برای اتمام حجّت و بیان و تبیین احکام و دستورهای الهی وجود داشته است. در زمان غیبت امام مهدی علیه‌السلام، گرچه ایشان حضور شناخته‌شده‌ای در میان مردم و جوامع ندارد، ولی با این حال، خیرات و برکات آن حضرت به صورت دائم بر مردم سرازیر می‌شود.

یکی از راه‌های تعیین مسائل و حلّ شبهات، استفاده از راهنمایی‌های آن حضرت و بهره‌گیری از توقیعات و دست‌نوشته‌هایی است که به افراد مورد اعتماد می‌نوشتند.

توقیع چیست؟

توقیع، به معنای حاشیه‌نویسی است و در اصطلاح به دستورها و نامه‌های خلفا و پادشاهان گفته می‌شود که به افراد مختلف می‌نوشتند، ولی در کتب علمای شیعی به نامه‌ها و فرمان‌هایی گفته می‌شود که در زمان غیبت، از طرف امام مهدی علیه‌السلام به شیعیان خود می‌رسیده است و منظورِ ما از توقیعات، همین است.

انواع توقیعات

توقیعات امام مهدی علیه‌السلام را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

الف) توقیعات عصر غیبت صغری

در دوران محدود غیبت صغرا، توقیعاتی به‌واسطه چهار نایب حضرت (عثمان بن سعید، محمّد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمّد سمری) در جواب سؤالات و شبهات صادر می‌شد. مضمون اصلی چنین توقیعات، تعیین تکالیف برای شیعیان بوده و حضرت سعی می‌کرد که آنها را از سردرگمی نجات دهد.

ب) توقیعات عصر غیبت کبری
در زمان غیبت کبری، بدون شک ارتباط شیعیان با آن حضرت به طور غیر مستقیم برقرار است و یکی از راه‌های این ارتباط، صدور توقیعات شریف از آن حضرت به خواص و بزرگان شیعه است. در توقیعات زمان غیبت کبرا، دو نکته مهم وجود دارد:
- چنین توقیعاتی مگر در مواقع ضرورت قابل افشا نبوده و هر کسی نمی‌توانست به مضمون چنین توقیعاتی دست یابد.

- پاسخ به شبهات، جرح و تعدیل شخصیت‌ها، تحلیل مسائل روز و... از محورهای اساسی چنین توقیعاتی است.

آیا توقیعات حضرت مهدی علیه‌السلام به خطّ مبارک خود ایشان بوده است؟

پاسخ این است که نه می‌توان همه توقیعات را به خطّ حضرت دانست و نه می‌توان انکار کرد که بعضی از آنها به خطّ خود امام علیه‌السلام بوده است. بعضی معتقدند که کاتب آن توقیعات، خود حضرت بوده است و حتّی خطّ مبارکش بین خواصّ اصحاب و علمای وقت معروف بوده و آن را به خوبی می‌شناختند و برای این ادّعا شواهدی نیز وجود دارد:

به عنوان مثال، اسحاق بن یعقوب می‌گوید: «سألت محمد بن عثمان العمری أن یوصل لی کتاب قد سألت فیه عن مسائل أشکلت علی فوقع التوقیع بخط مولانا صاحب الدار.» (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۹)

مشکلاتی داشتم و نامه‌ای نوشتم و آن را به وسیله محمّد بن عثمان برای حضرت مهدی علیه‌السلام فرستادم و جواب آن، با دست‌خطّ مبارک خود حضرت بود.

در مقابل، بنابر قرائنی دیگر، توقیعات، به خط امام علیه‌السلام نبوده است.

به عنوان مثال، ابونصر هبةالله می‌گوید: «وکانت توقیعات صاحب الامر علیه‌السلام تخرج علی یدی عثمان بن سعید وابنه أبی جعفر محمد بن عثمان إلی شیعته ... بالخط الذی کان یخرج فی حیاة الحسن علیه‌السلام.» (بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۳۴۶)

توقیعات صاحب‌الامر علیه‌السلام به همان خطّی که در زمان امام حسن عسکری علیه‌السلام صادر می‌شد، به وسیله عثمان بن سعید و محمّد بن عثمان برای شیعیان صادر می‌گشت.

محتوای توقیعات

سخنان و فرمایشات حضرت مهدی علیه‌السلام در توقیعات، ابعاد و ویژگی‌های مختلفی دارد که به آنها اشاره ‌می‌کنیم:

خبر از غیبت کبری و علائم ظهور

آن حضرت در توقیعی به علی بن محمّد سمری چنین فرمود:

«فَقَدْ وَقَعَتِ الْغَیْبَةُ الثَّانِیَةُ فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ذَلِکَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً.» (کمال‌الدّین، ج ۲، ص ۵۱۶)

همانا که غیبت کبری شروع شده است و خبری از ظهور نیست، مگر پس از اذن خداوند متعال و بعد از گذشتن سال‌های طولانی و قساوت قلوب مردم و پرشدن زمین از ظلم و ستم.

اطّلاع کامل از احوال شیعیان

آن حضرت در توقیعی به شیخ مفید چنین فرمود:

«فَإِنَّا یُحِیطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِکُمْ وَ لاَ یَعْزُبُ عَنَّا شَیْءٌ مِنْ أَخْبَارِکُمْ وَ مَعْرِفَتُنَا بِالزَّلَلِ اَلَّذِی أَصَابَکُمْ مُذْ جَنَحَ کَثِیرٌ مِنْکُمْ إِلَی مَا کَانَ اَلسَّلَفُ اَلصَّالِحُ ... إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لاَ نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لاَ ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اَللَّأْوَاءُ وَ اِصْطَلَمَکُمُ اَلْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ.» (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴)

ما از ماجرای زندگی شما کاملاً مطّلع هستیم و از اخبار و آزاری که از طرف دشمنان به شما می‌رسد، باخبر هستیم، چنان‌که با گذشتگان صالح چنین می‌شد؛ ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و شما را فراموش نمی‌کنیم، اگر جز این بود گرفتاریها بر شما فرود می‌آمد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌کردند، پس تقوای خدای بزرگ را پیشه خود سازید.

انکار مدّعیانِ ارتباط با حضرت

آن حضرت در نامه‌ای به علی بن محمّد سمری، خبر از کسانی می‌دهد که مدّعی دیدار و نیابت حضرت هستند و چنین می‌فرماید:

«وَ سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی اَلْمُشَاهَدَةَ أَلاَ فَمَنِ اِدَّعَی اَلْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ اَلسُّفْیَانِیِّ وَ اَلصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ.» (کمال‌الدّین، ج ۲، ص ۵۱۶)

و به‌زودی کسانی از شیعیان من ادّعای مشاهده مرا می‌کنند. آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادّعای رؤیت مرا کند، او دروغ‌گو و افترازننده است.

رفع شک و تردید در مورد ائمّه علیهم‌السلام

حضرت در جواب گروهی از شیعه که گمان می‌کردند امام حسن عسکری علیه‌السلام جانشینی ندارد، توقیعی صادر کرد و چنین فرمود:

«أنه أنهی إلی ارتیاب جماعة منکم فی الدین، وما دخلهم من الشک والحیرة فی ولاة أمرهم، فغمنا ذلک لکم لا لنا، وساءنا فیکم لا فینا، لأن الله معنا.» (احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۲۷۸)

به من خبر رسید که گروهی از شما درباره دین و ولی امر و امام زمان خویش دچار شکّ و حیرت شده‌اید. از این جهت غمگین شدیم، ولی نه برای خودمان، بلکه برای شما، ‌و ناراحت شدیم، البته برای خود شما نه برای خودمان؛ زیرا خداوند متعال با ماست.

تأیید و تعریف خواصّ شیعه

آن حضرت در توقیعی به جناب شیخ مفید، او را چنین معرّفی می‌کند:

«لِلْأَخِ اَلسَّدِیدِ وَ اَلْوَلِیِّ اَلرَّشِیدِ اَلشَّیْخِ اَلْمُفِیدِ ... سَلاَمٌ عَلَیْکَ أَیُّهَا اَلْوَلِیُّ اَلْمُخْلِصُ فِی اَلدِّینِ اَلْمَخْصُوصُ فِینَا بِالْیَقِینِ... .» (احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۵)

به برادر استوار و دوست رشادتمند، شیخ مفید ... سلام بر تو ای دوست مخلص در دین که در اعتقاد به ما با علم و یقین امتیاز داری.

آموزش دعا و نحوه توسّل

نقل شده است که عبدالله بن جعفر حمیری از نحوه توجّه و توسّل به حضرت سؤال کرد. حضرت به وسیله توقیعی فرمود:

«...بعد صلاة اثنتی عشرة رکعة تقرأ قل هو الله أحد فی جمیعها رکعتین رکعتین ثم تصلی علی محمد وآله ، وتقول قول الله جل اسمه: سلام علی آل یاسین... .» (بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۴)

(به هنگام توجه به صاحب‌الزمان)، بعد از به جا آوردن دوازده رکعت نماز (شش نماز دو رکعتی) که در همه رکعات سوره قل هو الله احد خوانده می‌شود، بگویید چنان که خدای متعال و بزرگ فرمود: سلام علی آل یاسین. «(سلامٌ عَلی آلِ یاسینَ، اَلسّلامُ عَلیکَ یا داعِیَ اللهِ وَ رَبّانی آیاتِه، اَلسّلامُ عَلیکَ یا بابَ اللهِ وَ دَیّانَ دینهِ ... این دعا به «زیارت آلِ یاسین» معروف است.)»

درخواست دعا برای ظهور و فرج

حضرت در توقیعی به اسحاق بن یعقوب فرمود:

«إِنِّی لَأَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ کَمَا أَنَّ اَلنُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ فَأَغْلِقُوا بَابَ اَلسُّؤَالِ عَمَّا لاَ یَعْنِیکُمْ وَ لاَ تَتَکَلَّفُوا عِلْمَ مَا قَدْ کُفِیتُمْ وَ أَکْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُمْ.» (کمال‌الدین، ج ۲، ص ۴۸۳)

من امان اهل زمینم، همچنان که ستارگان امان اهل آسمانها هستند و از اموری که سودی برایتان ندارد پرسش نکنید و خود را در آموختن آنچه از شما نخواسته‌اند به زحمت نیفکنید و برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که همان فرج شماست.

رد و انکار مخالفان و بدعت‌گزاران،

پاسخ به شبهات و احکام فقهی،

سفارش به تقوا و محبّت اهل بیت و... از دیگر مواردی است که در این توقیعات یافت می‌شوند.

این بحث ادامه دارد...

برگرفته از مقاله «ماهیت‌شناسی توقیعات حضرت مهدی(ع)»، نوشته غلام‌رضا صالحی با اندکی تغییر

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha