سه‌شنبه ۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۷
مناقب حضرت فاطمه(س) در کلام خاندان امامزاده ناصرالحق

حوزه/ حجت الاسلام و المسلمین آشنا گفت: مبلغان و روحانیون، روایات امامزاده ناصرالحق را در منابر شرح دهند.

حجت الاسلام و المسلمین سید علی آشنا دبیر ستاد رسیدگی به امور مساجد شهرستان آمل در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری با اشاره به جایگاه والای کهن دیار آمل، در عرصه های مختلف، اظهار داشت: یکی از افتخارات دیار ما، وجود امامزادگان عظیم الشأنی مانند امامزاده ناصرالحق است که به «ناصر کبیر» و «ناصر اطروش» هم معروف می باشد.

وی افزود: نسب این امامزاده واجب التعظیم به عمر الاشرف، فرزند امام سجاد (ع) می رسد؛ و صدها روایت به این امامزاده واجب التعظیم و همین طور به خاندان عمر الاشرف منسوب است؛ و طبق تحقیقات، تعداد آنها به بیش از هزاران روایت می رسد؛ روایاتی که موضوعات مختلف فقهی، کلامی، در مناقب معصومین (ع) و دیگر موضوعات را شامل می شود.

کارشناس امور دینی و مبلغ شهرستان آمل خاطرنشان کرد: نام امامزاده ناصرالحق، «حسن» و کنیه ایشان، «ابومحمد» است؛ و پدر بزرگوارشان «علی العسکری» است؛ و به همین دلیل، به امامزاده حسن (ناصرالحق)، «ابومحمد حسن بن علی العسکری» می گویند که دقیقا همنام امام یازدهم شیعیان (ع) می باشد. حتی بر طبق یکی از دو نقل، مسجد قدیمی «امام حسن عسکری» که کرامات بسیاری از آن دیده شده را جزو نخستین دانشگاه های جهان تشیع و بنای امامزاده ناصرالحق و به نام این امامزاده واجب التعظیم می دانند که صدها عالم برجسته از آن برخاسته است؛ آیت الله العظمی جوادی آملی (مدّ ظلّه) مدتی از دوران طلبگی خود را در این مسجد، سپری کرده اند.

وی افزود: پدر امامزاده ناصرالحق، یعنی علی العسکری از راویان برجسته به شمار می آید که کتاب «مسائل علی بن جعفر (ع)» را روایت کرده است. در بخش مستدرکات این کتاب، در مسأله ۸۵۱ روایتی در منقبت حضرت زهرای مرضیه (س) می خوانیم: «وَ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الصَّفْوَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَی الْجَلُودِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَهْلٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عُمَرَ بْنِ‌ عَلِیِ‌ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنِ النَّبِیِّ (ص) قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَی مُنَادٍ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ وَ نَکِّسُوا رُءُوسَکُمْ حَتَّی تَمُرَّ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ (ص) ...؛ رسول خدا (ص) فرمود: زمانی که روز قیامت به پا شود، منادی ندا می‌کند: ای مردم! چشمان خود را ببندید تا فاطمه، دختر محمد عبور کند.»

«... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یُکْسَی وَ تَسْتَقْبِلُهَا مِنَ الْفِرْدَوْسِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ حَوْرَاءَ وَ خَمْسُونَ أَلْفَ مَلَکٍ ...؛ فاطمه اولین کسی است که پوشیده می شود و دوازده هزار حوریه و پنجاه هزار فرشته از فردوس، او را استقبال خواهند کرد.»

«... عَلَی نَجَائِبَ مِنَ الْیَاقُوتِ أَجْنِحَتُهَا وَ أَزِمَّتُهَا اللُّؤْلُؤُ الرَّطْبُ رُکُبُهَا مِنْ زَبَرْجَدٍ عَلَیْهَا رَحْلٌ مِنَ الدُّرِّ عَلَی کُلِّ رَحْلٍ نُمْرُقَةٌ مِنْ سُنْدُسٍ ...، آن حوری ‌ها و فرشتگان بر ناقه ‌هایی سوارند که بال‌ های آن از یاقوت، مهار آنها از لؤلؤ، رکاب ‌های آنها، زبرجد است؛ و رحل ‌هایی از دُرّ بر پشت آنهاست، که بر هر یک از آنها، بالشی از سندس قرار دارد.»

«... حَتَّی یَجُوزُوا بِهَا الصِّرَاطَ وَ یَأْتُوا بِهَا الْفِرْدَوْسَ فَیَتَبَاشَرُ بِمَجِیئِهَا أَهْلُ الْجِنَانِ فَتَجْلِسُ عَلَی کُرْسِیٍّ مِنْ نُورٍ وَ یَجْلِسُونَ حَوْلَهَا ...؛ آنان از صراط می‌گذرند تا فاطمه زهرا را وارد فردوس می ‌نمایند و اهل بهشت، با آن بانو ملاقات خواهند کرد. فاطمه زهرا بالای مسندی از نور می ‌نشیند و ایشان در اطرافش می‌ نشینند.»

«... وَ هِیَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْسِ الَّتِی سَقْفُهَا عَرْشُ الرَّحْمَنِ ...، و آن بهشت فردوس است که سقف آن، عرش رحمان الهی است.»

«... وَ فِیهَا قَصْرَانِ قَصْرٌ أَبْیَضُ وَ قَصْرٌ أَصْفَرُ مِنْ لُؤْلُؤَةٍ عَلَی عِرْقٍ وَاحِدٍ فِی الْقَصْرِ الْأَبْیَضِ سَبْعُونَ أَلْفَ دَارٍ مَسَاکِنُ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ فِی الْقَصْرِ الْأَصْفَرِ سَبْعُونَ أَلْفَ دَارٍ مَسَاکِنُ إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ ...؛ در وسط فردوس، قصرهای سفید و زردی است، از لؤلؤ که در یک محل است. در آن قصرهای سفید، هفتاد هزار خانه است که منزل حضرت محمّد و آل طاهر آن بزرگوار است. و در آن قصرهای زرد، هفتاد هزار خانه است که مسکن حضرت ابراهیم و آل آن حضرت: خواهد بود.»

«... ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ مَلَکاً لَهَا لَمْ یَبْعَثْ لِأَحَدٍ قَبْلَهَا وَ لَا یَبْعَثُ لِأَحَدٍ بَعْدَهَا فَیَقُولُ إِنَّ رَبَّکِ یَقْرَأُ عَلَیْکِ السَّلَامُ وَ یَقُولُ سَلِینِی ...؛ آنگاه ملکی نزد آن بانو فرستاده می ‌شود که قبل از آن حضرت و بعد از او، نزد کسی‌ فرستاده نشده و نخواهد شد. آن ملک به فاطمه می ‌گوید: پروردگارت به تو سلام می ‌رساند و می ‌فرماید: «آنچه را که می‌ خواهی، از من بخواه تا به تو عطا کنم».

«... فَتَقُولُ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ قَدْ أَتَمَّ عَلَیَّ نِعْمَتَهُ وَ هَنَّأَنِی کَرَامَتَهُ وَ أَبَاحَنِی جَنَّتَهُ وَ فَضَّلَنِی عَلَی سَائِرِ خَلْقِهِ أَسْأَلُهُ وُلْدِی وَ ذُرِّیَّتِی وَ مَنْ وَدَّهُمْ بَعْدِی وَ حَفِظَهُمْ فِیَّ؛ حضرت فاطمه می ‌گوید: «خداوند رئوف، نعمت خود را برای من تمام و بهشت خود را برای من مباح کرده است. من از خداوند می‌خواهم که فرزندان، ذریه من و افرادی که ایشان را دوست داشته ‌اند، به من عطا فرماید».

«... فَیُوحِی اللَّهُ إِلَی ذَلِکَ الْمَلِکِ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَزُولَ مِنْ مَکَانِهِ أَخْبِرْهَا أَنِّی قَدْ شَفَّعْتُهَا فِی وُلْدِهَا وَ ذُرِّیَّتِهَا وَ مَنْ وَدَّهُمْ فِیهَا وَ حَفِظَهُمْ بَعْدَهَا؛ آنگاه خداوند به آن فرشته، بدون اینکه از جای خود تکان بخورد، وحی می ‌کند که به فاطمه بگوید شفاعت او درباره فرزندان، نوادگان و کسانی که او را دوست دارند و از آنها محافظت کرده اند را پذیرفته است.»

«.. فَتَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنِّی الْحُزْنَ وَ أَقَرَّ عَیْنِی فَیُقِرُّ اللَّهُ بِذَلِکَ عَیْنَ مُحَمَّدٍ؛ سپس آن بانوی معظمه می‌گوید: «سپاس آن خداوندی را که غم و اندوه مرا برطرف، و چشم مرا روشن کرد».

حجت الاسلام و المسلمین سید علی آشنا با اشاره به دیدگاه استاد کاظم استادی و برخی دیگر از محققین درباره انتساب «تفسیر امام حسن عسکری» به امامزاده ناصرالحق، خاطرنشان کرد: این امامزاده عظیم القدر در این کتاب آورده است: رسول خدا (ص) به این گروه دوم که ایمان آوردند، فرمود: «ای بندگان خدا، خداوند شما را به وسیله آن زن یاری کرد؛ آیا می ‌دانید او کیست؟» گفتند: «نه.»

فرمود: «این دختر من فاطمه است و او بانوی زنان جهانیان است.»

همانا، هنگامی که خداوند متعال همه آفریدگان را از اولین تا آخرین برانگیزد، منادی پروردگار ما از زیر عرش خود ندا می‌دهد: ای مردم، چشمان خود را پایین بیاورید تا فاطمه، دختر محمد، بانوی زنان جهانیان، از روی پل عبور کند. سپس همه آفریدگان چشمان خود را پایین می‌اندازند و فاطمه از روی پل جهنم عبور می‌کند. در روز قیامت، کسی باقی نمی‌ماند که نگاه خود را از او پایین نیاورد - مگر محمد، علی، حسن، حسین و پاکان از فرزندان آنها، زیرا آنها محرم‌های او هستند.

وقتی وارد بهشت ‌شود، ردای او بر روی پل جهنم پهن خواهد شد، یک سر آن در دست او در حالی که در بهشت ‌است و سر دیگر آن در حیاط‌های جهنم. در روز قیامت.

سپس منادی از جانب پروردگارمان فریاد می‌زند: «ای دوستداران فاطمه، به تارهای نخ فاطمه، سرور زنان جهانیان، آویزان شوید.» و هیچ دوستدار فاطمه باقی نمی ‌ماند که به دامان او متمسک نشود، تا اینکه بیش از هزار گروه و هزار گروهبه آن آویزان می شوند.

گفتند: «و چند گروه هستند، ای رسول خدا؟» فرمود: «یک میلیون نفر.»

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِهَذِهِ الْفِرْقَةِ الثَّانِیَةِ لَمَّا آمَنُوا: یَا عِبَادَ اللَّهِ‌ إِنَ‌ اللَّهَ‌ أَغَاثَکُمْ‌ بِتِلْکَ‌ الْمَرْأَةِ- أَ تَدْرُونَ‌ مَنْ‌ هِیَ‌ قَالُوا: لَا.

قَالَ: تِلْکَ تَکُونُ ابْنَتِی فَاطِمَةَ، وَ هِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ.

إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ- نَادَی مُنَادِی رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ: یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ- غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ عَلَی الصِّرَاطِ. [فَیَغُضُّ الْخَلَائِقُ کُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ، فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَی الصِّرَاطِ] لَا یَبْقَی أَحَدٌ فِی الْقِیَامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا- إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ الطَّاهِرُونَ مِنْ أَوْلَادِهِمْ فَإِنَّهُمْ مَحَارِمُهَا فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِیَ مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَی الصِّرَاطِ، طَرَفٌ مِنْهُ بِیَدِهَا وَ هِیَ فِی الْجَنَّةِ، وَ طَرَفٌ فِی عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ.

فَیُنَادِی مُنَادِی رَبِّنَا: یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ. فَلَا یَبْقَی مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا، حَتَّی یَتَعَلَّقَ بِهَا أَکْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ- وَ أَلْفِ فِئَامٍ [وَ أَلْفِ فِئَامٍ].

قَالُوا: وَ کَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ: أَلْفُ أَلْفٍ مِنَ النَّاسِ» (التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری (ع)؛ ص۴۳۳)

وی افزود: امامزاده ناصرالحق در کتاب تفسیر منسوب امام حسن عسکری از حضرت فاطمه (س) روایت کرده است: «مَنْ أصْعَدَ إلی اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ، أهْبَطَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ؛ هرکس عبادات خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحت‌ها و برکات خود را برای او تقدیر می نماید.»

حجت الاسلام و المسلمین آشنا بیان کرد: امامزاده ناصرالحق کتاب های بسیاری تألیف کرده است؛ ابن شهرآشوب آملی مازندرانی در کتاب معالم العلماء آورده است که از جمله آثار امامزاده ناصرالحق، «الظلامة الفاطمیه» می باشد. همچنین رجالی بزرگ، نجاشی در کتاب رجال خود آورده است که از جمله آثار این امامزاده عظیم الشأن، «الفدک» است.

دبیر ستاد رسیدگی به امور مساجد شهرستان آمل تأکید کرد: بنا به فرموده امام خامنه ای و تأکیدات مکرّر آیت الله العظمی جوادی آملی بقاع متبرکه باید به قطب فرهنگی تبدیل شود.

وی تأکید کرد: متأسفانه شاهد آن هستیم که بقعه این امامزاده واجب التعظیم، که بعضا مورد اقبال توریست ها از چندین کشور می باشد، هنوز آنچنان که باید و شاید، شناخته شده نیست؛ روحانیت و مبلغان آملی و مازندرانی در این عرصه وظایف سنگینی بر دوش دارند؛ که نقل روایات منسوب به امامزاده ناصرالحق و پدران ایشان بر بالای منابر، و یاد کردن از این امامزاده گرامی در هیئات و مساجد از جمله آن است.

حجت الاسلام و المسلمین آشنا تصریح کرد: مبلغان و اصحاب رسانه می توانند در مناسبات مختلف، از روایات امامزاده ناصرالحق و آباء و فرزندان ایشان استفاده کنند تا این بقعه نورانی مورد اقبال بیش از پیش زائران آملی و شهرهای دیگر استان و استان های دیگر گردد. مزار مطهر برادر ایشان، یعنی امامزاده جعفر در دامغان است؛ چه اینکه مزار جد اعلای ایشان، علی بن عمر الاشرف در سمنان می باشد؛ در استان گیلان هنوز برخی از بناهای ساخته شده به دست امامزاده ناصرالحق موجود است؛ در ملایر همدان، امامزاده دو خواهران از نوادگان دختری امامزاده ناصرالحق هستند؛ چه اینکه گنبد معروف علویان مزار سه تن از امامزادگان است که بنا بر نقل برخی از محققین، نوادگان امامزاده ناصرالحق در آن به خاک سپرده شده اند. اینهمه ظرفیت برای تقویت پیوند بین مسلمانان وجود دارد که باید استفاده شود.

انتهای پیام. /

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha