دوشنبه ۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۰
شخصیت‌های ملی، فراملی، دینی و مذهبی را چگونه به دانش‌آموزان معرفی کنیم؟

حوزه/ کارشناس آموزشی با تأکید بر لزوم تحول در شیوه ارائه الگوهای قهرمانی در کتب درسی، هشدار می‌دهند: تداوم ارائه تصاویر صامت و یک‌بعدی از قهرمانان ملی-مذهبی نه تنها پاسخگوی نیازهای نسل امروز نیست، بلکه می‌تواند به گرایش به الگوهای منفی بینجامد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، جامعه ایران در سه دهه اخیر با تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فناوری مواجه بوده که دغدغه‌ها و نیازهای نسل جوان را به طور اساسی تغییر داده است. ایران دارای قهرمانان و شهیدان بزرگی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی، شهدای دانشمند و چهره‌های ماندگار است که الگوهای ارزشمندی از ایثار و پایبندی به آرمان‌ها را ارائه می‌دهند؛ بنابراین اگرچه الگوهای گذشته و قهرمانان در کتب درسی همچنان جایگاه والایی دارند، اما نظام آموزشی نیازمند بازبینی، به‌روزرسانی و تنوع بخشیدن به محتوای آموزشی خود است تا بتواند ارتباط مؤثر و پویایی با نسل امروز برقرار کند.

برای بررسی ضرورت تحول در نظام آموزشی و راهکارهای ارتباط با نسل جوان، مصاحبه ای با حجت‌الاسلام حسین درودی از پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت و کارشناس ستاد همکاری‌های حوزه و آموزش و پرورش داشته‌ایم که در ادامه مشروح این گفتگوی تفصیلی، تقدیم شما مخاطبین فرهیخته می‌گردد.

شخصیت‌های ملی، فراملی، دینی و مذهبی را چگونه به دانش‌آموزان معرفی کنیم؟

ضمن تشکر از فرصت ارزشمندی که در اختیار خبرگزاری رسمی حوزه علمیه قرار دادید؛

آیا در نظام آموزشی و کتب درسی، برنامه هایی برای معرفی قهرمانان و چهره‌های اثرگذار جدید و ارائه محتوای روزآمد وجود دارد؟ دیدگاه‌ خود را در رابطه با اقداماتی که در این ارتباط باید صورت بگیرد بفرمایید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

با سپاس از توجه خبرگزاری حوزه‌علمیه به موضوع بررسی نقش شخصیت‌های ملی و مذهبی در کتب درسی و نقش آن در جهت‌دهی به دانش‌آموزان برای دستیابی به قله‌های پیشرفت و تمدن‌سازی.

آموزش در مراکز آموزشی از دو طریق اصلی صورت می‌گیرد:

۱. آموزش ذهنی و حافظه‌ای

۲. آموزش شهودی و قلبی

آموزش ذهنی و حافظه‌ای به ظرفیت حافظه دانش‌آموزان وابسته است و سه ویژگی اصلی دارد:

- محدودیت‌پذیر است

- موقتی است

- مادی است

و با افزایش سن و رسیدن به کهولت، کارایی خود را از دست می‌دهد.

در مقابل، آموزش شهودی و قلبی برای دانش‌آموزان نامحدود، معنوی، معرفتی و ملکوتی است. این نوع آموزش از طریق عینیت‌ها یعنی آنچه در خارج از ذهن آن‌ها وجود دارد و با الهام از شخصیت‌هایی که به اهداف متعالی دست یافته‌اند، می‌تواند باطن دانش‌آموزان را سیراب کند و آنان را به خواسته‌های انسانی‌شان برساند.

از همین رو، کتب درسی و محتوای آموزشی باید به پرورش شهود و قلب دانش‌آموزان بپردازند و در این مسیر، به معرفی پهلوانان و قهرمانانی توجه کنند که تراز آرمان‌های انقلاب اسلامی و ارزش‌های انسانی هستند. دانش‌آموزان با الگوبرداری از این شخصیت‌ها و زیستِ قلبی در مسیر زندگی و سبک رفتاری فردی و جمعی آنان، می‌توانند قلب خود را از انگیزه و معنویت پر کنند.

این الگوها به دانش‌آموزان کمک می‌کنند تا در برابر مشکلات و موانع که گاهی از سوی دشمنان نیز سوءاستفاده می‌شود خود را چنان قدرتمند و غنی سازند که هرگز احساس تنهایی، شکست یا انفعال نکنند.

قهرمانان همقدم می‌شوند؛ از کتب درسی تا همراهی در زندگی

برای پرداختن به نقش شخصیت‌های پهلوانی و قهرمانی در کتب درسی، لازم است این شخصیت‌ها از سطح توصیف فراتر رفته و در قالب تحلیلی مورد توجه قرار گیرند. تحلیل گفتمان‌محور این شخصیت‌ها باید به گونه‌ای باشد که رابطه‌ی علّی و معلولی در ذهن دانش‌آموز شکل بگیرد.

این تحلیل باید به این پرسش‌ها پاسخ دهد:

چرا این شخصیت‌های ملی، فراملی، دینی و مذهبی الگوهای مناسبی هستند؟

آن‌ها از کجا شروع کردند؟

با چه افرادی و جریان‌هایی همراه شدند؟

با چه مشکلات و چالش‌هایی روبرو شدند و چگونه بر آنها غلبه کردند؟

از این طریق، دانش‌آموز می‌تواند یک برنامه‌ی زندگی منسجم در سه سطح خانواده، جامعه و جهان برای خود ترسیم کند. این برنامه نه تنها با دنیای او بیگانه نیست، بلکه در لحظه‌لحظه‌ی زندگی و در شرایط مختلف، پاسخگوی نیازهایش خواهد بود و در مواجهه با مشکلات و معضلات زیستی، همچون راهنمایی عمل می‌کند که او را همراهی می‌کند.

دانش‌آموز با مراجعه به این شخصیت‌های آرمانی و الهام‌بخش، در عصر و دوره‌ی خود می‌تواند با حرارت و انرژی‌ای که از قلب این قهرمانان می‌گیرد، به ایجاد فرصت‌های اقتداری و اعتمادسازی در کشور و جامعه بپردازد و حتی از دل مشکلات، فرصت‌سازی کند.

نکتهٔ اساسی دیگر در بازنمایی شخصیت‌های پهلوانی و قهرمانی در کتب درسی، «پیوستگی»، «اتحاد» و «وحدت رویه» در معرفی این چهره‌هاست.

ارائهٔ تصویری پراکنده و ناهمگون از این الگوها، مانع از ایجاد ارتباط عمیق و پایدار دانش‌آموزان با آنان خواهد شد. اگر دانش‌آموز بخواهد با این شخصیت‌ها در زندگی فردی، جمعی و خانوادگی خود ارتباط برقرار کند و سبک زیست آنان را در عصر و دورهٔ خویش به کار بندد، لازم است این الگوها به گونه‌ای در ذهن و قلب او حاضر شوند که بتوانند انگیزه‌بخش باشند و افکارش را به شیوه‌ای هماهنگ با نیازهای زمانهٔ خود سامان دهند.

در چنین شرایطی است که استعدادهای درونی دانش‌آموز به ویژه در کشور ما که طبق فرمایش رهبری، استعدادهای جوانانمان از متوسط جهانی بالاتر است ــ مجال شکوفایی می‌یابد. این شکوفایی نه تنها به پیشرفت فردی می‌انجامد، بلکه دانش‌آموز را قادر می‌سازد تا دیگران را نیز به حرکت درآورده و همراه سازد.

خوشبختانه در منابع دینی، مذهبی و ملی ما، شخصیت‌هایی وجود دارند که می‌توانند دانش‌آموزان را به شادمانی و نشاط حقیقی رهنمون شوند. نشاطی که فراتر از لذت‌های مادی و جسمانی است؛ برخلاف تصویر برخی از سلبریتی‌ها و چهره‌های مشهور رایج که عمدتاً مادی‌نگر و محدود به ظواهر جسمانی هستند و فراتر از بدن انسان را نشانه نمی‌روند. از این رو، تبیین چهره‌های اصیل و معنوی برای نسل جوان، ضرورتی انکارناپذیر است.

از این رو ضروری است که دانش‌آموزان ما با شخصیت‌هایی همه‌جانبه و چندبُعدی آشنا شوند که هم در خانه، هم در مدرسه، هم در مسجد و هم در رسانه مورد تأیید و حمایت قرار گیرند. این چهره‌ها باید در قالب برنامه‌های رسانه‌ای جذاب و متنوع به درستی تبیین شوند تا دانش‌آموز بتواند به‌راحتی با آنان ارتباط برقرار کند.

در غیر این صورت، دانش‌آموز قادر نخواهد بود تفاوت بین «شادی موقتی» و «شادی مانا و ماندگار» را درک کند و به دلیل ویژگی‌های طبیعی دوره رشد انسانی که از محسوسات به سمت معقولات حرکت می‌کند، همواره به دنبال الگوهای محسوس، مادی و ظاهری خواهد رفت. این روند، آفتی بزرگ برای نسل جوان ما ایجاد کرده و اگر برای آن چاره‌اندیشی نشود، دانش‌آموز همواره اعتراض به خود و افسردگی باطنی ناشی از الگوهای نامناسب را به درون جامعه تزریق خواهد کرد.

برای درمان این وضعیت و پیشگیری از انتقال افسردگی و اعتراضات درونی دانش‌آموز به جامعه، باید از شخصیت‌هایی الگوسازی کنیم که تک‌بعدی و محدود به علایق مادی و شهوانی نباشند. الگوهایی که صرفاً در مسائل جسمانی و ظاهری محصور نشده باشند، بلکه ابعاد معنوی، اخلاقی و انسانی را نیز در بر گیرند.

ضروری است که در کتب درسی و متون آموزشی، شخصیت‌های منفی که گاهی در قالب بزهکاری، تخریب ارزش‌ها و زیر پا گذاشتن معرفت انسانی شهرت می‌یابند، در مقابل شخصیت‌های مثبت و آرمانی تحلیل و تبیین شوند. بسیاری از این چهره‌های منفی توسط افراد سودجو و منفعت‌طلب مشهور می‌شوند و دانش‌آموز برای درک این واقعیت که «قسمتی از زندگی خود را در راه اشتباه از دست داده‌اند» نیازمند راهنمایی و تحلیل آموزشی است.

اگر این مقایسه و تحلیل به درستی صورت نگیرد، دانش‌آموز به تنهایی نمی‌تواند در تمام طول زندگی و دوره جوانی خود مسیر درست را از نادرست تشخیص دهد. از این رو لازم است «تناسب‌سازی» دقیقی بین الگوهای مثبت و منفی انجام شود.

تبیین این نکته حیاتی است که چرا یک عالم دینی، یک قهرمان المپیک، یک پهلوان، یا یک دانشمند صاحب‌نام در عرصه‌های علمی بین‌المللی راه خدمت، اختراع و ابتکار را برگزیدند، در حالی که شخصیت‌های منفی مسیر جنگ، خونریزی، نزاع و گرفتار کردن مردم به فقر و فحشا را پیموده‌اند.

تحلیل این انتخاب‌ها و علل موفقیت شخصیت‌های مثبت در مقابل سقوط شخصیت‌های منفی، باید به گونه‌ای در کتب درسی ارائه شود که برای دانش‌آموز قابل درک و الگوبرداری باشد.

شخصیت‌های ملی، فراملی، دینی و مذهبی را چگونه به دانش‌آموزان معرفی کنیم؟

انتقاد به نوع ارائه الگو در کتب درسی دانش آموزان

دانش‌آموز با مشاهده مداوم تصاویر صامت، نه تنها با الگوها ارتباط عمیق برقرار نمی‌کند، بلکه برای ابراز اعتراض و دلزدگی خود، به سمت شخصیت‌های منفی گرایش پیدا می‌کند. اینجاست که ضرورت تحول در شیوه ارائه الگوها از حالت تک‌بعدی و صامت به وضعیت پویا و گفت‌وگومحور آشکار می‌شود.

در همین راستا، الگوهایی همچون شهدا، قهرمانان هشت سال دفاع مقدس و دیگر اسوه‌های تاریخی و ملی که افتخاراتی جهانی آفریده‌اند، باید در قالب برنامه‌ای گفتمان‌محور، پویا و سالانه مورد بازبینی و تأیید قرار گیرند. اگر این شخصیت‌ها صرفاً با بخشنامه و دستور حاکمیت افزوده شوند، بدون روح و پویا خواهند بود و با اعتراضاتی از سوی دانش‌آموزان، خانواده‌ها و رسانه‌ها روبرو می‌شوند؛ از جمله این که:

- این الگوها خشونت‌طلبی را ترویج می‌کنند.

- با الگوهای روز جهان بیگانه‌اند.

- دورهٔ آنان به پایان رسیده است.

برای پرهیز از این چالش‌ها، باید الگوها را با مشارکت هسته‌های پژوهشی و گروه‌های گفتمان‌محور، به گونه‌ای طراحی و ارائه کنیم که پاسخگوی همه‌جانبهٔ نیازهای دانش‌آموزان باشند.

شخصیت‌های بزرگ اسلام، انقلاب، ملی و فراملی ما اگر با معیارهای علمی، روان‌شناسی اسلامی و فناوری روز همراه شده و در قالب گفتمان‌های علمی، زیستی و متناسب با نیازهای جوانان بسته‌بندی شوند، آنگاه خواهیم توانست:

- ذهن و قلب دانش‌آموزان را به درستی آماده سازیم.

- فضای مجازی جهانی را به تسخیر آنان درآوریم.

- به رسانه‌های جهانی جهت‌دهی کنیم، نه این که در اختیار آنان قرار گیریم.

الگوهای بی‌نظیری همچون معصومین (علیهم‌السلام) اگر با بسته‌بندی‌های پاسخگو و جذاب ارائه شوند، قلب دانش‌آموزان را تصرف کرده و اندیشه‌ای ملکوتی در آنان می‌آفرینند. چنین نسلی که اندیشه‌اش با ملائکه همراه است، قدرتی نوری خواهد یافت که:

- ظلمت را به نور تبدیل می‌کند.

- مشکلات را به فرصت‌های پیشرفت و آبادانی مبدل می‌سازد.

- به آفرینش محتوای انسانی و اسلامی و عمران جهان طبیعت می‌پردازد.

امروز بیش از هر زمان دیگر به چنین الگوسازی پویا و اثرگذاری در کتب درسی و متون آموزشی نیاز داریم.

ان‌شاءالله خداوند متعال توفیق رویکردی نوین در الگوسازی را به ما عطا فرماید؛ رویکردی که در آن الگوها با استفاده از دستورات علمی و آموزشی روز جهان و حتی با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته‌ای مانند هوش مصنوعی که متأسفانه گاهی توسط دشمنان برای ترویج الگوهای باطل استفاده می‌شود به‌صورت بسته‌بندی‌شده و اثرگذار ارائه گردند.

ما می‌توانیم با بهره‌گیری هوشمندانه از کتب درسی، به‌ویژه کتب دینی، قرآن و معارف اسلامی، دانش‌آموزان را به سلاح معرفت و بینش مجهز کنیم تا ذکر و فکر آنان پاسخگوی شبهات گوناگون بوده و توانایی مناظره و تبادل نظر در عرصه جهانی را پیدا کنند. این توانایی از آن رو حاصل می‌شود که آنان زبانی جهانی و انسان‌پسند را فراگرفته‌اند.

جایگاه الگوهای پهلوانی و قهرمانی در کتب درسی را نباید دست کم گرفت. ما شاهدیم که دانش‌آموزان حتی در جزئی‌ترین امور زندگی از جمله سبک آرایش، پوشش، گفتار و رفتار در خانواده، مدرسه و جامعه، از این الگوها تأثیر می‌پذیرند.

متأسفانه برخی از این سرمشق‌های نادرست اجتماعی، به‌طور مستقیم به نهاد خانواده ضربه زده و پیامدهای شومی چون:

- افزایش طلاق

- گسترش بیکاری

- رواج بی‌غیرتی و بی‌تعهدی

در پی دارند. اگرچه در مدارس زحمات فراوانی برای تربیت نسل جوان کشیده می‌شود، اما زمانی که دانش‌آموز از محیط مدرسه خارج می‌شود، در معرض هجوم رسانه‌های جهانی و سودجویان مرگ قرار می‌گیرد.

متأسفانه این شکاف میان تربیت مدرسه‌ای و محیط بیرونی، موجب می‌شود تمام زحمات آموزشی با مواجهه با یک الگوی نادرست، به چالشی برای تخریب فردی و اجتماعی تبدیل گردد.

* آموزش و پرورش تاکنون برای معرفی و گنجاندن این الگوها و قهرمانان جدید در کتب درسی چه اقدامات عملی انجام داده است؟ آیا این اقدامات را مفید و اثربخش ارزیابی می‌کنید؟

در حال حاضر در کتب درسی، رادمردانی همچون شهید حسین فهمیده، شهید سهام خیام در کتاب سوم ابتدایی، شهید سلیمانی در پایهٔ دهم درس دین و زندگی و نیز شهیدان نواب صفوی و حججی، همراه با دیگر بزرگان و شهدای انقلاب، حضور دارند؛ اما به دلیل فراوانی این عزیزانِ آسمانی ممکن است برخی از آنان بروز و ظهور کافی نیابند؛ چراکه این بزرگمردانِ تاریخساز پس از انقلاب، همواره با مجموعه دشمنانی در عرصهٔ فرهنگ و هنرِ شیطانی روبرو بوده‌اند که در پی تخریب چهره‌های آنان برآمده‌اند. همچنین، برخی اقدامات پراکنده نیز مانع اثرگذاری تمام‌ساحتی بر گروه‌های مخاطب شده است.

در این راستا، اقدامات جدیدی در دست اجراست که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. تولید و ارائهٔ محتوای چندرسانه‌ای شامل فیلم و پویانمایی در قالب رمزینه‌های پاسخ سریع (QR Code) و همچنین پرداختن به این موضوع در مجله‌های رشد دانش‌آموزی در سال‌های اخیر.

۲. معرفی سبک زندگی شهدا و برگزاری مسابقات و جشنواره‌های مرتبط در دستور کار قرار گرفته است.

۳. تولید بسته‌های تربیت و یادگیری با عنوان «از ایرانمان دفاع می‌کنیم» با هدف روایت‌گری درست، دقیق و شایسته از دفاع مقدس ۱۲ روزه، و متناسب با هر دورهٔ سنی.

گفت و گو از: سمیرا گل‌کار

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha