حجت الاسلام اسماعیل عفت پناه از اساتید حوزه، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، با استناد به داستان حضرت موسی (ع) در سوره مبارکه قصص، بر ضرورت توکل بر خدا در مشکلات و انتخاب مدیران قوی و امین به جای افراد ضعیف و وابسته تأکید کرد.
بخش اول: توکل فعال؛ تنها راه نجات از چنبره ترس و محقّق شدن وعدههای الهی
استاد حوزه خاطرنشان کرد: آیه ۷ از سوره مبارکه قصص به یکی از سخت ترین آزمایش های الهی پرداخته است؛ آنجا که می فرماید: «وَ أَوْحَیْنَا إِلَیٰ أُمِّ مُوسَیٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ؛ و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر بده، پس هنگامی که [از سوی فرعونیان] بر او بترسی به دریایش انداز، و مترس و غمگین مباش که ما حتماً او را به تو باز می گردانیم، و او را از پیامبران قرار می دهیم.» (قصص: ۷)
وی تصریح کرد: خداوند متعال در این آیه، برنامه ای به ظاهر متناقض به مادر موسی (ع) می دهد: از یک سو مادرانه به او دستور می دهد فرزندش را با آرامش و اطمینان شیر دهد، و از سوی دیگر، در اوج احساس خطر، فرمان می رسد که همین کودک عزیز را در رودخانه نیل، که نماد همان خطری است که از آن می ترسد، رها کند. این فرمان، درس بزرگ "دل کندن از عزیزترین داشته های مادی و عاطفی برای اطاعت از خدا و توکل بر او" است. این اطاعت، یک تسلیم منفعلانه نیست، بلکه یک "توکل فعال" است؛ یعنی انجام وظیفه تا آنجا که در توان انسان است، و سپس سپردن نتیجه به خداوند.
حجت الاسلام عفت پناه با تأکید بر وعده قطعی الهی در پایان آیه «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ...»، افزود: نکته حیاتی اینجاست که خداوند نه تنها وعده بازگرداندن موسی (ع) را می دهد، بلکه وعده بزرگتری می دهد: "وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ". این یک قاعده کلی و تخلف ناپذیر الهی است: هرگاه انسانی چیزی را از جان، مال، عزیز یا موقعیت، در راه رضای خدا بدهد، خداوند چیزی برتر، کاملتر و با برکتی مضاعف به او عطا می کند. موسی (ع) نه تنها به آغوش مادر بازگشت، بلکه به پیامبری اولوالعزم مبدل شد. این همان سنتی است که در داستان حضرت ابراهیم (ع) و ذبح اسماعیل (ع)، و نیز حضرت یعقوب (ع) و فراق یوسف (ع) شاهد آن بودیم. در همه این موارد، "دل کندن برای خدا" مقدمه "بدست آوردن از جانب خدا" بود.
استاد حوزه نتیجه گیری کرد: پیام آرامشبخش این بخش آن است که ریشه اصلی تمام اضطرابها، ترس های فلج کننده و اندوه های عمیق در زندگی فردی و اجتماعی، یک چیز است: "ضعف ایمان و باور به قدرت، حکمت، رحمت و وعدههای تخلفناپذیر الهی". کسی که باور کند تدبیر تمام امور در دست خداست و او خیر بنده اش را بهتر از خودش می خواهد، بزرگترین پناهگاه را در میان طوفان های سخت زندگی یافته است. مادر موسی (ع) با عمل به این ایمان، نه تنها جان فرزندش را از چنگال فرعون نجات داد، بلکه او را به عنوان نجاتدهنده یک امت و پیامبری بزرگ به تاریخ هدیه کرد.
بخش دوم: "فقر ذاتی" و "خدمت به خلق"، دو کلید گشایش درهای رزق الهی
این کارشناس علوم قرآنی در بخش دوم سخنان خود، به تحلیل آیه ۲۴ سوره قصص پرداخت، جایی که حضرت موسی (ع) پس از فرار از مصر، در حالی که خسته، گرسنه و بیپناه بود، به دو دختر حضرت شعیب (ع) کمک کرد و سپس در گوشهای به دعا پرداخت: «فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ».
حجت الاسلام عفت پناه این آیه را حاوی دو درس محوری دانست: درس اول، "اعتراف به فقر ذاتی در پیشگاه الهی" است. جمله موسی (ع) یعنی "پروردگارا، من به هر خیری که از سوی تو نازل شود، نیازمندم". این، عین عزت است. یعنی انسان به جای تکیه بر دارایی ها و ارتباطات مادی خود، تمام نیازش را به درگاه بی نیاز عرضه می کند. درس دوم، "پیوند ناگسستنی بین خدمت به بندگان خدا و استجابت دعا" است. موسی (ع) این دعا را دقیقاً پس از یک عمل خیر و خدمت بی منت به دو انسان نیازمند (که از جنس خدمت به جامعه بود) بیان می کند. این نشان می دهد که عمل صالح و کمک به مردم، زمینه را برای نزول رحمت و اجابت دعا فراهم می سازد.
وی با اشاره به عظمت اجابت این دعا ادامه داد: خداوند متعال به این دعای به ظاهر ساده پاسخ داد و یک پیامبر بزرگوار، یعنی حضرت شعیب (ع)، را به عنوان معلم، پناهگاه و پدر معنوی موسی (ع) قرار داد. برای او خانه و امنیت فراهم کرد. دختر پاکدامن، عفیف و نجیب آن پیامبر را به همسری وی درآورد. و اموال و گوسفندان بسیاری به او بخشید. این است نماد تبدیل یک عمل کوچک خیر، سیراب کردن گوسفندان، به برکتی عظیم و چندجانبه توسط پروردگار کریم. این الگو به ما میگوید که اگر میخواهیم گره از کار خود بگشاییم، پیش از آن، گره از کار مردم بگشاییم.
بخش سوم: معیار قرآنی برای گزینش مدیران: قُوّت و امانت، نه ضعف و وابستگی
حجت الاسلام عفت پناه در بخش سوم و با اهمیت اجتماعی سخنان خود، به آیه ۲۶ سوره قصص استناد جست، آنجا که یکی از دختران شعیب(ع) پس از مشاهده اخلاق و توانایی موسی(ع)، او را به پدرش اینگونه معرفی میکند: «یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ». وی این توصیف را "جامعترین، دقیقترین و کوتاهترین معیار برای انتخاب مدیران، کارگزاران و مسؤولان در تمام سطوح حاکمیتی، اقتصادی و اجتماعی" خواند.
استاد حوزه به تشریح این دو صفت پرداخت: «"قُوّت" در این آیه، معنایی بسیط و گسترده دارد. تنها به نیروی بدنی محدود نمیشود، بلکه شامل "قوت علمی و تخصصی"، "قوت مدیریتی و قدرت تصمیمگیری به موقع"، "قوت اراده و استقامت در برابر مشکلات"، "قوت اقتصادی و بینش مالی" و "قوت دفاعی و امنیتی" میشود. یک مدیر باید در حوزه مسئولیت خود، قوی و توانمند باشد. از سوی دیگر، "امانت" نیز تنها امانتداری مالی نیست، بلکه "امانتداری در حفظ ارزشهای دینی و ملی"، "امانتداری در صیانت از منافع و منابع کشور"، "امانتداری در حراست از حقوق مردم" و "امانتداری در حفظ اسرار و امنیت نظام" است. جامعهای که مدیرانش فاقد این دو رکن اساسی باشند، محکوم به رکود، وابستگی و انحطاط است.
وی سپس با صراحت به یک ناهنجاری خطرناک در برخی نگاههای مدیریتی اشاره کرد و هشدار داد: متأسفانه در برخی رویکردها شاهدیم که به جای جستجو و پرورش مدیران "قوی و امین" که متکی به ظرفیتهای داخلی و ارزشهای خودی باشند، گرایش به انتخاب افراد "ضعیف، بی کفایت، اما مطیع و وابسته به جریان ها و قدرت های بیگانه" وجود دارد. این افراد در توهم خود تصور می کنند با نزدیک شدن به مراکز سلطه جهانی مانند رژیم صهیونیستی و آمریکای مستکبر، می توانند مشکلات را حل کنند یا موقعیت خود را تثبیت نمایند. این در حالی است که قرآن کریم به صراحت میفرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَی أَوْلِیَاءَ" (مائده:۵۱). تاریخ جوامع اسلامی و غیراسلامی به وضوح نشان داده که مدیریتهای "ضعیف و خائن" یا "ضعیف و وابسته"، بزرگترین خسارتهای مادی و معنوی را به پیکره ملتها وارد کرده و آنها را به ورطه عقبماندگی و ذلت میکشانند.»
سخن پایانی: الگوی جامع برای فرد و جامعه
حجت الاسلام عفت پناه گفت: سوره قصص و داستان موسی (ع)، یک الگوی جامع و زنده برای ماست. این الگو به ما می آموزد که نجات، پیشرفت و عزت در دو عرصه حاصل میشود: در عرصه فردی، با "ایمان راسخ، توکل فعال و خدمت به خلق" و در عرصه اجتماعی و حاکمیتی، با "گزینش دقیق مدیران شایسته، شجاع، متخصص، متعهد و امانتدار". هرگونه عدول از این معیارهای الهی و جایگزینی معیارهای قبیلهای، جناحی، مادی یا وابستگی به بیگانگان، نه تنها گشایشی ایجاد نمیکند، بلکه بحرانهایی عمیقتر و خانمانسوز را برای جامعه به ارمغان خواهد آورد. وظیفه نخبگان، اصحاب رسانه و مردم هوشیار، تبیین و پاسداری از این معیارهای قرآنی است.










نظر شما