پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
کد خبر: 289819
۱۹ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۴۶

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای اقدام به نشر سی گفتار قرآنی در بیان این مرجع تقلید در ایام ماه مبارک رمضان نموده است.

سوره مباركه قصص آیه ۷۸

قالَ إِنَّما أوتیتُهُ عَلىٰ عِلمٍ عِندی ۚ أَوَلَم یَعلَم أَنَّ اللَّهَ قَد أَهلَكَ مِن قَبلِهِ مِنَ القُرونِ مَن هُوَ أَشَدُّ مِنهُ قُوَّةً وَأَكثَرُ جَمعًا ۚ وَلا یُسأَلُ عَن ذُنوبِهِمُ المُجرِمونَ (۷۸)

 (قارون) گفت: «این ثروت را بوسیله دانشی كه نزد من است به دست آورده‌ام!» آیا او نمی‌دانست كه خداوند اقوامی را پیش از او هلاك كرد كه نیرومند‌تر و ثروتمند‌تر از او بودند؟! (و هنگامی كه عذاب الهی فرا رسد،) مجرمان از گناهانشان سؤال نمی‌شوند.

* جواب قارون در مواجهه با حضرت موسی (علیه‌السلام)

ماجرای حضرت موسی (علیه‌السلام) از آن ماجراهاى عبرت‌آمیز و عجیب تاریخ است. درباره‌ى این ماجرا هرچه بگویم تمام نمى‌شود. واقعاً قرآن گنجینه‌ى عظیمى از تجربه‌ى موسوى براى ماست. در این ماجراى عجیب، یكى از نقاط برجسته، خراب و فاسد شدنِ كسانى از همراهان موسى علیه‌السّلام است كه از همراهىِ او برگشتند. من این‌ها را عرض مى‌كنم تا كسانى كه اهل تأمّل در آیات قرآنند، دنبالش بروند.

در قرآن چند مورد از این مسائل داریم كه یكى مربوط به سامرى است، (۱) یكى مربوط به قارون است (۲) و یكى هم مربوط به كسانى است كه از رفتن به داخل ارض مقدسّه استنكاف كردند. (۳) این‌ها مصادیق رجعت و ارتداد است. قارونِ مبغوضِ خبیثِ ملعونِ الهى، آن قدر انسان بدى است كه قرآن كریم بخشى را به او اختصاص داده است. مشكل قارون این‌جاست كه وقتى حضرت موسى علیه‌السّلام به او مى‌فرماید «اموالى را كه تو به دست آوردى، زینت است» و به نصیحت وى مى‌پردازد، در جواب آن حضرت مى‌گوید: «انما اوتیتهُ على علم»؛ (۴) من آگاه و عالم و توانا بودم.» به تعبیر امروزى: «هوش و ذكاوت داشتم، زرنگى داشتم، سیاست بلد بودم. ناز شستم كه این اموال را از این راه‌ها به دست آوردم. به كسى مربوط نیست!» او نمى‌فهمید كه اموال را خدا داده بود. كمااین‌كه جان را خدا به انسان مى‌دهد، فرزند را خدا به انسان مى‌دهد، دین را خدا به انسان مى‌دهد و همه چیز مالِ خداست.

اى انسان نادان! چرا سركشى مى‌كنى؟! چرا اشتباه مى‌كنى و مى‌گویى «منم كه این مال را به دست آوردم»؟! «من» كیست؟! خداى متعال به مبارزان فداكارى كه به میدان جنگ رفتند؛ جان‌هایشان را در مقابل تیرهاى دشمن سپر كردند؛ جنگیدند و بینى دشمن را به خاك مالیدند و نهایتاً دشمن را شكست دادند، مى‌گوید: «و ما رمیت اذ رمیت و لكن اللَّه رمى» (۵) این تیرى كه تو قبلاً نحوه‌ى انداختنش را یاد گرفتى، سپس نشانه گرفتى، دقّت كردى و زدى تا این‌كه به هدف خورد، كارِ تو نبود. تو آن را به هدف نزدى، بلكه خدا زد. نیروى من هم مالِ خداست، اراده‌ى من هم مالِ خداست. دقّت نظر من هم مالِ خداست. اصلاً هر چه دارم مالِ خداست. آن وقت در مقابل این قدرتِ مالكِ محیطِ مدبّرى كه همه چیز من در قبضه‌ى قدرت اوست، گردن بالا بگیرم و بگویم «من»!؟ این، آن نقطه‌ى فسادِ بشرى است. هر جا این باشد، بد است و موجب فساد مى‌شود.(۶)

مغرور شدن ملت‌ها و مسؤولان ملت‌ها همیشه مایه‌ى سرنگون شدن و سقوط آن‌ها شده است. هیچ‌كس نگوید «من» كردم. خداى متعال در قرآن با لحن استهزاءآمیزِ نافذِ خود مى‌گوید كه قارون گفت: «قال انّما اوتیته على علم عندى» من خودم بودم كه با توانایى خودم توانستم به این نقطه برسم! خداى متعال او را در اعماق زمین سرنگون كرد. ما باید تلاش كنیم؛ ما باید مجاهدت كنیم. هیچ ملتى بدون مجاهدت، بدون تلاش، بدون ابتكار، بدون نوآورى، بدون فتح مراحل گوناگون پیشرفت، به جایى نمى‌رسد؛ اما بركت از خداست، توفیق از خداست.(۷)

* نعمت را از خدا بدانیم

به تواناییهاى خود و آنچه به نظر ما قدرت ماست، تكیه‌ى استقلالى و ذاتى نكنیم؛ از خدا كمك بخواهیم و خود را محتاج او بدانیم مثل قارون و بعضى امّتهاى گذشته نگوییم: «انّما اوتیته على علمٍ عندى»؛ این غلط است. كمك را همیشه از خدا بخواهیم؛ راه را هم به سوى او باز بدانیم. راه همه‌ى ما به سوى خدا باز است.(۸)

حقیقت شكر این است كه انسان نعمت را از خدا بداند. نه این‌كه به زبان بگوید؛ با همه‌ى وجود باور كند كه آنچه از نعمت در اختیار اوست، از سوى خداست. این طور نباشد كه خیال كند، اوست كه این نعمت را براى خود فراهم كرده است. این، جلب غضب و حرمان از نعمت الهى را فراهم خواهد كرد كه «انما اوتیته على علم». اگر بگویم كه خودم این دانایی‌ها و این تمكّن‌ها را به دست آورده‌ام، غلط است. قرآن این‌طور مى‌فرماید كه «ما اصابك من حسنة فمن اللَّه»؛ (۹) هر حادثه‌ى نیكو كه به شما مى‌رسد، از خداست. «ما بكم من نعمة فمن‌اللَّه»؛ (۱۰) هر نعمتى كه دارید، از سوى خداست. در دعا هم به ما یاد داده‌اند كه به خداى متعال عرض كنیم: «ما بنا من نعمة فمنك وحدك لاشریك لك لا اله الّا انت»؛ (۱۱) هر نعمتى كه ما در اختیار داریم، از توست. حدّاكثر این است كه ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا كنیم.(۱۲)

در دو جاى از قرآن این عبارت هست كه: «ثمّ اذا خوّلناه نعمة منّا قال انّما اوتیته على علم» (۱۳) - هم در سوره‌ى زمر هست و هم احتمالاً در سوره‌ى لقمان - خدا نعمتى به انسان مى‌دهد، اما انسان از دهنده‌ى نعمت غافل مى‌شود و تصور مى‌كند كه این خود اوست كه توانسته این نعمت، این موقعیت و این فرصت را به دست آورد. عین همین عبارت درباره‌ى قارون هست كه وقتى به او اعتراض كردند كه این نعمت‌ها را از خدا بدان، سهم خودت را هم ببر؛ اما آن را در راه خدا مصرف كن، او در جواب گفت: «انّما اوتیته على علم عندى»؛ خودم به دستش آوردم، هنر خودم بود؛ این‌‌ همان خطاى بزرگى است كه ممكن است همه‌ى ما دچارش بشویم؛ غرّه شدن به خود. عین همین قضیه، غرّه شدن به خداست. آیه‌ى شریفه: «فلا تغرّنّكم الحیاة الدّنیا و لا یغرّنّكم باللَّه الغرور» (۱۴) درباره‌ى غرّه شدن به خداست؛ به خدا هم غرّه نشوید.(۱۵)

ب) غرّه شدن به خدا

در دعاى صحیفه‌ى سجادیه مى‌فرماید: «فالویل الدائم لمن اغترّ بك»، «ما اطول تردّده فى عقابك»، «ما ابعده عن الفرج» (۱۶). مغرور شدن به خدا یعنى نابحق از خدا توقع كردن؛ بدون اینكه انسان عمل صالحى را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛ اینكه انسان بگوید، ما كه بنده‌ى خوب خدا هستیم و خدا حتماً به ما كمك خواهد كرد؛ اینكه انسان از حلم الهى سوء استفاده كند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ایمن بداند؛ این‌ها همه غرّه شدن به خداست. امام سجاد مى‌فرماید: خدایا! مصیبت دائمى براى آن كسى است كه به تو غرّه بشود. این غرّه شدن به خدا،‌‌ همان بلایى است كه بر سر بنى‌اسرائیل آمد. خداى متعال آن‌ها را ملت برگزیده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظایف خودشان را انجام ندادند، خداى متعال درباره‌ى آن‌ها فرمود: «ضربت علیهم الذّلة و المسكنة». (۱۷) آن‌ها همانهایى هستند كه خداى متعال در چند جاى قرآن تصریح كرده كه من این‌ها را مردمان برگزیده قرار دادم؛ «و انّى فضّلتكم على العالمین» (۱۸)؛ اما همین‌ها با عمل بد خود كارى كردند كه خداى متعال درباره‌ى آن‌ها فرمود: «ضربت علیهم الذّلة و المسكنة و باؤوا بغضب من اللَّه»، و مورد خشم الهى قرار گرفتند. غرّه شدن به خدا، این چیز‌ها را دنبال خودش دارد بایستى به خودمان، دلمان و جانمان و به شستشوى روانى خودمان بپردازیم و وظایف سنگین، ما را غافل نكند. البته، راه باز است؛ همین نمازهاى پنجگانه، همین امكان دعا، همین نافله، همین نماز شب؛ همه از راههاى به خود پرداختن است؛ این راه‌ها را در مقابل ما باز گذاشته‌اند. اگر تنبلى نكنیم، مى‌شود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانیت پیدا مى‌كند و كار‌هایش بركت پیدا مى‌كند.(۱۹)

پی‌نوشت:

۱) طه: ۹۵

۲) قصص: ۷۶

۳) مائده: ۲۱

۴) قصص: ۷۸

۵) أنفال: ۱۷

۶) بیانات در خطبه‌های نمازجمعه 28/۱۱/1373

۷) بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی 07/۰۴/1374

۸) بیانات در دیدار كارگزاران نظام ۱5/۰۵/۱382

۹) نساء: ۷۹

۱۰) نحل: ۵۳

۱۱) مصباح‌ المتهجد، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۷۵. «وَ كَانَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ بَعْدَ الْعَصْر... اللَّهُمَ‌ إِنِّی‌ أَعُوذُ بِكَ‌ مِنْ‌ نَفْسٍ‌ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یَخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لَا یُسْمَعُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَ الْفَرَجَ بَعْدَ الْكَرْبِ وَ الرَّخَاءَ بَعْدَ الشِّدَّةِ اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَیْكَ‌» امام كاظم (علیه‌السلام) بعد از نماز عصر اینگونه می‌فرمود:... خدایا همانا من از نفسی كه سیر نمی‌شود و قلبی كه خاشع نمی‌گردد و دانشی كه سود نمی‌رساند و از نمازى كه بالا نمی‌رود (پذیرفته نمی‌شود) و دعایی كه شنیده نمی‌شود به تو پناه می‌آورم. بارال‌ها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی می‌خواهم. خدایا هر نعمتى كه در اختیار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش می‌كنم و به سوی تو باز می‌گردم (توبه می‌كنم).

۱۲) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس 07/۰۳/1376

۱۳) زمر: ۴۹

۱۴) لقمان: ۳۰ و فاطر: ۵

۱۵) بیانات در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 29/۰۳/1385

۱۶) صحیفه سجادیه: دعای ۴۶؛ «... فَالْوَیْلُ الدَّائِمُ لِمَنْ جَنَحَ عَنْكَ، وَ الْخَیْبَةُ الْخَاذِلَةُ لِمَنْ خَابَ مِنْكَ، وَ الشَّقَاءُ الْأَشْقَى لِمَنِ اغْتَرَّ بِكَ مَا أَكْثَرَ تَصَرُّفَهُ فِی عَذَابِكَ، وَ مَا أَطْوَلَ تَرَدُّدَهُ فِی عِقَابِكَ، وَ مَا أَبْعَدَ غَایَتَهُ مِنَ الْفَرَجِ،...» پس عذاب همیشگی از آن كسی است از تو روی برتابد و ناامیدی ذلت بار از آن كسی است كه از تو ناامید گشته است و بد‌ترین تیره روزی نصیب كسى است كه به تو مغرور شود. چنین كسى چه بسیار عذابهاى گوناگون خواهد چشید و چه زمانهاى دراز كه در وادى شكنجه تو سرگردان خواهد ماند و آرزوی گشایش او چه دور است.

۱۷) بقره: ۶۱

۱۸) بقره: ۴۷ و ۱۲۲

۱۹) بیانات در دیدار مسؤولان و كارگزاران نظام جمهورى اسلامى 29/۰۳/1385

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha