چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024

تدبر در معانی و مفاهیم نماز در درک عظمت آن، انسان را بیش از پیش در برابر ذات مقدس احدیت خاضع و خاشع می نماید و درهای عبودیت را به روی انسان می گشاید، تمام فرازهای نماز خود پیامی از خدا به بندگان است تا در مراحل زندگی خود دمی از یاد و ذکر او غافل نشوند.

خبرگزاری حوزه/مرکز مطالعات و پاسخ‌گوئی به شبهات دینی حوزه علمیه قم در پرسشی مفهوم سلامهای پایانی نماز و مخاطبین آن را پاسخ داده است.

متن سئوال و پاسخ این مرکز به شرح ذیل است.

سوال :در نماز مي‌خوانيم «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته» مورد خطاب سلام های نماز چه کسانی هستند؟

الف: سلام‌هاي آخر نماز از طرف چه كسي صادر مي‌شود؟

 

پاسخ:

اگر ظاهر امر در نظر گرفته شود، گفته مي شود: اين سلام‌ها از طرف نمازگزاران بيان مي‌شود، امّا در واقع اين سلام‌ها از ناحيه خداوند صادر مي‌شود، ولي از زبان نمازگزار بيان مي‌شود. و در حقيقت ، نمازگزار ترجمان سخن خداوند است و اين توفيق به اين عبد و نمازگزار داده شده است كه سخن خداوند را به مخاطبين برسانند. اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در جواب اين سؤال كه معناي السلام عليكم امام چيست؟ مي‌فرمايد: امام مترجم سخن خداوند است و به اهل جماعت مي‌گويد، شما از عذاب روز آخرت در امان هستيد.[1]

بنابراين، اين سلام‌ها از ناحيه خداوند و فرشتگان موكل هستند كه از زبان آن نمازگزار صادر مي‌شوند.

ب: در آخر نماز به چه كساني سلام مي‌دهيم؟

به طور معمول در آخر نماز، نمازگزار سه سلام مي‌دهد، سلام اول مورد خطابش روشن است كه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ مي‌باشد، اگر چه در بعضي از روايات اهل‌بيت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ هم ذكر شده‌اند كه بايد به آنها سلام كرد.[2] امّا جمله دوم عبارت است: السلام علينا و علي عباد الله الصالحين، در اين جمله نمازگزار به وسيله كلمه علينا هم به خود و هم به ديگر نمازگزاران سلام مي‌كند و با كلمه «عباد الله الصالحين» به همه بندگان شايستة خدا سلام مي‌كند.

*صالحين چه كساني هستند؟

قرآن گروه‌هاي مختلفي را جزء صالحين قرار داده از جمله:

1. انبياء: خداوند انبياء را جزء صالحين دانسته و فرموده: «و زكريا و يحيي و عيسي و الياس كل من الصالحين؛[3] زكريا و يحيي و عيسي و الياس جز صالحان هستند.» و در آيات ديگر نسبت به انبياء ديگر آنها را جز صالحين شمرده است.

2. مؤمنين: خداوند كساني را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنند و در كارهاي خير سرعت مي‌گيرند جزء صالحان مي‌داند، «يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ»[4] «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي الصَّالِحِينَ»[5] و كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام دادند آنها را در زمرة صالحان وارد خواهيم كرد»

3. جنيان مؤمن: از آنجا كه جنيان دو گروهند، گروهي كه ايمان دارند و گروهي كه ايمان ندارند، لذا بعضي از جنيان صالح و بعضي غير صالحند. «وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ»[6] «و اين‌كه در ميان ما افرادي صالح و افرادي غير صالحند».

بنابراين كلمه «عبادالله الصالحين» شامل تمام بندگان شايسته خدا مي‌شود، چون اين كلمه، به صورت جمع آمده كه «الف و لام» هم روي آن آمده و دلالت بر جميع مي‌كند، يعني هر كس كه صالح باشد چه انبياء باشند و چه مؤمنين انسي و چه مؤمنين جني، نمازگزار بر همه آنها سلام مي‌دهد.

جملة سوم: «السّلام عليكم و رحمة الله بركاته». در اين جمله مخاطب مبهم است، امّا در روايات مصاديقي از اين مخاطب را بيان فرموده‌اند از جمله گفته شده: اين سلام‌ها خطاب به ملائكه موكل انسان هستند. در بعضي از روايات گفته شده اين سلام خطاب به تمام ملائكه و فرشتگان است و در بعضي آمده كه اين سلام‌ها به انبياء الهي است.[7] و شايد هم بتوان گفت: بعد از آن كه نمازگزار در سلام اول به خصوص رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ (و اهل‌بيت) سلام كرد و در سلام دوم به تمام نمازگزاران و تمام بندگان شايسته اعم از انبياء و مؤمنين انسي و جنّي و ملائكه سلام كرد در سلام سوم به صورت جمعي به همه آنها سلام مي‌دهد و همه را مورد مخاطب خود قرار مي‌دهد.

*تشريع سلام سوم در معراج به رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ  پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ در مورد نماز خود در معراج مي‌فرمايد: چون به خود و اهل‌بيت خود صلوات فرستادم استقامت نمودم، ديدم فرشتگان و انبياء و مرسلين پشت سر من صف كشيده‌اند، خطاب به من رسيد، اي محمّد: بر ايشان سلام كن، پس گفتم: السلام عليكم و رحمة الله و بركاته. پس وحي رسيد «سلام و تحيت منم، و تو و ذريه‌ات رحمت و بركات هستيد.»[8]

*ج: فلسفه سلام‌هاي آخر نماز چيست؟

در مورد فلسفه ي سلام‌هاي آخر نماز، در روايات اشاراتي وجود دارد؛ از جمله:

امام رضا ـ عليه السّلام ـ در بيان فلسفه اين كه چرا سلام تحليل نماز است؟ در جواب كسي كه از ايشان پرسيد: چرا خداوند سلام را تحليل نماز قرار داده و چرا به جاي آن، تكبير و تسبيح يا چيز ديگري قرار نداد؟ فرمود: چون وقتي نمازگزار خواست شروع به نماز كند، كلام مخلوقين را بر خود حرام كرد و توجّه به خدا و خالق كرد؛ امّا تحليل نماز به كلام مخلوقين است و انتقال به طرف مخلوقين است و اولين چيزي كه انسان‌ها مي‌گويند سلام است.[9] و به اين سر و معنا هم عرفاء اشاره كرده‌اند؛ از جمله امام خميني (ره) مي‌فرمايد: چون نمازگزار از مقام سجود كه سرّ سجود فناء است به خود آمد و حالت هوشياري به او دست داد و از حال غيبت خلق به حال حضور، رجوع كرد، به موجودات سلام مي‌دهد، سلام كسي كه از سفر و غيبت برگشته است، پس از اين رجوع، اول به نبي اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ سلام مي‌دهد و بعد از آن، به اعيان ديگر موجودات و جميع ملائكه خدا و انبياء و مرسلين كه در اين سفر همراه او بودند سلام مي‌كند و سلامت آنها را از خدا تقاضا مي‌كند،... بعد مي‌فرمايد: كسي كه در نماز غايب از خلق نبوده و مسافر الي الله نبوده براي او سلام حقيقت ندارد و جز لقلقة لسان چيزي نبوده... و اگر در نماز كه حقيقت معراج است عروجي حاصل نشد و از بيت نفس خارج نشده سلام براي او نيست.

[1] . وسائل، ابواب تسليم، ج 4، باب 4.

 [2] . من لايحضره، قم، منشورات جامعه مدرسين، چاپ دوم، ج 1، ص 319.

[3] . انعام/ 85.

[4] . آل‌عمران/ 114.

[5] . عنكبوت/ 9.

[6] . جن/ 11.

[7] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1403، ج 82، ص 306.

[8] . ر.ك: مجلسي، محمدتقي، لوامع صاحب قراني، قم، انتشارات دارالتفسير، چاپ اول، 1374، ج 4، ص 127؛ و موسوي خميني، روح الله، سر الصلوة، تهران، موسسه نشر و تنظيم آثار امام خميني، چاپ دوم، 1372، ص 108.

[9] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ سوم، 1403، ج 82، ص 306؛ و وسائل، ابواب تسليم، باب 1، ح 11.

مرکز مطالعات و  پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه – اندیشه قم

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. سرّ الصلاة، امام خميني، ص 108.

2. هزار و يك نكته درباره نماز، حسين ديلمي، ص 309.

3. بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 82، ص 306.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha