به گزارش سرویس علمی و فرهنگی خبرگزاری حوزه، او که پس از هجران پدر هم درد یتیمی را در جان و جهان خویش تجربه کرد و هم محنت روزگار را با همه سختی هایش حس نمود.
اما همه این مرارت ها در برابر عزم راسخ و ایمان غنی این مرد روحانی نتواست خلل و خلئی وارد آورد.
عبدالرزاق موسوی مقرم تحصیل علم را چه در سالهای اول در محضر جد دانشمند خویش سید حسین و چه در محضر بزرگانی نظیر سید محسن حکیم و آقا ضیاء الدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا محمد حسین نائینی و سید ابوالقاسم خوئی به خوبی و عظمت و جدیت فراگرفت و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرد.
و همین امر هم به انتشار آثار برجسته ایشان منتهی شد که بی تردید بر صدر و تارک آنها کتاب کمنظیر و ارزشمند «مقتل الحسین» می درخشد.
در این کتاب، این عالم عزیز و بزرگوار تلاش کرده است ضمن بررسی سندیت وقایع عاشورا و تنزیه این واقعه از آنچه بی سند و بی رویه وارد این وادی شده است با نقل وقایع تاریخی این حادثه عظیم و مهم تاریخ بشریت، یک مجموعه ارزشمند و جامع و مانع را به مخاطبان این عرصه تقدیم نماید.
همین امر هم باعث شده است تا تلاشهای علمی و دقت نظر ایشان، کتاب مقتل الحسین را تبدیل به یکی از ارزشمندترین آثار موجود در این حوزه گرداند.
در کنار این اثر می توان سایر کتابهای ایشان را در سه بخش تألیفات، مقدمات و نیز آثار خطی مورد عنایت قرارداد و از این رهاورد حاصل مجاهدتهای علمی یک محقق برجشته شیعی را به نظاره نشست.
کتابهایی که بیشتر معطوف به زندگی، شخصیت و سیره امامان شیعه می شود چراکه مرحوم مقرم معتقد بود بایستی عمر خویش را در راه معرفی و نشر زندگی و اندیشه به ظهور و بروز رسیده در سیره این بزرگواران صرف نمود تا به حقیقت نور رسید.
به همین دلیل است که در میان آثار و تألیفات ایشان می توان نام ائمه اطهار(ع) و دیگر برجستگان تاریخ شیعه همچون مسلم ابن عقیل و مختار ثقفی را بازشناخت و به مطالعه زندگی و منش و روش و شخصیت آنها پرداخت.
از جمله ویژگی های مهم و بارز در زندگی این عالم ربانی را می توان محبت اهل بیت(ع)، زهد و پرهیزکاری و نیز حضور موثر در عرصه مقابله با ظلم حاکمان جور دانست که نمونه بارزش همراهی با علمای نجف در اعتراض به فاجعه مدرسه فیضیه توسط حکومت پهلوی بود که به انتشار اعلامه ای مهم و موثر انجامید که امضای بسیاری از بزرگان حوزه و از جمله عبدالرزاق موسوی مقرم را در خود داشت.
مرحوم مقرم در طول دوران حیاتش با درد و بیماری مأنوس بود و دوران های سختی از مرارت های جسمی را تجربه کرد تا اینکه در 17 محرم 1391 هجری قمری رخت از این دنیای فانی بربست و به دیدار یار شتافت.
مردی که سالهای حیات نورانی خویش را در راه عشق به حقیقت عظیم و عزیز اهل بیت عصمت و طهارت و انتشار و شناساندن زندگانی و شخصیت و جلوه های حیات پر برکت و منور ایشان صرف نمود و اساسا وجود خویش و سرمایه جان و عمرش را تنها با هزینه شدن در این راه، قابل می دانست و همین امر هم باعث شد تا تمام عمر خود را به تحقیق و پژوهش در زندگی آن بزرگواران و نوشتن کتابهایی درباب حیات و حقیقت عظمت وجودی آن انوار الهی و آسمانی اختصاص دهد.
ایشان در مقدمه کتاب الکلم الطیب می گوید:
«برای همین واجب است که بعد از اصول اعتقادات، در فضائل و مناقب ائمه(ع) و احوال ایشان نظر کنیم؛ تا از جهتی حقوق واجبة آن را ادا کنیم و از جهت دیگر به ایشان اقتدا نماییم و گفتار ایشان را تبعیت کنیم».
باری؛ روزها و شبهای نجف در بارقه های نورانی عشق به اهل بیت(ع) و خاصه حضرت اباعبدالله(ع) در زندگی پسری به نام عبدالرزاق، شمایلی از یک حیات طیبه شیعی را پدید آورد که تا همیشة حضور، همراه این مرد میدان دیانت و مجاهدت بود.
درود و رحمت خدا و پاکان و نیکان بر او باد و یادش هماره گرامی و راهش زنده و پر رهرو!