خبرگزاری حوزه، در بخش دوم گفتار آیتالله ناصری جایگاه انتظار و ارزشمندی آن در لسان آیات و روایات را منتشر میکند.
فضيلت انتظار و ارزش منتظر
يکي از مسائل مهم مربوط به مهدويت، مسأله «انتظار» است. که لازم است به رواياتي كه دربارة ارزش انتظار و ثواب منتظران وارد شده است، اشاره كنيم. اين روايات، فراوانند و براي نمونه، شماري از آنها را نقل میكنيم:
همـگامان شـهداي بـدر و احد
امام سجادعليه السلام فرمود: مَن ثبتَ علي ولايَتنا في غيبةِ غائِبنا أعطاهُ اللهُ أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِن شُهداءِ بَدرٍ و أحدٍ؛1
هر كس كه در زمان غيبت غائب ما بر ولايت ما ثابت قدم بماند، خداوند اجر هزار شهيد از شهداي بدر و احد را به او عطا ميكند.
ارزش شهداي بدر را كه اسلام بنا بر حمايت آنان قوت يافت نميتوان بيان كرد؛ اما بنا بر اين حديث شريف، منتظران حضرت حجت عليه السلام كه در زمان غيبت و طولاني شدن آن، بر ولايت اهلبيت عليهم السلام پايدار ميمانند، ثواب يكهزار نفر از شهيدان غزوههاي بدر و احد را احراز خواهند كرد و اين، نشان دهندة ارزش منتظران در مكتب الهي تشيّع است.
روزه داران شب زنـدهدار
حضرت باقرعليه السلام در حديثي شريف كه در شماري از جوامع روايي وارد شده است، دربارة ارزش منتظران فرمود:
اعلموا! أنَّ المنتظِرَ لهذا الأمرِ لهُ مثلُ أجرِ الصائمِ القائمِ؛2
بدانيد كسي كه منتظر اين امر [= ظهور امام زمان] باشد، ثواب كسي را دارد كه روزها را روزه داشته و شبها به عبادت الهي بر پاي ايستاده باشد.
همراهي پيـامبر اعظم صلي الله عليه و آله
از رسول گرامي صلي الله عليه و آله دربارة منتظران پرسيدند؛ حضرت، چنين فرمود:
هُو بِمنزلَةِ مَن كانَ معَ القائِمِ في فُسطاطِه، ثمَّ سكَت هنيئة ثمَّ قال: هو كمَن كانَ معَ رسولِ الله؛3
او مانند كسي است كه همراه [حضرت] قائم، در خيمه آن حضرت [آماده به خدمت] باشد. آنگاه حضرت صادق عليه السلام ، پس از تأملي كوتـاه فرمود: او مانند كسي است كه همراه رسول الله بوده است
*راه نجات از هلاكت
حضرت امام حسن عسكري عليه السلام ميفرمايد: ابني هذا ... مثلُه في هذه الاُمَّةِ كمَثَلِ ذي القرنين و الخضرِ و اللهِ ليغيبَنّ غيبةً لاينجُو من الهلكةِ فيها إلّا مَن ثبَّتهُ اللهُ علي القولِ بإمامتِهِم و وفَّقَه اللهُ للدعاء بتعجيلِ الفرجِ؛4
مثل اين فرزند من ... در اين امّت، همانند حضرت خضر و حضرت ذوالقرنين است. به خدا قسم! او غيبتي خواهد داشت كه در آن، هيچكس از هلاكت نجات نمييابد، مگر آن كس كه خداوند او را بر اعتـقاد به امامت امامان پايدار دارد و به دعا براي تعـجيل در فرج آن حضرت موفـق سازد.
برتـرين مردمان
امام سجاد عليه السلام فرمود: انَّ أهل زمان غيبته القائلين بإمامته والمنتظرين لظهوره أفضل أهل كل زمان؛5
آنان كه زمان غيبت او زندگي ميكنند و به امامت او اعتقاد داشته و منتظر ظهور او هستند، از مردمان همة زمانها برتر ميباشند.
*حكمت فضيـلت انتظار
روايات اين باب همه نشان از ارزش انتظار و جايگاه منتظران از نگاه معصومان دارد؛ ولي چرا اين همه فضيلت براي انتظار برشمرده شده است؟
برخي از حكمتهاي انتظار
اول: دينداري در دوره آخرالزمان، حقيقتاً دشوار است؛ به طوري كه در برخي روايات، شخص منتظر را به كسي تشبيه كردهاند كه گويي از آتش در دست دارد يا ميخواهد بوته خاري را با دست از زمين در آورد.
دوم: طبق روايات، ارزش اعمال به نيات آن است. هر چه نيت، خالصتر و بزرگتر باشد، ارزش عمل بيشتر است. ارزش انتظار نيز، متناسب با منتَظَر شكل ميگيرد. اگر كسي منتظِر كسب مدرك تحصيلي باشد، انتظار او به اندازة مدرك تحصيلي ارزش دارد. اگر شخص ديگري منتظر زيارت خانه خداوند باشد، انتظار او ارزش معنوي و به اندازة زيارت خانه خداوند است.
شـخص منتــظر در انتـظار ظهور مــهدي فاطمه عليهما السلام تحقق همه خوبيها را در عالم و براي همه مخلوقات در جان خود ميپرورد. انسان منتظر در اثر اين انتظار، ارزشي والا پيدا ميكند؛ ارزش و مقامي كه در اثر آن، همراه و همگام اولياي الهي از خاتم پيامبران صلي الله عليه و آله تا خاتم اوصيا، همرتبه شهداي بدر و احد، همدوش اصحاب پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و مانند كسي است كه تمام عمر به روزهداري و تهجد پرداخته است.
سوم: از روايت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله ميتوان فهميد كه آنان برترين مردم دورانها هستند. آن حضرت به اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود:
اي علي! بدان كه شگفت انگيزترين ايمانها در مردم و بزرگترين يقينها در ايشان از آنِ گروهي در آخرالزمان است كه پيامبر را درك نكرده اند و امام هم از ديدگانشان پوشيده است و به سياهي روي سفيدي (نوشته هاي روي كاغذ) ايمان آورده اند.6
*وظايف منتـظر
در اين مرحله، سؤالي به ذهن خطور ميكند كه وظيفه انسان منتظر چيست؟ با توجه به روايات، آيا وظايفي براي رسيدن به اين مقام والا بر عهدة او گذاشته شده است؟
چنانكه در بخش قبلي گذشت، انتظار ارزشي بس والا و عظيم دارد كه دستيابي به اين جايگاه، وظايفي را بر دوش انسان قرار ميدهد.
در روايات و بيانات پيشوايان دين، وظايف فراواني براي منتظران ظهور بيان شده است كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
¨1. شنـاخت امام عليه السلام
پيمودن جاده انتظار، بدون شناخت امام منتظر ممكن نيست. استقامت و پايداري در وادي انتظار، وابسته به درك صحيح از پيشواي موعود است؛ بنابراين علاوه بر شناخت امام -به اسم و نسب - لازم است دربارة جايگاه امام و رتبه و مقام او نيز آگاهي كافي به دست آورد.
ابونصر خدمتگزار امام حسن عسكري عليه السلام ميگويد:
پيش از غيبت امام مهدي عليه السلام خدمت آن حضرت رسيدم. امام مهدي عليه السلام از من پرسيد: «آيا مرا ميشناسي؟» پاسخ دادم: «آري، شما سرور من، فرزند سرور من هستيد». امام عليه السلام فرمود: «مقصود من چنين شناختي نبود». گفتم: «خودتان بفرماييد» امام عليه السلام فرمود: «من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم. خداوند به واسطة [بركت] من، بلا را از خاندان و شيعيانم دور ميكند».7
در اين روايت و امثال آن، حضرت مسير معرفت امام را مشخص كرده و گويي ميفرمايد: بايد جايگاه امام در مجموعه نظام هستي شناخته شود و رابطه امام با پيامبر و نبوت درك شود.
از ديگر ابعاد معرفت امام، شناختن سيره و صفات امام است. اين بُعد از شناخت، تأثير گستردهاي در رفتار و خُلق و خوي منتظر ميگذارد. پُرواضح است هر اندازه معرفت انسان به جايگاه امام و به زواياي گوناگون زندگي امام و حجّت الهي بيشتر و عميقتر باشد، آثار آن در بخشهاي گوناگون زندگي بيشتر خواهد بود.
2. الـگو پـذيري و اقتـدا
شناخت به تنهايي كافي نيست. شناختي كافي و وافي است كه به مرحله الگوپذيري بينجامد.
در روايتي از پيـامبر اكرم صلي الله عليه و آله اينگونه وارد شده است:
«خوشا به حال كسي كه قائم خاندان مرا درك كند؛ در حالي كه پيش از دوران قيام، به او و امامان قبل از او اقتدا كرده و از دشمنان او اعلام بيزاري كرده باشد. آنان دوستان و همراهانِ من و گراميترين امت من نزدم هستند».8
آري؛ ادعا در انتظار و تشيع كافي نيست؛ بلكه بايد اقتدا كرد. راه اقتدا كردن، همان تهذيب نفس است. در اين ميان اخلاص در عمل، نقش بهسزايي دارد.
اگر هر يك از منتظران، ميتوانند ثواب هزار تن از شهداي بدر را در كارنامه خود داشته باشند، واضح است كه بايد با آنان سنخيت داشته باشند؛ لذا اصلاح نفس و اخلاص در عمل، يكي از مهمترين وظايف منتظران در دوران غيبت به شمار ميرود.
امام شـشم عليه السلام فرمود:
«هر كس دوست دارد از ياران قائم باشد، بايد در حالي كه منتظر است، اعمال صالح انجام دهد و ورع پيشه كند».9
آري؛ از منتظران مصلح، جز اين توقع نيست كه از امام الگوپذيري كرده و خود نيز صالح باشند. در غير اين صورت وقتي سنخيتي ميان اين دو نباشد نسبتي هم، چه پيش از ظهور و چه پس از ظهور ميان شيعه و امام برقرار نميشود.
¨3. يـادِ امـام
آنچه پايداري در راه انتظار را به دنبال داشته و منتظران را در كسب معرفت و پيروي از آن بزرگوار ياري ميكند، پيوستگي و ارتباط مداوم با آن طبيب جانها است.
ياد امام، در قالبهاي متعددي سفارش شده است؛ از جمله زمزمه كردن دعاي عهد در چهل بامداد، دعا براي فرج امام زمان عليه السلام ، صدقه دادن براي سلامتي حضرت و خواندن دعاي ندبه و... به راستي وقتي آن امام مهربان، هميشه و همه جا به حال شيعيان خود نظر دارد و لحظهاي آنها را از ياد نميبرد، آيا روا است كه دلدادگان روي او، به دنيا و تعلّقات آن سرگرم شده و از آن عزيز، غافل و بيخبر بمانند؟ آيا راه و رسم دوستي و محبّت اين نيست كه در همه حال او را بر خود و ديگران مقدم بدارند؟
يكي از راههاي به ياد امام بودن، تجديد عهد با آن بزرگوار است؛ بلكه از زيباترين جلوههاي ياد امام مهدي عليه السلام در زندگي منتظران، آن است كه هر روز با او تجديد عهد كرده و پيمان وفاداري ببندند و نيز استواري خود را بر آن عهد اعلام كنند. كسي كه دعاي عهد را پيوسته بخواند و از عمق جان به مضامين آن پايبند باشد، هرگز به سستي گرفتار نميشود و در تحقق آرمانهاي امام و زمينهسازي براي ظهور آن بزرگوار، لحظهاي از پاي نمينشيند و به راستي، شايسته حضور در ميدان ياري آن ذخيره الهي خواهد بود.
امام صـادق عليه السلام فرمـود:
«هر كس چهل بامداد خدا را با اين عهد بخواند، از ياوران قائم ما خواهد بود و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد، خداوند او را از قبرش بيرون آورد [تا قائم عليه السلام را ياري دهد] ... ».10
خلاصه اينكه بايد روز و هفته و ماه و سال و تمام لحظات زندگيمان، از نام و ياد حضرت آكنده باشد.
«اللهم عجل لوليك الفرج»
-
¨پي نوشت
1. بحار الانوار، ج 52، ص 125؛ كمال الدين، شيخ صدوق، دارالكتب الاسلاميه، قم، 1395ق، ج 1 ، ص 323، ح
2. كافي، ثقة الاسلام كليني، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج 2 ، ص 222، ح 4؛ بحارالانوار، ج 72، ص 73.
3. بحارالانوار، ج 52، ص 125؛ المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقي، دارالكتب الاسلاميه، قم، 1371ق، ج 1، ص 173، ح 146؛ منتخب الانوار، علي بن عبدالكريم نيلي نجفي، چاپخانه خيام، قم، 1401ق، ص 79.
4. اعلام الوري، امين الاسلام فضل بن حسن طبرسي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ص 439؛ الصراط المستقيم، علي بن يونس نباطي بياضي، كتابخانه حيدريه، نجف، 1384ق، ج 2 ، ص 231؛ منتخب الانوار، ص 143.
5. احتجاج، ابومنصور احمد بن علي طبرسي، نشر مرتضي، مشهد مقدس، 1403ق، ج 2، ص 317.
6. كمال الدين، ج 2، باب 25، ح 8 .
7. همان، ب 93، ح 12، ص 171.
8. همان، ج 1، باب 25، ح 3، ص 535.
9. غيبت نعماني، محمد بن ابراهيم نعماني، مكتبةالصدوق، تهران، 1397ق، باب 11، ح 16، ص 207.
10. بحارالانوار، ج 53، ص 95.
برگزفته از شماره 15 خلق