پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
کد خبر: 329918
۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۵
شهید شاه‌آبادی

شهدای روحانیت منحصر به شهدای مبارزه و جنگ در ایران اسلامی نیستند و یقیناً رقم شهدای گمنام حوزه‌‌ها و روحانیت كه در مسیر نشر معارف و احكام الهی به دست مزدوران و نامردمان، غریبانه جان باخته‌اند، بسیارزیاد است.

ششم ارديبهشت ماه مصادف با سی امین سالگرد شهادت آيت الله مهدي شاه آبادي، استاد زاده امام خميني(ره) و يار و ياور بنيانگذار انقلاب اسلامي و همرزم و همسنگر رهبر فرزانه آيت الله العظمی خامنه اي

شهيد آيت الله مهدي شاه آبادي، فرزند برومند مرحوم آيت الله العظمي ميرزا محمدعلي شاه آبادي، استاد عرفان امام خميني (ره) و از نزديکان بيت بنيانگذار انقلاب اسلامي بوده و دوستي بسيار نزديکي با امام راحل و فرزند گرانقدرشان، مرحوم آقا مصطفي خميني داشتند.

خبرگزاری حوزه با گرامیداشت یاد این شهید عالی مقام وعالم وارسته و آرزوی علو درجات در بهشت برین برای این یادگار ارزنده آیت الله العظمی شاه آبادی، مطالبی چند در خصوص زندگی گهربار و سرشار از علم ومعرفت و تقوای این مجاهد فی سبیل الله را از نظر مخاطبان گرامی می گذراند. باشد که سیره زندگی این عالم گرانقدرو روحانی شهید الگوی زندگی همه ما گردد.

شرح زندگی نامه

آیت‌الله مهدی شاه آبادی، در سال 1309 در قم به دنیا آمد. در چهار سالگی به علت هجرت والد مکرم مرحوم آیت الله میرزا محمد علی شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام خمینی(ره) به تهران رفت و دوران طفولیت و کودکی خویش را در مکتب خانه قرآن امامزاده یحیی (ع) به مدت دو سال گذراند. تحصیل دوره ابتدایی را از سن 6 سالگی تا 12 سالگی به پایان برد.

وی در سال 1323، جهت تحصیل کامل دروس علمیه در دبیرستان مروی تهران ثبت نام کرد و با کسب موفقیت در دوروس حوزوی درسال 1327 در سن 18 سالگی ملبس به لباس مقدس روحانیت شد.

پس از گذشت چهار سال از درگذشت پدر، برای تکمیل دوره‌های تحصیل علوم حوزوی به قم عزیمت کرد و سطوح عالی حوزه را به اتمام رساند. دروس خارج فقه و اصول را از محضر آیات عظام خمینی، بروجردی، گلپایگانی و اراکی تحصیل کرد.

خاطراتی از دوران مبارزه

همسر شهید در این زمینه می‌گوید : « بچه‌ها را برمی‌داشتیم و به دنبال آقا به روستاها می‌رفتیم .با توجه به تبلیغات ضد روحانی رژیم ، ایشان جاهایی را انتخاب می‌کرد که سختی ، بیشترو نیاز ، شدیدتر باشد . در ابتدای ورود ما به روستاها با عدم استقبال مواجه می‌شدیم و گاهی می‌شد که بر اثر تبلیغات سوء رژیم شاه علیه روحانیت به حدی افراد روستاها با ما مخالفت می‌کردند که حتی از فروش نان به ما ابا داشتند . لذا ایشان همراه خودشان به روستاها نان خشک و پنیر می‌بردند ؛ اما درهمین روستاها ایشان با شوق و علاقه فراوانی در هدایت و ارشاد مردم می‌کوشیدند و بیشتر توجه ایشان به جوانان و نوجوانان بود که با برنامه‌های درسی – تفریحی – در علاقه مند ساختن آنان به اسلام تلاش می‌کردند . رفتار روستائیان در روزهای آخر اقامت ما ، با روزهای وردمان تفاوتی توصیف ناپذیر داشت . مردم با گریه ، جلو ماشین آقا جمع می‌شدند و با اصرار و التماس از خروج ایشان جلوگیری می‌کردند و ازاو می‌خواستند که دوباره و در فرصتی دیگر به آن ده برگردد ؛ ولی ایشان به جای آن که در رمضان بعد یا محرم آینده به همان ده برگردند ؛ این روستا را به روحانی دیگری سپرده ، خودشان به یک روستای دیگر می‌رفتند».

یکی از دوستان ایشان نقل می‌کند: یک بار وقتی آقا آزاد شد و حکومت نظامی شاه بود ، از رستم آباد آمدیم به ایشان گفتیم که می‌خواهیم به همراه عده‌ای به استقبال شما بیاییم . آقا فرمود : اگر یک تظاهرات داغ علیه شاه راه می ‌اندازید ، اشکال ندارد وگرنه استقبال لازم نیست و ساده می‌آیم .

فعالیت های سیاسی

فعالیت سیاسی وی پس از کودتای ننگین 28 مرداد 1332 شروع شد و این مبارزات با الهام و تبعیت از رهبری حضرت امام خمینی(ره) تا پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ادامه یافت. چندین مرحله توسط ماموران طاغوت دستگیر شد که از این میان 5 بار اسیر زندان‌های مخوف رژیم گشته و 1 بار هم تبعید شد.

در واپسین لحظات حیات حاکمیت ستم شاهی؛ یعنی پس از آزادی از زندان در سوم بهمن 1357 به همراه بعضی ازعلما وروحانیون،دردانشگاه تهران تحصن نموده، خواستاربازگشایی فرودگاه جهت ورود امام(ره) شدند و اداره بیت امام(ره) هنگام استقبال، نقش ویژه شهید بود که بسیار حساس و قابل توجه است.

ابلاغ و اعلام فرمان امام(ره) مبنی بر لغو حکومت نظامی در 21 بهمن 1357 به مردم نقش دیگر شهید بود که به همراه شهید مطهری، اقدام کردند و نیز در فعالیت های عملی، خلع سلاح پادگان ها و اماکن نظامی و انتقال سلاح و مهمات به اماکن مخصوص از وظیفه های دیگر وی بود.

فعالیت های پس از انقلاب

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز فعالیت های اجرایی در سنگرهای فرهنگی و اجتماعی با قبول مسؤولیت‌های خطیر تلاش وافر داشت. فعالیت در شکل‌گیری و راه‌اندازی کمیته انقلاب اسلامی تلاش در سنگر هدایت و ارشاد مردم و عضویت در هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز به همراه شهیدان بزرگوار: حضرات آیات مطهری و بهشتی و حجج اسلام باهنر و مفتح به عنوان یک عضو فعال، جلوه‌هایی از تلاش های خستگی ناپذیر او بود.

آیت الله شاه آبادی در آغاز دوره اول مجلس شورای اسلامی به عنوان کاندیدای مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی و دیگر گروه‌های اسلامی بود که با رای بالای مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و طی چهار سال خدمت در این سنگر، اثرات عمیقی از خود به جای گذاشت، در کمیسیون قضایی، یک عضو صاحب نظر فعال بود و در دوره دوم کسب 5/1 برابر بیشتر رای به نمایندگی مجلس انتخاب شد و همین دلیل بر افزایش محبوبیت او در بین مردم بود.

نمایندگی امام در بنیاد مستضعفان از سال 1359 از فعالیت‌های خوب دیگر وی به شمار می‌رود که می‌کوشید در امتثال اوامر امام و ارائه گزارش کار به محضر ایشان، رهبری نظام را یاری دهد. در طول مدت دفاع و جنگ تحمیلی در فرصت‌های به دست آمده در جمع رزمندگان اسلام و در کنار آنان در جبهه‌ها حضور می‌یافت و امر خطیر نمایندگی، مانع این حضور نمی‌شد. شهید شاه‌آبادی از شاگردان و یاران راستین حضرت امام خمینی(ره) در دوران مبارزات سیاسی پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به همراه همرزمان شهیدشان آیت‌الله مطهری و شهید بهشتی هسته مرکزی جامعه روحانیت مبارز را تشکیل دادند. وی همچنین به عنوان نماینده منتخب مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی انتخاب شده بود. آیت الله شاه‌آبادی سرانجام روز ششم اردیبهشت سال 1363 حین بازدید از مناطق جنگی جنوب در منطقه عملیاتی جزیره مجنون براثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

دیدگاه شهید در خصوص ولایت فقیه

ایشان ، قبل و بعد از انقلاب اسلامی تا آخرین دقائق عمر گرانبار خویش به طور روز افزونی بر این عامل مهم و حیاتی تأکید می‌فرمودند و عمیقاً اعتقاد داشتند که در زمان غیبت حضرت ولی عصر (عج) باید تحت رهبری فقیه جامع الشرایط تشکیل حکومت داد ، این شهید بزرگوار، استاد و مراد خود ، حضرت امام خمینی (قدس سره) را بزرگمرد تاریخ تاریخ تشیع می‌دانستند یکی از همرزمان ایشان می‌فرمودند :

شهید شاه آبادی یکی از روحانیونی بودند که از همان سالهای قم که در درس حضرت امام ، حاضر می‌شدند ، و تا آخرین روزی که من ایشان را زیارت کردم ، گام به گام پشت سر امام حرکت می‌کردند و در هر مبارزه ، همراه ایشان و تابع ایشان بودند

آیت الله عمید زنجانی می‌گوید :درهیئت منتخب امام راحل(ره) برای رسیدگی به عملکرد بنیاد مستضعفان با دیگر دوستان در خدمتش بودیم . مخلصانه و بی‌قرار دنبال امتثال امر امام راحل می‌کوشید و مانند هر کار دیگر عجله داشت که هر چه زودتر با ارائه گزارش کار به محضر امام (ره)، ایشان را یاری دهد . بارها به من می‌گفت گزارش کی تمام می‌شود ؟ وقتی موفقیت نسبی می‌دید از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید و دلسوزی و بی‌قراری شهید شاه آبادی زبانزد دوستان بود .

دست ‌نوشته شهید خطاب به رزمندگان

بسمه تعالی

در دل سنگرها و در کوه و دشت و بیابان عزیزان انقلاب و رزمندگان اسلام را بقرآن میسپارم و از خداوند بزرگ مسئلت مینمایم تا در پناه قرآن همه رزمندگان را به سلامت و با پیروزی کامل بخانه و کاشانه خود بازگرداند و و آنان را توصیه به صبر و پایداری مینمایم و نیزتوصیه بتقوی و الهام از قرآن و قرآت و تدبیر در آنرا تاکید دارم که مایه سربلندی درا من و پیروزی بر شیطان است والسلام علیکم و رحمةالله مهدی شاه آبادی 29/11/61

شهادت در جبهه نبرد حق علیه باطل

آخرین سنگر آیت الله شاه آبادی نمایندگی دوره دوم مجلس بود که مردم تهران به پاس خدمات صادقانه‌اش با اکثریت آرا در مرحله اول و با حدود یک میلیون و دویست هزار رأی او را به مجلس شورای اسلامی فرستاد . اما تأکیدهای مکرر امام نسبت به رفتن روحانیون به جبهه‌ها از یک طرف و عشق زایدالوصف خود او به رزمندگان کفر ستیز اسلام او را وا می‌داشت که با به دست آوردن کمترین فرصتی راهی جبهه‌ها شود. او حتی حاضر نبود روزهای تعطیل مجلس را به استراحت بپردازد و اگر تنها دو روز هم تعطیل بود ، راهی جبهه‌ها می‌شد و آن دو روز را کنار رزمندگان طی می‌کرد .

او در آخرین سفر به جبهه‌ها ، در روز چهارشنبه 15 اردیبهشت راهی جزایر مجنون شد . در جبهه ، رزمندگان برای بوسیدن دستش هجوم آوردند ، اما او امتناع کرده ، می‌گفت : اگر رزمندگان سر ناقابل ما را بخواهند تقدیمشان می‌کنم و این سر در مقابل آنها ارزش ندارد .

آنگاه که روز پنجشنبه 6 اردیبهشت نماز ظهر و عصر را در جمع رزمندگان اقامه کرد ، بعد از نماز ،‌سر به سجده نهاد و با روحانیت تمام به پیشگاه خداوند عرضه داشت (الهم انی اسئلک ان تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک تحت رایة نبیک و ولیک مع اولیائک).

و چه زود خداوند تقاضای او را اجابت کرد ...

پس از نماز به بازدید خود از جزایر مجنون ادامه داد . هواپیمایی روز قبل با آتش رزمندگان قهرمان سقوط کرده بود که درادامه ، از‌آن هم بازدید به عمل آورد . آن شب ، جمعه بود و چون قرار بود دعای کمیل برگزار شود ،‌ایشان می‌خواست به طرف «مقر» برگردد. ناگهان صدای انفجار خمپاره‌ای همه چیز را عوض کرد و لحظه‌ای بعد ندای منادی آسمان برخاست که به شیخ نستوه می‌گفت : ( ارجعی الی ربک راضیة مرضیةفادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی ) فرشتگان بالهای خود را گشوده بودند تا در شب شهادت امام کاظم (ع) شاهد معراجی دیگر باشند و روح شهیدی را به کاروان حسینیان ملحق کنند . خورشید خون گرفته بود و سعی می‌کرد هر چه زودتر خود را در افق پنهان کند تا شاهد آن لحظه دردناک نباشد . گویی خورشید نیز درخون تپیده بود .

پیکر مطهر این شهید عزیز به تهران منتقل شد و از مجلس شورای اسلامی به طرف بهشت زهرا تشییع شد و در کنار دیگر شاهدان گلگون کفن آرمید .

پیام حضرت امام (ره)

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

با کمال تأسف و تأثر شهادت استادزاده محترم جناب حجةالاسلام آقای شیخ مهدی شاه آبادی را به پیشگاه معظم حضرت بقیة الله ارواحنا لمقدمه الفداء تبریک و تسلیت عرض می‌کنم . مبارک باد بر آن حضرت چنین فداکاران و جانبازان در راه هدف بزرگ و اسلام عزیز که با شهادت افتخار آمیز خود ملت عظیم الشأن ایران ، بویژه روحانیت عالیقدر را سرافراز می‌نماید .

این شهید عزیز ، علاوه بر آن که خود مجاهدی شریف و خدمتگزاری مخلص برای اسلام بود و در همین راه به لقاءالله پیوست ، فرزند برومند شیخ بزرگوار ما بود که حقاً حق حیات روحخانی به این جانب داشت که با دست و زبان از عهده شکرش برنمی‌آیم . از خداوند متعال برای این شهید سعید و سایر شهدای در راه اسلام ، رحمت در جوار خود و برای فامیل معظم و حضرات آقازادگان محترم شاه آبادی دامت افاضاتهم صبر و اجر عظیم خواستارم .

روح الله الموسوی الخمینی

تهیه و تدوین ؛حسین شاملو

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha