به گزارش خبرگزاری «حوزه»، مرحوم شیخ محمدتقی بهلول(ره) عارف مجاهدی است که سبک زندگی و بصیرتش از او اسوه ای ساخته که گذر زمان گوهر شخصیت او را برای نسل امروز نمایان تر می کند.
به مناسبت هفته دفاع مقدس بخشی از مصاحبه منتشر نشده صدای خراسان با ایشان در قرارگاه رمضان، منتشر میشود.
چه عاملی باعث حضور شما در جبهه ها شد؟
در اثرتصادفی سه ماه در بیمارستان تهران بستری بودم و با حمایت حضرت آیت الله خامنه ای که خدا خیر به ایشان عطا کند خوب شدم در همین ایام در عالم خواب به من نوید دادند تا وفات حضرت فاطمه (س) از بیمارستان مرخص می شوی و به منبر و کارهای خود می رسی . همان اتفاق واقع شد وبه منبرهای خود رسیدم سه سال از آن تاریخ گذشت، مرحوم عمه و دو نفر دیگر از آشنایانی که فوت شده بودند در خواب دیدم، گفتم شما از کجا آمدید؟ گفتند از دفتر حضرت فاطمه الزهرا(س) آمده ایم. از عمه ام پرسیدم شما در گناباد که بودید این طور نبودید خیلی شکسته و افتاده بودید، ولی حالا جوان شده اید! این چه صورتی است؟ گفت در این عالم غیر، همین شکلی که می بینی شکلی نیست . گفتم چه کار کنم که به این عالم بیایم ؟ گفت برو در جبهه ها کارکن که از جبهه ها زودتر می توانی به اینجا برسی.
چند روز بعد همسر افغانی ام هم در عالم خواب به من گفت : درآن عالم کثیف چه می کنی ؟ برای چه نشسته ای ؟ چرا به این عالم نمی آیی؟ کوشش کن برو جبهه های جنگ تا زودتر بیایی پیش ما.
خلاصه این دو خواب باعث شد، رمضان آن سال را در جبهه های جنگ تبلیغ کنم آن وقت دو جا را در نظر گرفتم اول اهواز و بعد باختران[کرمانشاه] استخاره کردم برای هردو خوب بود، ولی برای باختران استخاره خیلی عالی تر آمد.
قبلاً به جبهه ها آمده بودید؟
قبلاً به جبهه اهواز رفته بودم، سال سوم جنگ با پسر عمویم در کرخه و عملیات آن منطقه شرکت داشته ام که پسر عمویم در اثر اصابت خمپاره شهید شد و من مجروح شدم.
شما به عنوان مجاهدی که سالها با رضاخان می جنگیدید و الان هم با صدام چه شباهت هایی بین رضاخان و صدام می بینید؟
مشابهت آن دو در همین کفر است کفر تمامش یک مذهب است.
به عقیده من نه صدام ، صدام است و نه رضاخان، رضاخان این ها همه دست نشانده های آمریکا هستند، شاگرد های آمریکا هستند.
حاج آقا بهلول از قرارگاه رمضان که در اصل پل ارتباطی چریک های رزمنده با رزمندگان مسلمان و کرد عراق است چه توصیه ای دارید؟
بهترین توصیه عمل به فرمان رهبر است، یعنی اتحاد شیعه و سنی، اگر اختلافات برداشته شود همه می توانیم این دشمن خارجی را از پیش خود برداریم.
در پایان با توجه به نیاز جبهه ها به حضورجوانان چه صحبتی با مردم دارید؟
کاری که من به آن عمل کردم، این بود بعد از نوشتن وصیتنامه ، آماده شهادت به جبهه آمدم و انشاا... به خط مقدم خواهم رفت و حاضرم اگر مین و مانعی در سر راه رزمندگان باشد خودم را فدا کنم و مین را منفجر کنم تا لشکر رد شود.