خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین ملکا، مسئول مدرسۀ علمیۀ فیضیه، خاطراتی از تحولات این مدرسه از ابتدای شکل گیری انقلاب تاکنون را بازخوانی نموده است.
* به عنوان اولین سؤال بفرمایید، چرا مدرسۀ فیضیه خاستگاه انقلاب شد؟.
مدرسه فیضیه و دارلشفاء از اماکن مقدسی است که در ابتدای دوران غیبت حضرت امام زمان علیه السلام (نه با این نام) در جوار بارگاه حضرت فاطمه معصومه "سلام الله علیها" تأسیس گردیده و از قرن سوم و چهارم این مکان مقدس محل پرورش، تدریس و تدرّس اعاظم علمای شیعه در قم بوده است.
فیضیه اولین مدرسه ای است که در قم ساخته شده و در دوران مرجعیت آیت الله العظمی حائری یزدی (ره)، از سوی ایشان تجدید حیات و رسمیت پیدا کرد. این مدرسه در طول سالیان گذشته، محل تدریس علماء، روحانیون و برجستگان حوزه علمیه قم بوده و به خاطر قداست مدرسه، امروزه به عنوان سمبل حوزه و مرکزیت اسلام و بخصوص شیعه شناخته می شود.
*علاقه امام (ره) به فیضیه
حضرت امام خمینی (ره) چند سال در مدرسه درالشفاء و فیضیه اقامت داشته و در مدت اقامت خود در قم به تدریس فقه، اصول و اخلاق اشتغال داشتند.
ایشان علاقه خاصی به مدرسه فیضیه داشتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، متصدی کتابخانه مدرسه فیضیه مرحوم آیت الله عراقی نامه ای را منتشر کرده بود که کتابخانه فیضیه احتیاج به کمک و مساعدت دارد؛ این نامه خدمت امام (ره) رسیده و ایشان دستور دادند: کتابخانه هر نیازی دارد برآورده کنید. طبق دستور حضرت امام ماهیانه هر نوع کتابی که مدرسه نیاز داشت از طریق دفتر امام (ره) تهیه می کردیم. به همین خاطر مُهری تهیه شد و کتاب های اهدایی امام راحل با آن مهر شده است.
مدرسه فیضیه با توجه به اقبال علمایی چون: آیات عظام فیض کاشانی، حایری یزدی، بروجردی، حجت کوه کمره ای، حضرت امام (ره)، گلپایگانی، اراکی و...، توانست محل رفت و آمد اهل علم قرار گیرد.
امام (ره) از سال 42 برنامه نهضت را از طریق مدرسه فیضیه اعلام نمودند. اولین جایی که اعلامیه نصب می شد، مدرسه فیضه بود. به همین خاطر نظام شاهنشاهی نسبت به مدرسه فیضیه حساس بوده و تحرکات طلاب این مدرسه از سوی رژیم طاغوت به طور مداوم رصد می شد.
*جرقۀ انقلاب در مجلس شهادت امام ششم زده شد
مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) تصمیم گرفتند در روز شهادت امام صادق "علیه السلام"، مصادف با دوم فروردین 1342 در مدرسه فیضیه مراسم عزاداری برقرار نمایند؛ قبل از این مراسم، امام (ره) هم از مراجع تقلید خواستند با توجه به این که امسال حوزه و جامعه تشیع با گرفتاری های مختلفی از طرف رژیم روبرو بوده و از طرفی نیز مصادف با شهادت امام صادق علیه السلام است، اعلام کنند که مردم جشن نوروز و عید نگیرند. این خبر و خواسته امام (ره) به سرعت در جامعه انتشار یافت و همه از امام پیروی کردند.
رژیم و تشکیلات برای این که جلوی حوزه و مراجع را بگیرند، تصمیم گرفتند به مدرسه فیضیه حمله کرده و مجلس و روضه را به هم بزنند. در آن روز جمعیت زیادی از قم و از شهرهای دیگر به حرم حضرت معصومه "سلام الله علیها" مراجعه کرده بودند، وقتی شنیدند که مجلسی از طرف حضرت آیت الله گلپایگانی (ره) در روز شهادت امام ششم برپا شده، جمعیت زیادی در این مجلس شرکت کردند.
* مجلس عمومی بود؟.
بله. جمعیت چشمگیری در همان ابتدای جلسه همگام با طلاب و فضلا وارد مدرسه شدند و قبل از شروع جلسه احساس می شد، عوامل رژیم طاغوت در صدد برهم زدن این مجلس هستند.
در مسیر ورود مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) به فیضیه به ایشان اطلاع دادند: از قرائن فهمیده می شود، عوامل رژیم می خواهند مجلس را به هم بریزند، لذا شما در این مجلس شرکت نکنید، مبادا به شما صدمه ای وارد شود.
معظم له پاسخ دادند: من خود از مردم دعوت کرده ام، آن وقت خود در جلسه شرکت نکنم!.
به احترام آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) بسیاری از علماء و شخصیت های حوزوی خود را به این جلسه رسانده و در آن شرکت کردند.
وقتی جلسه شروع شد، عوامل نظام با فرستادن صلوات های گاه و بیگاه و گفتن سخنان نابجا در میان سخنرانیِ مرحوم حجت الاسلام انصاری قمی و حجت الاسلام و المسلیمن آل طه شروع به برهم زدن مجلس کرده و جلسه را به تشنّج کشاندند.
*به خاک و خون کشیدن مردم و طلاب
مزدوران رژیم طبق نقشه شومی از قبل طراحی شده به طرف علماء، فضلاء، روحانیون و مردم بی دفاع و عاشق اهل بیت "علیهم السلام" که به مناسبت شهادت امام صادق "علیه السلام" در جلسه عزاداری شرکت کرده بودند، حمله ور شده و افراد بی دفاع را با وحشیانه ترین وضعیت، کتک می زدند، به طوری که افراد زیادی مجروح شدند. بنده دو روز بعد از این حادثه که به قم آمدم، صحنِ خون آلود مدرسه را به چشم دیدم.
*تخریب مدرسه و آتش زدن کتب
افراد ددمنش رژیم با تخریب مدرسۀ فیضیه، اموال زیادی را غارت نمودند؛ طلابی که به حجره ها پناه برده بودند را بیرون کرده و برخی را از پشت بام به پایین می انداختند که شهید سید یونس رودباری از آن جمله بود.
بعد از درگیری ها نیز کینه توزی مزدوران سفاک رژیم آرام نگرفته و مقداری از لباس روحانیون و حتی کتاب ها را در گوشه ای جمع کرده و آتش زدند.
* آمار دقیقی از شهداء و زخمی های آن روز وجود دارد؟.
متاسفانه آمار دقیقی در این رابطه وجود ندارد. هر مجروحی را که به هر بیمارستانی می بردند، نمی پذیرفتند. لذا عده ای را به منزل مرحوم آیت الله گلپایگانی برده و پزشکان در همان جا به مداوای آن ها می پرداختند.
در همان شبی که مجروحان را به بیت آیت الله العظمی گلپایگانی آورده تا در آنجا مورد مداوا قرار بگیرند، انگیزۀ ساخت بیمارستان ویژۀ طلاب و روحانیون ایجاد شد و معظم له تصمیم گرفتند، یک بیمارستان برای حوزه ساخته که در اختیار حوزویان باشد تا در مواقع بحرانی دچار مشکل نشوند.
وقتی خبر جنایت رژیم شاه به حضرت امام (ره) رسید به شدت ناراحت شده و تصمیم گرفتند با نظام برخورد جدی داشته باشند و با صدور بیانیه ای، نقطۀ آغازین حرکت امام (ره) و انقلاب در مدرسه فیضیه کلید خورد.
همچنین امام در ادامه این نهضت برای شهداء مدرسه فیضیه مجلسی برپا کردند تا یاد و خاطرۀ آنان زنده بماند.
*سخنرانی روز عاشورای امام در فیضیه
از اول محرّم در منزل امام طبق روال معمول مجلس عزاداری برپا بود که منبری های انقلابی از جمله حجت الاسلام مروارید در آن منبر می رفتند.
بنده نیز از روز اول در آن مجلس شرکت می کردم و علاقه خاصی به آن مجلس و امام داشتم.
از همان روزهای اول اعلام کردند: روز عاشورای حسینی که مصادف با 13 خرداد می شد، امام در مدرسۀ فیضیه سخنرانی خواهند داشت و تکلیف مردم را با نظام مشخص می کنند.
ساعت دو بعد از ظهر روز عاشورا بنده که نوجوان بودم به فیضیه آمدم؛ بیشتر صحن فیضیه مملوّ از جمعیت بود و سیل جمعیت علاقه مند به امام با شعارهای تند علیه رژیم وارد فیضیه می شدند؛ علاوه بر صحن مدرسه، پشت بام ها و میدان آستانه نیز از جمعیت طلاب و مردم پُر شده بود.
امام در 13 خرداد سخنرانی مفصلی انجام داده که منجر به قیام 15 خرداد شد؛ سخنرانی امام در فیضیه، شدیدترین سخنرانی علیه شاه، نظام و دربار بوده که تا آن روز سابقه نداشت کسی در برابر نظام سلطنتی با لحن عتاب آمیز سخنرانی کند.
نسل جدید و جوانان ما این را بدانند که در زمان خفقان طاغوت کسی جرات نمی کرد با لفظی، کمتر از اعلی حضرت به شاه خطاب کند؛ اولین بار بود که امام راحل، اسم شاه را به کار برده و گفتند: آقای شاه! و این باعث تعجب شنونده ها بود.
اگر مردم و جوانان، خفقانی که رژیم طاغوت ایجاد کرده بود را به خوبی درک کنند، قدر انقلاب را بهتر خواهند دانست. در آن زمان اگر پاسبانی درِ خانه مرجع تقلیدی را می بست کسی نمی توانست چیزی به او بگوید!.
یکی از افراد نقل می کرد: وقتی مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری (ره) در زمان رضاخان از دنیا رفتند، مردم می خواستند در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام برای ایشان مجلس ختم بگیرند؛ ماموری آمده و گفت: کسی حق ندارد برای ایشان مجلس بگیرد! یک پاسبان مجلس ختم آیت الله حائری (ره) را به هم زد؛ قدرت نظام طاغوت و ساواک این گونه بود.
حال در چنین شرایطی امام (ره) این گونه، شاه را خطاب می کند!؛ امام (ره)، قدرت پوشالی شاه، آمریکا و اسرائیل را شکست.
ایشان در آن سخنرانی گفتند: اسرائیل و امریکا از ما چه می خواهند؟!. این سخنان (ره)، قیام 15خرداد و در نهایت پیروزی انقلاب را به همراه داشت.
* آیا در روز سخنرانی امام، اتفاقی هم افتاد؟.
خیر. در آن روز جمعیت علاقه مند آن قدر زیاد بود که کسی نمی توانست حرکتی برخلاف آن ها انجام دهد.
عظمت امام در آن روز برای همگان روشن گردید به همین خاطر رژیم تصمیم گرفت، امام را تبعید کند، اما نمی دانستند، چنین کاری نمی تواند، علاقۀ مردم را به امام از دل آن ها کاهش دهد.
* از حوادث تلخ و شیرین دوران مسئولیت خود در حوزه علمیه و فیضیه بگویید.
بعد از پیروزی انقلاب و تشریف فرمایی حضرت امام به قم، مدرسۀ فیضیه، تا یک سال محل دیدار های ایشان با مردم بود.
*تعطیلی فیضیه به مدت سه سال
رژیم شاه هجوم های متعددی به مدرسه فیضیه داشته و از سال54 تا سال57 به مدت سه سال، درب مدرسه به طور کلی بسته شد؛ حتی رژیم در صدد بود تا مدرسه فیضیه را از جُرگۀ مدارس علمیِ حوزوی خارج کند.
حال برای ما که هم، ظلم طاغوتیان را در فیضیه دیده بودیم و هم، دیدار امام (ره) با مردم را در مدرسه می دیدیم، برای ما حسّ عجیبی را به همراه داشت که وصف کردنی نیست؛ زمانی، غربت فیضیه و زمانی هم، عظمت فیضیه را به چشم می دیدیم که خیلِ عظیم جمعیت برای دیدار امام می آمدند.
*فیضیه محل دیدارهای مسئولین در اول انقلاب
چون مدرسه فیضیه محل دیدار حضرت امام با مردم و دیگر گروه ها بود، خود به خود مرکز خیلی از جلسات حوزه علمیه شد. اولین سمینار ائمه جمعه سراسر کشور در مدرسه فیضیه برگزار شد؛ اولین دیدار ریاست جمهوری بنی صدر و مرحوم شهید رجایی در مدرسه فیضیه با اعضاء جامعه مدرسین و اساتید حوزه صورت گرفت.
از نکات جالب این جلسه آن است که اعضای جامعه مدرسین وقتی خواسته ها و تذکراتی به بنی صدر ارائه دادند، وی به همه درخواست ها و تذکرات جواب رد داده و طفره رفت. وقتی بنی صدر عزل شد و شهید رجایی منصب ریاست جمهوری را به دست گرفت، در اولین روزهای ریاست جمهوری، جلسه ای در فیضیه با اعضای جامعه مدرسین برگزار کرد و ضمن شنیدن خواسته ها و تذکرات جامعه مدرسین، همه را تحت توجه خاص خود قرار داده و وعده داد این خواسته ها را تحقق ببخشد؛ هر چند دشمنان با شهید کردن وی نگذاشتند او وعده های خود را عملی کند.
* از مبارزات طلاب و فضلاء مدرسه فیضیه اگر خاطره ای دارید، بفرمایید.
بعد از تبعید حضرت امام، مدرسه فیضیه همیشه پرجنب و جوش بود و روز آرامی را به خود ندید. معمولاً طلاب به صورت غیرسازمان یافته دور هم جمع شده و به هر عنوانی یادی از امام می کردند؛ لذا همیشه مورد تاخت و تاز ماموران رژیم بودند.
هیچ وقت به یاد ندارم نماز مدرسۀ فیضیه بی سروصدا تمام شود؛ در هر نماز، مأموران می آمدند و کسی را می زدند و درگیری اتفاق می افتاد. بعد از تبعید حضرت امام (ره)، شبی طلبه ها تصمیم گرفتند تا عکس زیبایی از حضرت امام (ره) کشیده و آن را در مدرسۀ فیضیه نصب کنند.
با توجه به نبود امکانات و تحت نظر داشتن مدرسه از سوی ساواک، کار خیلی سختی بود. وقتی درب های فیضیه بسته شد، جمعی از طلاب علاقه مند به امام (ره) با بستن چند نردبان، عکس ایشان را در ارتفاع بلندی نصب کردند؛ وقتی صبح ساواکی ها آمده و دیدند، عکس امام (ره) نصب شده، متعجب شدند که چه طور با این ارتفاع زیاد، این کار انجام گرفته است. ساواک بعد از چند ماه، یک شب عکس را برداشتند و این امر باعث نگرانی طلاب شد.
برخی از طلبه ها بر روی حجره ها شعارهایی در مورد امام (ره) می نوشتند یا پشت درِ هر حجره عکس ایشان را نصب می کردند؛ وقتی ساواکی ها می آمدند با این منظره مواجه می شدند که در هر حجره ای عکس امام نصب شده است.
* شما آن زمان طلبه کدام مدرسه بودید؟.
طلبه مدرسه مهدیه در کنار بازار بودم.
* عنایت امام (ره) و مقام معظم رهبری در مورد مدرسۀ فیضیه چگونه بوده است؟.
امام (ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دستور دادند: این مدرسه بازگشایی شده و طلبه بپذیرد و محل تحصیل و درس حوزه قرار گیرد؛ حضرت امام (ره) بهترین حمایت را نسبت به مدرسۀ فیضیه مبذول داشتند؛ بعد از رحلت ایشان، مقام معظم رهبری، خلف صالح حضرت امام، همان عنایت امام را نسبت به مدرسه فیضیه دارند و تمام فعالیت های مدرسه فیضیه زیر نظر ایشان انجام می گیرد.
مقام عظمای ولایت در اولین سفر در دوران ریاست جمهوری که به قم آمدند، با مردم در مدرسۀ فیضیه دیدار کرده و چند شب نیز در این مدرسه اقامت داشتند.
از برکات آن سفر، تجدید بنای کتابخانه و سالن اجتماعات مدرسه بود که به دستور معظم له ساخته شد؛ در سفر بعدی نیز سالن اجتماعات افتتاح شد و این نشانگر آن است مدرسه فیضه مورد عنایت ویژۀ رهبر فرزانه انقلاب قرار داشته و دارد.