دوشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۷
راه های  آگاه کردن گناهگاران  در سیره اهل بیت(ع)

حوزه / در برخورد با گناهکاران باید با سخنان نیکو و گفتن خوبی‏ های ‏آنان، امید مرده در آن‏ها را زنده کرد و از خشونت، گفتار ناروا و بازگو نمودن لغزش‏ های آن‏ها پرهیز کرد زیرا چنین برخوردهایی ‏مجرمان را از پیمودن راه درست نا امید نموده و آنان را نسبت‏ به دین و آموزه ‏های ‏آن بد بین و از آن گریزان می‏ سازد.

به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی حوزه با استفاده ازکارشناسان توانمند و به صورت تخصصی پاسخ گوی مخاطبان خود درعرصه های مختلف است، دراین بخش پاسخ یکی ازاین کارشناسان به سئوالی با موضوع چگونگی برخورد با افراد گناهکار را مرور می کنیم.  
 پیش از آن که به شیوه های برخورد با افرادی که آلوده به گناهان شرعی و اخلاقی هستند بپردازیم لازم است اشاره ای به تعریف گناه داشته باشیم گناه در لغت ترجمه کلمه (اثم) است به معنای نافرمانی و سرپیچی و در اصطلاح : به معنای نافر مانی و سرپیچی از دستور الزامی خداوند متعال است  که  عمل یا ترک آن گناه محسوب شده  و عاملش مستحق عقاب الهی است (مانند غیبت کردن) یا (ترک نماز واجب ) که شرعا حرام است .
اما غیر از آنها هرچند که از لحاظ اخلاقی پسندیده نباشد عقاب ندارد (مانند تاخیر انداختن نماز به آخر وقت و یا فکر گناه) ولی علمای اخلاق همیشه از نوع دوم هم پرهیز می کردند و مردم را نیز از آن برحذر می داشتند چرا که آن را مقدمه  مبتلا شدن به حرام می دانستند این گناهان مانند حرکت کردن انسان بر  لب پرتگاه است و انسان عاقل از این گونه اعمال به شدت دوری می کنداما  چه بسیار انسان هایی که از لب این پرتگاه عبور کردند و درنهایت در آن سقوط کرده نابود شدند .
به تعبیری دیگر، گناه عملي است كه با اراده و رضايت الهي در تضاد بوده ، با ايجاد نوعي “ تاريكي" معنوي در نفس انسان، آدمى را از خداي متعال كه "نور" آسمانها و زمين است، دور مى‏سازد و موجب بازماندن وى از كمال و قرب به خداوند متعال مى‏گردد.
 همان طور که می دانید از دیدگاه اسلام بر همه واجب است که با دل و زبان و قدرت در برابر گنهکار، عکس العمل نشان دهند و نهی از منکر نمایند. اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به حدّی است که امام صادق (ع) فرمود: امر به معروف و نهی از منکر، روش پیامبران و شیوه صالحان و فریضه عظیم الهی است که سایر فرایض بوسیله آن برپا می شود و در پرتو نور آن راهها اَمن می گردد و کسب و کار مردم حلال می شود و حقوق افراد تأمین می گردد و زمین ها آباد و از دشمنان انتقام گرفته می شود و همه کارها سامان می یابد (وسائل الشیعه ج11 ص395).
 اما  این امر به معروف و نهی از منکر با ید با ظرافت و دقت صورت گیرد تا تاثیر گذار باشد به همین خاطر خداوند به پیامبرش می فرماید: با حکمت و اندرز نیکو مردم را به سوی پروردگارت دعوت کن و با آنها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن (سورۀ نحل آیه 125). و نیز در آیه ( 96 سورۀ مؤمنون ) توصیه کرده که بدی ها را از راهی که بهتر است جواب بده!.

* گناه بيماري است و گناهکار بيمار

بخشی از آیات و روایاتی که در اختیار داریم صراحتا و بخشی  نیز با مفهومشان ملامت وسرزنش گناهکار را به خاطر گناهش نهی می کنند که شايد دليلش اين باشد که گناه بيماري است و گناهکار بيمار؛ و همان طور که ملامت کردن بيمار به خاطر بيماري اش صحيح نيست و به جاي آن بايد به درمانش توجه کرد، توبيخ گناهکار نيز به خاطر گناهش درست نيست و بايد با استفاده از راه هاي درماني درست  به درمان او پرداخت. در اين باره، امام علي بن الحسين عليه السلام می فرماید: آخرين وصيتي که حضرت خضر به موسي عليه السلام کرد اين بود که به او گفت: هيچگاه کسي را به خاطر گناهش ملامت نکن. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مطابق حديثي فرمود: اگر زني که خدمتکار شما است بی عفتی کرد بايد او را به وسيله ي حاکم شرع حد بزنيد [و کيفر قانوني را درباره ي او اجرا کنيد]، ولي او را سرزنش و ملامت نکنيد. بخصوص اگراين ملامت مکرر و در انظار عموم و ملأ عام باشد ،ممکن است طرف را به انتقام جويي و عکس العمل وا داشته  و آتش لجاجت را در وجود او  مشتغل سازد تا جایی که  ممکن است  حتی به گناهان بزرگ تري نیز دست بزند البته  این نکته مهم را باید اشاره کنیم که ممکن است خيال شود سرزنش نکردن گناهکار به معناي سکوت در برابر اوست و اين سکوت در حقيقت مشوق او به ارتکاب گناه و به اصطلاح نوعي «معاونت بر اثم» و همکاري با گناهکار است. براي رفع اين اشتباه بايد تذکر داده شود که اسلام گذشته از اينکه امر به معروف و نهي از منکر را به صورت فريضه بر مسلمانان واجب کرده است، براي تنبيه گناهکار و هدايت او برنامه هاي بسيار دقيق و صحيحي دارد، مانند اينکه به پيروان خود دستور مي دهد رابطه ي رفاقت و دوستي خود را با شخص گناهکار قطع کنند و يا در برخورد با گناهکار با ترشرويي و بي اعتنايي کردن، مراتب انزجار خود را از آنها ابراز دارند. امام صادق از اميرمؤمنان عليه السلام روايت کرده است که آن حضرت فرمود : براي مرد مسلمان شايسته نيست که با گناهکاران طرح رفاقت و دوستي بريزد، زيرا شخص گناهکار عمل [زشت] خود را براي او مي آرايد [و زيبا جلوه مي دهد] و دوست دارد او را نيز همانند خود سازد، و نباید درکار دنيا و نه درکار آخرت او را کمک دهد و رفتن و آمدنش نزد آن شخص گناهکار براي او ننگ و رسوايي است. بنا بر این چگونه با گناهکاران باید برخورد کنيم تا هم به خوبی ها علاقمند شوند و هم از گناهانی که از آنها سر می زند دست بردارند ؟
 *راهکارهای ارشاد افرادگناهکار
در برخورد با گناهکاران باید با سخنان نیکو و گفتن خوبی‏های‏ آنان، امید مرده در آن‏ها را زنده کرد و از خشونت، گفتار ناروا و بازگو نمودن لغزش ‏های آن‏ها پرهیز کرد زیرا چنین برخوردهایی ‏مجرمان را از پیمودن راه درست نا امید  نموده و آنان را نسبت‏ به دین و آموزه‏ های‏ آن بد بین و از آن  گریزان می‏ سازد.
بنابر اين، براى برون‏رفت از چنين وضعيتى و ارشاد اين دسته از افراد، راه‏كارهاى زير پيشنهاد مى‏شود:
*بهر ه گیری اصولی از امر به معروف و نهى از منكر
امر به معروف و نهى از منكر: از امتيازات اسلام آن است كه همه‏ مردم را ولى و سرپرست همديگر مى‏ داند به هيچ كس اجازه نمى‏ دهد كه (البته در صورت جمع بودن شرايط) راضى به گناه ديگران شده و آنان را باز ندارد. بلكه به مسلمانان دستور داده كه امر به معروف و نهى از منكر كنند و با امر به معروف، جوّ جامعه را براى رشد خوب‏ ها و خوبى‏ ها، آماده سازند و با نهى از مكر نیز جو جامعه را براى رشد زشت ى‏ها نامساعد و تنگ كنند و در نتيجه گناهان، انحراف‏ ها و پليدى‏ ها نتوانند در محيط اسلامى رشد كرده و ريشه بدوانند. و اين فرصت (امر به معروف و نهى از منكر) پالايشگاه معنوى بزرگى است كه مى‏تواند جامعه را حداقل از غرق شدن در فساد بيشتر، حفظ كند. به نظر مى‏ رسد اگر از امر به معروف و نهى از منكر به طور اصولى و منطقى بهره بگيريم تا حد زيادى تأثير خواهد گذاشت و البته هميشه عده‏ى اندكى پيدا مى‏ شوند كه هيچ هنجارى را برنمى‏ تابند كه اسلام در برخورد با چنين افرادى علاوه بر امر به معروف و نهى از منكر، عناوين ديگرى هم دارد. نظير: وجوب قطع رابطه با اهل منكر و بزه‏كار و حرمت همنشينى با آنان و وجوب دوستى با اطاعت‏كاران و افراد صالح و بهنجار و احترام و تشويق آنان. البته همه‏ موارد امر به معروف و نهى از منكر (غير از مواردى كه به حكومت برمى‏ گردد و با قاطعيت همراه است) مى‏ تواند با چاشنى محبت همراه باشد.
 * با آنان مثل یک بیمار برخورد کنیم
با چنين افرادى به عنوان يك بيمار، برخوردى آكنده از مهر داشته باشيم. همچون برخورد يك پزشك حاذق و مهربان با بيمار خويش.
*با رفتار و اخلاق نيكوآنان را دعوت کنیم
با رفتار شايسته‏ مان به آنان بفهمانيم كه اين رفتار و اخلاق نيكو، ثمره‏ى ايمان به خدا و ترس از اوست تا بدين وسيله حساسيت‏ هاى موجود را نه در حد يك سليقه‏ شخصى و خشك ، بلكه ناشى از رفتارهاى منطبق با عقل و شرع معرفى كرده و آنان را به سوى مكتب متمايل سازيم. يعنى رفتار ما بايد اسلامى باشد، چرا كه اگر ما از اسلام فقط چند چيز از جمله نماز و روزه آن را رعايت كنيم و اين اعمال در رفتار ما تأثير نداشته باشد، نه تنها نمى‏ توانيم آنان را تحت تأثير خويش قرار داده و ارشاد كنيم، بلكه آنان را از اسلام منزجر كرده و دور مى‏ كنيم.
 * تبیین مفاسد كارهاى غيراخلاقى با دليل قانع كننده
 با دليل و برهانى قانع كننده، مفاسد كارهاى غيراخلاقى، و برون‏ دينى را براى چنين افرادى تشريح كرده و با ارائه نمونه‏ هايى از عواقب چنين رفتارهايى در عملكرد جوامع و انسان‏ هاى سرخورده، از انحرافات آنان جلوگيرى كنيم. احكام نورانى اسلام از پشتوانه‏ منطقى بالايى برخوردار است. بنابر اين هيچ حكمى از احكام اسلام تحميلى نيست (تحميل به معناى آن است كه چيزى كه مخالف عقل و مصلحت است با منطق سرنيزه بر انسان‏ها تحميل كنند). بلكه بر اساس حكم عقل و توأم با مصلحت است و اگر هم جايى باشد كه ما به اَسرار آن حكم واقف نباشيم لااقل مخالف با حكم عقل نيست.
* قطع رابطه موقت
 در صورتي كه قطع رابطه  شما با آنها باعث متنبه شدن آنها مي شود از اين اهرم به طور موقت استفاده نماييد و بگوييد من دوست ندارم با كساني كه مرتكب حرام مي شوند هم سخن شوم و يا به حداقل ارتباط با آنها اكتفا كنيد.
 * استفاده از فرد قابل اعتماد
 اگر به سخنان شما چندان اهميت نمي دهند از فرد قابل اعتمادي بخواهيد با دلسوزي كامل آنها را از اين عمل باز دارد و پيامدهاي عملشان را به آنها متذكر شود تا شايد متنبه شوند.
*  همدلي و دلسوزي كردن نسبت به آنها
از همدلي و دلسوزي كردن نسبت به آنها دريغ نورزيد و ضمن احترام گذاشتن و اظهار علاقه به آنها, آنها را از اين عمل بازداريد نه اين كه آنها را طرد كرده از پيش خود برانيد. افرادي که در يک مکان با هم زندگي مي کنند شايسته است به آداب و شرايطي که بر زمان و مکان حاکم است احترام بگذارند تا با مراعات آن آداب، محيطي مطلوب براي ايشان مهيا شود. انسان آزاده و فرهيخته حرمت و ادب حضور ديگران را نگه مي دارد و از آنچه موجب رنجش هم نوع شود مي پرهيزد بر همين اساس اگر به امور ديني هم نگاه کنيم حرمت ها و مرزها کاملا حفظ شده است هر کس در امور مربوط به خود آزادي هايي نسبي دارد و در عين حال تا جائي که آزادي ديگران خدشه دار نشود، از نعمت آزادي عمل برخوردار است. هر کجا آزادي عمل شخص با آزادي ديگران تنافر و تناقض ايجاد کند، بايد شخص حدود و اندازه هاي خود را بشناسد و سپس در حفظ حريم ديگران بکوشد همان طور که خود نيز دوست دارد تا حرمتش محفوظ بماند. در خصوص افرادي که رعايت احكام و مسائل مذهبي و اخلاقي را نمي کنند همين قاعده جاري است که افراد بايد قوانين و ضوابط و اخلاق فردي و اجتماعي را مراعات کنند علاوه بر اين مواردي که برخلاف عرف و شرع رخ مي دهد بايد با فرد خاطي از سر خيرخواهي و مصلحت انديشي، گفتگو شود و با بيان متين و بهترين و مؤثرترين شيوه مواجهه صورت گيرد تا ان شاءالله متنبه شود. به طور كلي بهترين روش رفتار با ديگران را مى‏توان از كلام رسول‏اكرم(ص) آموخت كه فرمود: هيچ يك از شما مؤمن نيست مگر اين كه براى برادرش آن چیزی را بخواهد كه براى خود مى‏ خواهد» و يا در جاى ديگر فرمود: «دست خود را بر سر هر كس كه مى ‏خواهى بگذار و براى او آن بخواه كه براى خود مى‏ خواهى»
( بحارالانوار، ج 71، ص 234 )

صبائی

کانال تلگرام خبرگزاری رسمی حوزه

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha