چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ |۹ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 11, 2024
حجت الاسلام صفایی-تبریز

حوزه/ آنچه در واکنش های اجتماعی قیام امام حسین(ع) به چشم می خورد، حکایت از عمق تأثیرگذاری آن بر حرکت های فردی و اجتماعی جامعه آن روز و همچنین بسیاری از جوامع کنونی دارد...

خبرگزاری حوزه – تبریز:

هر پديده‌ اجتماعی‌ را می توان از زوايای مختلفی تجزيه و تحليل كرد و به ميزان استعداد و بينش خويش، تفسير کرد و درس آموخت، نهضت حسينی نیز از جمله پديده‌ هايی است كه صاحب نظران و اصحاب قلم را به واكنش واداشته است؛ برخی كربلا را به ظاهر ميدان پيروزی يزيديان بر جبهه حسين(ع) ارزيابی می كنند و برخی در اين نهضت جز سياهی و ددمنشی نمی ‌يابند و برخی ديگر، در اين رويداد تاريخی جز زيبایی سراغ ندارند.

حادثه عاشورا را از منظر حضرت زینب(س) در این صحنه ببینید: عاشورا با همه‌ غم ها و اندوه‌ ها و غربت‌ هايش رو به پايان گذاشت، فردای آن روز كاروان اسيران با ناله و غم، با پيكر شهيدان وداع كرده و به پرچمداری سيدالساجدين و عقيله عرب، زينب کبری(س) وارد مجلس ابن زياد می‌ شوند؛ او كه اين حادثه را با نگاهی طبيعی، جز پيروزی برای دستگاه حاكمه نمی‌ پنداشت، مغرورانه و سرمست از اين رخداد، تكيه بر اريكه‌ قدرت زده و رأس الحسين در مقابل او قرار می گيرد، زينب(س) با نهايت بی ‌اعتنایی در گوشه‌ مجلس استقرار می‌ يابد.

او که متوجه بی ‌اعتنایی آن حضرت می ‌شود، می‌ پرسد:«اين زن كيست؟» پاسخ می ‌شنود: زينب دختر علی بن ابيطالب(ع) است. خطاب به حضرت زينب(س) می‌ گويد: «ستایش خدایی را که رسوایتان کرد و دروغ ‌هایتان را آشکار ساخت.» زينب(س) بی ‌درنگ و اندک واهمه ‌ای پاسخ می ‌دهد: «به تحقیق، فاسق رسوا می ‌شود و فاجر دروغ می ‌گويد و آن غير از ماست.»

ابن زياد می ‌پرسد:«رفتار خدا را با برادر و خاندانت چگونه ديدی؟» زینب(س) پاسخ دادند:«ما رَأَيتُ اِلّا جَمِيلاً؛ جز زيبايی نديدم، اينان كسانی بودند كه خداوند شهادت را برايشان رقم زده بود و آنان نيز به سوی آرامگاه ابدی خود شتافتند و به همين زودی، خداوند ميان تو و آنان را جمع خواهد كرد و با تو مخاصمه خواهند كرد، در آن دادگاه بنگر كه پيروز واقعی چه كسی است؟ مادرت در عزايت گريه كند، ای پسر مرجانه»

برای تبیین برخی از دستاوردهای قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا و چرایی زیبایی حادثه عاشورا از منظر حضرت زینب(س) گفتگویی با حجت الاسلام میکائیل صفایی، محقق و نویسنده، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز و معاون سابق تبلیغ حوزه علمیه استان آذربایجان شرقی انجام داده ایم :

 پرسش اساسی اين است كه تفاوت نگاه حضرت زینب(س) و ابن زياد در چيست؟ چرا زینب(س) جز زيبایی نمی ‌بيند و ابن زياد بر چه مبنایی خود را پيروز و حسينيان را مغلوب حادثه می ‌پندارد؟

بايد اذعان کرد كه افق ديد هرکسی بر مبنای جهان بينی او شكل می‌ گيرد، نگرش افرادی همچون ابن زياد، برخاسته از طبيعت و خواهش ‌های زودگذر مادی و حيوانی و نگاه زينب کبری(س) از منظر فطرت و معرفت است و به همین جهت، نتايج مشاهدات در تقابل هم قرار می ‌گيرد.

حرم حضرت زینب

 فلسفه و مبنای نگرش حضرت زينب(س) چيست؟

فلسفه و مبنا‌ی زيبایي اتفاقات عاشورا از نگاه حضرت زينب(س) را، از سه زاویه و منظر می ‌توان تحلیل و بررسی کرد: نكته‌ نخست: نگاه تكليف‌ مدارانه و وظيفه‌انگارانه است، قدمت سخن از حسين (ع) و نهضت او به قدمت آفرينش انسان است، در تفسير آيه‌ «فَتَلَقّی آدَمُ مِن رَبِّهِ كلماتٍ»، نقل شده است که جبرئيل به آدم تلقين كرد كه بگو: «يا حميد بحق محمد، يا عالي بحق علی، يا فاطر بحق فاطمه، يا محسن بحق الحسن و الحسين و منک الاحسان» آدم نام حسين را که برد اشک او روان شد و دلش شکست و گفت: ای برادرم جبرئيل! چرا در وقت ذكر پنجمين، دل من می ‌شكند و اشک من روان می ‌گردد؟ از این رو، از همان بدو آفرينش اراده الهی بر اين تعلق يافته بود كه حسين(ع) در برهه ای از تاريخ برخيزد و با خون خود و اسارت حرمش نگهبان دين بوده و مفسر گوهر ناب انسانی شود كه بارها پيامبر اعظم(ص) از آن خبر داده بود و خود امام حسین(ع) نيز از آن مطلع بود.

 چرا با اینکه امام حسین(ع) می دانست که عاقبت حرکت به کربلا و جنگ با یزیدیان چه خواهد شد، اما به اتفاق خانواده تصمیم به سفر به سرزمین کربلا گرفت؟

امام حسین(ع) در پاسخ به برادرش محمد حنفيه كه خواستار انصراف از حركت به سوی كربلا بود، فرمود: جدم رسول الله را در خواب دیدم که فرمودند: «ای حسین، به سوی عراق خارج شو، همانا خداوند اراده کرده تو را به خون آغشته ببیند» محمد حنيفه گفت: «حداقل زنان و كودكان را به همراه خود نبر که در پاسخ شنيد: جدّم فرمودند: «همانا خداوند اراده کرده زنان و کودکان را اسیر ببیند.».

بنابراین يكی از علل حركت حسين(ع) مشيت الهی بود که ایشان نیز، با اهدای خون دلش و اسارت حرمش، به تكليف و مشيت الهی عينيت بخشيد و در برابر فرمان مولايش اطاعت محض را به منصه‌ ظهور رساند.

اما نكته‌ دوم: نگاه غايت ‌گرايانه و نتيجه‌ محور به نهضت عاشوراست، بايد ديد اهداف قيام چه بود؟ و آيا حسين(ع) به اهداف خود رسيد؟ و به چه اندازه اهداف آن حضرت جامه تحقق به خود گرفت؟

هدف امام حسين(ع) در وصيتش به محمد حنفيه چنين انعكاس يافته است: «همانا برای اصلاح در امت جدم قیام کردم، و به دنبال احیای سیره‌ جدم و پدرم علی ‌‌بن ‌ابیطالب(ع) هستم، ‌قصدم امر به معروف و نهی از منکر است.» و در زيارت آن حضرت می‌خوانيم:«‌‌الهی! امام حسین(ع) خون قلبش را در راه تو داد تا بندگانت را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات دهد.»

 به عقیده شما مهم ترین هدف قیام حضرت سیدالشهدا که همان امربه معروف و نهی از منکر بود، محقق شده است؟

در حقیقت هدف، احيای سنت نبوی و علوی، احيای امر به معروف و نهی از منكر و بيدارسازی جاهلان و گمراهان و ترسيم مسير حق بر طالبان حقيقت بوده است و از اين منظر نيز عاشورائيان پيروز حقيقی بودند. چرا كه از همان روزهای نخست پس از عاشورا، اضمحلال باطل آغاز و انسان‌ های بسياری بيدار و درصدد قيام عليه ظلم برآمدند. قيام مختار، توابين، علويون و ۱۰ها قيام و مبارزه با ستم و ستمگری، از حركت امام حسين(ع) الهام گرفته است و اين اختصاص به جهان اسلام و تشيع ندارد، بلكه گاندی غيرموحد نیز، خود را در مبارزاتش شاگرد مكتب حسین(ع) می ‌داند و در عصر حاضر نيز حركت، قيام و پايداری نهضت امام خميني(ره) جلوه ‌ای از جلوات الهام ‌بخش نهضت عاشوراست؛ چراكه شعار «حسين حسين شعار ماست، شهادت افتخار ماست» همچنان طنين ‌انداز است.

دیگر پیام عاشورا از منظر بروز جلوه ‌هايی از اوصاف انسانی است، كه اگر عاشورا پيش نمی ‌آمد، گوهر انسانيت چنين نمايان نمی ‌گشت و بشريت چنين الگوهايی را در اختيار نداشت و از ۱۰ها پيام و عبرت محروم می ‌شد.

یکی از مهم ترین دستاوردهای قیام امام حسین(ع) چه بود؟

نهضت و فداكاری ‌های عاشورائيان در راه دين، جايگاه دين را احيا كرد و اين درس را به بشريت آموخت كه جايگاه دين به آن اندازه است كه جا دارد، شخصيتی همچون حسين(ع) فدایی آن باشد؛ امام حسين(ع) مردم را در برابر دين و در مقام مواجهه با دين، به دو گروه تقسيم می ‌كند و می ‌فرمايد: اكثريت مردم نگاهی ابزارانگارانه به دين دارند و سعی می‌ كنند از دين سوء استفاده كرده و دين را وسيله‌ معيشت خود قرار دهند و مادامی ‌كه دين تأمين كننده دنيای آنان باشد، در كنار دين هستند، ولكن اقليتی دين را به عنوان هدف انتخاب كرده و هنگام نياز دين به وجود آنان، جهت دفاع از دين سینه سپر می ‌كنند.

 زیباترین درس نهضت عاشورا به عقیده شما کدام بخش از این واقعه بزرگ بود؟

یکی از درس‌ های زيبای نهضت عاشورا، درس ايثار و فداكاری است كه از حسين(ع) و ياران صديقش به ثبت رسيد که ايثار را به طور حقيقی تفسير کرد.

در شب عاشورا، هنگامی ‌كه تاريكی همه ‌جا را فرا گرفت، حسين(ع) ياران خود را جمع كرد و پس از حمد و سپاس الهی فرمود: «به درستی كه من، نه اصحاب و يارانی بهتر از شما سراغ دارم و نه اهل بيتی با فضيلت ‌تر از اهل بيت خويش. خداوند به همه‌ شما جزای خير دهد. اكنون شب، چنان پرده‌ سياه همه چيز را دربرگرفته است، شما هم شبانه حركت كنيد و هر يک دست يكی از خاندان مرا گرفته و دور شويد و مرا با اين قوم تنها گذاريد؛ زيرا آن‌ ها غير از من با كس ديگری كاری ندارند»

خواهران و برادران گفتند: «نه، به خدا قسم، اي پسر پيامبر، ما هرگز تو را ترک نخواهيم گفت و از تو جدا نمی ‌شويم؛ بلكه با جان و دل از تو محافظت می‌ كنيم، تا آنكه پيش روي تو به شهادت برسيم و به سرنوشت تو دچار گرديم. خداوند زندگی پس از تو را زشت گرداند»

مسلم‌ بن عوسجه برخاست و گفت: «آيا تو را در حالی ‌كه اين همه دشمن پيرامونت را گرفته، رها كنيم و برويم؟ نه، به خدا سوگند، خداوند قسمت من نگرداند كه دست به اين‌ چنین كار زشتی بزنم. من تا پايان كار با تو هستم، تا لحظه ‌ای كه نيزه ‌ام را در سينه‌ آن ‌ها بشكنم و تا زمانی كه شمشير در دست من است، با شمشير با آنان خواهم جنگيد و اگر سلاحی در دست نداشته باشم، با پرتاب سنگ با آن‌ها می‌ جنگم و از تو جدا نخواهم شد، تا در ركاب تو شربت شهادت را بنوشم.»

نوبت به زهيربن قين رسید، برخاست و این‌ چنین گفت:«به خدا سوگند، ای پسر پيامبر، دوست دارم در راه تو كشته شوم، سپس دوباره زنده شده و هزار بار اين گونه در راه تو جانفشانی نمايم؛ اما خداوند در عوض، مرگ را از تو و از جوانان تو كه برادران و فرزندان و خانواده تواند، دور كند.» ياران امام يكی پس از ديگری اعلان وفاداری کردند. در اين حال به «محمدبن بشيرحضرمی» خبر دادند كه پسرت در مرز ری گرفتار شده است، امام حسين(ع) ماجرا را شنيد و فرمود: «خدايت رحمت كند، من بيعت خود را از گردن تو برداشتم برو و در پی آزادی فرزندت اقدام نما» محمدبن بشير گفت:«حيوانات درنده مرا زنده زنده، تكه پاره كنند، اگر از تو جدا شوم»

عاشورا

 در بیعت نکردن امام حسین(ع) با یزید، چه نکته ای نهفته ای است؟

طبق آموزه‌ های اسلامی، واگذاری مناصب بر مبنای شايستگی است، لذا امام حسين(ع) نمی‌ تواند بيعت با يزيد را بپذيرد و خطاب به وليد می ‌فرماید: «ای امير، ما اهل بيت نبوت و معدن رسالتيم، خانه ما محل رفت و آمد ملائكه است. هستی با نام ما آغاز شده و به ما خاتمه می ‌يابد. يزيد مردی فاسق، شراب ‌خوار، آدم‌ كش، خائن و بی ‌حياست، بعيد است كه همچو منی با مثل يزيد بيعت كنم؛ اما تا صبح فردا صبر كن تا هم ما در اين كار فكر كنيم و هم شما، و معلوم شود كدام يک از ما به خلافت و بيعت سزاوارتريم» بايد دقت كرد امام نمی ‌فرمايد: من با يزيد بيعت نمی ‌كنم، بلكه جهت فرهنگ‌ سازی و ارائه الگو برای رهپويان حقيقت می ‌فرمايد:«هر انسان آزاده و حق مدار اجازه ندارد با افراد نااهل و ناشايست بيعت كند» و این هماس درس شایسته سالاری است که از مکتب سیدالشهدا(ع) آموخته می شود.

در پایان، مجدد این سوال را می پرسم که چرا حادثه عاشورا با آن همه سختی و غم، از منظر حضرت زینب(س) جز زیبایی نیست؟

بله، حادثه‌ عاشورا از منظر حضرت زينب(س) جز زيبایی نيست، زيرا اول اینکه عاشورائيان در قبال مشيت الهی به طور كامل به تكليف الهی خود عمل کرده و نزد مولایشان رو سفيدند؛ دوم اینکه حسين(ع) به اهداف خويش كه احيای سنت نبوی و علوی و اقامه‌ عدل و بيداری جامعه از غفلت بود دست يافته و الگوی بشريت در تاريخ شده است و سوم اینکه جبهه‌ امام حسين(ع) نماينده‌ زيبایی و تجلی ‌گاه اوصاف انسانی از قبيل حراست از دين، عبوديت، حق‌ مداری، احقاق حقوق انسان ها، عزتمداری، ايثار و فداكاری و... است كه اگر حادثه‌ كربلا نبود، اين ظرفيت ‌های انسانی این ‌چنين ظهور پیدا نمی ‌كردند و گوهر انسانيت، آن ‌گونه كه بايد تجلی نمی يافت.

 

گفتگو: بیت اله احمدی

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha