شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ |۱۲ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 14, 2024
شهید گمنام

حوزه/ در پی درج خبری مبنی بر اعتراض طلاب و اساتید حوزه علمیه قزوین به مخالفت میراث فرهنگی با دفن پیکر مطهر شهید گمنام در مدرسه شیخ الاسلام، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با ارسال جوابیه ای، به بیانیه طلاب و اساتید واکنش نشان داد.

 خبرگزاری «حوزه» - قزوین/ در پی درج خبری مبنی بر اعتراض شدید طلاب و اساتید حوزه علمیه قزوین به مخالفت میراث فرهنگی با دفن پیکر مطهر شهید گمنام در یکی از مدارس علمیه با عنوان «ممانعت میراث فرهنگی قزوین از دفن شهید گمنام در مدرسه شیخ الاسلام»، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان با ارسال جوابیه ای، به بیانیه طلاب و اساتید واکنش نشان داد.

حوزه علمیه استان قزوین نیز در پاسخ با ارسال متن تفاهم نامه سه جانبه حوزه استان، اداره کل میراث فرهنگی و تولیت مدرسه علمیه شیخ الاسلام مبنی بر موافقت با دفن شهید گمنام در مدرسه شیخ الاسلام، اقدام میراث فرهنگی را بر خلاف توافق صورت گرفته اعلام کرد.

خبرگزاری «حوزه» بر اساس رسالت رسانه ای خود و در راستای شفاف سازی موضوع، متن جوابیه اداره کل میراث فرهنگی قزوین و همچنین واکنش مدیریت حوزه استان را منتشر می کند.

 *جوابیه میراث فرهنگی+ نامه

مدیر محترم خبرگزاری وزین حوزه

با سلام و احترام

ضمن تسلیت ایام شهادت بانو زهرای مرضیه(س)، پیرو خبر درج شده در سایت خبرگزاری رسمی حوزه در تاریخ ۹۶/۱۱/۲۹با عنوان "ممانعت میراث فرهنگی قزوین از دفن شهید گمنام در مدرسه شیخ الاسلام !!" پاسخ این اداره کل طبق ماده 23 قانون مطبوعات، جهت تنویر افکار عمومی و درج در پورتال خبری آن خبرگزاری وزین ارسال می‌گردد.

انتشار بیاینه منسوب به "طلاب، اساتید و مدیران مدارس علمیه استان قزوین" مبنی بر"انتقاد شدید" از ممانعت میراث فرهنگی از دفن شهدای گمنام در عرصه بنای تاریخی مدرسه شیخ الاسلام موجب شگفتی و حیرت فراوان شد. بیان اتهام‌های واهی و ناروایی همچون: "مسئولین میراث فرهنگی استان قزوین هنوز از خواب بیدار نشده و پیام انقلاب و شهدا را دریافت نکرده‌اند" و... متاسفانه نشانه زیرپا نهادن اصول بدیهی اخلاق اسلامی است که صادرکنندگان چنین بیانیه‌ای باید خود بیشتر به آن متخلّق و متصّف باشند.

چگونه شهید زنده‌ای که از سال‌های نوجوانی خود را وقف انقلاب اسلامی و همراهی و همرزمی با شهیدان پاکباز کرده با حضوری افزون بر شصت ماه در جبهه‌های جنگ تحمیلی به دفاع از کیان میهن اسلامی پرداخته و به شرف جانبازی نائل آمده با فرهنگ جهاد و شهادت بیگانه است؟ مدیرکلی که زخم‌های ناشی از اصابت تیر و ترکش دشمنان بعثی بارها بر دست، سر و پای او نشسته و به خاطر مجروحیت و مصدومیت چندباره گازهای شیمیایی، با کپسول اکسیژن تنفس می‌کند باید مخاطب چنین عبارات سخیف و شعارهایی باشد که از آن بوی نام و نان می‌آید و تازه به دوران رسیدگانی که امتحان خود را نداده‌اند بخواهند او را بیگانه با جهاد و شهادت بنامند؟

به راستی جای طلاب وارسته و روحانیون آزاده‌ای همچون سید باقر علمی، رضا وهابی، عبدالرحیم صحراکارنیا، طباطبایی و... که همرزم رزمنده جانباز محمدعلی حضرتی مدیرکل خدوم و دانشور اداره کل میراث فرهنگی قزوین بوده‌اند خالی است که در آبهای خروشان اَروند، رمل‌های فکه، خاکریزهای دارخوین، ارتفاعات میمک و کوه‌های بمو و بیزل، فرهنگ جهاد و شهادت را عینیت بخشیدند و متاسفانه کسانی در حجره‌های عاشقی آنان راه یافته‌اند که ایمان ادعایی خویش را به محک تقوا و عمل صالح نزده‌اند.

آیا حضرتی که بنیان‌گذار نخستین شب‌های خاطره رزمندگان در استان است و برای برپایی کنگره 3000 شهید دفاع مقدس بیشترین همکاری و همفکری در بین مدیران را داشته و ششمین کنگره شعر دفاع مقدس در قزوین را در سال 1376 به بهترین شکل ممکن برگزار کرده و بیشترین آثار کیفی در این حوزه را به وجود آورده با فرهنگ جهاد و شهادت بیگانه است یا کسانی که در پی استفاده ابزاری از نام و نشان شهدای عزیز برای دستیابی بیشتر به جفیه دنیوی و برخورداری از مقام منصب‌های ناپایدار و زودگذرند و برای رسیدن به این امیال ناچیز، همه خوبی‌ها را زیرپا می‌گذارند؟

آیا امضا کنندگان آن بیانیه موهن نمی‌دانند که مدارس علمیه صالحیه، شیخ الاسلام، التفاتیه، سردارین و پیغمبریه در دوره مدیریت همین مدیری که آماج حملات دور از دانش و تقوای خود قرار داده‌اند مرمت شده و برای استفاده طلاب بهره‌برداری می‌شود؟

در این بیانیه پرسیده‌اند "اگر این شهیدان نبودند اکنون شما در کجای این کشور قرار داشتید؟" اتفاقا باید از این نو رسیدگان پرسید اگر مجاهدات رزمندگان و ایثار جانبازان و شهدای عزیز نبود "شما در کجای این کشور قرار داشتید؟" به دوش انداختن چفیه و بستن اتهام به دیگران کار آسانی است ولی حضور و عمل بی‌ریا در عرصه‌های مردآزمای دفاع مقدس تنها از کسانی برمی‌آید که با اخلاص در مسیر ولایت و شهادت گام برمی‌دارند. به قول صائب تبریزی:

رندی‌ست که اسباب وی آسان ندهد دست

سرمایة تزویر، عصایی و ردایی‌ست

از سوی دیگر همگان می‌دانند طی نامه شماره 655/30/1/1313 مورخ 14/4/96 معاون محترم هماهنگ کننده ستاد کل نیروهای مسلح که پیوست است تصریح شده: "این ستاد برای تدفین پیکر شهدای گمنام در محوطه‌ها و اماکن مورد نظر سازمان میراث فرهنگی هیچ گونه اصراری نداشته و در محل‌های صدرالاشاره پیکر مطهر شهدای گمنام دفاع مقدس دفن نخواهد شد." روشن و مبرهن است این موضوع ربطی به اتهامات واهی نویسندگان بیانیه و آنچه که "مانع تراشی به بهانه‌های مختلف در مقابل گسترش فرهنگ جهاد و شهادت" خوانده‌اند ندارد و انتظار می‌رود راه تقوی و سداد پیش گیرند و عِرض خود نبرند و زحمت ما ندارند.

روابط عمومی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین

                                                                                

 

*پاسخ مدیریت حوزه علمیه قزوین+ تفاهم نامه

حجت الاسلام والمسلمین علی عباسی نیز در واکنش به جوابیه میراث فرهنگی استان قزوین، گفت: بر اساس تفاهم نامه ای که اوایل سال جاری منعقد شد و به امضای آقای محمد علی حضرتی ها، مدیرکل میراث فرهنگی استان قزوین، مهندس غلامرضا شیخ الاسلامی، متولی موقوفات مرحوم شیخ الاسلامی و همچنین مدیریت حوزه استان رسیده و ممهور به مهر هر سه مجموعه است، با تدفین شهید گمنام در این مدرسه موافقت شد.

مدیر حوزه علمیه قزوین ادامه داد: مدیر کل میراث فرهنگی استان حتی در این موضوع دو جلسه در دفتر مدیریت حوزه علمیه قزوین و مدرسه شیخ الاسلام داشتند که تصاویر جلسه و تفاهم نامه موجود می باشد.

حجت الاسلام والمسلمین عباسی افزود: ممانعت از دفن پیکر شهید گمنام خلاف این توافقنامه بوده و اگر این اقدام از نظر قانونی اشکال داشته است، باید از قبل اعلام می شد.

وی تصریح کرد: طلاب، اساتید و روحانیون حوزه علمیه قزوین براساس توافق صورت گرفته با میراث فرهنگی، همچنان خواستار دفن شهید گمنام در مدرسه بوده و مسئولین میراث فرهنگی استان باید پاسخگو باشند.

                                               

 

انتهای پیام ۳۱۳/۳

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • سيد علي IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
    0 0
    چه ادبيات موهن و کلمات دور از ادب و انسانيتي! آيا به راستي نويسنده يا نويسندگان نامه فوق مسئولين ميرات فرهنگي ايران هستند. مسئولين چه «فرهنگي»؟ فرهنگ توهين و تحقير و تهديد و سرکوب و اتهام. ادبيات ميراث فرهنگي قزوين انسان را به ياد ادبيات «يهود و آمريکا» مي‌اندازد نه «ايران زمين». واي به حال جوانان ما اگر چنين افرادي مسئول «ميراث فرهنگي» ما هستند. به راستي مدير اين مجموعه که اجازه ارسال چنين نامه سخيف و مملو از توهيني را داده است يک رزمنده دوران جنگ بوده؟ گاه انسان به ياد طلحه،‌زبير، معاويه و ابوسفيان مي‌افتد که در رکاب پيامبر جنگيدند و بعدها برخي براي تطهير باطن دوزخيشان مدال حضور آنان در رکاب پيامبر را به ديگران نشان مي‌دادند، در حاليکه مالک اشترهاي زمان هيچ‌گاه پيامبر را نديدند ولي جانانه از اسلام اصيل دفاع کردند و هرگز نيز مدال پوشالي بر سينه نداشتند که در سايه آن هر چه مي‌‌خواهند به نام دين، اسلام و انقلاب انجام دهند.