به گزارش خبرگزاری «حوزه»، معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در شماره 157 کتاب «ره توشه راهیان نور» ویژه ماه رمضان ۱۴۳۹، به ارائه مقالات در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های گوناگون تقدیم حضور علاقه مندان می گردد.
در خصوص موضوع مصرف، دو نوع نگرش قابل توجه و بررسی است؛ یکی نگاه اسلام و دیگری دیدگاه دنیای مدرن. از منظر اسلام، مدیریت مصرف، نیمی از یک زندگی کامل است؛ چنانکه امام علی7 میفرماید: «التَّقْدِیرُ نِصْفُ الْمَعِیشَة؛[1] تقدیر و اندازهگیری، نیمی از زندگی است.» اما نگرش دنیای مدرن به مدیریت مصرف را میتوان از نمایشنامه آرتور میلر فهمید؛ آنجا که میگوید: «سالها پیش، کسی که حالش بد بود و نمیدانست با خود چه کند، میرفت کلیسا، انقلاب میکرد و از این قبیل. امروز تو حالت بد است؟ نمیتوانی سردربیاوری رستگاری چیست؟ برو خرید!.»[2]
شاید کمی تعجبآور باشد که ببینیم در این نقل قول از نمایشنامه میلر، خریدکردن به عنوان پادزهرِ بدحالی تجویز شده است. با این همه، در واپسین دهههای سده بیستم، خریدکردن، البته بعد از تماشای تلویزیون، به عنوان سرگرمی مطلوب، در بریتانیا و ایالات متحده، کار بسیار رایجی شده است. «خریدکردن»، شاید واژه دقیقی برای توصیف آنچه آدمها هنگام رفتن به مراکز خرید انجام میدهند، نباشد؛ آنها میخورند، مینوشند، میگردند و چیزی هم میخرند؛ اما در عین حال، به کالای توی ویترین مغازهها و به همدیگر هم نگاه میکنند. زلزدن، نگاهکردن و تماشانمودن، به فعالیت مهمّ اجتماعی بدل شده است. شیوه جدید سبکهای زندگی، مسئله مصرف را هویتبخش نگرشها و رفتارهای انسان مدرن میپندارد.[3] این نگاهکردن به چیزها، جاها، حادثهها و دیگران را میتوان جزئی از یک فرآیند اجتماعی وسیعتر انگاشت.
مصرفگرایی، یکی از خصوصیات زندگی جدید در دنیای جدید است. بوتیکها، پاساژها، سیتیسنتر و فروشگاههای زنجیرهای، مُهر تأییدی است بر پدیده مصرفگرایی در جهان معاصر و نیز ایران امروز ما. پدیده مصرفگرایی و تجمل، به دلیل جاذبهها و تنوعی که دارد، جنسیت زنان را بیشتر در معرض انفعال قرار میدهد. در این مقاله، برآنیم تا راهکارهایی را جهت مدیریت رفتار مصرفی در میان زنان ارائه دهیم.
ثروت، منبع درآمد است و درآمد خالص (درآمد منهای استهلاک) به دو منظور استفاده میشود: بخشی از آن به انباشتن ثروت و پسانداز اختصاص می یابد و بخش دیگر، صرف تحصیل لذت میگردد. آن قسمت از درآمد که صرف بهدستآوردن لذت میشود، مصرف نام دارد.[4] مصرف، دو گروه عمده خوراکیها و غیرخوراکیها را دربرمیگیرد. خوراکیها شامل: آشامیدنیها، دخانیات، انواع نان، برنج، گوشت، لبنیات، روغن، میوه و سبزی، و غیرخوراکیها شامل: گروههای پوشاک و کفش، مسکن، اثاثیه منزل، بهداشت و درمان، حمل و نقل و ارتباطات، تفریحات و سرگرمیها، خدمات فرهنگی و کالاها و خدمات متفرقه است.[5]
اصالتدادن به مصرف و هدف قراردادن رفاه و داراییهای مادی، مصرفگرایی نام دارد. برخی، مصرفگرایی را به معنای برابر دانستن خوشبختی شخصی با خرید داراییهای مادی و مصرف گرفتهاند. در پروسه مصرفگرایی، جامعه، از جامعه تولیدی به جامعه مصرفی تبدیل شده، اصل در جامعه، حداکثرسازی مصرف و لذتگرایی میشود. برای تسریع در تبدیل جامعه به جامعه مصرفی، از سیاستهای برگزاری نمایشگاهها، تأسیس فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای، ورود و ظهور کالاهای مصرفی ارزانقیمت در حجم فراوان استفاده شده است. قبلاً مصرف کالاهای فراوان، ویژه طبقه ثروتمندان و مرفه بود؛ اما در جامعه مصرفی، مصرف این کالاها برای مردم عادی نیز رواج مییابد. البته در مصرف کالاها، کالاهای گرانقیمت و با کیفیت بالا، ویژه ثروتمندان است و کالاهای ارزانقیمت و با کیفیت پایینتر، مخصوص مردمان عادی است. [6]
مصرفزدگی در جامعه امروز ایران، بلای خانمانبراندازی شده که علاوه بر ایجاد مشکلات اقتصادی فراوان خرد و کلان، کیان خانوادهها را به خطر انداخته است. رذایل اخلاقیای مانند: چشموهمچشمی، زیادتطلبی و فخرفروشی، این بلا را دوچندان کرده است. رهبر انقلاب بهخوبی این مسئله را شناخته و به آن اشاره کرده است: «برای جامعه، بلای بزرگی است که میل به مصرف، روزبهروز در آن زیاد شود و همه به بیشتر مصرفکردن، بیشتر خوردن، متنوعخوردن، متنوعپوشیدن و دنبال نشانههای مد و هر چیز تازه برای وسایل زندگی و تجملات آن رفتن، تشویق بشوند».[7]
در قرآن، واژههایی مانند: انفاق، اسراف، اتراف، تبذیر و حلال طیب، بر نگرش قرآن و اسلام به مسئله مصرف دلالت دارد. مصرف، یک نیاز طبیعی است و گریزی از آن در زندگی دنیایی نیست؛ اما آنچه از منظر اسلام اهمیت دارد، مدیریت مصرف است. خداوند کریم میفرماید: «وَ كُلُواْ وَ اشرْبُواْ وَ لَا تُسرْفُواْ إِنَّهُ لَا يحُبُّ الْمُسرْفِين؛[8] بخورید و بیاشامید؛ اما زیادهروی نکنید. همانا خداوند اسرافکنندگان را دوست نمیدارد.»
واژه «اسراف»، کلمه بسیار جامعی است که هرگونه زیادهروی در کمیت و کیفیت و بیهودهگرایی و اتلاف و مانند آن را شامل میشود و این، روش قرآن است که به هنگام تشویق برای استفاده از مواهب آفرینش، فوراً جلوی سوء استفاده را گرفته، به اعتدال توصیه میکند.[9] از آنجا که یک مصرفکننده مسلمان تلاش مینماید برای پیداکردن مسیر صحیح و معقول در زندگی ـ که ضامن سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت او باشد ـ از وحی الهی (قرآن کریم) و سیره معصومان: الگوبرداری نماید و با رعایت تقوای الهی و پایبندی به حدود شرعی، به کارهایش ارزش بدهد. ازاینرو، در اتخاذ الگوی صحیح مصرف، رعایت حدود و مقررات الهی را در درجه اوّل اهمیت قرار میدهد. اسلام برخلاف نظام سرمایه داری که در آن تولید و مصرف با هدف به حداکثر رساندن سود و مطلوبیت مادی کاملاً آزاد است، برای حفظ مصالح فرد و جامعه، برای تولید و همچنین مصرف، حدود و موازینی قرار داده است. این حدود و قوانین، در شریعت انسانی تبیین شده است؛ اما باید گفت یک اصل بر همه این حدود حاکم است؛ اصل اوّلیه در مسئله مصرفگرایی، از منظر دینی، اعتدال و میانهروی است. این اصل، برآمده از سیره و سنّت پیامبر گرامی9 است. در خبر آمده است که امام حسین7 فرمود: از پدرم امیرمؤمنان7 درباره سیره رسول خدا9 در خارج از منزل پرسیدم فرمود: «رسول خدا9 در همه امور معتدل و میانهرو بود؛ گاهی افراط و گاهی تفریط نمیکرد.»[10]
سیره رسول گرامی اسلام9 در رفع نیازهای مادی و فرهنگی خویش، رعایت اعتدال و میانهروی بود. در سیره حضرت نقل شده که ایشان هرگز سیر غذا نخورد و شکمپرستی ننمود و در طول زندگی خویش، بسیار ساده و کمخرج بود:
اوّلین چیزی که در سیره پیغمبر9 به چشم میخورد، این است که مردی بود سبکخرج، لباس و خوراکش و همچنین در نشست و برخاست و مسافرت، بسیار ساده بود.[11]
چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش |
|
|
||
|
چون رنده ز کار خویش بی بهره مباش |
|
||
تعلیم ز اره گیر در کار معاش |
|
|
||
|
چیزی سوی خود میکش و چیزی میپاش[12] |
|||
در ادامه این نوشتار، راهکارهای نهادینهکردن پرهیز از مصرفگرایی و تجمل را در میان زنان، ذیل دو بخش «مهارتهای شناختی» و «مهارتهای رفتاری» ارائه میکنیم:
از آنجا که رفتارهای ما برآمده از نگرشها و باورهایمان به مسائل مختلف است، بخش عمدهای از راهکارهای تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفگرایانه، ناظر به تغییر نگرش درباره مصرف و مقولههایی مانند زیبایی است. در اینجا دو راهکار ناظر به حوزه ادراک و شناخت را بررسی مینماییم:
توجه به این مسئله که زندگی و حیات دنیوی، مقدمهای است برای زندگی و حیات اخروی، نگرشی بنیادین است که تمام انگیزهها، اهداف، ارادهها و رفتارهای انسانی را جهت میدهد. زنی که به این نگرش کلی معتقد باشد، در طول زندگی مادی خویش، در رفتارهای مصرفی مربوط به حوزه مدیریت خانه یا بدن و ظاهر خویش، راه میانه را طی میکند و بر اساس معیارهای برآمده از آن نگرش کلی تصمیم گرفته، انتخاب میکند. اینکه دین و قرآن کریم، در آیات بسیاری بر مسئله معادباوری و خداباوری تأکید دارد و داستانهای انبیای الهی را در جهت تقویت و تذکر همین دو مسئله بنیادین نقل کرده، دلالت بر این مطلب دارد که باور به این دو مسئله، همه ابعاد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد و از جمله، انتخابهای مصرفی ما را اصلاح و مدیریت میکند. وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَل؛[13] اگر بتوانی در امر معیشت ، بین خود و خدای خود از مخلوق ، کسی را واسطه و میانجی قرار ندهی بهتر است.
میل به زیبایی و محبوبیت، در طبیعت و سرشت هر زنی وجود دارد و این مسئله، وی را به سوی مصرف کالاهایی میکشاند که این میل و نیاز طبیعی وی را تأمین کند. قاعده کلی در اینجا، آن است که مصرف باید به شکل معقول و منطقی باشد. یکی از پیشفرضهایی که میتواند موجب پرهیز از مصرفگرایی و تجمل شود و یک مصرف منطقی را به ارمغان آورد، نگرش زن به زیبایی است که میتواند رفتارهای او را جهتدهی کند. از منظر قرآن کریم، آنچه جایگاه انسان را نزد خداوند بالا میبرد، زیبایی درونی یا تقواست:
«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ؛[14] در حقیقت، ارجمندترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست.»
ازاینرو، هرچه انسان از جنبه ظاهری زیبا باشد، ولی از زیبایی معنوی بهرهای نداشته باشد، ارزشی نزد پروردگار نخواهد داشت. خلاصهکردن زیبایی به زیبایی ظاهری و بیرونی، نگاه مکتبهای غیرالهی به انسان و فلسفه زندگی اوست. از منظر مکتبهای الهی، بهویژه مکتب اسلامی، اصالت با پوششِ معنوی تقوا و زیباییِ درونی ایمان است؛ هرچند در اسلام بر اهمیت پوشش و آراستگی بیرونی نیز تأکید میشود؛ به عنوان نمونه، در نقلی از امام صادق7 آمده که ایشان فرمود: «پیامبر به زنی به نام أمّ عطیه که آرایشگر بود، گفت: ای أمّ عطیه، وقتی دختری را آرایش می کنی، صورتش را با پاره پارچه پاک مکن. بیشک، تکه پارچه، جلوه چهره را میگیرد.» این جریان، نشاندهنده توجه رسول خدا9 به آرایش و زیبایی و بهداشت پوست برای حفظ زیبایی است.» همچنین، از امام صادق7 چنین نقل شده است: «زن آرایشگری محضر رسول گرامی اسلام وارد شد. حضرت از جمله سفارش هایی که به وی کرد، این بود که برای زیباترشدن زنان، گیسو را به گیسو گره مزن.»[15]
اولویتدادن به زیبایی درونی نسبت به زیبایی بیرونی، موجب میشود که زن به خود اجازه ندهد برای انجام یک عمل زیبایی غیرضروری و متجملانه، هزینههای هنگفت بر خانواده تحمیل کند. تقسیم زیبایی به درونی و بیرونی، نگرش زن را از تجملات ظاهری به آراستگیهای باطنی میکشاند و همین مسئله، موجب پرهیز از مصرفگرایی و تجملپرستی میشود. البته در این میان، نمیتوان از فشارهای اجتماعی غافل بود. فشارها و هنجارهای اجتماعی نیز در کنار میل ذاتی به تنوع و مصرف، اشتهای مصرف کالاهای بهداشتی ـ آرایشی را دوچندان میکند و سبب انحراف در نگرش زنان به موضوع زیبایی میشود.
برخی از مهارتهای رفتاری که موجب پرهیز از اسراف و مصرفگرایی میشود، عبارتند از:
قناعت در کنار غنا و ثروت، از عواملی است که زندگی را گوارا میسازد. با وجود این، ثروتِ بدون قناعت، گوارایی زندگی را از بین میبرد؛ چنانکه جامعه مصرفگرایی که قناعتپیشه نیست، رضایت خاطر شهروندان خود را برآورده نمیسازد. از همین روست که از منظر آموزههای روایی، زندگی پاک و حیات طیبه بشری ، حیاتی است که روح قناعت در آن دمیده شده باشد. قناعت، مفاسد ناشی از حرص و آز ثروتاندوزی را میکاهد و از زیانهای اقتصادی جلوگیری میکند و مخارج اضافی را در مشارکتهای اجتماعی ـ اقتصادی بهکار میبندد. حدّ مطلوب بهره مندی و استفاده از نعمتهای الهی، آن است که همراه با رعایت اعتدال و به قدر کفاف باشد. اعتدال و قناعت در مصرف، موجب بقای نعمت و پدیدآورنده زمینه مناسبی برای رشد صفات و کمالات معنوی در انسان است. از جمله آموزههای سیره معصومان:، این است که انسان اهلِ تولید و انفاق زیاد باشد؛ ولی در مصرف شخصی به حداقل قناعت نماید.[16] روحیه تولید و تلاش در سیره آن بزرگواران، چنان است که تولید را برای ارتقای سطح معیشت مردم میخواستند. آنان با تولید بیشتر، کمترین استفاده شخصی را مینمودند. امام کاظم7 در مورد اعتدال در مصرف میفرماید: «مَنِ اقْتَصد وَقَنَعَ بَقيتْ عليه النِّعمة ومَن بذَّر وأسرف زالتْ عنه النّعمة؛[17] هرکس میانهروی و اعتدال را رعایت کند و قانع باشد، نعمت برای او باقی خواهد ماند و هرکس اسراف کند، نعمت از دستش خواهد رفت.»
حضرت زهرا3 به عنوان الگوی زنان مسلمان، زندگی بسیار زاهدانهای داشت؛ ولی در عین حال، نظم و زیبایی بر زندگی ایشان حاکم بود. سادگی زندگی او در حدی بود که روزی سلمان او را با چادری پُروصله دید و تعجّب کرد. حضرت زهرا3 به پیامبر9 عرض کرد: «سلمان از لباس کهنه من تعجب میکند. سوگند به خداوندی که تو را به پیامبری برانگیخت، مدت پنج سال است فرش و رختخواب من و علی در خانه، تنها یک پوست گوسفند است... و متکای ما، از پوستی است که درونش از لیف خرما است.» پیامبر9 به سلمان فرمود: «إِنَ ابْنَتِي لَفِي الْخَيْلِ السَّوَابِق؛[18] دخترم، از پیشتازان در پیشگاه خداست.»
یکی از راهکارهای پرهیز از تجمل و مصرفگرایی، مدیریت الگوی خرید است. از آنجا که زن مدیر خانه است، بهترین گزینه برای اصلاح الگوی خرید به شمار میآید. رعایت نکات کوچک در هنگام خرید یا توجه بیشتر به میزان خریدی که مورد نیازمان باشد، هم باعث میشود که درست خرج کنیم و هم موجب صرفهجویی و پرهیز از اسراف و تجمل در زندگی خواهد شد. برخی راهکارهای اصلاح الگوی خرید، عبارتاند از:
1. همیشه سعی کنیم قبل از رفتن به خرید میزان بودجه مشخصی را برای خود در نظر بگیریم؛
2. وقتی که برای خرید اقدام میکنیم و کالاهای مختلف را خریداری مینماییم، باید ببینیم چه میزان پول بابت هر کالا پرداخت کردهایم و چه میزان از بودجه ما باقی مانده است؛
3. برای خرید همیشه فهرستی از نیازمندیهای خود تهیه کنیم؛
4. سعی کنیم برای خرید، کمتر از کارتهای اعتباری استفاده نماییم؛
5. واقعبین باشیم. اگر واقعاً میزان بودجه خود را دقیق بدانیم و آن را روی برنامه خرج کنیم، کمتر به مشکلات مالی برمیخوریم؛
6. فقط چیزهایی را که در فهرست خرید وجود دارد، تهیه کنیم؛
7. به صورت هفتگی یا ماهیانه خرید نماییم؛
8. در مقابل خرید کالاها، به مبلغ واقعی آن توجه و دقت به خرج دهیم.[19]
3. ارتباط با اقشار فقیر و محروم
یکی از دستورات دینی در حوزه مسائل مالی، برقراری ارتباط با اقشار ضعیف است. این مسئله، دو اثر دارد: اوّلاً، موجب میشود نگرش ما به مسائل دنیوی و مالی تغییر یابد و رفتارهای مصرفگرایانهمان ناخودآگاه کم شود؛ زیرا با ملاحظه افرادی که در برآوردن ضروریات اوّلیه زندگی ناتوان هستند، تحت تاثیر قرار میگیریم و رفتار مصرفی ما کنترل خواهد شد. ثانیاً، موجب میشود فراخور توانایی خویش به آنان کمک کنیم و با همدلی و همیاری، رفتارهای خیرخواهانه در ما تقویت شده، زمینه اسراف و تبذیر نیز از بین میرود. این مهارت را میتوان از توصیه امام صادق7 به حمرانبناعین استنباط کرد:
«هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ7 يَقُولُ لِحُمْرَانَ بْنِ أَعْيَنَ يَا حُمْرَانُ انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِي الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ لَكَ بِمَا قُسِمَ لَكَ؛[20] به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خويش منگر؛ زيرا اين كار تو را به آنچه قسمت تو شده، قانعتر مىسازد.»
امام سجاد7 نیز عرضه داشت: «اللَّهُمَ حَبِّبْ إِلَيَ صُحْبَةَ الْفُقَرَاءِ، وَ أَعِنِّي عَلَى صُحْبَتِهِمْ بِحُسْنِ الصَّبْر؛[21] پروردگارا همنشینی با تنگدستان را خوشایندم ساز و کمکم کن تا در این همنشینی شکیبا باشم.»
ارتباطات دوستی، فامیلی و همسایگی زنان، از مردان قویتر است. به همین جهت، با رجوع به زنان کمبضاعت و برقراری ارتباط با آنها، ضمن تغییر نگرش مصرفگرایانه در خود، به زنان دیگر نیز جهت رفع نیازهای مادیشان کمک میکنند.
نویسنده: مهدی فدایی
[1]. ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص 105.
[2]. باکاک و تامپسون، درآمدی بر فهم جامعه مدرن اشکال اجتماعی و فرهنگی مدرنیته، ص171.
[3]. همان.
[4]. قدیری اصل، کلیات علم اقتصاد، ص 274.
[5]. محتشم دولتشاهی، نظریهها و سیاستها در اقتصاد کلان، ص 145.
[6]. باکاک، مصرف و سبک زندگی، ص 3.
[7]. از بیانات رهبر معظم انقلاب، خطبههای عید فطر، 15 آذر 1381.
[8]. سوره اعراف، آیه 31.
[9]. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 6، ص 149.
[10]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۶، ص ۱۵۱: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ9 مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَیرَ مُخْتَلِفٍ.»
[11]. دیلمی، ارشاد القلوب، ج 1، ص 115.
[12]. رباعیات ابو سعید ابوالخیر، شماره 367 .
[13]. ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص 78.
[14]. سوره حجرات، آیه 13.
[15]. کلینی، اصول کافی، ج ۵، ص ۱۱۸ ـ 119.
[16]. مهدی فدایی، «مصرف»، مجله پایش سبک زندگی، ش 13، ص 120.
[17]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج 87، ص 327.
[18]. همان، ج 43، ص 88.
[19]. به نقل از پایگاه اینترنتی بیتوته، نشانی:
http://www.beytoote.com/housekeeping/skill/save1-money-bought1.html
[20]. کلینی، اصول کافی، ج 8، ص 244.
[21]. الصحيفة السجادية، دعای ادای دین، ص 138.