حجت الاسلام والمسلمین مهدی تسخیری، رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگها سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در گفتگو با خبرنگار «حوزه» به تشریح نیازها و الزامات حضور موثر حوزه در فضای بین الملل، چگونگی حضور علماء در این عرصه، اهمیت گفتگوهای بین ادیان و مذاهب و مشکلات و موانع پیش روی گفتگوی دینی و ... پرداخت.
مشروح گفتگو با رئیس مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگها سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی که با تلاش دفتر امور ادیان و مذاهب مرکز ارتباطات و امور بین الملل حوزه های علمیه کشور انجام شده است را در ادامه بخوانید:
حضور علما در عرصه بین الملل سابقه دیرینهای دارد اما به شکل تشکیلاتی این حضور محسوس نبوده، ارزیابی شما از حضور حوزه علمیه به شکل تشکیلاتی، منسجم و سازمان یافته چیست؟
یکی از تجربه های نویی که دیانت های مختلف پس از گذشت چندین قرن به آن رسیدهاند بحث گفتگوی با سایر ادیان است. متاسفانه جدا شدن رهبران ادیان از یکدیگر زمینه ساز سکولاریزم نه در فقط در جنبه حکومتی بلکه در بسیاری از انسانها این اندیشه ایجاد شد و این مختص مسیحیان و یهودیان به تنهایی نیست، این مسئله شامل ما نیز میشود. ما با این همه میراث غنی اسلامی و خصوصا اهل بیتی نباید به این سمت کشیده شویم.
سکولاریزم صورتهای مختلفی دارد. جدایی دین و دولت، همراهی دین و دولت و بی طرف بودن دین. اندیشه بی دینی امروزه به عنوان دشمن مشترک تمامی ادیان است. امروزه بسیاری به اسم حقوق بشر، حق بشر را ضایع میکنند، به اسم دین، دین جامعهای را از بین میبرند. ما ضرورتی از این بیشتر باید احساس کنیم. این هم افزایی بسیار میتواند به تبیین داشتهیمان کمک کند. ما معتقدیم پیرو امامانی هستیم که جز عشق، برادری و صلح چیزی به بشر ندادند. بسیاری از شاگردان امام صادق از مخالفان اعتقادی بودند ولی با این وجود شاگرد او بودند. امام چگونه برخورد میکرد با آنها. خوب چه کسی بهتر از حوزه که خوشان ارباب این فکر هستند میتواند این اندیشه را تبیین کند.
وقتی علمای عالم و مطلع این عرصه، در این میدان نباشند، دیگر رجوع به آنها چه نتیجهای میتواند داشته باشد.
چه راهکاری برای بهبود بخشیدن به مشکلات حوزهی گفتگوی بین الادیانی و بین المذاهبی دارید؟ آیا پژوهشها توانسته راهگشا باشد؟
مرحوم مطهری قرآن را به طبیعت تشبیه میکرد و میفرمود همان طور که انسان هر روز نسبت به طبیعت اکتشافات جدیدی دارد این اکتشافات نسبت به قرآن نیز وجود دارد. منابع ما غنی است آنچه مهم است این مساله است که ما چگونه از این منابع در ارتباط با مسائل روز استفاده و استخراج کردیم. این منابع که سخن نمیگویند حضرت امیر میفرمایند «فاستنطقواها» بیایید و این منابع را به حرف در بیاورید. ما داشتههایمان را رها میکنیم و در جای دیگر دنیا به دنبال چیزهایی میرویم که بعد از ۱۰ سال میبینیم که همه این مساله در منابع ما موجود بوده است. مثلا اصل بحث گفتگو. که امروزه این گونه القا میشود که این از کشفیات جهان مدرن غربی است. خیر! ریشه این گفتگو در آیات قرآن و احادیث وجود دارد و دست ما پر است، ولی چگونه بهرهبرداری کردیم. لذاست که در بیرون مطرح میکنند که اسلام توانایی پاسخگویی به مسائل روز را ندارد.
وقتی یک مسلمان نسبت به مسائل دینی بی توجه باشد و یک عالم، یک دانشمند قدرت پاسخگویی به مشکلات و مسائل مطرح در حوزه اسلام را نداشته باشد، دیگران آن را به چشم اسلام میبیند که اسلام این قدرت را ندارد. در حالی که باید خود اسلام را بشناسیم نه اینکه اسلام با اشخاص شناخته شوند.
نگاه شما به کادر سازی برای حضور در عرصه بین الملل چیست؟ آیا فضایی برای حضور این نیروها در خارج از کشور ایجاد شده است؟
همیشه تاریخ همین بوده است، خود پیامبر اسلام نیروهایی را تربیت کرده و به کشورهای مختلف میفرستاند. امروز کادرسازی نه اینکه صورت نپذیرد! اتفاقا نیرو تربیت میشود، اما نیرویی که بتواند مسائل را تبیین کند نیست. نه اینکه نمیخواهند یا قصدی دارند! خیر، بلکه نمیتوانند. لذا جایگاه حوزه علمیه در اینجا مشخص میشود که باید نیرو سازی کند. در اینجا فقط بحث زبان نیست بلکه بحث القا مفاهیم و چگونگی انتقال مفاهیم است. یعنی چگونه با مخاطب سخن گفتن، این مهم است. یعنی مخاطب آسیایی، اروپایی اینها با هم متفاوتند و سخن گفتن با آنها متفاوت. برای برخی منبر ساده کفایت میکند، اما در جایی صرف منبر به تنهایی پاسخگو نیست.
حوزه علمیه اینگونه نیروهایی نیز باید تربیت کند و دنبال نتیجه در کوتاه ترین مدت نباشد. در این گونه برنامهها باید صبر کرد و ۵۰ سال دیگر نتیجه آن را باید دید. فعالیت شیخ محمدتقی قمی، امام موسی صدر، شرف الدین و یا سید محسن امین در حدود چهل سال قبل امروز نتیجه میدهد.
در منابع مباحثی که در حوزه گفتگوی با ادیان و مذاهب مختلف هست را بررسی و استخراج کنیم. گاهی بحثی که پیش میآید کسی جز محققان حوزوی که آشنای به منابع هستند نمیتوانند پاسخگو باشند. در بسیاری از مباحث در حوزه محیط زیست، عدالت و ... وقتی به گفتگو مینشینیم، میبینیم بسیاری از نکات مشترک است. لذا اینکه دین باعث درگیری بشر است این دروغ بزرگی است. حرکتهای سیاسی و رهبران سلطه سیاسی که از دین به عنوان مرکبی برای منافع خودشان استفاده میکنند باعث درگیری هستند نه دین. برخی حقوق شهروندی را به گونهایی تبیین میکنند که مقابل دین است و این تعریف درستی نیست. زیرا دین توجه بالایی به حقوق شهروندی دارد.
در مناطق اسلامی کلیساهایی وجود دارد با قدمت ۱۰۰۰ ساله اما شما در این کشورهای داعیه دار دموکراسی ببینید چند مسجد با این سابقه یافت میشود. چرا امروز در کشورهای اروپایی برخی در حال فروش کلیساها هستند. یعنی قداست برای کلیسا قائل نیستند. امروز به خاطر عدم آگاهی از بسیاری از مسائل است که برخی به انحراف کشیده میشوند.
آیا مشکلات موجود در بحث گفتگوی ادیان، بازگشتش به فرهنگ گفتگو در جامعه برنمیگردد؟
انسان در زندگی دو راه بیشتر ندارد یا گفتگو یا جنگ با همه انواعش. گفتگو راه کم هزینهایست برای جامعه جهانی اما با این وجود میبیند که برخی قدرت های دنیا بسیار برای جنگ هزینه میکنند. ترامپ گفته هفت هزار میلیارد برای جنگ در خاورمایه هزینه شده و چیزی هم بدست نیاوردیم. اینها چه با سوریه، لبنان و کشورهای دیگر چه کردند. بحث و گفتگو باید از خانه و مدرسه شروع شود. و این فرهنگ نهادینه میشود.
رسول خدا در برخورد با کودکان، مانند آنها میشود این درس بزرگی است برای اینکه ما بدانیم با هر شخص و گروهی باید مانند خودشان برخورد کنیم اگر این فرهنگ نهادینه شود و در مرحله های بعدی گفتگوی ادیان نیز به خوبی شکل بگیرد، موجب کشف زوایههای پنهانی است که برای هر طرف گفتگو کشف میشود. جامعه ما در طول تاریخ بزرگانی را در علوم مختلف داشته است امروز هم میتوااند این ظرفیت را داشته باشد.
حضور علما و بزرگان دینی را در چه سطحی مناسب میدانید؟
هر چه سطح بالاتر باشد در ارتباط با علما بهتر است. گاهی احتیاط خلاف احتیاط است. یعنی اگر مناصب را شخصیتهای تراز اول در دست نداشته باشند باید به شخصیت درجه دو مراجعه کرد و همینطور پاید پایین آمد که موجب ضعف در فعالیتها میشود. زیرا ضریب خطای علمای درجه دو و سه را شخصیت های درجه یک ندارند مگر آنکه شخصی بگوید من تواناییم مثلا در فقه و اصول است و در حوزه ادیان و گفتگوی ادیان تخصصی ندارم که مساله دیگری است. علما گاهی وقت برای دیدار نمیدهند و اگر وقت هم بدهند در حد ۲۰ دقیقه که در این فرصت گفتگوی خاصی صورت نمیپذیرد. لذا با نبود این شخصیت ها باید سراغ افراد دیگر رفت که گاهی نقد هم میشود که این افراد چه کسانی هستند برای گفتگوی ادیان. ناچارا باید سراغ افراد درجه چندم رفت. زیرا راه گفتگو را که نمیتوان بست.
گفتگو: امید علیپور