شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 20, 2024
قرآن

حوزه/ اگر بخواهید با معلم یا پدر و مادرتان صحبت کنید می‏گویید تو یا شما؟ روشن است که نمی‏گویید تو بلکه برای احترام معلم می‏گویی شما فرمودید. پس ما در برخی از موارد برای احترام و بزرگ داشت دیگران از ضمیرها و فعل‏های جمع استفاده می‏کنیم. هر چند کسی که با او سخن می‏گوییم یک نفر بیشتر نباشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.

پرسش: خدا چند نام دارد و کدام یک از نام‏ های خدا در قرآن آمده است؟

شاید شب‏های قدر ماه مبارک رمضان به مسجد یا حسینیه محل زندگی تان رفته باشید.

یکی از دعاهایی که در شب قدر می‏خوانند دعای جوشن کبیر است که صد بند دارد. این دعا دربردارنده هزار نام از نام‏های خدا است؛ یعنی در هر بند از دعا، ده نام از نام‏های خدا آمده است: ۱۰۰۰=۱۰۰*۱۰.

این دعا در مفاتیح الجنان آمده است. حتی دانشمندان علوم اسلامی معتقدند، نام‏های خداوند در عدد خاصی محدود نمی‏شود، بلکه هر اسمی که بهترین نام باشد و دلالت بر هیچ نقص و کمبودی نکند از آن خداست؛ چنان که در قرآن می‏خوانیم: (الله لا الا هو الاسماءالحسنی) (طه، آیه ۸)؛ خدایی که جز او معبودی نیست، نام‏های نیکو به او اختصاص دارد.

البته معنای اینکه هر اسمی که بهترین اسم باشد از آن خداوند است این نیست که ما بتوانیم هر اسمی را که دوست داریم بتراشیم و بر خدا نسبت بدهیم بلکه باید خدا را به نام‏هایی بخوانیم که در قرآن یا دعاها آمده است.

یکصد و بیست و هفت نام از نام‏های خداوند در قرآن آمده که من چند نام از اسم‏هایی که هم در قرآن و هم در دعای جوشن کبیر آمده برایتان می‏نویسم.

۱- الله (خدا) ۲- احد(یکتا) ۳- ارحم الراحمین(مهربان ترین مهربانان) ۴- احکم الحاکمین (بهترین داوران (حکم کنندگان) ۵- احسن الخالقین (بهترین آفرینندان) ۶- بصیر(بینا) ۷- سمیع (شنوا) ۸- عزیز(توانای بی همتا) ۹- حلیم (بردبار) ۱۰- غفور (آمرزنده) ۱۱- تواب (توبه‏پذیر) ۱۲- رحمان (بخشنده) ۱۳- رحیم (مهربان و بخشایشگر) ۱۴- رزاق (روزی دهنده) ۱۵- علیم (دانا) ۱۶- عظیم (بلند مرتبه) ۱۷- غنی (بی نیاز) ۱۸- غفار(آمرزنده) ۱۹- قادر(توانا) ۲۰- کریم(بزرگوار).

پرسش: آیا وقتی به جهان آخرت می‏ رویم می ‏توانیم خدا را ببینیم و با او سخن بگوییم؟

دعا کنید من و شما و سایر مؤمنان به بهشت برویم، آن وقت خواهیم دید که دیدن خدا محال است و پروردگار به هیچ وجه دیده نمی‏شود، نه در دنیا و نه در آخرت.

همین سؤالی که شما پرسیده‏اید را شخصی از امام صادق (علیه السلام) پرسید که: آیا خداوند در قیامت دیده می‏ شود؟ امام فرمود:

خداوند از چنین چیزی منزه است... (چنین چیزی درباره خداوند هرگز نباید تصور شود) سپس فرمود: چشم ما نمی ‏بیند، مگر چیزهایی که رنگ و کیفیتی دارند، در حالی که خداوند آفریننده رنگ‏ها و کیفیت هاست.

آیا می‏ دانید چرا محال است خداوند را با چشم دید؟ زیرا چشم، چیزهایی را می‏ بیند که:

۱- ماده باشد، پس اگر چیزی ماده نباشد قابل دیدن نیست. آیا تاکنون انرژی را دیده ‏ای!؟ الکتریسته را دیده ‏ای!؟ این گونه چیزها ماده نیستند تا دیده شوند.

۲- جسم باشد، اگر چیزی جسم نباشد و نور را منعکس نکند قابل دیدن نیست؛ مثلا هوا قابل دیدن نیست، بو را نمی‏توان دید و ...

۳- دارای جهت باشد؛ یعنی بتواند مقابل انسان قرار گیرد، تا با چشم دیده شود، در حالی که خدا فقط در یک جهت محدود نیست، تا قابل دیدن باشد.

در پایان این پاسخ توجه شما را به حدیث جالبی جلب می‏کنم.

از علی (علیه السلام) پرسیدند: آیا تاکنون خدایت را دیده‏ای؟ حضرت فرمود: آیا کسی را که ندیده ‏ام عبادت کنم؟ و در ادامه فرمود: چشم‏های ظاهری هرگز او را نمی‏ بیند، اما قلب‏ ها با حقیقت ایمان او را درک می‏ کنند.

پس خدا را با چشم سر نمی‏ توان دید ولی با چشم دل می‏توان دید.

پرسش: توحید یعنی چه؟

توحید یعنی اعتقاد به این که هیچ آفریده‏ای جز الله وجود ندارد. یکتا پرستی و توحید به دو بخش تقسیم می شود:

۱. نظری یعنی اعتقادی، پس ما باید معتقد باشیم که ذات حق یکی است، در جهان هستی بیش از یک پروردگار وجود ندارد. پروردگاری که عالم، قادر، با اراده، حکیم و ... می ‏باشد و اعتقاد به اینکه همه کارهایی که در جهان انجام می‏شود با اراده و خواست الهی می ‏باشد و هر چه خدا بخواهد همان می ‏شود.

۲. توحید عملی یعنی توحید در عبادت، پس ما باید تنها خدا را بپرستیم و معتقد شویم هیچ معبودی جزالله نیست و این معنای لا اله الا الله است.

پرسش: چرا خداوند در قرآن فرمود: ما زمین و ستارگان را آفریدیم؟ مگر خدا یکی نیست؟

اینکه در قرآن کریم در برخی از موارد می ‏فرماید: ما آفریدیم چند دلیل دارد که دو دلیل آن را برایتان می‏ نویسم:

۱. اگر بخواهید با معلم یا پدر و مادرتان صحبت کنید می‏گویید تو یا شما؟ روشن است که نمی‏گویید تو بلکه برای احترام معلم می‏ گویی شما فرمودید. پس ما در برخی از موارد برای احترام و بزرگداشت دیگران از ضمیرها و فعل‏ های جمع استفاده می‏کنیم. هر چند کسی که با او سخن می‏گوییم یک نفر بیشتر نباشد.

در مورد خدای بزرگ نیز به خاطر عظمت پروردگار در برخی از موارد از ضمیر جمع استفاده شده و ما آمده است. مگر با عظمت‏ تر و بزرگتر از خداوند، کسی یافت می‏ شود؟

۲. در برخی از موارد که افراد دیگری هم در کاری همکاری کرده‏اند، گوینده، از ضمیر جمع استفاده می‏کند. فرض کنید در کلاس شما دو تیم تشکیل شده و قرار شده هر تیم یک انشاء بنویسد، تا بهترین انشاء انتخاب شود.

انشاء به وسیله سرپرست تیم نوشته می‏شود البته اعضا هم نظری داشته باشند، نظر خودشان را می‏گویند و سرپرست تیم، انشا را می‏خواند. وقتی انشا برگزیده منتشر شد سرپرست تیم می‏گوید انشای ما، برگزیده شد و نمی‏گوید انشای من.

در مورد خدا نیز چنین است. در برخی از موارد، کارها به فرمان خداوند و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود. در این گونه موارد نیز گاهی در قرآن از ضمیر جمع ما استفاده شده؛ مثلا گرفتن جان انسانها با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏شود؛ چنان که روزی دادن، عذاب کردن و... همگی با اراده الهی و به وسیله فرشتگان انجام می‏پذیرد.

برخی از مفسران در این باره می‏نویسند: آوردن ضمیر ما، برای بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامی که از خود سخن می‏گویند، نه فقط از خود بلکه از مامورانشان نیز خبر می‏دهند و این، کنایه از قدرت، عظمت و وجود فرمان بردارانی در مقابل دستورهای فرمانده است.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • الهه IR ۲۰:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۶
    7 0
    دلیل شما قابل قبول نیست . چون قرآن سخن خدا با پیامبر است . پس نمیشه کسی که خودش دارد حرف میزند خودش را با احترام صدا بزند و بگوید ما. دلیل دوم یه کم عقلانی تر بود.
    • نصیر IR ۰۵:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۸
      4 2
      اولا خدا مخلوق و انسان نیست که به خودش احترام نباید بزاره!!!. یکی از نام های خدا دارای تکبر هست!. عاشق خودش هست و همه رو به پرستش خودش دعوت کرده البته رحمانیت خدا از بقیه نام ها و صفاتش پیشی گرفته... این نگاه مادی به خدا حاصل گسترش غرب گرایی انسان محور عالم هست..که باطله
  • اصفهانی IR ۱۳:۱۶ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۶
    1 0
    فاسدان ادا ری بستر ساز فسادهای اداری و غیر اداری هستندولاغیر.
  • علی IR ۱۳:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۹/۰۸
    3 0
    خداوند به دلیل رعایت عدالت در درگاه خود هر فرشته‌ای که حتی یکی از فرامین خداوند راجع به خلقت انجام داده باشد در قرآن از ضمیر جمع استفاده نموده است مثلا در آیه «خلقنا الانسان فی احسن تقویم» چون در خلقت انسان بعضی از فرشتگان فرامین خداوند را انجام داده‌اند مثلا حضرت عزراییل از زمین خاک آورد و... بنابراین برای رعایت عدالت، خداوند از ضمیر جمع استفاده نموده است مرکز فرهنگی الغدیر، محله بنی هاشم لامرد
  • ..... IR ۱۰:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۲
    0 0
    هممم قانع نشدم
  • محمد حسین حاج عبدالعلی IR ۰۱:۱۹ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۶
    3 1
    با سلام و وقت بخیر من با یکی از نظریه های شما مخالف هستم زیرا که در عرب نه قدیم نه جدید زبانشان برای احترام جمع نمیبندد و از أنَ استفاده میکنند و از نَحنُ استفاده نمیکنند آیا شما جایی از کتب دینی قدیم مشاهده کرده اید که بزرگان دینی را با ضمیر جمع صدا کنند؟(من ندیده ام ولی اگر دسده اید حتما مرا مطلع سازید)
  • امیر حسین IR ۰۱:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۰
    2 0
    سلام،من اول هم این سوال تو ذهنم بود: چرا از فعل جمع استفاده میشه؟الان دارم دین و زندگی میخونم برای کنکور و همش داخل درس های مختلف خدا در قرآن گفته: ما انجام دادیمو...،و استغفرالله فکر های اشتباهی میکردم😬😂بعد از چند ساعت فکر کردن به ذهنم اومد مگه خدا به فرشته ها دستور نداد موقع خلق انسان براش از زمین بهترین خاک هارو بیارن،بعد تو آیه ای گفته بود :ما شمارا از مشتی خاک خلق کردیم ،اون موقع فهمیدم که منظور خداوند؛ گرامی داشتن و احترام داشتن برای فرشتگان بوده که خواسته اسمی از اونها ببره و این نشانه عدالت و مهربانی خداست وگرنه اگه عادل و مهربان نبود اینجوری نمیشد،،،خلاصه سرتون بدرد آوردم😂آخرشم اومدم تو این سایت و از فکرم مطمئن شدم 😬😬
  • محمد DE ۰۶:۲۵ - ۱۴۰۲/۱۰/۲۵
    0 0
    متاسفانه دلایلی غیر قابل قبول عنوان کردید جایی میگویید فرشته ها چون اوامر خداوند رو انجام داده اند برای رعایت عدالت خداوند گفته ما نه فقط من! عزیز جایگاه خداوند کجا فرشته کجا.فرشتگان مگر از لحاظ ماهیتی در حدی هستند که با خدا در یک سطح نام برده شوند؟ این توجیه شمارو اگر قبول کنیم باید بناچار بپذیریم فرشتگان و یا خدایانی دیگر هم به اندازه همان خدا قدرت و اهمیت داشته اند.و اگراین توجیه شما را نپذیریم دیگر چاره نمیماند بجز اینکه قایل شویم به اشتباهات قرآن
    • ن IR ۱۸:۳۳ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
      0 0
      اگر واسطه ها رو حذف کنیم بایستی رسولان و پیامبران و اولیاء رو هم که واسطه هدایت مردم شده اند رو هم نفی کنیم به بهانه نامعقول برابری انسان و فرشتگان با پروردگار!!!!!! ضمنا بواسطه همان جایگاه پرودگار و وحدت ذاتیش است که امور مربوط به عوالم مادون بایستی با موجوداتی انجام شود که در جایگاه مادون خداوند قرار دارند صدر المتألهین در این زمینه می گوید: "ذات متعالی خداوند برتر از آن است که بی واسطه، فاعلِ فعلِ جزئیِ متغیر، باشد. و هر کس چنین نسبتی به خداوند دهد، یا حقیقت ربوبیت و معنای الاهیت را نشناخته « وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه‏ »[30]. و یا به معنای فاعلیت و تأثیر آگاهی پیدا نکرده است و نمی داند که وجود هر معلولی نسبت به فاعل قریب او مانند وجود اشعه و روشنائی نسبت به روشنائی بخش، و کلام نسبت به متکلم است، نه مثل وجود ساختمان نسبت به بَنّا است. با این شبه کودکانه قرآن که سهل وجود خداوند هم نفی میشود چرا که در عالم ماده ما شاهد علت معده و زمینه ساز هستیم و نه علت هستی بخش که با تعقل فهم میشود. جالب اینکه اغراض در نتیجه گیری شتابزدتان بیداد میکند التماس تفکر.
    • ناشناس IR ۱۸:۳۹ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
      0 0
      نام بردن از واسطه ها دلیل بر برابری جایگاه نیست بلکه خبر از تسخیر و تصرف همه عوالم و نتیجتا قدرت و عظمت بی کران و اهمیت و جایگاه با ارزش بعضی از واسطه ها نسبت به دیگر موجودات میدهد اگر پرودگار میفرمود من تکلیف واسطه ها و اصل سنخیت و عدالت و اهمیت و ارزش فرشتگان مقرب و پیامبران و اولیاء چ میشد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    • مانی IR ۲۰:۰۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۷
      0 0
      عزیز اگر اشاره به نقش واسطه ها فی المثل در امورات نظام فلسفی در کنار پروردگار موجب تساوی جایگاه با پروردگار میشود پس بایستی کل فلسفه اعم از اصل سنخیت، علت معده و هستی بخشیا فاعلی ،اصل سببیت و.... را بواسطه همین دیدگاه باطل دانست!!!! نسبت فرزند با نقش پدر و مادر و خداوند مسلم عقلانیست است که اشاره به علت ها اعم از زمینه ساز تا فاعلی یا هستی بخش دلیل بر تساوی جایگاه علت ها و شرک و انکار توحید و نیازمندی نمیباشد‌. در مورد اسباب غیر مادی نیز جاری است، اعم از هدایت و ایصال فیوضات معنوی و.... . بنابراین، قاعدۀ سببیت و این‌که هر امری در عالم با اسباب خاص خود محقق می‌شود، روشن‌تر از آن است که نیاز به استدلال داشته باشد. براین اساس، افعال خداوند همگی از طریق اسباب انجام می‌پذیرد و در عین حال خود این اسباب در سبیّت مستقل نیستند و تحت اراده و قدرت الهی واقع شده‌اند. در این قاعدۀ کلی تفاوتی بین اسباب مادی مثل تأثیر آتش در سوزاندن و اسباب غیبی مثل سببیت فرشتگان در تدبیر عالم، همچنین بین افعال اختیاری انسان و پدیده‌های خارج از حیطۀ اختیارات انسان وجود ندارد. بواسطه همین امور است که پرفسور دینانی میفرماید قرآن کتاب فلسفی نیست اما برای فهم آن نیاز به دانستن فلسفه است. تا پیش از شنیدن پاسخ و دیدگاه مخالف و پی بردن به اشتباه در نتیجه گیری شتابزده عمل نکنید
  • لیلا IR ۰۳:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۷
    0 0
    سلام دوستان . چرا پادشاهان در هنگام سخن گفتن می گفتند " ما می خواهیم چنین کنیم و چنان کنیم ؟"
  • سلام CA ۰۰:۱۵ - ۱۴۰۳/۰۱/۰۸
    0 0
    با کمال ادبو احترام دلایلتون برای دیدن خداوند بسیار مزخرف بود.. ماده باشد. جسم باشد.. 🤣 نویسنده حتی انقدر سواد نداره ک بدونه ماده همون جسمه.