پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ |۱۰ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 12, 2024
آیت الله امینی(ره) و علامه مودودی

حوزه/ آیت الله امینی در ترجمه کتاب «نحن و الحضاره الغربیه» به ویژگی های اخلاقی و سیره علمی و عملی ابوالاعلی مودودی پرداخته است .

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، مرحوم آیت الله ابراهیم امینی در سال ۱۳۴۸، کتاب «نحن و الحضارة الغربیه» تألیف ابوالاعلی مودودی، موسس و رهبر اسبق جماعت اسلامی پاکستان را ترجمه کرد که با نام «اسلام و تمدن غرب» و به همت سازمان «انتشارات نوید» چاپ و با استقبال مخاطبان به چاپ سوم هم رسید.

این گزارش می افزاید: این کتاب اخیراً با عنوان «مسلمانان و تمدن غرب» و با شرح حال کوتاهی از زندگی مولف (مودودی)، از سوی انتشارات بوستان کتاب قم تجدیدچاپ شده است. مترجم در ابتدای مقدمه جدیدش می نویسد: «بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران احساس کردم ادامة نشر آن کتاب ضرورتی ندارد، بلکه امکان دارد با مشکلاتی مواجه شویم؛ لذا برای بازچاپِ آن اقدامی نکردم. ولی اخیراً به نظر رسید که بهتر است کتاب را بازخوانی و در محتوای آن بیشتر دقت کنم. پس از مطالعة دقیق، به این نتیجه رسیدم که کتاب مذکور، نه تنها با اهداف و آرمان‌های انقلاب اسلامی ایران تضادی ندارد، بلکه مؤید آن نیز هست.»

شرح کوتاهی از زندگی ابوالاعلی مودودی

ابوالاعلی مودودی از چهره‌های روشن فکر و تأثیرگذار و فعال جهان اسلام است. وی در شهر «اورنگ» هندوستان در خانواده‌ای متدین به دنیا آمد. در آغاز جوانی با زبان و ادبیات عربی آشنا شد و به تحصیل علوم دینی مانند تفسیر، حدیث، فقه و اصول و تاریخ اسلام پرداخت. وی در مسئولیت‌های مختلف، از جمله مدیریت ماهنامة ترجمان القرآن به طور جدی انجام وظیفه می‌کرد.

او مسلمانی انقلابی و در نشر معارف اسلام کوشا بود و به همین سبب، دولت‌های وقت به او حساس بودند. در سال ۱۳۲۲، به دنبال فعالیت‌هایش در اشاعه فرهنگ اسلامی بازداشت شد و نوزده ماه زندانی بود. سپس بر اثر فشار افکار عمومی آزاد شد. وی هم‌چنان به فعالیت‌های دینی خود ادامه می‌داد تا این‌که دوباره بازداشت و به اعدام محکوم شد، ولی مجدداً بر اثر فشار افکار عمومی، حکم اعدام او به حبس ابد تخفیف یافت و پس از دو سال آزاد شد.

ابوالاعلی مودودی از جمله متفکران اهل سنت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران از این نهضت پرشکوه حمایت کرد، چرا که آرمان‌های خود را در آن می‌دید. وی سرانجام در ۳۱ شهریور ۱۳۵۸ شمسی وفات کرد.

دانشمند مذکور بیش از ۱۴۰ جلد کتاب در زمینه‌های دینی، علمی، عقیدتی، انقلابی و اقتصادی نگاشته که اغلب آن‌ها به زبان‌های دیگر ترجمه شده است. از آثار او می‌توان به کتاب‌های زیر اشاره کرد: دین الحق، الجهاد فی سبیل الله، الاخلاق الاجتماعیه، نحن و الحضارة الغربیة (کتاب حاضر)، الحضارة الاسلامیة، اسس الاقتصاد، نظریة الاسلام السیاسیة، کیف تقام الحکومة الاسلامیة، الاسس الاسلامیة، اسس الدستور الاسلامی، منهاج الانقلاب الاسلامی.

سید عبدالاعلی مودودی، اسلام‌ شناسی متعصب بود و به اسلام راستین عقیده داشت و از وضع نابسامان جهان اسلام و خودباختگی مسلمانان در برابر تمدن غرب رنج می‌برد و در تألیفات و سخنرانی‌ هایش از این وضعیت، اظهار تأسف می‌کرد.

او عقیده داشت تمدن غرب نیز مانند دیگر تمدن‌ها در معرض ضعف و اضمحلال است و در نهایت، سقوط خواهد کرد. مسلمانان نیز می‌توانند به تمدن و قدرت صدر اسلام بازگردند و همانند گذشته جهانیان را تحت تأثیر خود قرار دهند؛ به شرط این‌که به خود آیند و اسلام راستین را بشناسند و آن را احیا کنند. به وحدت امت اسلام بنگرند و از تفرقه و پراکندگی و افراط ‌گرایی ـ که یکی از توطئه‌های دشمنان است ـ جداً اجتناب ورزند. او تحقق این امر مهم را امکان‌پذیر می ‌دانست، به شرط این که مسلمانان بخواهند و برای آن، هوشمندانه بکوشند. وی نقش علمای دین و دانشگاهیان را بسیار مهم و سرنوشت‌ساز می‌دانست.

مهم‌ترین اندیشه‌های مودودی


۱. ترویج اسلام راستین در میان مسلمانان و جهانیان؛
۲. آشناسازی مسلمین با عقاید صحیح اسلامی و مبارزه با عقاید باطل و انحرافی؛
۳. معرفی اسلام راستین و تبیین حدود آزادی‌های فردی و اجتماعی در اسلام؛
۴. ضرورت وحدت امت اسلام و مبارزه با تفرقه ‌افکنی دشمنان؛
۵. ضرورت اشاعة فرهنگ جهاد در بعد فرهنگی، علمی، اقتصادی، اخلاقی و...؛
۶. وجوب تلاش برای احیای حکومت اسلامی در جهان و سعی در تفهیم آن به مسلمانان.

مودودی از اوضاع نابسامان جهانی و گسترش ظلم و بیدادگری ستمگران و محرومیت طبقات زحمت‌کش و فقیر مردم رنج می‌برد، ولی این وضع نابسامان را همیشگی نمی ‌دانست و عقیده داشت، سرانجام روزی حق بر باطل غلبه خواهد کرد و عدل و داد در جهان گسترش خواهد یافت.

این قیام مهم و سرنوشت‌ ساز جهانی به دست مردم ستمدیدة جهان به وقوع خواهد پیوست که رهبری آن را یکی از فرزندان پیامبر اعظم اسلام بر عهده خواهد داشت که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامیده می‌شود و این عقیده را از احادیث فراوانی که در منابع شیعه و اهل سنت آمده استفاده می‌کرد؛ هر چند او مهدی را شخصی نمی ‌دانست که در زمان معیّنی متولد شده و اکنون از دیده‌ها غایب است ـ چنان‌که شیعیان بدان عقیده دارند ـ بلکه به مهدیِ نوعی عقیده داشت که هر گاه اوضاع زمانه مساعد گشت، قیام خواهد کرد و جهان را پُر از عدل و داد خواهد نمود.

انتهای پیام  ۳۱۳/۱۷

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha