پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۱۵ شوال ۱۴۴۵ | Apr 25, 2024
استرس و اضطراب

حوزه/ عضو هیئت‌علمی گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه تهران گفت: اگر رابطه‌ها در خانواده توأم بامحبت و ثبات در ارتباط محبتی باشد می‌تواند یک سامانه ارتباطی مطلوب ایجاد کرده و مانع از اضطراب شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه،  چهل و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های علمی فرهنگی چالش کرونا و زندگی مؤمنانه با موضوع " کرونا و مدیریت اضطراب در خانواده" که به همت دانشکده الهیات پردیس فارابی دانشگاه تهران و جهاد دانشگاهی واحد استان قم برگزار می‌شود، با حضور و ارائه بحث توسط خانم دکتر منصوره حاج حسینی عضو هیئت‌علمی گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد.

دکتر حاج حسینی در ابتدای بحث با اشاره به اینکه توجه به خانواده از زوایای مختلفی قابل‌بررسی است، اظهار کرد: جامعه‌شناسان خانواده را به‌عنوان یک نهاد و پیکره اجتماعی خانواده را موردتوجه قرار می‌دهند؛ از طرف دیگر نیز مشاوران خانواده یعنی کسانی که روابط زوجین را در خانواده بررسی می‌کنند می‌توانند به خانواده و اثرات کرونا در خانواده بپردازند.

وی ادامه داد: ما به عنوان روانشناس تربیتی خانواده را به‌عنوان یک بافت زیر بنایی تحولی و تشکل یابی شخصیت فرد در نظر می‌گیریم؛ یعنی بستر تربیتی که منجر به شکل‌گیری شخصیت فرد می‌شود و از این حیث می‌خواهیم ببینیم چگونه خانواده تحت تأثیر کرونا قرار می‌گیرد، چه پیامدهایی برای او دارد و چگونه می‌تواند با آن مقابله کند.

عضو هیئت‌علمی گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه تهران افزود: وقتی افراد با یک موقعیت آسیب‌زا و خطرآفرین مواجه شده دچار ترس می‌شوند یعنی زمانیکه بتوانند یک رخداد آسیب آفرین را پیش‌بینی کنند دچار اضطراب می‌شوند و اضطراب در مقابل مداخلات آسیب‌رسان یک امر طبیعی است.

حاج حسینی با اشاره به اینکه زمانی از اضطراب به‌عنوان یک مسئله صحبت می‌کنیم وقتی است که اضطراب منجر به تنش و اشکال در روابط و مختل شدن رفتار طبیعی فرد شده است، گفت: رد این حالت افراد نمی‌توانند حل مسئله کرده و راهبرد مطلوب با چنین حادثه‌ای که احتمال وقوع دارد، به کار بگیرند و دچار مشکل تنفسی، دستپاچگی، اختلال خواب شده و پیوسته منتظر اتفاق و حادثه بدی است، ظاهر او نیز هراسان شده و این منجر به پرخاشگری و خشمگین بودن شود و در رفتارش با خانواده و اطرافیان دچار چالش می‌شود.

وی بیان کرد: وقتی در رابطه با اضطراب مطالعه کرده، می‌بینیم یک ارتباط بسیار تنگاتنگ و مستقیم میان اختلال اضطرابی و اشکال در رابطه اولیه در خانواده است، با توجه به پژوهش‌ها به نظر می‌رسد خانواده به‌عنوان پیکره زیربنایی تربیت و تشکل یابی شخصیت فرد می‌تواند زمینه‌ساز اختلالی چون اختلال اضطرابی باشد.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: اختلال اضطرابی کودکان را با عنوان اضطراب جدایی از آن یاد می‌کنیم و این ناشی از احساس عدم امنیت و عدم اعتماد کودک نسبت به اطرافیان است؛ رابطه غیر ایمن بین کودک و مراقبین است یعنی کودک مراقبت و محبت کافی را دریافت نمی‌کند و رابطه او و مراقبش نامنظم و بی‌ثبات است یعنی مراقب(پدر و مادر) به‌اندازه کافی و به‌درستی و به‌موقع پاسخ‌گو نیستند و توجه ندارند یک احساس عدم امنیت در کودک ایجاد کرده و جوهره زیربنایی شکل‌گیری شخصیت عاطفی کودک در سال اول زندگی اوست و این عدم امنیت منجر به عدم اطمینان به اطرافیان می‌شود که این همان بن‌مایه شکل‌گیری اضطراب جدایی است.

حاج حسینی ادامه داد: اگر کودک در یک محیط مملو از محبت و مراقبت کافی زندگی را شروع کند و پدر و مادری به‌موقع پاسخ‌گو باشند و نیازهای او را بشناسند و منظم و باثبات رفتار کنند کودک احساس امنیت و اعتماد پیدا می‌کند و متوجه می‌شود دیگرانی هستند که پیوسته به من توجه دارند؛ پس در او احساس اعتماد شکل می‌گیرد و این اعتماد اولیه در همان سال اول زندگی مانع از این می‌شود که او احساس آشفتگی و سرگشتگی کند.

وی اضافه کرد: در بسیاری از نوجوانان و جوانان موضوع اضطراب را می‌بینیم و وقتی به روابط اولیه آن‌ها با والدشان دقت کرده می‌فهمیم مشکلاتی در این ارتباط وجود دارد؛ در زندگی پرمشغله امروزی می‌بینیم افراد فقط کنار همدیگر زندگی می‌کنند و هرکدام در پیله شخصی خودشان در یک خوابگاه و استراحتگاه به سر می‌برند و تعاملات عاطفی کافی میان افراد خانواده وجود ندارد.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران خانواده واقعی را خانواده‌ای دانست که روابط افراد توأم با محبت و مراقبت و نظم در ابراز عواطف است و گفت: اگر چنین باشد می‌توان یک رابطه ایمن و توام با امنیت فراهم شود و مانع از شکل‌گیری اضطراب شود و اگر چنین نباشد می‌تواند زمینه مسائل دیگر را فراهم کند.

حاج حسینی عنوان کرد: اگر والدی خودش بیش از حد مضطرب باشد و این رفتار مضطرب او یک الگوی یادگیری برای فرزندش فراهم می‌کند و خواه‌ناخواه پدر و مادرها الگوی فرزندان هستند و الگوی رفتار مضطرب را می‌توانند به فرزندانشان ارائه کنند.

وی گفت: والدینی که به دلیل احساس اضطرابی که در خود دارند، بیش‌ازحد از فرزندش مراقبت می‌کند و اجازه تجربه کردن دنیا را به فرزندش نمی‌دهد و این محافظت زیاد او را در برابر مسائل خلع سلاح می‌کند؛ او را کم‌توان تربیت‌کرده و به او تلقین می‌کند که تو از کفایت لازم برای حل مسائل برخوردار نیستی و به‌این‌ترتیب احساس عدم اطمینان به خود را به فرزندش می‌دهد و فرزند در مواجه با مسائل احساس عدم‌کفایت می‌کند و در یک رخداد ترس‌آور و آسیب‌رسان دچار اضطراب، دستپاچگی، اختلال خواب و حتی پرخاشگری می‌شود.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه اضطراب باوجود اینکه ناشی از یک رخداد بیرونی است اما خانواده در این موضوع می‌تواند به یکدیگر کمک کند، ابراز کرد: خانواده به گونه‌های مختلفی می‌تواند ارتباطات انسانی اولیه را به افراد بیاموزد و یک سامانه اولیه ارتباطی را برای افراد فراهم کند؛ ما در این‌جا با این سؤال مواجه هستیم که شکل روابط در خانواده چگونه باشد تا پدر و مادر و فرزندان در این سامانه باهم ارتباط بگیرند؟ یا اینکه سبک ارتباطی خانواده چگونه باشد؟ به نظر بنده بهترین سبک ارتباطی برای خانواده که مانع از شکل‌گیری بحران‌های عاطفی می‌شود سبک ارتباطی مقتدرانه است.

حاج حسینی ادامه داد: باید خانواده به نیاز فرزندش در مراحل و ابعاد مختلف به‌موقع توجه داشته و پاسخ‌گو باشد و نظم و ثبات در پاسخ‌گویی و انضباط رفتاری داشته باشد که این همان سبک زندگی در خانواده مقتدرانه است، یعنی یک خانواده قانونمند است منظور ما از این خانواده مطلوب منظور این نیست یک قانون (حتماً توسط پدر) باشد و دیگران تبعیت کنند، بلکه خانواده مقتدرانه خانواده‌ای است که قانون‌گذاری و عواطف منتشر در روابط بین همه افراد خانواده (پدر و مادر و فرزندان) است و این باعث مشارکت و مفاهمه بین اعضای خانواده می‌شود.

وی گفت: در این سبک ارتباطی مقتدرانه و جو مفاهمه پدر و مادرها به نیاز فرزندانشان توجه دارند و متقابلاً هم فرزند به نیاز پدر و مادر توجه دارد و این‌یک مسئولیت متقابل را رقم می‌زند و فرزندان و پدر و مادر در یک خانواده مقتدر سهم مشترکی در قانون‌گذاری دارند و سهم مشترک حمایتی برای تمام افراد خانواده ایجاد می‌شود.

 عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران افزود: خانواده مطلوب خانواده‌ای است که افراد یک ارتباط مثبت و روشنِ ناشی از مفاهمه دارند و این راهبرد ارتباطی مطلوب زبان است؛ زبان در خانواده مطلوب کارکرد دارد چراکه زبان ایجادکننده جو مفاهمه از طریق گفت‌وگو است؛ یعنی حق برابر گفتن و شنیده شدن برای همه افراد خانواده وجود دارد و این حق مشترک پاسخ‌گو بودن است.

حاج حسینی در بخش پایانی از سخنانش با اشاره به اینکه کرونا می‌تواند زمینه‌ساز اضطراب باشد چراکه ما انسان‌ها پیش‌بینی خطر کرده و در چنین شرایطی احتمال ترس و واهمه در ما بیشتر شده و اضطراب همان احساس ترس ناشی از خطر است، گفت: در مطالعات روان‌شناختی ارتباط تنگاتنگی بین اختلال اضطرابی و نوع رابطه‌ای که در خانواده وجود دارد و اگر این رابطه توأم بامحبت، ثبات در ارتباط محبتی باشد می‌تواند یک سامانه ارتباطی مطلوب ایجاد کرده و مانع از اضطراب شود و دل‌بستگی ایمن را ایجاد کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha