جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |۹ شوال ۱۴۴۵ | Apr 19, 2024
علیرضا خاکی

حوزه/ مدیرعامل سازمان زیباسازی، بهسازی و نوسازی اطراف حرم مطهر حضرت معصومه(س) با تأکید بر این که ساماندهی بافت فرسوده اطراف حرم، لازمه حراست از هویت مذهبی قم است، خواستار تلاش همه جانبه به منظور زمینه سازی برای حضور و ماندگاری هر چه بیشتر زائران در شهر مقدس قم شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، یکی از شاخصه های هویتی شهر قم و بلکه مهم ترین آن، ناظر به وجود حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) و بُعد زیارتی این دیار مقدس است.

اهمیت این مساله بیش از هر چیز دیگری ضرورت توجه به تقویت مساله زیارت، راهکارهای تکریم زایر و نیز رسیدگی به بافت اطراف حرم مطهر را گوشزد می کند و این که تلاش شود فضای مساعدی برای زوار شهر مقدس قم فراهم گردد تا به این وسیله ضمن تأمین نیازهای روحی و معنوی خویش، خاطره خوبی هم از زیارت در شهری که عنوان زیبای "آشیانه آل محمد (ص) " را بر تارک خود دارد، داشته باشند.

در همین راستا دکتر علیرضا خاکی، مدیر عامل سازمان زیباسازی، بهسازی، نوسازی پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه(س) طی گفتگویی تفصیلی به این موضوع پرداخت که مشروح آن در ادامه می آید؛

برای شروع بحث بفرمایید که بافت فرسوده به چه معناست و وضعیت استان قم از این حیث چگونه است!؟

بافت فرسوده در تعریف شورای عالی شهرسازی، محدوده ای از شهر است که دارای سه ویژگی نفوذناپذیری، عدم استحکام بنا و ریزدانگی باشد. ریزدانگی به این معنا است که پنجاه درصد دانه یک بلوک شهری، مساحتش زیر ۲۰۰ متر مربع باشد.

قابل توجه است که وقتی ما این تعریف را به قم تعمیم دادیم، متوجه شدیم که ۹۰ درصد بلوک های شهری قم، دارای این ویژگی می باشد و اساساً قم نسبت به بسیاری از شهرهای دیگر، جزو شهرهای ریزدانه محسوب می شود.

در واقع قم شهرریزدانه ای است و ما این شاخصه را در خیلی از نقاط قم داریم؛ در بررسی علل آن با نگاهی به گذشته قم و بعنوان مثال نگاهی اجمالی به عکس های سال ۱۳۱۳ و ۱۳۵۳ شمسی از شهر قم که قدیمی ترین عکس های هوایی از این شهر است، متوجه می شویم که بافت مسکونی شکل گرفته، یک بافت فشرده است و دورتا دور آن باغات است و از سویی در زمان و توسعه شهر به لحاظ تمایل شهروندان به نزدیکی به حرم باعث شده که خانه های قدیم به تدریج تقسیم شده و لذا کوچکتر گردند. به تدریج و به خصوص از دهه شصت به بعد، با نرخ بالای رشد جمعیت قم، توسعه با مرکزیت حرم مطهر و به طبع قطعات کوچک ادامه می یابد.

نکته قابل توجه در خصوص فرم توسعه قم این که تا وقتی توسعه، مردم وار است این توسعه نسبت به حرم منطقی است، کما این که در گذشته حرم در مرکز بوده و انگار با پرگار شعاعی کشیده شده و شهر اطراف آن بنا شده است.

این در حالی است که بعدها متاسفانه در توسعه های برنامه محور امثال مناطق پردیسان را ایجاد می کنیم که علت آن هم ناشی از رانت دولتی است و از سویی، زمین های آماده دولتی در آن محدوده می باشد، به نحوی که در حال حاضر در سمتی از شهر دو کیلومتری حرم خارج از محدوده است، در حالی که در سویی دیگر پانزده کیلومتری حرم، داخل محدوده به شمار می رود و این نشان از قدرت تصمیم گیری های دولتی در برنامه ریزی های شهری است و همچنین نشانه ای است بر عدم توجه به ساختار توسعه گذشته شهر و به خصوص جایگاه حرم مطهر.

شاخصه دیگر در بافت فرسوده، نفوذناپذیری است. به این معنا که در یک بلوک شهری عرض پنجاه درصد معابر کمتر از ۶ متر باشند که بر این اساس عمده بافت های پیرامون حرم مطهر و محلات قدیمی و تاریخی قم که در طراحی اولیه خودرو محور هم نبوده اند یا سرانه استفاده از خودرو پایین بوده، این ویژگی را دارا می باشند.

ویژگی سوم بافت فرسوده، عدم استحکام بناست که باز اینجا آن بلوک هایی که پنجاه درصد آن ها فاقد استحکام بنا باشند یعنی با اصول مهندسی ساخته نشده اند و فرآیند کنترل نظارت آن ها طی نشده است که عملاً ساختمان های خشتی و آجری و تیر و کلاف بدون مهار نیروهای جانبی می باشد.

وقتی این سه ویژگی در کنار هم در یک بلوک شهری موجود باشد با تعریف شورای عالی شهرسازی، بافت فرسوده اطلاق می گردد که بر این اساس در حال حاضر  ۱۵۸۷ هکتار از مساحت شهر قم، بافت فرسوده به شمار می رود و بر اساس آمارها و پیمایش سال ۹۵، حدود ۳۶۸ هزار نفر در بافت فرسوده قم زندگی می کنند.

این عددها قابل تامل است، چرا که هم اکنون ۱۱ درصد کل مساحت شهر، جزو بافت فرسوده است که ۳۰ درصد جمعیت شهر در آن زندگی می کنند و این موضوع نشان از تراکم و فشردگی جمعیتی بالا در این مناطق است.

البته باید توجه داشت که این نسبت در بعضی مناطق شهر شدت بیشتری دارد به عنوان مثال در حال حاضر کل منطقه هفت در بافت فرسوده قرار گرفته یا حدود ۳۱ درصد منطقه یک قم جزو بافت فرسوده است که ۶۰ درصد جمعیت این منطقه در همین بافت سکونت دارد.

در منطقه شش در حدود  ۳۳ درصد مساحت آن قریب ۴۵ درصد جمعیت منطقه ساکن می باشد. حال آن که حدود ۱۰ درصد منطقه دو، بافت فرسوده است اما با این وجود ۲۰ درصد جمعیت آن در همین محدوده ساکن شده اند که در هر صورت نشان از تراکم بالای جمعیت در بافت فرسوده نسبت به سایر مناطق شهر می باشد، به طوری که تنها منطقه هشت شهر فاقد بافت فرسوده است.

در مجموع می توان گفت با احتساب سکونتگاه های غیررسمی در حاشیه شهر و بافت های فرسوده، بالغ بر ۶۰۰ هزار نفر از مردم قم در این گونه مناطق و بافت های مسأله دار ساکن هستند.

از نگاه شما به عنوان یک مهندس شهر ساز، مهم ترین نیازهای بافت فرسوده قم چیست؟

ببینید، "بافت های مساله دار" و به تعبیر دیگر "بافت های نیازمند حمایت" به چند گونه تقسیم می گردند که مهمترین و فراگیر ترین آن "بافت های فرسوده" هستند که به آن ها بافت های میانی نیز می گویند چرا که در دوره های میانی توسعه شهری شکل گرفته اند.

گونه دیگر "بافت تاریخی"، " سکونتگاه های غیر رسمی"، "بافت هایی با پیشینه روستایی" می باشند که هر کدام از آنها بنا به نحوه شکل گیری، شکل و فرم و دلایل تاریخی، حقوقی و اجتماعی تعریف و شناسایی شده است و لیکن نکته مهم و مشترک آنها این است که این گونه بافت ها به علت شکل گیری درطول زمان و بی توجهی در دوره های زمانی مسئله دار یا نیازمند حمایت شده اند و تنها راه حل رفع مشکلات آنها اقدام بر اساس شرایط ویژه آنها با شناسایی عوامل و دلایل اصلی شکل گیری آنها می باشد که در یک کلام نیازمند حمایت از طریق مسئله یابی صحیح و برنامه ریزی و اقدام مبتنی بر مسئله می باشند.

در این دسته بندی که اشاره فرمودید، از نگاه شما، حمایت از کدام یک دارای اولویت بیشتری است؟

واقعیت آن است که در شهرهای مختلف این مساله متفاوت است، مثلاً در شهری مثل مشهد، سکونت گاه های غیررسمی مشکلات زیادی برای مدیریت شهری ایجاد نموده و جمعیت بسیاری در این مناطق حاشیه نشین سکونت دارند.

از این حیث ما در شهر قم حاشیه نشینی، به آن معنا که کسانی بدون مالکیت زمین شروع به ساخت و ساز کرده باشند یا تصرفات غیرقانونی کم داریم و عمده سکونتگاه های قم دارای شکل توسعه بدون برنامه ریزی و کیفیت بنا و زیرساخت می باشند.

با این حال شکل و نوع توسعه این سکونتگاه ها، آن هم به خصوص درمناطق دو و شش قم باعث بروز مشکلاتی شده است.

بر این اساس و در پاسخ به سوال شما باید بگویم که مهم ترین مشکل قم در بافت های فرسوده است و لذا بیشترین اولویت ناظر به لزوم توجه به ۱۵۸۷ هکتار بافت فرسوده در این کلانشهر مذهبی است که البته از این میزان، ۳۱۵ هکتار آن، بافت تاریخی است.

بافت تاریخی از حیث تعاریف، چه تفاوتی با بافت فرسوده دارد؟

بافت تاریخی از لحاظ زمانی، گستره ای از بافت است که بر اساس الگوهای شهرسازی تا اواخر دوره قاجار و قبل از دوران پهلوی یا به عبارتی مدرنیسم یا زندگی ماشینی شکل گرفته و به لحاظ معماری مبتنی بر الگوهای معماری سنتی یا به تعبیری دیگر معماری ایرانی - اسلامی با دانه های ارزشمند تاریخی  و به لحاظ شهرسازی داری الگوی ارگانیک متناسب اقلیم و بستر شهری خود می باشد و از همه مهمتر به لحاظ اجتماعی داری ویژگی هایی مانند درونگرایی، توجه به پیوندهای اجتماعی، حداکثر استفاده از طبیعت، حداقل مخاطرات زیست محیطی و ... می باشد که بررسی شاخصه های آن نیازمند بحثی جداگانه است. این بافت ها بر اساس قانون می بایست تحت نظارت میراث فرهنگی باشند، هر چند که ابزارهای حمایتی به آن شکل در مورد آن ها وجود ندارد.

وضعیت سرانه فضای سبز و شاخصه های خدماتی در بافت های فرسوده به چه نحو است؟

به نظر بنده در کنار سه شاخص شورای عالی شهرسازی در تعریف بافت فرسوده یکی دیگر از شاخصهای مهم، کمبود شدید سرانه خدماتی شامل؛ فضای سبز، فضاهای ورزشی، آموزشی، درمانی و فرهنگی می باشد که در بررسی مشکلات بافت های فرسوده قم  و تحلیل نقشه ها این امر به شدت مشهود است. در علت یابی آن می توان گفت ما در مقطعی با رشد جمعیت و مهاجرت بالا در قم مواجه شدیم و از سویی یکی از ویژگی های بافت های فرسوده این است که چون به تدریج و به آرامی رشد می کردند، نیازهای خود را در حاشیه خودشان تأمین می کردند. مصداق دقیق آن در قم اینکه، در دهه بیست و سی شمسی، اطراف قم و آن بافت فرسوده که اشاره شده، همه اش باغ بوده و نیاز به فضای سبز به آن شکل در آن احساس نمی شده اما بعدها به دلیل رشد سریع، بسیاری از باغات به بافت مسکونی تبدیل می شود و توسعه ناهمگونی به این واسطه شکل می گیرد در کنار از بین رفتن حیاط ها، کمبود فضای سبز مشهود می شود.

به این لحاظ و عوامل دیگری که از حوصله این بحث خارج است در بافت فرسوده، سرانه خدمات پایین است، به عنوان مثال بیشترین سرانه فضای سبز کشوری ۱۲ مترمربع (به ازاء هر نفر) در مقیاس محلی است. کمترین سرانه مطلوب کشوری ۷ مترمربع است، حال آن که سرانه متوسط شهر قم در مقیاس محلی ۵/۳ متر مربع است و لیکن متاسفانه این اعداد در بافت فرسوده قم ۲۰ سانتی متر است یعنی هر کسی تنها به اندازه جای پای خود، فضای سبز قابل دسترسی در محل دارد.

 البته تاکید می کنم  این آمارها در مقیاس محلی است و لذا متفاوت از سرانه فضای سبز کل شهر است (که در حال حاضر این سرانه در شهر قم ۲۰ متر مربع می باشد)، به این معنا که گاهی ما می گوییم سرانه فضای سبز شهر قم و گاهی نیز منظورمان فضای سبز محله است که این ها از هم متفاوت است.

وقتی صحبت از فضای سبز محلی می شود، منظور این است که بدون آن که سوار خودرو شویم، نهایتاً با ششصد متر پیاده روی به این فضای سبز دسترسی داشته باشیم. بر این اساس مشخص می شود که بافت فرسوده کمترین میزان برخورداری را از حیث فضای سبز دارد.

همچنین از حیث ورزشی، سرانه مطلوب کشوری ۲ و کمترین سرانه مطلوب کشوری ۱.۲ مترمربع است که در قم به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر مربع است و در بافت فرسوده باز متاسفانه این میزان، ۸ سانتیمتر مربع است  یا در خصوص کاربری آموزشی سرانه مطلوب کشوری  ۵ و کمترین سرانه مظلوب کشوری ۳ مترمربع است که در قم به طور متوسط ۴ متر مربع است و در بافت فرسوده باز متاسفانه این میزان، ۹۰ سانتیمتر مربع است و به همین منوال در خصوص خدمات و کاربری های زیر بنایی که این اعداد و ارقام بر اساس تحلیل نقشه های GIS دقیق شهر به دست آمده است.

همان طور که گفتیم، یکی از مشکلات، کمبود سرانه هاست که این مساله در کنار فرسودگی کالبدی و نفوذناپذیری، مشکلات بافت های فرسوده را تشدید کرده است.

یکی از مشکلات بافت ها این است که برخورداری از خودرو به گونه ای است که شهروندان در تردد بین معابر و کوچه ها با مشکل جدی روبرو هستند و این در حالی است که بسیاری از خانواده ها در حال حاضر دارای دو خودرو شخصی هستند.

مجموعه این مسایل باعث می شود که با وجود مشکلات و توسعه بی رویه و بدون برنامه و یا کنترل نشده، مردم به خارج از بافت ها فرار کنند، مثلاً کسی در محله ای در بافت فرسوده است و هیچ اقدام اساسی صورت نگرفته و پارک و بوستانی در نزدیکی منزلش نیز قرار ندارد و دسترسی به مدرسه هم برای فرزندانش سخت است و طبعاً به جهت فشردگی معابر، جای پارک هم ندارد و منزلش هم فرسوده است و طبیعی است که به تدریج افراد، تمایل به فروش منازل خود در بافت فرسوده و کوچ به دیگر مناطق شهر را داشته باشند یا رفتارشناسی ها نیز نشان داده شاید برخی از ساکنان قدیمی، بافت ها منزل خود را نفروشند اما اجاره و رهن می دهند و به جهت مشکلات عدیده، انگیزه نوسازی نیز در آن ندارند.

با این توضیح و با خروج ساکنین بومی بافت یکی دیگر از مشکلات این بافت ها تحت عنوان مهاجرت افراد غیربومی شکل می گیرد. محلی که در پنجاه سال گذشته، افراد همدیگر را می شناخته اند و به عنوان مهمترین ویژگی مهم اجتماعی پیوند اجتماعی قوی و احساس تعلق به محیط نیز در محله حاکم بوده، به این دلایل، به تدریج افراد غیربومی ساکن می شوند که خودش تبعات و مسایل مربوطه را از حیث فرهنگی و اجتماعی و ... به دنبال دارد.

خلاصه آن که از بین رفتن پیوندهای اجتماعی، چرخه ی معیوب مهاجرت، کمبود سرانه فضای سبز و خدمات از جمله آثار و پیامدهای شکل گیری و بافت های فرسوده و بی توجهی به آن موجب تشدید فرسودگی کالبدی و اجتماعی و از یک زمان به بعد ایجاد مشکلات محیطی و بزه می گردد.

نقش مسایل اقتصادی را در وضعیت امروز بافت های فرسوده قم چگونه ارزیابی می کنید!؟

متاسفانه بافت های فرسوده به طور مداوم در حال فرسوده تر شدن هستند و در این میان، مسایل اقتصادی نیز روی آن ها تأثیر می گذارد؛ به عنوان مثال ملکی در یکی از محله ای فرسوده که دهه ها قبل، قیمت آن گران تر از مناطق در حال توسعه  بوده، امروز وضعیت کاملاً برعکس را درباره آن شاهد هستیم، چون فرسوده تر شدن ملک ها و خانه ها باعث شده که قیمت آن ها به نسبت قیمت ملک و زمین در دیگر نقاط شهر، چندان رشدی نداشته باشد.

از سوی دیگر، ارزش اقتصادی ملک رابطه مستقیم با فرآیند نوسازی دارد. به عنوان مثال در بعضی از سکونت های شهر قم، تفکیک غیرمجاز شبانه ساختن به علت به صرفه نبودن با توجه به ارزش ملک رایج بود لذا هزینه نظام مهندسی و عوارض شهرداری و دریافت پروانه ساخت نسبت به قیمت ملک توجیه نداشت، اما وقتی به علت تعدادی از اقدامات زیربنایی ملک به تدریج گران می شود. هزینه عوارض و ساخت و ساز و اخذ سند ارزشمند می شود، چرا که می دانند بعد از سنددار شدن، قیمت ملک و خانه اش به مراتب بیشتر هم می شود.

از این رو، مسایل اقتصادی نیز در بحث نوسازی بافت فرسوده یا حتی سکونتگاه های غیررسمی تأثیرش را برجای گذاشته است.

نکته قابل توجه دیگر این که معمولاً در سکونتگاه ها، به علت شکل گیری در حاشیه شهرها و وجود زمین در پیرامون آنها امکان تامین خدمات سهل تر می باشد، اما در بافت های فرسوده مناطق مرکزی قم عموماً این امکان فراهم نیست یا به سختی امکان پذیر می باشد. لذا می بینیم که در طول چند سال گذشته و اقدامات مدیریت شهری، مناطق حاشیه ای شهر حتی گران تر از برخی مناطق داخل شهر است.

در بحث اقصاد نکته مهم و نیازمند تامل دیگر که در شکل گیری و به خصوص عدم نوسازی این بافت ها موثر می باشد، ضعف توان مالی ساکنین و حتی فقر اقتصادی است که بررسی علت ها و نحوه حل آن هم گاهی فراتر از توان مدیرت محلی بوده و نیازمند یک بحث مفصل و تحلیل رفتاری و آماری جداگانه می باشد.

البته مشکلات بافت فرسوده قم ممکن است با مشهد و تهران و کرج متفاوت باشد و لذا هر یک را باید با توجه به شرایط و اقتضائات خاص خود مورد توجه و تحلیل و بررسی قرار داد.

با توجه به محوریت حرم مطهر حضرت معصومه (س) در توسعه شهر قم، در رابطه با ساماندهی و احیای بافت فرسوده در مناطق مرکزی شهر و اطراف حرم مطهر چه باید کرد؟

همان طور که پیشتر هم متذکر شدم، اولویت نخست اقدام برای شهر قم، ناظر به بافت فرسوده است؛ اول از همه به خاطر این که بافت مرکزی قم است و هسته های اقتصادی و هویتی شهر را شامل می شود.

دیگر این که به هر حال ما شهری هستیم که حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع)، جایگاه بسیار مهمی برای قم به لحاظ ملّی و حتی بین المللی دارد و در ضمن، قسمت عمده از اقتصاد شهر ما وابسته به زائر است و همچنین بخش اصلی هویت شهر وابسته به حرم می باشد.

به زبان ساده تر هم باید گفت که به هر حال این مناطق در کنار حرم، مهم ترین جای شهر است و طبیعی است که این جا باید بهترین و زیباترین مناطق باشد اما متاسفانه پیرامون حرم، بافت فرسوده و دارای مشکل را فرا گرقته است.

بر این مبنا، اگر از نگاه هویتی به شهر قم نگاه کنیم ناگزیر از تلاش برای ساماندهی بافت فرسوده هستیم. مسایل اجتماعی و اقتصادی و ... در این بافت ها به خصوص با توجه به محوریت حرم ایجاب می کند که ما در این رابطه برنامه ریزی و حساسیت بیشتری هم داشته باشیم.

ضرورت پرداختن به بافت فرسوده در قم، علاوه بر همه مسایلی که کلان شهرها به نوعی به آن درگیر هستند، وجود حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) است.

این که سالانه بر اساس آمار مسئولان، حدود ۲۰ میلیون زائر و مسافر به این شهر می آید، نکته کلیدی است، ضمن آن که مسلماً اگر بافت فرسوده اصلاح شود، فرصت های اقتصادی بسیار خوبی برای مردم قم به این وسیله فراهم می شود.

ببینید، در حال حاضر، میزان ماندگاری زائر در قم به طور متوسط ۶ ساعت است و یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری این است که این رقم افزایش یابد. اگر ایرادی از پذیرایی ماست باید اصلاح شود.

ثانیاً هم این که کسی که تنها ۶ ساعت در یک شهر است، قاعدتاً بیشتر هزینه برای شهر به همراه دارد و نه درآمد، ضمن آن که فرد هم چه بسا ناراضی از قم می رود. این ها نشان می دهد که باید دغدغه بیشتری به این مساله داشته باشیم.

سازمان زیباسازی، بهسازی و نوسازی حرم مطهر حضرت معصومه(س) در این راستا، چه مأموریت و برنامه ای دارد؟

سازمان بهسازی اطراف حرم، به منظور ساماندهی حوزه ی بلافصل حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) تشکیل شده و بر این اساس به اجرای برنامه ها و به سامان رساندن طرح ها می پردازد.

در سال های گذشته مهم ترین پروژه های این سازمان، احداث مجتمع تجاری الغدیر و نیز پارکینگ بزرگ میدان امام خمینی(ره) بوده است.

مجموعه میدان بزرگ امام خمینی(ره) تا سال های ۸۳ و ۸۴ که بهره برداری شد، بخش قابل توجهی از مشکل پارکینگ اطراف حرم مطهر را رفع کرد و یکی از زمینه های نارضایتی های زائران را تا حدی مرتفع نمود.

در دور جدید فعالیت سازمان، شناسایی و برنامه ریزی برای بافت های فرسوده اطراف حرم را در دستور کار قرار گرفته است. طبعاً قدم اول در این راستا، تحلیل و شناسایی وضع موجود است و این که ویژگی های مهم شهر و به خصوص هسته مرکزی شهر چیست؟

یکی از ویژگی های بافت فرسوده شهر مقدس قم، ناظر به بُعد مذهبی و فرهنگی آن است، ضمن آن که در شهرهای دیگر به واسطه الگوی خالی شدن بافت و آمدن افراد غیربومی، مسایل بزهکاری و معضلات اجتماعی و فرهنگی حاد بوده اما ما در قم به جهت بافت مذهبی و تأثیر حرم بر این مناطق مثل شهرهای دیگر مشکل نداشته ایم.

نکته حائز اهمیت دیگر که وجود حرم حضرت معصومه(س) باعث شده که اگر در بافت فرسوده، جابجایی جمعیتی هم داشته ایم، این جابجایی با محوریت حرم باشد مثل طلاب و روحانیونی که برای نزدیک تر شدن به حرم و حوزه علمیه خواستار سکونت در بافت فرسوده اطراف حرم شده اند.

بحث بافت فرسوده، بحثی نیست که بگوییم وظیفه یک نهاد یا ارگان است بلکه حل مسایل و مشکلات آن، عزم و اراده و همیاری و همکاری همه دستگاه های متولی را می طلبد.

طبق برنامه پنج ساله اول و مطابق قانون حمایت از نوسازی بافت های فرسوده، قرار بود که سازمان های زیرمجموعه وزارت راه و شهرسازی برنامه ریزی و اقدام جهت احیاء سالانه ۱۰ درصد بافت ها را احیا نمایند که در حالت خوشبینانه طی ۱۰ سال گذشته، تنها ده درصد توانستند موفق باشند و لذا اگر با همین دست فرمان حرکت کنیم، شاید تا صدسال آینده هم بافت های فرسوده در کشور از جمله قم، احیا و بازسازی نشوند.

معاونت شهرسازی شهرداری قم از چند سال پیش مطالعات مربوط به چندین منطقه را در موضوع بافت فرسوده شروع کرده و آنچه قابل توجه است این که الگویی که تقریباً همه به آن رسیده اند و ما در قم هنوز به آن ورود پیدا نکرده ایم، الگوی تسهیل گری در بافت های فرسوده است.

البته دفتر تسهیل گری چون شیوه جدیدی است، طبعاً باید اقتضائات آن را فهمید و مدیریت شهری به دنبال ایجاد و تقویت فضای تعاملی با شهروندان بر این اساس است.

این که اشاره داشتید، هنوز در قم به مساله ایجاد دفاتر تسهیل گری ورود پیدا نکرده ایم، دلیلش چه بوده است؟

ببینید، تسهیل گری در مسایل شهری و شهرسازی که عمدتاً مربوط به حل مشکلات بافتهای شهری شکل گرفته و مسئله دار میباشد، به معنای  شناخت محل، مسئله یابی، برنامه ریزی و اقدام در محل و با مردم  و در کنار محل است. این روش با الگوهای متداول برنامه ریزی به شکل تهیه طرح صرفاً توسط متخصصین در اتاقهای بسته و به اصطلاح طرحهای از بالا به پایین یا دستوری، متفاوت می باشد، چرا که فضا و مردم در محل موجود است و با برنامه ریزی برای یک زمین خالی بسیار متفاوت است. لذا در اولین قدم می بایست قبول کنیم که باید روش خود را اصلاح کنیم تا بتوانیم اعتماد شهروندان را جلب کنیم. ریشه یابی مشکل نیز البته محله به محله و شهر به شهر متفاوت است.

مطابق عرف برنامه ریزی شهری در ایران که همواره تجارب تهران یا برخی کلانشهرها بلافاصله در سایر شهرها با هر بوم و اقلیمی کپی برداری می شود، تسهیلگری هم از این مساله مستثنی نمانده، اما مشخص شد که این مهم باید با عنایت به شرایط و اقتضائات بومی هر محله و شهری محقق شود.

البته این نکته را هم متذکر شوم، این طور نیست که فکر کنیم هر جا دفاتر تسهیل گری ایجاد شده، لزوماً موفق بوده اند، چرا که گاهی ایجاد این دفاتر با نگاه تجربه ای گذشته شهرسازی به صورت شکلی بوده و آن هدف و غرض اصلی در بحث تأسیس دفاتر محقق نشده است.

به عبارت دیگر در الگوی تسهیل گری نیاز به همزیستی پیوسته  بین کارشناس و مدیر شهری محلی  با مردم می باشد تا عمیقاً مشکلات و نیازها و آسیب ها را از نزدیک، درک کند تا بعد بتواند برای مردم و پس از کسب نظرات و دیدگاه های آن ها، بهترین کار ممکن را انجام دهد.

یکی از وظایف دفتر تسهیلگری در کنار آسیب شناسی و رفع موانع، این است که با شناخت فرصت های موجود در محل یا توان محله برای رفع مشکلات و رونق آن استفاده شود و این که چه طرح و برنامه ای را به پیش ببریم که بهترین وضعیت برای شهروندان در محله پدید آید و به خصوص این که چگونه عمل کنیم تا بتوانیم انگیزه ها را ایجاد و تحریک نماییم.

یکی از ویژگی های مهم شهر قم که محوریت حرم مطهر در آن کاملاً مشهود است، حضور تعداد بالای زائران و مسافران در شهر قم است که ارقامی بین ۱۷ تا ۲۰ میلیون نفر در طول سال از سوی مسئولان در این زمینه مطرح شده است.

یکی از بسترهای احیاء بافت در بسیاری  از شهرهای دیگر، تلاش برای جذب جذب گردشگر و استفاده از ظرفیت های گردشگری و به عبارت دیگر برند سازی بعنوان یک محرک اصلی توسعه می باشد، در حالی که ما در شهر قم این ظرفیت را به خوبی در قالب گردشگر مذهبی یا همان زائر دارا هستیم که در سنوات گذشته نسبت به آن غفلت نموده ایم، در  حالی که  با بررسی الگوهایی مانند مشهد مقدس و البته رفع مشکلات آن و تهیه مدل بومی ضمن افزایش رضایت زائران از حیث اقتصادی، قم و شهروندان قم منتفع می شوند و طبعاً بخش عمده بافت های فرسوده پیرامون حرم انگیزه نوسازی پیدا می کند.

این توضیح را هم لازم می دانم عرض کنم که سه نوع مداخله در بافت فرسوده قابل توجه است که شامل بهسازی، نوسازی و بازسازی است؛ در روش بهسازی با کمترین هزینه و مؤثرترین اقدامات مبتنی بر مسایل موجود محل ورود پیدا کنیم، یعنی حداقل منابع مالی و به نسبت بیشترین تاثیر  که در این روش  تملک و تخریب تقریباً در برنامه وجود ندارد. الگوهایی مانند ساماندهی سیما و منظر، کف سازی، اصلاح خدمات زیربنایی  و...

در نوسازی، حجم مداخله بیشتر شده و در قسمت هایی از محل با الگوهایی مانند مرمت، تامین خدمات زیربنایی، ایجاد کاربری های عمومی و محلی، رفع کمبود زیرساختها و... قسمتی از نیازهای اساسی ایجاد میگردد؛ به عبارت دیگر مداخله کم است اما تخریب و تملک در آن وجود دارد.

 در بحث بازسازی، حجم مداخلات بیشتر بوده و با تغییر عملکرد و یا حتی تغییر الگوی قسمتی از محل نسبت به اصلاح اقدام می گردد که این روش البته با الگوی تسهیلگری مغایر بوده. به علت هزینه تملک و اجرای بالا در مقیاس محلی جایگاهی و دیگر با این وضعیت بودجه و منابع مالی، امکان بازسازی عملاً وجود ندارد.

از این رو، به علت همخوانی با اهداف باز آفرینی و در کوتاه مدت، تمرکز ما در سازمان، عمدتاً بر مقوله بهسازی است.

در لابلای صحبتتان به کم بودن ساعات ماندگاری زائر و مسافر در شهر قم اشاره کردید. به شخصه راهکار شما برای افزایش این زمان چیست؟

در شهرهای مشابه قم، مانند  مشهد مقدس، کربلا و یا نجف زمان سکونت زائر و مسافر نسبتاً بالاست و این علاوه بر بحث زیارت، علل دیگری دارد که به تفصیل می توان به بررسی آن پرداخت، اما در قم این گونه نیست چرا که زمان سکونت به طور متوسط همان طور که عرض کردم ۶ ساعت است.

تک وجهی بودن قم یعنی صرفاً جاذبه حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران در کنار در دسترس بودن شهر قم  و قرارگرفتن در چهار راه مواصلاتی کشور که هرگونه دسترسی گردشگری غیر مذهبی را در کمترین زمان در شهرهای مجاور تامین می نماید، باعث شده افراد در شهر قم صرفاً جهت زیارت توقف نموده وبا حداکثر ۳ ساعت رانندگی سایر نیازها و حتی اقامت در شهرهای جاذب سفری مانند تهران، اصفهان، کاشان و ... برایشان تامین گردد.

بر این اساس، زائر قم صرفاً با دغدغه معنوی وارد شهر می شود، یا به عبارتی رویکردی فرهنگی – مذهبی نسبت به شهر میباشد لذا معرفی سایر جاذبه های فرهنگی شهر می تواند به این امر کمک کند. در این راستا متوجه شدیم که سه نوع جاذبه در قم وجود دارد.

 اول معرفی شناسایی و معرفی سایر فضاهای مذهبی که در این رابطه ما در قم، ظرفیت هایی مانند  بیت النور، چهل اختران و امام زادگان، مساجد و مدارس، بیوت مراجع و... در کنار حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مسجد مقدس جمکران داریم که باید این ها را به شکل هنرمندانه و با ابزار رسانه، معرفی کرده و به این وسیله بستر مناسب زیارت یا بازدید را مهیا نماییم. به عنوان مثال زائرینی  که به نجف می روند، معمولاً به کوفه هم رفته و اماکن مقدسی مثل مسجد کوفه، مسجد سهله و دیگر زیارتگاه های این شهر تاریخی جهان اسلام را می بینند، چون دغدغه آن ها از سفر به عتبات، اساساً زیارت و بهره گیری از فضای معنوی است.

دوم، اماکن و فضاهای وابسته به تاریخ معاصر است مثلاً بیت حضرت امام(ره) و محله یخچال قاضی که این ها شاید به لحاظ صرفاً کالبدی، ارزش تاریخی بالایی نداشته باشند اما بعد از حرم و جمکران، بیشترین مقصد بازدیدکنندگان زائران، منزل حضرت امام(ره) می باشد و از دیگر بناهایی در این زمینه می توان به مدرسه فیضیه، مسجد سلماسی، خیابان چهار مردان و... و. اشاره کرد.

سوم، بناهای تاریخی که در شهرهای مختلف هم وجود دارد و در قم نیز این ظرفیت وجود دارد اما حرم مطهر و عظمت آن باعث شده که دیگر ظرفیت ها تا حدود زیادی تحت الشعاع قرار بگیرد. به عنوان مثال شاید برای شما جالب باشد که بدانید بزرگترین دهنه ی خشتی ایران، تیمچه فرش بازارقم استیا این که مثلاً قدیمی ترین مناره شناخته شده در ایران در بازار قم میباشد، یا حتی قدیمی ترین سد قوسی جهان در قم است و دانه های ارزشمند تاریخی دیگری به نحوی که تعداد دانه های تاریخی شناسایی شده در شهر قم حتی بیشتر از شیراز است و لیکن به آنها توجه و عنایت لازم صورت نگرفته است.

در این بررسی نکته جالب توجه این است که بعضی بنا ها مانند مسجد سلماسی، هم تاریخی است چرا که سنگ بنای آن مربوط به دوران صفویه است و کالبد فعلی قاجاری می باشد و هم این که به لحاظ معنوی از مساجد مهم قم است و در ضمن محل سخنرانی امام خمینی(ره) هم بوده که از حیث تاریخ سیاسی نیز بر این اساس حائز اهمیت می باشد یا مثلاً خانه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و برخی جاهای دیگر.

در این راستا در سازمان زیباسازی، بهسازی و نوسازی اطراف حرم مطهر، برمبنای موارد فوق و مطالعات میدانی و نقشه ای، محور فرهنگی – تاریخی به منظور معرفی فرصت های شهری فوق طراحی و بهسازی آن در دستور کار قرار گرفت  که شامل حرم، گذرخان، گذر آقا سید حسن، بیت النور، شاه حمزه، پامنار و چهل اختران می شود که همه این ها ویژگی های بسیار برجسته ای به لحاظ فرهنگی، مذهبی، معماری و تاریخی دارند.

فعالیت در برخی از این محورها شروع شده و کار به جای خوبی رسیده و انشاالله تداوم دارد و ما با هدف بهسازی و ایجاد محرک توسعه در این مناطق، طرح ها و برنامه ها را دنبال می کنیم.

الغرض این که، تأثیر شناسایی این اماکن در بافت فرسوده این است که وقتی زائر و مسافر به واسطه این اماکن و جاذبه ها وارد بافت شوند، این مناطق نیز خود به خود دارای ارزش می شود و همین باعث رونق می شود، کما این که در برخی از مناطق، مغازه های متروکه احیا شده و ما هم در این مناطق با حداقل هزینه ها که شامل کف سازی و جذاره سازی است توانسته ایم زمینه رونق نسبی را فراهم نموده و کمک کنیم به این که زائری که به حرم آمده با تأکید بر دغدغه های هویتی و مذهبی این شهر، از جاهای دیگر نیز بازدید به عمل آورد.

متاسفانه به جهت شیوع کرونا، تا حدی روند کاری ما متوقف شد. در حالی که برای نوروز امسال برنامه هایی در نظر گرفته شده بود، این نکته را هم بگویم که در بحث بهسازی محلات بافت فرسوده اطراف حرم، خوشبختانه بازخوردهای خوبی از مردم گرفته ایم و باید بگویم که به لطف الهی زمینه افزایش امید اجتماعی و رونق فرهنگی در این مناطق ایجاد شده است.

اوایل شروع طرح، برخی از شهروندان حتی نگاه بدبینانه به ما داشتند اما وقتی کار انجام شد و ثمره اش را دیدند، رضایت نسبی ایجاد گردید، به نحوی که حتی اهالی دیگر مناطق نیز خواستار انجام فعالیت های مربوط به بهسازی شده اند.

البته باید توجه داشت که فعالیت در بافت به دلایل مختلف دشواری های خاصی نیز به همراه دارد اما احساس ما این است که شیرینی هایش به سختی هایش می ارزد و ان شاءالله که توانسته باشیم قدمی برای شهروندان و رونق شهرمان به خصوص در هسته مرکزی شهر برداشته باشیم.

گفت و گو: سید محمد مهدی موسوی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha