یکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ |۱۳ جمادی‌الثانی ۱۴۴۶ | Dec 15, 2024
سید محمود هاشمی ارزگانی

حوزه/ افغانستان امروز بار دیگر بر سر دو راهی تقدیر و تعیین سرنوشت خود و سرنوشت منطقه ایستاده است و یکی از تاریخی‌ترین فصل‌های تاریخ افغانستان همین امروز در حال شکل گرفتن و رقم خوردن است.

 به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین سید محمود هاشمی ارزگانی، مدرس حوزه علمیه مشهد و پژوهشگر علوم قرآنی، در نشست چالش‌های تروریسم و حقوق بشر در کشور افغانستان که به صورت مجازی در قم برگزار شد، بیان کرد: امروز افغانستان شرایط ویژه‌ای از سر می‌گذراند و دایر کردن اینگونه نشست‌ها در جهت شفاف کردن وضعیت افغانستان بسیار مفید است.

وی افزود: افغانستان امروز بار دیگر بر سر دو راهی تقدیر و تعیین سرنوشت خود و سرنوشت منطقه ایستاده است و یکی از تاریخی‌ترین فصل‌های تاریخ افغانستان همین امروز در حال شکل گرفتن و رقم خوردن است.


حجت الاسلام والمسلمین هاشمی ارزگانی ادامه داد: جدا از اینکه ما امروز در دهکده جهانی زندگی می‌کنیم و انسان‌ها سرنوشت جدا از هم ندارند ولی بی‌شک خاورمیانه و شرق آسیا سرنوشت به هم تنیده پیدا کرده‌اند و شرایط نشان می‌دهد که وضعیت افغانستان بناست که از درون آن رقم بخورد.


وی اظهار کرد: شاهد هستیم مدتی است که بازیگران عرصه قدرت بین‌المللی تصمیم دارند با مهره تروریسم بر صفحه کشورهای اسلامی بازی کنند و شروع آن در دهه هفتاد از افغانستان بود و منحرف کردن مسیر مجاهدان پیروز و حمایت از گروه تروریستی و جا زدن آن به جای مجاهدان اصیل و معتدل ولی نسخه غلطی از آن حکومت اسلامی به نام امارت اسلامی طالبان بر مردم افغانستان تحمیل شد.


پژوهشگر علوم قرآنی اضافه کرد: هدف این کار منزجر کردن مردم افغانستان از اسلام و نظام اسلامی و جلوگیری از الگو گرفتن دیگر کشورها است.  در نتیجه ما شاهد بروز تروریسم تفکر افراطی تکفیری بودیم و بنا بر این بود که این بازی تا مدتی ادامه پیدا کند، ولی مردم افغانستان تا آخرین توان ایستاده‌اند و نمی‌توانند پذیرای حاکمیت طالبان باشند.


وی یادآور شد: بار دیگر پس از بیست سال رشته امور و مهار قضایا آغاز می‌شود در حالی که همه جهانیان دیده‌اند که بیست سال حضور اشغالگران آمریکا هیچ یک از شعارهای آنان را جامه عمل نپوشاند و آنها برای بهبود وضعیت افغانستان نیامده بودند.


حجت الاسلام و المسلمین هاشمی ارزگانی تروریسم تکفیری که دارای اندیشه های افراطی و در یک کلام "فاشیسم تکفیری"  می‌باش. این مسئله اگر به صورت دلخواه بازیگران ادامه پیدا کند هم سرنوشت افغانستان و هم دیگرمسلمانان به سمت و سوی دیگری خواهد رفت.
وی با بیان اینکه امروز غربیان هم دولت و هم طالبان را حمایت می‌کنند ودیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد که سرنوشت افغانستان به چه سمت و سویی خواهد رفت ابراز کرد: بنا بر آن است که نه طالبان و نه دولت بر این حکومت باشند و زمینه فراهم شود برای بازیگران بین‌المللی که طرح و برنامه دارند برای چین و روسیه و منابع وسیعی که در خاک آسیای میانه و خاورمیانه نهادینه شده است.
پژوهشگر علوم قرآنی در ادامه گفت: امروزه اگر طالبان یا دولت ذره‌ای به منافع افغانستان می‌اندیشند باید پیش از اینکه افغانستان از کنترل هر دو مجموعه خارج شود فکری کنند و با توجه به تفکر مردم به یک نظریه برسند. رهبران اقوام نیز باید کمال هوشیاری را به خرج دهند و اگر هنوز به خود نیامدند باید گفت وای بر شما و شما همه به سوی دره مرگ در حال حرکت هستید.
وی در رابطه با بررسی عملکرد و تفکر گروه طالبان از منظر فقهی گفت: نکته اول مسیر و راه جستجوی قدرت است؛ اندیشه سیاسی اسلام شیعیان طرفدار مکانیزم انتساب هست مانند آنچه که در غدیر اتفاق افتاد و پس از آن تعیین نمایندگان آن امام که امروز نظام ولایت فقیه ایران نیز به همین گونه است که در عین اینکه انتسابی هست ولی مراجعت به رای مردم و نخبه گزینی و ولی امر بودن خود را نشان داده است.
وی ادامه داد: در اندیشه اهل سنت رسیدن به حاکمیت از سه راه است؛ یکی تعیین حاکمیت و حاکم از سوی شورای اهل و حل و عقد، دوم انتخاب خلیفه قبلی و راه سوم راه تقلب است که از طریق زور حاکمیت را به دست می‌آورد که راه امروز طالبان همین است.
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی ارزگانی خاطرنشان کرد: در تفکر شیعه عدالت اولویت دارد ولی در تفکر اهل سنت امنیت مقدم است بنابراین حاکمی که به قدرت رسیده اگر ناعادلانه هم رفتار کند نباید اعتراض کرد زیرا حافظ جان و مال مردم است. یکی از اشکالات طالبان این است که با وجود حاکم از در مخاصمه وارد شده اند و انسان‌های بی گناه را قربانی می‌کنند، حتی کسانی که به این حاکم رای هم نداده‌اند.
وی اظهار کرد: باید پرسید که چرا با دولت موجود و بر حال می‌جنگند و چرا از نظریه تقدم امنیت بر عدالت دور شده‌اند؟ این در حالی است که ما می‌دانیم در اصل، راه دین انتخابی است (لااکراه فی الدین) زیرا یک امر قلبی اجبار پذیر نیست چه برسد به پذیرفتن حاکمیت.
وی اضافه کرد:  نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که چرا در اسلام پیامبری که از جانب خدا آمده است، باید برای اثبات خود معجزه نشان دهد و ثابت کند که فرستاده خداوند است و بدون اینکه حقانیت خود را ثابت کند چنین ادعایی نمی‌تواند داشته باشد و حتی باید آن فرد که از راه تقلب بخواهد خود را بر مردم تحمیل کند باید گردن زده شود اما این موضوع در مورد طالبان صدق نمی‌کند؟
پژوهشگر علوم قرآنی افزود: چطور می‌شود که امروز طالبان مردم را برای بیعت با امیر خود می‌خوانند در حالی که اکثریت مردم آن را قبول نداشته و او را گمنام و ناشناخته می‌دانند ولی مردم افغانستان اجبارا باید با او بیعت کنند؟ چرا پیامبر باید به آرای مردم مراجعه کند و تبیین داشته باشد اما این فرد تبیین خود را با مردم در میان نمی‌گذارد و تنها ابزاری را که مردم از گروه طالبان میشناسند ابزار تفنگ و شمشیر زدن است و این با رافت و مهربانی که بر آرای مردم استوار است مطابقت ندارد.
وی همچنین بیان کرد: اگر در گذشته با این بهانه که نیروهای خارجی در افغانستان  حضور دارند و مجموعا دو هزار و هفتصد نیروی نظامی کشته شد که آن هم به دست مردم افغانستان نبود در مقابل ده ها هزار نفر از مردم افغانستان که هیچ گناهی نداشتند کشته شدند و هیچ کس آنها را محاکمه نکرده است.
آیت‌الله هاشمی ارزگانی ادامه داد: در قران آمده "هرکس یک انسان بی گناه را بکشد ههه بشریت را در تاریخ گذشته و آینده و حال کشته است"؛ طالبان نیروهای غیر نظامی که هرگز تقصیری نداشتند و در برنامه تشکیل حکومت و اشغالگران هیچ نقشی نداشتند را کشتند بنابراین از نظر فقهی علاوه بر دو مورد مذکور مشکل دیگری پیش روی تفکر طالبان وجود دارد که همان کشتن انسان‌های بی گناه است.
وی تصریح کرد: بنابراین ما جدا از غارت و چپاول کردن مال مردم، جهاد النکاح که برگرفته از الگوی دینی داعش است و جدای از شلاق زدن و محاکمه‌های صحرایی انسان‌های بیگناه که توسط طالبان انجام می‌شود سه عنصر اصلی در مبانی فقهی طالبان را مخالف با اندیشه نظام اسلامی چه در سنی و چه در شیعه می‌دانیم، اگرچه خود را مدافع اسلامیت می‌دانند مسیر درست اسلام را طی نمی‌کنند.
وی همچنین با اشاره به اینکه برخی از اهل قلم می‌گویند امروز جمهوریت در خطر است عنوان کرد: این سخن نادرست است زیرا اگر بگوییم جمهوریت در خطر است به این معناست که اسلام در خطر نیست و طالبان را محافظ و رهرو اسلام می‌دانیم. امروز اندیشه اسلامی در افغانستان بیش از جمهوریت در خطر است و ما خود را مسئول حفاظت از مکتب اسلام می‌دانیم.
انتهای پیام

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha