جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ |۱۸ رمضان ۱۴۴۵ | Mar 29, 2024
آیت الله مظاهری

حوزه/  حضرت آیت الله مظاهری تصریح کردند: فراموش شدن فضیلت صبر، خطرات فردی و اجتماعی فراوانی دارد، از جمله دین و ایمان مردم را در مخاطره قرار می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» از اصفهان، حضرت آیت الله حسین مظاهری در ادامه سلسله مباحث درس اخلاقی خود پیرامون فضیلت های فراموش شده در جامعه اظهار کردند: یکی از فضیلت‌های مهمّ اخلاقی، فضیلت «صبر» است. این فضیلت ارزشمند، مانند بسیاری از فضائل دیگر، در جامعه و در بین مردم رو به فراموشی است و اگر آن را یکی از فضیلت‌های فراموش شده بنامیم، اشتباه نکرده‌ایم.

متن کامل بیانات معظم له را در ذیل می خوانید:

بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ

رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی‌

یکی از فضیلت‌های مهمّ اخلاقی، فضیلت «صبر» است. این فضیلت ارزشمند، مانند بسیاری از فضائل دیگر، در جامعه و در بین مردم رو به فراموشی است و اگر آن را یکی از فضیلت‌های فراموش شده بنامیم، اشتباه نکرده‌ایم.

درس اخلاق؛ فضیلت‌های فراموش شده، فضیلت هفتم: «صبر»؛ جلسۀ اولفراموش شدن فضیلت صبر، خطرات فردی و اجتماعی فراوانی دارد، از جمله دین و ایمان مردم را در مخاطره قرار می‌دهد. در روایتی از امام صادق «سلام‌الله‌علیه» صبر، برای ایمان به‌منزلۀ سر برای جسم انسان قلمداد شده است: «الصَّبْرُ مِنَ الْإِیمَانِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَإِذَا ذَهَبَ الرَّأْسُ ذَهَبَ الْجَسَدُ کَذَلِکَ إِذَا ذَهَبَ الصَّبْرُ ذَهَبَ الْإِیمَانُ» [۱]. پس صبر حافظ ایمان آدمی است و با فقدان آن، ایمان انسان رفتنی است، همان‌طور که با جدا شدن سر از بدن، مرگ انسان حتمی است.  

صبر به سه قسم کلّیِ «صبر در عبادت»، «صبر در معصیت»، و «صبر در مصیبت» منقسم می‌گردد. این تقسیم‌بندی در حدیثی از پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» چنین آمده است: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَ صَبْرٌ عَلَی الطَّاعَةِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَة» [۲].

«صبر در عبادت و اطاعت»، همان اهمیت ویژه به واجبات و مستحبّات است. رعایت آداب ظاهری و باطنی در عبادات و حفظ خضوع و خشوع تا کسب توفیق حضور قلب و نیز مراعات خلوص نیّت در عبادات، نشانۀ تحصیل صبر در عبادت است. نماز فرصتی برای گفتگو و مکالمه با خدای سبحان است و اهتمام به آن محتاج صبر است. مداومت بر نماز شب در نیمه شب، بدون صبر امکان‌پذیر نیست. پیامبر اکرم «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» دو رکعت نماز در دل شب را با تمام دنیا و آنچه در آن است، معاوضه نمی‌کنند: «لَرَکْعَتَانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا وَ مَا فِیهَا» [۳].

کسی که در عبادت و اطاعت خداوند تعالی صابر است، کار دنیا و امور مربوط به زندگی را به انجام اعمال عبادی ترجیح نمی‌دهد. هنگام نماز، به هیچ کاری غیر از نماز مشغول نیست و در ماه مبارک رمضان، برنامۀ اصلی زندگی او روزه‌داری است. در خصوص سایر عبادات نیز رعایت اولویت را دارد.

«صبر در برابر معصیت»، با اجتناب جدی انسان از گناهان میسّر می‌گردد. اهمیّت به صبر در برابر معصیت، به انسان قدرت می‌دهد تا با غرائز و شهوات و نیز هواهای نفسانی مبارزه کند. صبوری در ترک گناهان به مراتب از صبر در انجام واجبات سخت‌تر، ولی شیرین‌تر است و برکات فراوانی دارد. یکی از آن برکات، پاداش خاصّ خداوند برای آمرزش بندگان و ورود آنها به بهشت است: «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَریما» [۴].

خودداری از ارتکاب گناه و کنترل اعضای بدن، مانند چشم، گوش و زبان از محرّمات، صبر می‌خواهد و آنکه چنین صبری از خود نشان دهد، جایگاه نیکویی در بهشت و نزد خداوند تعالی خواهد داشت.

«صبر در مصیبت»، قسم دیگری از اقسام صبر است. قبل از هر چیز باید بدانیم که مصیبت و بلا برای تمام بندگان رخ می‌دهد، در نسل‌های قبلی بوده و در نسل‌های بعدی نیز خواهد بود. اساساً دنیا طبق روایتی از رسول خدا «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم»، مانند دریایی متلاطم و عمیق است و مخلوقات بسیاری در آن غرق می‌شوند: «الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ قَدْ غَرِقَ فِیهَا خَلْق کَثِیرٌ» [۵]. این دنیا که مانند دریاست، جزر و مدّ و فراز و نشیب دارد و همیشه یکسان نیست، پس بندگان باید مواظب باشند در این جزر و مدها خود را نبازند و غرق نشوند.

امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» راجع به دنیا می‌فرمایند: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ» [۶]؛ یعنی دنیا خانه‌ای است که در بلا و مصیبت پیچیده شده است. شدیدترینِ بلاهای دنیوی نیز طبق حدیثی از امام صادق «سلام‌الله‌علیه» نصیب انبیاء الهی می‌شود، پس از آنان افرادی که به پیامبران نزدیک‌ترند، به ترتیب مقامی که دارند، بیش از دیگران طعم مصیبت را خواهند چشید. [۷] به قول شاعر:

هرکه در این دهر مقرّب‌تر است                جام بلا بیشترش می‌دهند

جزر و مد دنیا و سختی و آسانی زندگی در بسیاری از موارد، امتحان بندگان است؛ زیرا به تصریح قرآن کریم، نوع بشر حتماً امتحان می‌شود: «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ، وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» [۸]؛ همه باید آزمایش ‌شوند، همان‌طور که نسل‌های قبلی آزمایش شدند.

از این گذشته، طبق آیۀ دیگری، انسان برای امتحان آفریده شده است: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ‌ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً» [۹]. این امتحان به نفع خود اوست و سبب سازندگی و رشدش می‌شود؛ نظیر آزمایش سنگ معدنی که با ذوب کردن آن در کوره، ناخالصی‌ها را از آن زدوده، طلای خالص آن سنگ را استخراج می‌کنند. انسان نیز با گذراندن این امتحان‌ها و با تحمّل سختی‌ها، آلودگی‌ها و کدورت‌ها را از خود دور می‌سازد و به مقام آدمیّت می‌رسد.

شرط اساسی رسیدن به این مقام، صبر و استقامت است. متأسّفانه بسیاری از انسان‌ها هرگاه سختی ببینند، بی‌تاب می‌شوند و عجز و لابه می‌کنند. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً، إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً، وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً، إِلاَّ الْمُصَلِّین» [۱۰]؛ نوع انسان سبک‌سر است، یعنی در جزر و مدّ روزگار، مثل پَر کاهی، خودش را به حرکت موج‌ها سپرده و به هر سویی پرتاب می‌شود؛ مگر کسی که جداً به مقام عبودیت رسیده باشد.

اهل معرفت بر این باورند که مصائبی که انسان دخالتی در وقوع آن نداشته، الطاف خفیّۀ خداوند متعال هستند. الطاف خفیّه، از آن نظر که نعمت‌های باطنی هستند و ظاهری دشوار و بلاگونه دارند، صبر و استقامت می‌طلبند.

هرچه از طرف خدا بیاید، خیر است و حتماً مصلحت دارد. اساساً شر و بدی از طرف خداوند نیست؛ زیرا اگر خداوند برای بندۀ خود بد و شر بخواهد، با صفات او نظیر اینکه عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است، سازگار نخواهد بود. هنگام نزول مصیبت، مانند وقتی که یکی از نزدیکان انسان از دنیا می‌رود، این سؤالات مطرح می‌شود که: آیا خداوند به احوال اطرافیان او عالم بود یا نه؟ آیا خداوند قادر بود از مرگ وی جلوگیری کند یا نه؟ آیا خدا در کارهایش حکمت دارد یا نه؟ آیا خدا نسبت به آن خانواده رئوف و مهربان بود یا نه؟

اگر خداوند، آن صفات را نداشته باشد، خدا نیست و ما چنین معبودی را نمی‌پرستیم. در حالی که ما خداوند متعال را مستجمع جمیع صفات کمالات می‌دانیم، از جمله اینکه او عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است. پس باید بپذیریم که مصیبتی که از جانب او نازل می‌شود، صددرصد مصلحت تامّۀ ملزمه و بر وفق حکمت است و هرچه برای بندگان خود بخواهد، حتماً و یقیناً به مصلحت آنهاست، هرچند خود آن‌ها مصلحت و دلیل آن را درک نکنند. البته خداوند متعال، از سر لطف و مرحمت خود، حتماً با نعمتی مشابه یا برتر، جبران آن مصیبت را می‌نماید.

امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» مردم را از فرورفتن در عمق این مسائل نهی کرده و می‌فرمایند: «راه تاریک و دریای عمیقی است، وارد این دریا نشوید؛ و برای کشف آن، خود را به زحمت و سختی نیندازید، زیرا از اسرار رازآلود خداوند است» [۱۱]. اگر مردم عادی وارد جزئیّات این مسائل شوند، مانند کسی که شنا بلد نیست در آن دریا غرق می‌شوند؛ یعنی دچار شک‌ و تردید و بدگمانی‌های شکننده و پرخطر خواهند شد.

هنگام دچار شدن انسان به مصیبت، چارۀ کار، به‌جای غم و غصه و فکر راجع به حکمت و علت آن و به‌جای سؤال از خداوند که منجر به ناسپاسی و ناشکری خواهد شد، صبر و استقامت است.

قرآن کریم به کسانی که در مشکلات و در مصیبت‌ها خود را نبازند و در مواجهه با بلا، اسقامت ورزند و ناشکری، ناسپاسی و جزع و فزع نکنند، بشارت داده است: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‌ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ» [۱۲]؛ از این آیۀ شریفه فهمیده می‌شود که هر کس در این دنیا مشکلی دارد؛ مشکلات مالی و معیشتی، مشکلات امنیّتی، مشکلات خانوادگی و بالاخره مشکلات مربوط به بیماری و مرگ عزیزان؛ ولی در تمام این مصیبت‌ها، به صابرین بشارت داده است. سپس برای آنان درود و صلوات فرستاده است: «الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ، أُولٰئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» [۱۳]؛ هدایت در این آیۀ شریفه، هدایت عنائیه است. یعنی علاوه بر اینکه درود و رحمت و صلوات خود را نثار افراد صابر و شکیبا کرده، آنان را در بن‌بست‌ها هدایت می‌کند و راه مستقیم را به ایشان نشان می‌دهد تا گمراه نگردند.

صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بدون اندازه و بی‌حساب می‌داند: «إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» [۱۴].

هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معیّن دارد، امّا بر اساس این آیۀ شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازه‌گیری و بی حدّ و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد. رسول خدا «صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم» فرمودند: در قیامت، هنگامی که دفترها گشوده می‌شود و ترازوهای حساب را می‌آورند، برای اهل بلا و گرفتاری، ترازویی نصب نمی‌گردد و دفتری برای آنان گشوده نمی‌شود، سپس آیۀ «إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» را قرائت فرمودند. [۱۵]

راوی می‌گوید از بیماری و از سختی‌ها که به من می‌رسید، به امام صادق «سلام‌الله‌علیه» شکایت کردم، حضرت به من فرمودند: اگر مؤمن بداند چه پاداشی برای مصیبت‌ها دارد، آرزو می‌کند در دنیا او را با قیچی تکه تکه کنند. [۱۶]

در روزی که پرده‌ها کنار می‌رود، بندگان با آشکارشدن امور مخفی و پنهانی، توجّه پیدا می‌کنند که مصیبت آنان در دنیا، چه مصلحت عجیبی داشته و آنان هوشیار نبوده‌اند. قرآن در این باره می‌فرماید: «لَقَدْ کُنْتَ فی‌ غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ» [۱۷].

بنابراین انسان باید هنگام برخورد با  مصیبت، صبر و استقامت داشته باشد؛ به این معنا که در صورت توان، مشکل را حل ‌کند، وگرنه از کنار مشکل بگذرد و اگر نشد، باید مشکل را به‌دوش بگیرد و به‌ حرکت خود در زندگی ادامه دهد و در آن مشکل متوقف نشود که خطر و ضرر دارد.

امیرالمومنین «سلام‌الله‌علیه» به منظور تسلیت گفتن به کسی که فرزندش از دنیا رفته بود، فرمودند: حق داری برای مرگ او اندوهگین باشی، امّا هر مصیبتی، در صورت صبوری، نزد خداوند پاداشی دارد؛ بعد فرمودند: توجه داشته باش که چنانچه شکیبا باشی، تقدیر الهی بر تو جاری می‌شود و اجر خود را خواهی گرفت؛ و اگر صابر نباشی و بی‌تابی کنی، باز هم  تقدیر الهی بر تو می‌گذرد، در حالی که مأجور نیستی و مرتکب گناه شده‌ای! [۱۸]؛ یعنی عزیز از دست رفتۀ تو، با جزع و فزع، با بی‌تابی و با غم و غصه برنمی‌گردد، امّا این‌گونه رفتارها پاداش مصیبت را از بین می‌برد. به قول عوام با این کارها انسان هم چوب را می‌خورد و هم پیاز را.

نکتۀ قابل توجه دیگر این است که بنابر تصریح قرآن کریم، هر بلا و مصیبت ناگواری که در زمین رخ می‌دهد یا ناخواسته و بدون تقصیر به انسان می‌رسد، قبل از آفرینش زمین و آدمیان در لوح محفوظ ثبت و ضبط شده است: «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی‌ أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فی‌ کِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسیرٌ» [۱۹]. در آیۀ بعد می‌فرماید: برای مصیبتی که به شما رسیده یا آنچه از دست داده‌اید تأسّف نخورید و نیز به آنچه به شما داده است، دلبسته و شادمان نباشید: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی‌ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم» [۲۰].

اساساً خاصیّت دنیا این است که روزی طبق مراد و خواستۀ انسان است و روزی هم خلاف میل او خواهد چرخید. امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» در نامه‌ای به ابن عبّاس می‌نویسند: «وَ اعْلَمْ بِأَنَّ الدَّهْرَ یَوْمَانِ‌ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ» [۲۱]؛ بدان که دنیا دو روز است، روزی برای تو و روزی علیه توست.

وقتی انسان در برابر مصائب و مشکلات، صابر باشد و مقدّرات الهی را بر وفق حکمت و مصلحت بداند، اطمینان قلبی پیدا می‌کند؛ عقل و دل او گواهی می‌دهد که آنچه خداوند حکیم تقدیر کرده است، صد در صد حکیمانه و به مصلحت است. چنین کسی به «آرامش درونی» یا «نفس مطمئنّه» دست می‌یابد. به این معنا که زندگی او هرچند سرشار از مصیبت و گرفتاری است، امّا غم و غصه نسبت به گذشته و دغدغه و نگرانی برای آینده، نخواهد داشت. به قول قرآن کریم: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُون» ‌[۲۲]. در این صورت، بهشت نیز برای او کوچک است و لایق مقام عنداللّهی است: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعی‌ إِلی‌ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً، فَادْخُلی‌ فی‌ عِبادی وَ ادْخُلی‌ جَنَّتی» [۲۳].

اهتمام به نماز، انس با قرآن، دعا و توسّل و مداومت بر ذکر، نظیر ذکر «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ‌ «[۲۴] و ذکر: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی‌ کُلِ‌ حَالٍ» [۲۵] نیز برای رسیدن به آرامش روحی، هنگام ابتلا به مصیبت مؤثر است.      

همچنین اگر افراد مصیبت دیده، مصائب خاندان وحی در کربلا، به‌خصوص مصیبت‌های جانگداز حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را به خود یادآوری کنند و صبر و استقامت ایشان را سرمشق زندگی قرار دهند، بهتر می‌توانند به مقام صبر دست یابند.

ابن زیاد به حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» گفت: دیدی خدا چه بلایی بر سر شما آورد؟ زینب مظلومه فرمود: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا» [۲۶]؛ یعنی تو حکمت و مصلحت خداوند را نمی‌فهمی، ما به غیر از خوبی در کربلا ندیدیم. امام حسین «سلام‌الله‌علیه» نیز قبل از شهادت می‌فرمایند: «رِضَی اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَیْتِ نَصْبِرُ عَلَی بَلَائِهِ وَ یُوَفِّینَا أُجُورَ الصَّابِرِین» [۲۷]؛ خدایا این بلا، از الطاف خفیۀ توست و من صددرصد به این لطف خفیۀ تو راضی‌ام و در برابر آن صبر و استقامت می‌ورزم.

[۱]. الکافی، ج ۲، ص ۸۷.

[۲]. الکافی، ج ۲، ص ۹۱.

۳]. علل الشّرائع، ج ۲، ص ۳۶۳.

[۴]. نساء، ۳۱: «اگر ازگناهان بزرگی که از آنها نهی می‌شوید دوری کنید، گناهان کوچکتان را از شمامحو می‌کنیم، و شما را به جایگاهی ارزشمند وارد می‌کنیم».

[۵]. تفسیر الامام العسکری ع، ص ۴۳۱.

[۶]. نهج‌البلاغه، خطبه ۲۲۶.

[۷]. الکافی، ج‌۲، ص ۲۵۲.

[۸]. عنکبوت، ۳-۲: «آیا مردم گمان کرده‌اند همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می‌شوند و [به‌وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی‌گیرند؟ در حالی که یقیناً کسانی که پیش از آنان بودند، آزمایش کرده‌ایم [پس اینان هم بی‌تردید آزمایش‌می‌شوند]».

[۹]. انسان، ۲: «ما انسان را از نطفه‌ای اندرآمیخته آفریدیم تا او را بیازماییم و وی را شنوا و بینا گردانیدیم».

[۱۰]. معارج، ۲۲-۱۹: «به راستی که انسان سخت آزمند [و بی‌تاب] خلق شده است. چون صدمه‌ای به او رسد عجز و لابه کند و چون خیری به او رسد، بخل ورزد؛ غیر از نمازگزاران.»

[۱۱]. نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷.

[۱۲]. بقره، ۱۵۵: «و قطعاً شما را به چیزی از [قبیلِ] ترس و گرسنگی، و کاهشی در اموال و جان‌ها و محصولات می‌آزماییم؛ و مژده ده شکیبایان را».

[۱۳]. بقره، ۱۵۷-۱۵۶: «[همان] کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد، می‌گویند: ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او باز می‌گردیم. بر ایشان درودها و رحمتی از پروردگارشان [باد] و راه‌یافتگان [هم] خود ایشانند».

[۱۴]. زمر، ۱۰: «بی‌تردید، شکیبایان پاداش خود را بی‌حساب [و] به تمام خواهند یافت».

[۱۵]. مجمع البیان، ج ‌۸، ص ۷۶۷.

[۱۶]. الکافی، ج‌۲، ص ۲۵۵.

[۱۷]. ق، ۲۲: «[به او می‌گویند:] واقعاً که از این [حال] سخت در غفلت بودی. و [لی] ما پرده‌ات را [از جلوی چشمانت] برداشتیم و دیده‌ات امروز تیز است».

[۱۸]. نهج البلاغه، حکمت ۲۹۱.

[۱۹]. حدید، ۲۲: «هیچ مصیبتی نه در زمین و نه در نفسْهای شما [=به شما] نرسد، مگر آنکه پیش از آنکه آن را پدید آوریم، در کتابی است. این [کار] بر خدا آسان است».

[۲۰]. حدید، ۲۳: «تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید، و خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را دوست ندارد».

[۲۱]. نهج البلاغه، نامه ۷۲.         

[۲۲]. یونس، ۶۲: «آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‌شوند».

[۲۳]. فجر، ۳۰-۲۷: «ای نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت بازگرد، و در میان بندگان من درآی، و در بهشت من داخل شو».

[۲۴]. بقره، ۱۵۷: «ما از آنِ خدا هستیم، و به سوی او باز می‌گردیم».

[۲۵]. الکافی، ج‌۲، ص ۹۷.

[۲۶]. بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱۱۵ و ۱۱۶.

[۲۷]. بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha