دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ |۲۰ شوال ۱۴۴۵ | Apr 29, 2024
یاسر عسگری

حوزه/ یکی از اتفاقات مهمی که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب (حسینیه هنر) توانست انجام بدهد تزریق خون تازه و گشودن افق های جدید و رویکردهای تازه در حوزه تاریخ شفاهی و مستندسازی است. در سالهای گذشته با برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار و همت بزرگانی امثال مرحوم استاد طالب زاده، نسل جدیدی از مستندسازان و دغدغه مندان حوزه مستند تربیت شدند یا اعتماد به نفس پیدا کردند یا مجالی برای فعالیت و کسب تجربه پیدا کردند که خوشبختانه ثمرات حضور این مستندسازان را در عرصه های مختلف نقد درون گفتمانی، پیشرفت، جبهه مقاومت، مبارزه با مفاسد و ناکارآمدی و... می بینیم.

خبرگزاری حوزه/ اشاره: انتشارات راه یار در مهر ۱۳۹۷ با هدف انتشار محصولات دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی تأسیس شد و تاکنون بیش از ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. «حوض خون»، «تو شهید نمی شوی»، «در مکتب مصطفی»، «به اضافه مردم»، «آرزوهای دست ساز»، «داستان رویان»، «سلول های بهاری» و «مسجد رهبر» از جمله پرفروش ترین آثار این انتشارات است. به بهانه شروع پنجمین سال فعالیت انتشارات راه یار، با یاسر عسگری، مدیر این انتشارات به گفت‌وگو نشستیم و از او درباره تحولات نشر جبهه فرهنگی انقلاب در سالهای اخیر پرسیدیم.

در دهه نود ما شاهد تأسیس انتشارات متعددی در جبهه انقلاب بودیم که انتشارات «راه یار» نیز یکی از همین رویش های جدید است. به نظر شما مهمترین دلایل گرایش فعالان فرهنگی به حوزه نشر چیست؟

به نظر می رسد که رشد و عمق و توانمندی فعالان فرهنگی و ضرورت های رشد و بلوغ جبهه فرهنگی مهمترین دلایل این گرایش باشند. در این خصوص باید از نقش ویژه رهبر معظم انقلاب در ترویج کتاب و کتاخوانی گفت. رهبر انقلاب به عنوان بزرگترین و موثرترین مُشوق و مُحرّک کتابخوانی نیروهای فرهنگی انقلابی، بر کتابهای متعددی تقریظ نوشتند؛ فعالان فرهنگی و ادبی را تشویق کردند؛ با مورخان و هنرمندان و نویسندگان و شاعران زیادی جلسه برگزار کردند؛ حتی برخی سروده های این شاعران را در مناسبت های مختلف و در سخنرانی ها و جلسات شان به کار بردند؛ بر اهمیت داستان و تولید کارهای ادبی فاخر درباره دفاع مقدس و انقلاب اسلامی تأکید کردند و همه این مسائل دست به دست هم داد که فعالان فرهنگی انقلابی به تأسیس انتشارات ویژه ادبیات پایداری و نوشتن داستانهای متعهدانه و ثبت تاریخ و حوادث انقلاب اسلامی و تاریخ معاصر بپردازند.

از سویی بوروکراسی شدید یا ناکارآمد بودن یا تغییرات مکرر سیاست ها و مدیران سیستم های انتشاراتی ادارات و نهادهای دولتی مزید بر علت شد و باعث شد که خود فعالان فرهنگی دست به کار بشوند و این فضای نسبتاً جدید را تجربه کنند.

وضعیت تولید و نشر کتاب های تاریخ شفاهی از جهت اقتصادی و درآمدزایی چگونه است؟

به نظرم تولیدات حوزه هایی مثل ادبیات پایداری (چه انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مدافعان حرم) به علت تأکیدات فراوان رهبر معظم انقلاب و کتابخوان شدن تعدادی از جوانان و خانواده های انقلابی و حمایت برخی نهادهای انقلابی نه تنها توانسته است هزینه های تولیدش را در بیاورد، بلکه درآمدزا باشد و تولید چنین محصولاتی از جهت اقتصادی هم به صرفه اقتصادی باشد. ناگفته نماند فعال شدن شبکه توزیع و داشتن تعدادی کتابفروشی یا مراکز پخش گفتمانی هم بسترهای لازم این رویکرد بوده اند و سهم زیادی در این ماجرا دارند.

می توان گفت در دهه هشتاد اتفاق بسیار مهمی در عرصه توزیع محصولات جبهه فرهنگی افتاد. ورود نیروهای انقلابی خوشفکر در بدنه انتشارات هایی مثل سوره مهر و احیای مجدد مجله «سوره» که ترجیح بند این نشریه «انسجام جبهه فرهنگی انقلاب و توزیع پارتیزانی» بود و اعتماد به نسل های جوان و مبتکر انقلابی در مراکزی مثل بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و حمایت های نهادهای وابسته به دفتر رهبر انقلاب باعث شد که شبکه توزیع و منسجمی در بین فعالان فرهنگی و دانشجویی شکل بگیرد.

داشتن شبکه توزیع مناسب گفتمان جبهه انقلاب و تجربیات توزیع پارتیزانی برخی محصولات خاص آن دهه، کم کم این اعتماد به نفس را به فعالان فرهنگی داد که می توانند به عنوان ناشران یا نویسندگانی مستقل پای به عرصه بگذارند. خوشبختانه این تجربیات موفق باعث شد که در دهه نود شاهد تأسیس ناشران مستقل بیشتری باشیم.

اگر دقت کنید شروع فعالیت این ناشران عمدتاً در زمینه تولید ادبیات پایداری و تاریخ شفاهی دفاع مقدس و داستان است که نقش رهبر معظم انقلاب در ترویج و تثبیت آن انکارناشدنی است. چرا که رهبر انقلاب جلسات متعددی با فعالان و نویسندگان این حوزه ها داشتند و بر کتاب ها و آثار خوب و خواندنی این زمینه ها، تقریظ نوشتند، تشویق کردند، از برخی رویکردها حمایت ویژه کردند و همین توجه و عنایت خاص ایشان باعث شده است که شاهد اتفاقات مبارک در این زمینه ها باشیم. از سویی خوشبختانه این فعالیت های فرهنگی، بازار اقتصادی خودش را هم یافته است و از جهت توزیع و پخش بازار بالقوه ای دارد که همه اینها، در راه افتادن ناشران فعال در این حوزه خیلی مؤثر بوده است. اما در رده های دیگر تاریخ شفاهی باید بیشتر و بیشتر کار کرد، مثلاً تاریخ شفاهی زنان انقلاب، پیشرفت، جهادسازندگی، جهاددانشگاهی، مساجد انقلاب، مربیان پرورشی، نهضت سوادآموزی و... حتی از تاریخ شفاهی حوزه های علمیه و مدارس علمیه نیز غفلت شده و متولیان حوزوی باید به ثبت و ضبط خاطرات و تجربیات مدیران تأثیرگذار و خاص حوزه های علمیه بپردازند.

یکی از فعالیت های جدی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب و انتشارات راه یار در زمینه تاریخ شفاهی است، چرا به این مسئله توجه ویژه دارید؟

اهمیت تاریخ شفاهی دلایل مختلفی دارد. کتب تاریخ شفاهی بسیار «هویت بخش» هستند. ما الان درگیر جنگ هویتی با دشمنان هستیم و اینها، هویت اسلامی و انقلابی ما را نشانه گرفته اند. دشمنان و غربگرایان تلاش دارند ما را از هویت اسلامی و انقلابی خودمان دور کنند. از سویی به «انتقال تجربه» و «افزایش تحلیل سیاسی و اجتماعی» مخاطبان کمک می کند. از سویی دانستن تاریخ و زندگینامه برای غالب مردم جذاب و شیرین است و «حس جنجکاوی و جستجوگری» برخی مخاطبان را اقناع می کند. قابلیت جریانسازی و گفتمانسازی دارد. اثرگذاری اش هم بر مخاطبان و مدیران و سیاستگذاران و جامعه دیده می شود و همه اینها دست به دست می دهد که از این قالب یا رده، استقبال بسیار خوبی بشود.

علاوه بر همه اینها، تأکیدات امام و رهبری است. امام(ره) در نامه معروف به آقای سید حمید روحانی به ثبت خاطرات مردم پابرهنه و انقلابی تأکید می کند و رهبر معظم انقلاب هم به صورت ویژه بر اهمیت ثبت و مطالعه تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب و دفاع مقدس تأکید می کند و بارها بیان کردند که اگر خودمان و تجربیاتمان را روایت نکنیم، دیگران آن به دلخواه خودشان روایت می کنند و وقایع تاریخی را تحریف و حوادث را وارونه جلوه می دهند. از سویی دیگر استفاده از تجربیات بین المللی این حوزه است و نقشی که در تولید علوم انسانی بومی دارد. یکی از مواد خام مهم برای تولید علوم انسانی بومی همین خاطرات شفاهی و تجربه زیسته هاست.

به نظرم یکی از اتفاقات مهمی که دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب (حسینیه هنر) توانست انجام بدهد تزریق خون تازه و گشودن افق های جدید و رویکردهای تازه در حوزه تاریخ شفاهی و مستندسازی است. در سالهای گذشته با برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار و همت بزرگانی امثال مرحوم استاد طالب زاده، نسل جدیدی از مستندسازان و دغدغه مندان حوزه مستند تربیت شدند یا اعتماد به نفس پیدا کردند یا مجالی برای فعالیت و کسب تجربه پیدا کردند که خوشبختانه ثمرات حضور این مستندسازان را در عرصه های مختلف نقد درون گفتمانی، پیشرفت، جبهه مقاومت، مبارزه با مفاسد و ناکارآمدی و... می بینیم.

با تشکیل واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات و راه اندازی پانزده دفتر شهرستانی، سرمایه گذاری و آموزش و تربیت محققان و پژوهشگران شهرستانی، اتفاقات بزرگی در آینده خواهد افتاد. اگرچه هم اکنون شاهد تولیدات اولیه آثار این محققان در دفاتر تاریخ شفاهی سبزوار، تبریز، مشهد، یزد، شیراز، قم، اراک، اصفهان، همدان، اهواز و اندیمشک و... هستیم.

آیا در حوزه خاطرات شفاهی دفاع مقدس و جبهه مقاومت رویکردهای جدیدی هم داشتید؟

مجموعه دفتر مطالعات علاوه بر ثبت تاریخ شفاهی «پشتیبانی جنگ»، «مهندسی جنگ»، «جهاد سازندگی» و «جبهه مقاومت» که به صورت جدی دنبال می کند، در پروژه های ضربتی مانند ایام تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی (ذیل عنوان آیین های انقلاب اسلامی) و فعالیت گروههای جهادی در مبارزه با ویروس کرونا (رده تاریخ شفاهی مدافعان سلامت) درصدد است که معنای دفاع مقدس و مقاومت را «توسعه معنایی» بدهد و گستره و تآثیرات آنها را عمیق تر و گسترده تر بکند و امتداد آن را در عرصه های اجتماعی و فرهنگی و حتی علمی هم پیگیری بکند. در این عرصه هم تجربیات خوبی کسب کردیم و در هر دو مورد، پنج شش عنوان کتاب ـ به صورت ضربتی ـ منتشر کرد. در حوزه پشتیبانی جنگ هم کتابهایی مثل «حوض خون»، «نعمت جان»، «مادر ایران»، «ما هم جنگیدیم»، «نان سالهای جنگ»، «آش پشت جبهه» و... منتشر شده است که هر کدام ابعادی از این ماجراها را بیان می کنند. به لطف الهی و استمرار و استقامت دوستان، ما ثمرات این «خون تازه» و «میدان دادن به استعدادهای تازه نفس» در حوزه تاریخ شفاهی را در آینده بیشتر خواهیم دید. امیدواریم ین جریان با استقامت در این مسیر و تولیدات فاخر و ماندگار در این عرصه ها بتواند الگوی دیگر فعالان و مدیران و سیاستگذاران ادارات فرهنگی و هنری باشد.

هم چنان که با فعالیت جشنواره عمار، فعالان فرهنگی و دغدغه مندان عرصه فیلم و مستند جرأت و جسارت بیشتری پیدا کردند که توان و استعداد خویش را در زمینه مستندسازی امتحان یا تجربه کنند. این تجربه درباره تاریخ شفاهی هم زودتر راه بیفتد و جوانان دغدغه مند و فعالان فرهنگی و شهرستان ها بیایند توان و استعداد خودشان را در زمینه نویسندگی و پژوهش تاریخ انقلاب امتحان بکنند و نهضت مردمی تاریخ شفاهی زودتر انسجام بیابد. البته بیشتر محققان ما در مرحله کسب تجربه هستند و تا تولید کارهای حرفه ای و ماندگار زمان لازیم داریم. افراد زیادی آموزش دیدند. ده ها دوره آموزشی تاریخ نگاری مردمی برگزار شد. شاید بیش از پنجاه شصت دوره آموزشی حضوری یا مجازی تاریخ شفاهی را فقط دفتر مطالعات در سراسر کشور برگزار کردند و طی این مدت حداقل ۵۰۰ نفر در دوره های مختلف، مصاحبه، تدوین و تحقیق تاریخ شفاهی آموزش دیدند که جمع قابل توجهی از آنها در این مسیر، استوار ماندند و مشغول فعالیت شدند.

لذا فعالیت های دفتر مطالعات در زمینه تربیت نیرو، کار مبنایی و ارزشمند است که ثمراتش به درد همه ادارات و ارگانها و نهادهای فرهنگی و هنری کشور می خورد، مانند بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دفاتر هنر و ادبیات حوزه هنری، بنیاد شهید و دهها مرکز و اداره فرهنگی و پژوهشی. حتی برای مراکز علوم انسانی و دانشگاهی و دانشگاهها و مراکز پژوهشی هم قابل استفاده اند. به شوخی به دوستان می گویم کار دفتر مطالعات در زمینه نیروسازی، مشابه کار تیم فوتبال فجر شهید سپاسی شیراز است که تیمی «بازیکن ساز» و «بازیکن پرور» است.

اینکه حداقل ۵۰۰ نفر آموزش دیدند به این معنا نیست که همه آنها در یک سطح توانمندی و تخصص و تجربه هستند ولی خوشبختانه می توان گفت مقدمات را طی کردند و باید تجربیات جدید کسب کنند و مطالعات تخصصی شان را افزایش بدهند و با سوژه های مختلف گفتگو کنند تا به مرور به نویسندگان و محققان توانمندی تبدیل شوند.

اهمیت تاریخ شفاهی/ ضرورت توسعه معنایی دفاع مقدس و جبهه مقاومت

رویکرد اصلی مجموعه شما در ثبت تاریخ شفاهی چیست؟

طبیعی است که گام اول هر مجموعه تاریخ نگاری، ثبت درست وقایع و اتفاقات هست تا جلوی تحریف و دستکاری تاریخ را بگیرد. ولی رویکرد مجموعه ما فراتر از اینهاست. الآن یکی از ضروت های کشور، اصلاح روند مدیریتی و حکمرانی کشور است و خاطرات شفاهی و تجربه نگاری مدیران و فعالان، نقش مهمی در این زمینه می تواند ایفا بکند. تا زمانی که ما تجربه مدیران و فعالان ادوار مختلف آن نهادها را نداشته باشیم نمی توانیم در خلأ و بدون توجه به مسائل و چالش های میدانی، طرح ها و سیاست گذاری های اثرگذا و دقیقی داشته باشیم. همین ضعف تجربه نگاری ها باعث شده که خیلی از سیاستگذاری ها و برنامه ها، انتزاعی و کلی گویی باشند. توجه به همین مسأله هم می تواند اهمیت خاطرات شفاهی و تجربه نگاری را مضاعف بکند.

الان ادعای برخی مسئولان و تحول آفرینان ما این است که باید متناسب با فضاها و اقتضائات جدید جامعه و جهان، در راستای تحقق گام دوم انقلاب قدم برداریم ولی بدون شناخت دقیق و تجربیات و مشکلات اصلاح نقایص و کمبودها و اشتباهات گام اول، نمی توانیم در عمل توفیقات خاصی داشته باشیم. لذا اهمیت ثبت خاطرات و تجربه نگاری مدیران و مسئولان و فعالان ضرورت بیشتری می یابد.

اگر دغدغه تولید علم بومی داریم آن هم نه به صورت استثناء و موردی، بلکه برای قاعده شدن و عمومی شدن تولید علم بومی، بدون توجه و ثبت دقیق و حرفه ای خاطرات و تجربیات فعالان این عرصه، نشدنی است. ما بدون اطلاع دقیق و تحلیل جامع تجربیات گذشتگان، نمی توانیم قدم های محکمی برای تولید علم بومی برداریم.

الآن حدود هشتاد نود درصد فعالیت های انتشارات راه یار، نشر آثار در زمینه خاطرات شفاهی و تجربه نگاری فعالان حوزه های مختلف است؛ فعالان پیشرفت و اقتدار، جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی، مربیان تربیتی، نهضت سوادآموزی، شرکت های دانش بنیان، صنعت و پیشرفت، هنر انقلاب، مساجد انقلاب و... با توجه به کارهایی که منتشر شده و کارهایی که در دست تدوین داریم می توانیم ادعا بکنیم که انتشارات راه یار، ناشر فرهنگ و اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی است. همین آثار منتشر شده معدود در حوزه ثبت تجربیات انقلاب اسلامی، تحسین کارشناسان فن را برانگیخته است. اگرچه هنوز ما در اول راهیم و نتوانسته ایم بازارهای مطمئنی در عرصه های جدید تعریف کنیم ولی همین موفقیت های نسبی و توجهات ارزشمند باعث شده برخی ناشران و مراکز، به صورت جدی به این حوزه ها نیز ورود کنند. خوشبختانه با توجه به رشد فکری جامعه و عقلانیتی که ـ علیرغم کمبودها و کاستی ها و موج ناامیدی ای که از رسانه های مختلف پراکنده می شود ـ وجود دارد، عده محدودی از ناشران متوجه اهمیت ماجرا شدند و در این عرصه دارند فعالیت می کنند. خوشبختانه در فضای جامعه و نخبگانی، ثبت خاطرات شفاهی مدیران و تجربه نگاری و الگونگاری یا تجربیات زیسته آنها دارد جای خودش را باز می کند و به مرور دارد استقبال بیشتری از این جنس کارها و رویکردها می شود. باید از فعالیت های موثر برنامه «ثریا»ی شبکه اول سیما در ترویج این فضاها گفت و خوشبختانه اخیر مجله «دانشمند» هم به همت تیم مبتکر و خلاق و حمایت موسسه مطبوعاتی ایران به این قافله پیوسته و رسانه ای جدید برای این رویکردها آمده است و همین اینها نویدبخش آینده روشنی را می دهند.

با توضیحاتی که دادید، ثبت تاریخ شفاهی تا کجا و چه سطوحی ادامه پیدا خواهند کرد؟

ما الان در مرحله ای هستیم که بیشتر داریم خاطرات و تجربیات را ثبت می کنیم ولی این تازه اول راه و سطح اولیه است. مرحله بعد، درآوردن مدلها و الگوهایی از این خاطرات و تجربیات و سپس نظریه پردازی و ورود این مباحث در فضای علوم انسانی و اجتماعی و سیاستگذاری کشور است. ما با اینکه در زمینه ادبیات پایداری و مقاومت تجربیات گرانبهایی داریم و کتاب های فاخر و ارزشمند زیادی تولید کردیم ولی در ارائه تئوری و نظریه در این خصوص ضعیف بودیم. هنوز این مباحث جای خودش را در فضای علمی و آکادمیک کشور باز نکرده است، چه برسد به عرصه های دیگر و خاطرات و تجربیاتی مانند جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی، مربیان پرورشی، نهضت سوادآموزی و... ما در این زمینه ها، کارهای جدی خیلی کم داریم و نیاز به ثبت داده ها و تجربیات و خاطرات متنوع و دقیق جدی هست. اگر کارهای ما جدی و عمیق و جامع باشد از این تجربیات و خاطرات می توان مدل و نظریه درآورد و در سیاستگذاری ها و تدوین و تحلیل مدلهای حکمرانی استفاده کرد. البته یک نکته مهم این است که اگر این مجموعه کتابها، در زمان و موقع خودش دیده و مطالعه شوند می توانند در سیاستگذاری ها و اصلاح و تکمیل امور امروزی خیلی کمک بکنند. متأسفانه عده ای از مدیران و مسئولان، با اینکه این معدود آثار را می بینند و مطالعه می کنند، از کنار آن همه تجربیات و خاطرات می گذرند و اعتنایی به آنها ندارند و تلاشی جدی و اقدام موثری در اصطلاح و تکمیل روند امور اجرایی و آموزشی و اجتماعی کشور انجام نمی دهد. امیدواریم که این مطالعات و تجربیات در دولت جدید و دولتمردان فعلی مورد توجه قرار بگیرد.

با روی کار آمدن دولت جدید، چه انتظارات و خواسته هایی دارید؟

با روی کار آمدن دولت جدید امیدواریم که شاهد عزم و اراده جدی مسئولان و متولیان برای تغییر و تحول فرهنگی باشیم. اگر در دولت قبلی دیدگاههای فرهنگی و هنری متفاوت و متضادی بین دولت و برخی نهادهای حاکمیتی  بود در این دوره، این تفاوت ها کمتر و تشابه رویکردها و اهداف، بیشتر شده است و زمینه و بستر برای کارهای بزرگ و بنیادین فرهنگی و هنری بسیار فراهم تر است. حداقل ما که در حوزه نشر کتاب هستیم، مسأله نابسامانی بازار کاغذ، یکی از مسائل جدی ناشران است و امیدواریم در این دوره تا حد ممکن، حل شود و شاهد تولید کاغذهای داخلی باکیفیت و متنوع باشیم و در این زمینه به خودکفایی برسیم. از سوی جلوی تولید کتاب های تکراری و حتی ضعیف گرفته شود تا شاهد اطمینان و اعتماد بیشتر مردم به ناشران دلسوز باشیم. حداقل در عرصه هایی که تجربیات بیشتری داریم، مانند ادبیات پایداری و دفاع مقدس، شاهد کتب ضعیف و بی کیفیت نباشیم. الان کتاب‌ سازی در برخی حوزه ها از جمله دفاع مقدس بسیار است و باید جلوی تولید و نشر آثار ضعیف این حوزه ها را گرفت. علایق و سلیقه های شخصی در حمایت ها و ارزیابی ها کمرنگ تر شود. آثار هنری و ادبی متناسب با نیازهای واقعی کشور تولید و به موقع از آنها حمایت شود.

تولید و حمایت از کارهای سخیف و سطحی هم متوقف شود. شاهد راه اندازی یا رونق مجلات و نشریات جدی و عمیق در حوزه های مختلف مورد نیاز کشور باشیم. فضا برای سلایق و رویکردهای جدید و مباحث نواندیشانه محدود نشود. پول بیت المال صرف کارها و اقدامات ضروری و اولویت دارد شود.

 انتظار از این دولت بیشتر از بقیه هست. الآن دیگر دوره آزمون و خطا نیست. فرصت ها کم هست و جلوی فرصت سوزی ها زودتر گرفته شود. الان مخاطبان ما صرفاً داخلی نیستند و مخاطبان بین المللی کارهای ما زیادند. یک نمونه اش همین سرود «سلام فرمانده» هست. لذا فعالیت ها و اقدامات هنری و ادبی مان باید در تراز نیازهای منطقه و جامعه بین المللی هم باشد. نگاه های امتی باید غلبه پیدا بکند. الآن چشم و گوش خیلی ها به ماست و تولیدات ما باید در عین ملی بودن و ایرانی و اسلامی بودن، برای مخاطبان بین المللی هم جذاب و گیرا باشند.

 مبادا شاهد هزینه در ساخت و تجهیز مراکز و اداراتی باشیم که نیرویی برای بهره برداری از آن فضاها نباشند، این نگرانی وجود دارد که مدیران ارشد فرهنگی و هنری و رسانه ای کشور در سطح سیاستگذاری و راهبردنویسی بمانند و از مسأله مهمی مثل «تولید» و «برنامه ریزی برای تولیدات فاخر» و «حمایت از تولیدات موثر» غافل شوند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha